آیه ۹۰ - سوره مائده

آیه يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ(90( ( النُّزُولُ [90]

اى كسانى‌ كه ايمان آورده‌ايد! شراب و قمار و بتها و ازلام (نوعى بخت آزمايى)، پليد و از عمل شيطان است، از آن دورى ‌كنيد تا رستگار شويد. (۹۰ ( سبب نزول

۱
(مائده/ ۹۰)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- فِی قَوْلِهِ تَعَالَی یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ عَنْ جَمَاعَهًٍْ مِنَ الْمُفَسِّرِینَ فِی سَبَبِ نُزُولِ هَذِهِ الْآیَهًِْ مَا مُلَخَّصُهُ أَنَّ جَمَاعَهًًْ مِنَ الصَّحَابَهًِْ قَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَفْتِنَا فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ فَإِنَّهُمَا مُذْهِبَهًٌْ لِلْعَقْلِ مُسْلِبَهًٌْ لِلْمَالِ فَنَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَهًُْ فَأَمْسَکَ عَنِ الْخَمْرِ جَمَاعَهًٌْ وَ لَمْ یُمْسِکْ عَنْهَا جَمَاعَهًٌْ لِمَا فِیهَا مِنَ الْمَنَافِعِ إِلَی أَنْ أَضَافَ عَبْدُ‌الرَّحْمَنِ‌بْنُ‌عَوْفٍ وَ هَیَّأَ طَعَاماً وَ دَعَا جَمَاعَهًًْ فَلَمَّا أَکَلُوا سَقَاهُمُ الْخَمْرَ فَدَخَلَ الْمَغْرِبُ وَ هُمْ سُکَارَی فَقَدَّمُوا أَحَدَهُمْ لَیُصَلِّیَ بِهِمْ فَقَرَأَ الْحَمْدَ وَ قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ وَ قَرَأَ فِیهَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ... فَنَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَهًُْ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکاری الْآیَهًَْ فَأَمْسَکَ عَنْهَا جَمَاعَهًٌْ أُخْرَی وَ قَالُوا لَا خَیْرَ فِیمَا یَصُدُّنَا عَنِ الصَّلَاهًِْ وَ فِیهِ الْإِثْمُ وَ قَوْمٌ آخَرُ یَشْرَبُونَهَا فِی غَیْرِ أَوْقَاتِ الصَّلَاهًِْ إِلَی أَنْ شَرِبَهَا أَحَدٌ مِنَ الْمُسْلِمِینَ یَوْماً وَ سَکِرَ وَ تَذَکَّرَ قَتْلَی بَدْرٍ فَبَکَی وَ نَاحَ وَ رَثَاهُمْ ... فَأُخْبِرَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) بِقِصَّتِهِ فَأَتَاهُ وَ فِی یَدِهِ (صلی الله علیه و آله) شَیْءٌ یُرِیدُ أَنْ یَضْرِبَهُ بِهِ فَاسْتَعَاذَ بِهِ وَ اعْتَذَرَ وَ تَابَ ثُمَّ ذَکَرَ قِصَّهًَْ حَمْزَهًَْ کَمَا مَرَّ مَا یُقَارِبُهَا قَالَ ثُمَّ إِنَّ عُتْبَانَ‌بْنَ‌مَالِکٍ هَیَّأَ طَعَاماً وَ شَوَی رَأْسَ بَعِیرٍ وَ أَحْضَرَ جَمَاعَهًًْ فِیهِمْ سَعْدُ‌بْنُ‌أَبِی‌وَقَّاصٍ فَلَمَّا سَکِرُوا تَفَاخَرُوا بِالْأَشْعَارِ فَأَنْشَدَ سَعْدٌ قَصِیدَهًًْ فِی فَخْرِ قَوْمِهِ فَقَامَ أَنْصَارِیٌّ فَأَخَذَ عَظْمَ الرَّأْسِ وَ شَجَّ بِهِ رَأْسَ‌سَعْدٍ فَشَکَا عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ أَحَدٌ مِنَ الصَّحَابَهًِْ اللَّهُمَّ بَیِّنْ لَنَا بَیَاناً شَافِیاً فِی الْخَمْرِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ هَذِهِ الْآیَهًَْ مِنْ سُورَهًِْ الْمَائِدَهًِْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ ...

