آیه فَإِنْ عُثِرَ عَلى أَنَّهُمَا اسْتَحَقَّا إِثْماً فَآخَرانِ يَقُومانِ مَقامَهُما مِنَ الَّذينَ اسْتَحَقَّ عَلَيْهِمُ الْأَوْلَيانِ فَيُقْسِمانِ بِاللهِ لَشَهادَتُنا أَحَقُّ مِنْ شَهادَتِهِما وَ مَا اعْتَدَيْنا إِنَّا إِذاً لَمِنَ الظَّالِمينَ [107]
و اگر اطّلاعى حاصل شود كه آن دو، مرتكب گناهى شدهاند [و حق را كتمان كردهاند]، دو نفر از كسانى كه نسبت به ميّت، اَولى هستند، بهجاى آنها قرار مىگيرند، و بهخدا سوگند ياد مىكنند كه: «گواهى ما، ازگواهى آن دو، به حق نزديكتر است؛ و ما تجاوزى نكردهايم؛ كه اگر چنين كرده باشيم، از ستمكاران خواهيم بود».
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- قَالَ ابنعباس (رحمة الله علیه) الْأُولَیَانِ بالشهادهًْ وَ هِیَ شهادهًْ الْأَیْمَانِ.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- ابنعبّاس (رحمة الله علیه) گوید: [مقصود مسلمان است که] نسبت به شهادت سزاوارتر است و آن، شهادت به سوگند است.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- قِیلَ: مَعْنَی الْأَوْلَیَیْنِ الْأَوْلَیَانِ بِالشَّهَادَهًِْ مِنَ الْمُسْلِمِینَ وَ فَیُقْسِمانِ بِاللهِ لَشَهادَتُنا أَحَقُّ مِنْ شَهادَتِهِما قِیلَ: یُرِیدُ فَیَقُولَانِ وَ اللَّهِ لَیَمِینُنَا خَیْرٌ مِنْ یَمِینِهِمَا، وَ مَا اعْتَدَیْنا أَیْ مَا جَاوَزْنَا الْحَقَّ فِیمَا طَلَبْنَاهُ مِنْ حَقِّنَا.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- گفتهشده است: معنای «أَولیان» اوّلی به شهادت است که از مسلمانان میباشد. فَیُقْسِمانِ بِالله لَشَهادَتُنا أَحَقُّ مِنْ شَهادَتِهِما، گفتهشده است: منظور این است که میگویند: به خدا سوگند، قسم ما بهتر از قسم آن دو [گواه] است، وَ مَا اعْتَدَیْنا یعنی در حقّمان که طلب کردیم از حقّ تجاوز نکردیم.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- إِنْ عُثِرَ أَیِ اطَّلَعَ وَ ظَهَرَ عَلَی أَنَّهُمَا یَعْنِی الشَّاهِدَیْنِ.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- إِنْ عُثِرَ یعنی اطّلاعی حاصل شود و آشکار شود. عَلی أَنَّهُمَا یعنی دو گواه.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- رُوِیَ أَنَّهَا لَمَّا نَزَلَتْ أَمَرَ رَسُولُ الله (صلی الله علیه و آله) إَنْ یَسْتَحْلِفُوهُمَا بِأَنْ یَقُولَا: وَ اللَّهِ مَا قَبَضْنَا لَهُ غَیْرَ هَذَا وَ لَا کَتَمْنَاهُ ثُمَّ ظَهَرَ عَلَی إِنَاءٍ مِنْ فِضَّهًٍْ مَنْقُوشٍ مُذَهَّبٍٍ مَعَهُمَا فَقَالُوا: هَذَا مِنْ مَتَاعِهِ. فَقَالَا: اشْتَرَیْنَاهُ مِنْهُ فَارْتَفَعُوا إِلَی رَسُولِ اللهِ (صلی الله علیه و آله) فَنَزَلَ قَوْلُهُ فَإِنْ عُثِرَ عَلی أَنَّهُمَا اسْتَحَقَّا إِثْماً فَآخَرانِ یَقُومانِ مَقامَهُما مِنَ الَّذِینَ اسْتَحَقَّ فَأَمَرَ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله) رَجُلَیْنِ مِنْ أَهْلِ الْمَیِّتِ أَنْ یَحْلِفَا عَلَی مَا کَتَمَا وَ غِیبَا فَحَلَفَ عَبْدُ اللهِ بْنِ عَمْرٍو وَ الْمُطَّلِبُ بْنُ أَبِی وَدَاعَهًَْ فَاسْتَحَقَّا ثُمَّ إِنَّ تَمِیماً أَسْلَمَ وَ بَایَعَ رَسُولَ اللهِ (صلی الله علیه و آله) فَکَانَ یَقُولُ صَدَقَ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله) وَ بَلَغَ رَسُولَ اللهِ (صلی الله علیه و آله) أَنَا أَخَذْتُ الْإِنَاءَ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- روایت شده است که وقتی این آیه نازل شد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دستور داد که آن دو [گواه] را سوگند بدهند، به اینکه آن دو بگویند: «به خدا سوگند غیر از این برای او جمع نکردیم و آن را مخفی نکردیم». سپس ظرفی نقرهای که روی آن نقش و نگاری از طلا بود نزد آن دو [گواه] ظاهر شد. [اولیای میّت] گفتند: «این از کالای او بود». آن دو [گواه] گفتند: «آن را از او خریدیم»؛ پس دعوی را نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بردند؛ در نتیجه نازل شد: فَإِنْ عُثِرَ عَلی أَنَّهُمَا اسْتَحَقَّا إِثْماً فَآخَرانِ یَقُومانِ مَقامَهُما مِنَ الَّذِینَ اسْتَحَقَّ؛ بنابراین، رسولخدا (صلی الله علیه و آله) به دو مرد از اهل میّت دستور داد که بر آنچه مخفی و پنهانکردهاند سوگند یاد کنند؛ از این رو عبداللهبنعمرو و مطلببنابی وداعه سوگند یاد کردند و مستحّق [آن ظرف] شدند. سپس تمیم مسلمان شد و با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بیعت کرد و میگفت: «رسول خدا (صلی الله علیه و آله) راست گفت و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ابلاغ فرمود؛ ظرف را من برداشتم».