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- درباره‌ی کلام خداوند متعال: درباره‌ی شراب و قمار از تو سؤال می‌کنند. (بقره/۲۱۹). از گروهی از جماعت مفسّران درباره‌ی سبب نزول این آیه سخنی [نقل شده است] که خلاصه‌ی آن این است: جماعتی از صحابه گفتند: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! درباره‌ی شراب و قمار به ما فتوا بده؛ چون آن دو، عقل را می‌برد و مال را زایل می‌کند». در نتیجه این آیه نازل شد و گروهی از شراب پرهیز کردند و گروهی به‌خاطر منافعی که در آن بود خودداری نکردند تا اینکه عبدالرّحمن‌بن‌عوف گروهی را مهمان کرد و غذایی را آماده کرد و جماعتی را دعوت کرد. وقتی که خوردند، به آن‌ها شراب داد. سپس وقت نماز مغرب وارد شد درحالی‌که آن‌ها مست بودند؛ پس یکی از آن‌ها را مقدّم ساختند تا با آن‌ها نماز جماعت بخواند؛ حمد و قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ را [در نماز] خواند و در آن به جای لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ تا آخر نماز أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ را خواند. ... پس این آیه نازل شد: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! در حال مستی به نماز نزدیک نشوید، تا بدانید چه می‌گویید! ... (نساء/۴۳) پس گروهی از شراب خودداری کردند و گفتند: «در چیزی که ما را از نماز باز می‌دارد و در آن گناه است خیری نیست». و گروه دیگری آن را در غیر وقت نماز می‌خوردند تا اینکه روزی یکی از مسلمانان آن را خورد و مست شد و کشته‌های بدر را [که کافر بودند] به یادآورد و گریه و شیون کرد و بر آن‌ها مرثیه خوانی کرد ... جریان او به پیامبر (صلی الله علیه و آله) خبرداده شد؛ پس نزد او آمد و در دست پیامبر (صلی الله علیه و آله) چیزی بود که می‌خواست او را با آن بزند؛ به ایشان پناه برد و معذرت خواهی کرد و توبه نمود». سپس جریان حمزه (رحمة الله علیه) را مانند آنچه گذشت نزدیک به آن، بیان‌کرد [و در ادامه] گفت: سپس عتبان‌بن‌مالک غذایی تهیّه کرد و سر شتری را بریان نمود و گروهی را دعوت کرد که در میان آن‌ها سعدبن‌ابی‌وقّاص بود. وقتی که مست شدند، با سرودن شعر افتخارات خود را بیان‌کردند و سعد قصیده‌ای را در فخر قومش سرود و فردی انصاری برخاست و استخوان سر را گرفت و با آن، سر سعد را شکست؛ پس نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شکایت کرد و یکی از صحابه گفت: «خداوندا در مورد شراب سخن قاطعی برای ما بیان فرما»؛ در نتیجه خداوند این آیه را از سوره‌ی مائده نازل فرمود: إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ...

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۲۱۶
مستدرک الوسایل، ج۱۷، ص۸۴

ای کسانی که ایمان آوردید

۱ -۱
(مائده/ ۹۰)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- عَن الْحَسَنِ الْبَصْرِیِّ قَالَ: اجْتَمَعَ عُثْمَانُ‌بْنُ‌مَظْعُونٍ وَ أَبُوطَلْحَهًَْ وَ أَبُو ُبَیْدَهًَْ وَ مُعَاذُ‌بْنُ‌جَبَلٍ وَ سُهَیْلُ‌بْنُ‌بیضا {بَیْضَاءَ} وَ أَبُودُجَانَهًَْ فِی مَنْزِلِ سَعْدِ‌بْنِ‌أَبِی‌وَقَّاصٍ فَأَکَلُوا شَیْئاً ثُمَّ قَدَّمَ إِلَیْهِمْ شَیْئاً مِنَ الْفَضِیخِ فَقَامَ عَلِیٌّ (علیه السلام) وَ خَرَجَ مِنْ بَیْنِهِمْ فَقَالَ عُثْمَانُ فِی ذَلِکَ فَقَالَ عَلِیٌّ (علیه السلام) لَعَنَ اللَّهُ الْخَمْرَ وَ اللَّهِ لَا أَشْرَبُ شَیْئاً یَذْهَبُ بِعَقْلِی وَ یَضْحَکُ بِی مَنْ رَآنِی وَ أُزَوِّجُ کَرِیمَتِی مَنْ لَا أُرِیدُ وَ خَرَجَ مِنْ بَیْنِهِمْ فَأَتَی الْمَسْجِدَ وَ هَبَطَ جَبْرَئِیلُ بِهَذِهِ الْآیَهًِْ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا یَعْنِی هَؤُلَاءِ الَّذِینَ اجْتَمَعُوا فِی مَنْزِلِ سَعْدٍ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ الْآیَهًَْ فَقَالَ عَلِیٌّ (علیه السلام) تَبّاً لَهَا وَ اللَّهِ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لَقَدْ کَانَ بَصَرِی فِیهَا نَافِذاً مُنْذُ کُنْتُ صَغِیراً.

امام علی (علیه السلام)- حسن بصری گوید: علی (علیه السلام) و عثمان‌بن‌مظعون و ابوطلحه و ابوعبیده و معاذبن‌جبل و سهل‌بن‌بیضاء و ابودجانهًْ انصاری در منزل سعدبن‌ابی وقاص جمع شدند و چیزی خوردند. پس از آن، مقداری شراب برای آن‌ها آورد. علی (علیه السلام) از جایش برخاست تا آن‌ها را ترک گوید. عثمان، علّت آن را جویا شد و علی (علیه السلام) فرمود: «خداوند، خمر را لعنت کرده است. به خدا قسم، چیزی را که باعث شود عقلم زائل شود و مردم با دیدنم به من بخندند و دخترم را به ازدواج کسی در بیاورم که نمی‌شناسم، نخواهم نوشید». پس آن‌ها را ترک کرد و به مسجد رفت. و آنگاه، جبرئیل این آیه را نازل کرد: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ یعنی کسانی که در منزل سعد جمع شده بودند إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ ... و علی (علیه السلام) فرمود: «خدا باده را نابود کند، ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! به خدا سوگند، حتی زمانی که کوچک بودم، به این مطلب آگاهی داشتم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۲۱۸
بحارالأنوار، ج۳۸، ص۶۴/ المناقب، ج۲، ص۱۷۸/ البرهان

شراب

۲ -۱
(مائده/ ۹۰)

الباقر (علیه السلام)- یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ أَمَّا الْخَمْرُ فَکُلُّ مُسْکِرٍ مِنَ الشَّرَابِ إِذَا خُمِّرَ فَهُوَ خَمْرٌ وَ مَا أَسْکَرَ کَثِیرُهُ فَقَلِیلُهُ حَرَامٌ وَ ذَلِکَ أَنَّ أَبَابَکْرٍ شَرِبَ قَبْلَ أَنْ یُحَرَّمَ الْخَمْرُ فَسَکِرَ فَجَعَلَ یَقُولُ الشِّعْرَ وَ یَبْکِی عَلَی قَتْلَی الْمُشْرِکِینَ مِنْ أَهْلِ بَدْرٍ فَسَمِعَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ اللَّهُمَّ أَمْسِکْ عَلَی لِسَانِهِ فَأَمْسَکَ عَلَی لِسَانِهِ فَلَمْ یَتَکَلَّمْ حَتَّی ذَهَبَ عَنْهُ السُّکْرُ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَحْرِیمَهَا بَعْدَ ذَلِکَ وَ إِنَّمَا کَانَتِ الْخَمْرُ یَوْمَ حُرِّمَتْ بِالْمَدِینَهًِْ فَضِیخَ الْبُسْرِ وَ التَّمْرِ فَلَمَّا نَزَلَ تَحْرِیمُهَا خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَعَدَ فِی الْمَسْجِدِ ثُمَّ دَعَا بِآنِیَتِهِمُ الَّتِی کَانُوا یَنْبِذُونَ فِیهَا فَکَفَّأَهَا کُلَّهَا وَ قَالَ هَذِهِ کُلُّهَا خَمْرٌ وَ قَدْ حَرَّمَهَا اللَّهُ فَکَانَ أَکْثَرُ شَیْءٍ أُکْفِئَ فِی ذَلِکَ یَوْمَئِذٍ مِنَ الْأَشْرِبَهًِْ الْفَضِیخَ وَ لَاأَعْلَمُ أُکْفِئَ یَوْمَئِذٍ مِنْ خَمْرِ الْعِنَبِ شَیْءٌ إِلَّا إِنَاءً وَاحِداً کَانَ فِیهِ زَبِیبٌ وَ تَمْرٌ جَمِیعاً فَأَمَّا عَصِیرُ الْعِنَبِ فَلَمْ یَکُنْ یَوْمَئِذٍ بِالْمَدِینَهًِْ مِنْهُ شَیْءٌ حَرَّمَ اللَّهُ الْخَمْرَ قَلِیلَهَا وَ کَثِیرَهَا وَ بَیْعَهَا وَ شِرَاءَهَا وَ الِانْتِفَاعَ بِهَا ... فَأَمَّا الْمَیْسِرُ فَالنَّرْدُ وَ الشِّطْرَنْجُ وَ کُلُّ قِمَارٍ مَیْسِرٌ وَ أَمَّا الْأَنْصَابُ فَالْأَوْثَانُ الَّتِی کَانَ یَعْبُدُهَا الْمُشْرِکُونَ وَ أَمَّا الْأَزْلَامُ فَالْقِدَاحُ الَّتِی کَانَتْ تَسْتَقْسِمُ بِهَا مُشْرِکُو الْعَرَبِ فِی الْجَاهِلِیَّهًِْ کُلُّ هَذَا بَیْعُهُ وَ شِرَاؤُهُ وَ الِانْتِفَاعُ بِشَیْءٍ مِنْ هَذَا حَرَامٌ مِنَ اللَّهِ مُحَرَّمٌ وَ هُوَ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ وَ قَرَنَ اللَّهُ الْخَمْرَ وَ الْمَیْسِرَ مَعَ الْأَوْثَان.

امام باقر (علیه السلام)- یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ؛ و امّا درباره‌ی خمر باید گفت: هر شراب مسکری اگر بماند و تخمیر شود، خمر محسوب می‌شود و آنچه که زیاد آن مست می‌کند، کم آن نیز حرام است و این به‌خاطر این است که ابوبکر قبل از اینکه شراب حرام شود، باده نوشیده بود و مست شده بود و شروع به خواندن شعر کرد و بر کشته‌شدگان مشرکین اهل بدر می‌گریست». پیامبر (صلی الله علیه و آله) آن را شنید و فرمود: «خداوندا! جلوی دهانش را بگیر»، و خداوند نیز چنین‌کرد. او صحبت نکرد تا اینکه مستی از او زایل شد، و پس از آن، خداوند دستور حرام‌کردن آن را بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل کرد. روزی که باده در مدینه، حرام اعلام شد، در این شهر، فقط شراب فضیخ بسر و تَمر وجود داشت و هنگامی که دستور حرام‌کردن آن نازل شد، پیامبر (صلی الله علیه و آله) بیرون رفت و در مسجد نشست و سپس خواست تا ظرفهای شراب را که در آن شراب می‌گرفتند، حاضر کنند. سپس آن ظرفها را واژگون‌کرده و خالی نمود و فرمود: همه‌ی این‌ها شراب است و خداوند آن را تحریم کرده است. بیشترین شرابی که در آن روز بر زمین ریخته شد، شراب فضیخ بود و در آن روز، ظرف شراب انگوری را سراغ ندارم که واژگون شده باشد؛ تنها یک ظرف که در آن کشمش و خرما بود، واژگون شد. در آن زمان در مدینه، شراب انگور یافت نمی‌شد. خداوند، باده را چه کم و چه زیاد، خرید و فروش خمر و سودجویی از آن را حرام کرده است ... امّا مَیسر، تخته نرد و شطرنج است و هر قُماری مَیْسِر محسوب می‌شود. أنصاب یعنی بت‌هایی که کافران آن‌ها را می‌پرستیدند و ازلام یعنی تیرهایی که مشرکان عرب با آن چیزهایی را تقسیم می‌کردند که از رسوم دوره‌ی جاهلی است. همه‌ی این موارد اعم از خرید و فروش و بهره‌جویی از آن از سوی خدا، حرام مؤکّد اعلام شده و کار پلیدی از کارهای شیطان است و خداوند حکم خَمرْ و مَیْسِر را برابر با حکم بت‌پرستی دانسته است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۲۱۸
بحارالأنوار، ج۷۶، ص۱۳۱/ القمی، ج۱، ص۱۸۰/ وسایل الشیعهًْ، ج۲۵، ص۲۸۰/ البرهان/ نورالثقلین
۲ -۲
(مائده/ ۹۰)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- یُرِیدُ بِالْخَمْرِ جَمِیعَ الْأَشْرِبَهًِْ الَّتِی تُسْکِرُ وَ قَدْ قَالَ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله) الْخَمْرُ مِنْ تِسْعٍ: مِنَ التُّبَّعِ وَ هُوَ الْعَسَلُ وَ مِنَ الْعِنَبِ وَ مِنَ الزَّبِیبِ وَ مِنَ التَّمْرِ وَ مَنَ الْحِنْطَهًِْ وَ مَنَ الذُّرَهًِْ وَ الشَّعِیرِ وَ السُّلْتِ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- منظور از خمر، همه‌ی نوشیدنی‌هایی است که مست می‌کند. و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرموده است: «شراب از نه چیز است: از بتع و آن عسل است از انگور، از کشمش، از خرما، از گندم، از ذرّت، جو و سُلت (نوعی جو که پوست ندارد).

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۲۲۰
نورالثقلین/ البرهان
۲ -۳
(مائده/ ۹۰)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عن جَابِرِ‌بْنِ‌عَبْدِ اللَّهِ‌بْنِ‌حُزَامٍ الْأَنْصَارِیِّ وَ حُذَیْفَهًَْ الْیَمَانِیِّ وَ عُثْمَانَ وَ سَهْلٍ ابْنَیْ حُنَیْفٍ وَ خُزَیْمَهًَْ‌بْنِ‌ثَابِتٍ ذِی الشَّهَادَتَیْنِ بِالْحَدِیثِ الَّذِی کَانَ لِحُذَیْفَهًَْ‌بْنِ‌الْیَمَانِ مَعَ أَبِی‌بَکْرٍ ... نَهَی رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ وَ احْتَجُّوا بِأَنَّهُ مُطْلَقٌ حَلَالٌ لَمْ یَنْزِلْ تَحْرِیمُهُ فِی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ ذَکَرُوا خَبَرَ نُوحٍ (علیه السلام) ... إِلَی أَنْ قَالَ وَ قَالَ الْمُسْلِمُونَ لَمْ تَنْهَنَا عَنْ شَرَبِهِمَا یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَ‌نَزَلَ فِیهَا شَیْءٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ تَعَالَی أَوْلَا نَعْمَلُ بِهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ فَقَالَ الْمُسْلِمُونَ إِنَّمَا أَمَرَنَا بِالِاجْتِنَابِ وَ لَمْ یُحَرِّمْ عَلَیْنَا الْخَمْرَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ قَالُوا أَمَرَنَا أَنْ نَنْتَهِیَ عَنْهَا وَ لَمْ یُحَرِّمْ عَلَیْنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما فَقَالَ الْمُسْلِمُونَ فِیهِ إِثْمٌ وَ مَنَافِعُ وَ إِنْ کَانَ الْإِثْمُ أَکْبَرَ مِنَ الْمَنَافِعِ فَلَا یُحَرِّمْ عَلَیْنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الْإِثْمَ وَ الْبَغْیَ بِغَیْرِ الْحَقِّ فَصَحَّ تَحْرِیمُ الْخَمْرِ لِقَوْلِهِمُ الْإِثْمُ اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ الْخَمْر.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- از جابربن‌عبدالله‌بن‌حزام انصاری و دیگران روایت است: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از خوردن شراب نهی فرمود و [بعضی‌ها] استدلال‌کردند که آن حلال است و حرمت آن در کتاب خدای عزّوجلّ نازل نشده است... مسلمانان گفتند: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! ما را از خوردن آن نهی نفرمودی. آیا در مورد آن از نزد خدای تعالی چیزی نازل شده تا به آن عمل‌کنیم یا نه»؟ پس خدای تعالی نازل فرمود: إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ. مسلمانان گفتند: «فقط به ما دستور داده از آن دوری کنیم و شراب را بر ما حرام نکرده است». پس خدای تعالی نازل فرمود: إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ الله وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ؛ گفتند: «به ما دستورداده که از آن خودداری کنیم و بر ما حرام نکرده است». پس خداوند نازل فرمود: درباره‌ی شراب و قمار از تو سؤال می‌کنند، بگو: «در آن‌ها گناه و زیان بزرگی است و منافعی [از نظر مادی] برای مردم در بردارد [ولی] گناه آن‌ها از نفعشان بیشتر است. (بقره/۲۱۹). مسلمانان گفتند: «در آن گناه و منافعی است اگرچه گناه بزرگتر از منافع است پس [گناه، شراب را] بر ما حرام نمی‌کند»؛ از این رو خدای تعالی نازل فرمود: بگو: خداوند، تنها اعمال زشت را، حرام‌کرده است؛ چه آشکار باشد و چه پنهان؛ و [همچنین] گناه و ستم به ناحق را. (اعراف/۳۳)؛ در نتیجه شراب حرام شد؛ چون آن‌ها می‌گفتند: «اثم» اسمی از اسم‌های شراب است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۲۲۰
مستدرک الوسایل، ج۱۷، ص۸۰
۲ -۴
(مائده/ ۹۰)

الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ أَمَرَ نُوحاً (علیه السلام) أَنْ یَحْمِلَ فِی السَّفِینَهًِْ مِنْ کُلٍّ زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ فَحَمَلَ النَّخْلَ وَ الْعَجْوَهًَْ فَکَانَا زَوْجاً فَلَمَّا أَنْضَبَ اللَّهُ الْمَاءَ أَمَرَ اللَّهُ نُوحاً (علیه السلام) أَنْ یَغْرِسَ الْحَبَلَهًَْ وَ هِیَ الْکَرْمُ فَأَتَاهُ إِبْلِیسُ فَمَنَعَهُ مِنْ غَرْسِهَا وَ أَبَی نُوحٌ (علیه السلام) إِلَّا أَنْ یَغْرِسَهَا وَ أَبَی إِبْلِیسُ أَنْ یَدَعَهُ یَغْرِسُهَا فَقَالَ لَیْسَتْ لَکَ وَ لَا لِأَصْحَابِکَ إِنَّمَا هِیَ لِی وَ لِأَصْحَابِی فَتَنَازَعَا مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ إِنَّهُمَا اصْطَلَحَا عَلَی أَنْ جَعَلَ نُوحٌ (علیه السلام) لِإِبْلِیسَ ثُلُثَیْهَا وَ لِنَوْحٍ ثُلُثُهُ وَ قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ لِنَبِیِّهِ (صلی الله علیه و آله) فِی کِتَابِهِ مَا قَدْ قَرَأْتُمُوهُ وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخِیلِ وَ الْأَعْنابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً وَ رِزْقاً حَسَناً فَکَانَ الْمُسْلِمُونَ بِذَلِکَ ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ آیَهًَْ التَّحْرِیمِ هَذِهِ الْآیَهًَْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ إِلَی مُنْتَهُونَ یَا سَعِیدُ فَهَذِهِ التَّحْرِیمُ وَ هِیَ نَسَخَتِ الْآیَهًَْ الْأُخْرَی.

امام صادق (علیه السلام)- خداوند به نوح امر کرد از هرچیزی یک جفت در کشتی گرد آورد. نوح (علیه السلام) خرمای فحل و عجوه را در کشتی آورد که زوجند. وقتی آب در زمین فرورفت خدا به نوح امر کرد که تاک را بکارد. ابلیس آمد و مانع کشت آن شد و گفت: «این برای تو و یاران تو نیست بلکه برای من و یاران من است». آن دو بر سر آنچه که خدا خواسته بود کشمکش کردند. سپس نوح (علیه السلام) پذیرفت که دو سوّم آن از ابلیس و یک سوّم از آن نوح باشد و خدا در کتاب خود به پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: و از میوه‌های نخل‌ها و تاک‌ها شرابی مستی‌آور و رزقی نیکو به دست می‌آورید. (نحل/۶۷) و مسلمانان خمر می‌نوشیدند تا اینکه خداوند آیه‌ی تحریم را نازل کرد: إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ ... الصَّلاَةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ؛ ای سعید! این آیه تحریم است و آیه‌ی قبلی را نَسخ کرده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۲۲۰
بحارالأنوار، ج۷۶، ص۱۴۵/ العیاشی، ج۲، ص۲۶۲
۲ -۵
(مائده/ ۹۰)

الکاظم (علیه السلام)- عَلِیُّ بْنُ یَقْطِینٍ قَالَ سَأَلَ الْمَهْدِیُ الْخَلِیفَهًُْ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ (علیه السلام) عَنِ الْخَمْرِ أَ هِیَ مُحَرَّمَهًٌْ فِی کِتَابِ اللَّهِ تَعَالَی فَإِنَّ النَّاسَ إِنَّمَا یَعْرِفُونَ النَّهْیَ عَنْهَا وَ لَا یَعْرِفُونَ التَّحْرِیمَ لَهَا فَقَالَ لَهُ أَبُو الْحَسَنِ (علیه السلام) هِیَ مُحَرَّمَهًٌْ فِی کِتَابِ اللَّهِ تَعَالَی فَقَالَ فِی أَیِّ مَوْضِعٍ هِیَ مُحَرَّمَهًٌْ فِی کِتَابِ اللَّهِ تَعَالَی یَا أَبَا الْحَسَنِ (علیه السلام) فَقَالَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَی قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الْإِثْمَ فَأَمَّا قَوْلُهُ ما ظَهَرَ مِنْها فَإِنَّهُ یَعْنِی بِذَلِکَ الزِّنَاءَ الْمُعْلِنَ وَ نَصْبَ الرَّایَاتِ الَّتِی کَانَتْ تَرْفَعُهَا الْفَوَاجِرُ فِی الْجَاهِلِیَّهًِْ وَ أَمَّا قَوْلُهُ وَ ما بَطَنَ فإنه فَإِنَّهُ یَعْنِی بِهِ مَا نَکَحَ مِنَ الْآبَاءِ فَإِنَّ النَّاسَ کَانُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ یَبْعَثَ اللَّهُ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) إِذَا کَانَ لِلرَّجُلِ زَوْجَهًٌْ وَ مَاتَ عَنْهَا زَوْجُهَا تَزَوَّجَهَا ابْنُهُ مِنْ بَعْدِهِ إِذَا لَمْ تَکُنْ أُمَّهُ فَحَرَّمَ اللَّهُ ذَلِکَ وَ أَمَّا قَوْلُهُ وَ الْإِثْمَ فَإِنَّهُ یَعْنِی بِهِ الْخَمْرَهًَْ بِعَیْنِهَا وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی فِی مَوَاضِعَ أُخَرَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما فَإِنَّمَا عَنَی بِالْإِثْمِ حَرَاماً عَظِیماً وَ قَدْ سَمَّاهَا اللَّهُ تَعَالَی أَخْبَثَ الْأَسْمَاءِ رِجْساً ثُمَّ قَالَ (علیه السلام) إِنَّ أَوَّلَ مَا نَزَلَ فِی تَحْرِیمِ الْخَمْرِ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما فَلَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَهًُْ أَحَسَّ الْقَوْمُ بِتَحْرِیمِ الْخَمْرِ وَ عَلِمُوا أَنَّ الْإِثْمَ مِمَّا یَجِبُ اجْتِنَابُهُ ثُمَّ نَزَلَتْ آیَهًٌْ أُخْرَی وَ هِیَ قَوْلُهُ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ کَانَتْ هَذِهِ الْآیَهًُْ أَشَدَّ مِنَ الْأُولَی وَ أَغْلَظَ فِی التَّحْرِیمِ ثُمَّ ثَلَّثَ بِآیَهًٍْ أُخْرَی وَ کَانَتْ أَغْلَظَ فِی الْآیَهًِْ الْأُولَی وَ الثَّانِیَهًِْ وَ أَشَدَّ وَ هِیَ قَوْلُهُ إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ فَأَمَرَ بِاجْتِنَابِهَا وَ فَسَّرَ عِلَلَهَا الَّتِی لَهَا وَ مِنْ أَجْلِهَا حَرَّمَهَا ثُمَّ بَیَّنَ تَعَالَی تَحْرِیمَهَا وَ کَشَفَهُ فِی الْآیَهًِْ الرَّابِعَهًِْ مَعَ مَا دَلَّ عَلَیْهِ فِی هَذِهِ الْآی الْمُتَقَدِّمَهًِْ بِقَوْلِهِ قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الْإِثْمَ وَ قَالَ فِی الْآیَهًِْ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ فَخَبَّرَ أَنَّ الْإِثْمَ فِی الْخَمْرِ وَ غَیْرِهَا وَ أَنَّهُ حَرَامٌ وَ ذَلِکَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَی إِذَا أَرَادَ أَنْ یَفْرِضَ فَرِیضَهًًْ أَنْزَلَهَا شَیْئاً بَعْدَ شَیْءٍ حَتَّی یُوَطِّنَ النَّاسُ أَنْفُسَهُمْ عَلَیْهَا وَ یَسْکُنُوا إِلَی أَمْرِ اللَّهِ وَ نَهْیِهِ فِیهَا وَ ذَلِکَ مِنْ فِعْلِ اللَّهِ تَعَالَی وَ وَجْهِ التَّدْبِیرِ وَ الصَّوَابِ لَهُمْ لِیَکُونُوا أَقْرَبَ إِلَی الْأَخْذِ بِهَا وَ أَقَلَّ لِنِفَارِهِمْ مِنْهَا.

امام کاظم (علیه السلام)- علی‌بن‌یقطین گوید: مهدی خلیفه‌ی عباسی، از امام کاظم (علیه السلام) پیرامون شراب پرسید: «آیا نوشیدن شراب در کتاب خداوند عزّوجلّ، حرام شده است؟ چرا که مردم تنها می‌دانند که از نوشیدن شراب نهی شده‌اند و نمی‌دانند که «آیا آن حرام است یا نه»؟ امام کاظم (علیه السلام) پاسخ‌داد: «نوشیدن شراب در کتاب خداوند، حرام شده است». از حضرت پرسید: «یا اباالحسن (علیه السلام)، در کدام آیه خداوند عزّوجلّ آن را حرام نموده است»؟ حضرت پاسخ داد: «خداوند در آیه: بگو: پروردگار من زشتکاری‌ها را چه آشکار باشند و چه پنهان و نیز گناهان. (اعراف/۳۳)»، نوشیدن شراب را حرام نموده است. منظور از مَا ظَهرَ مِنْها؛ زنای آشکار و نصب پرچم‌هایی است که [خانه‌های] زنان بدکاره در زمان جاهلیّت با آن‌ها شناخته می‌شد. منظور از ما بَطَنَ زن‌هایی می‌باشند که پدران شما با آن‌ها ازدواج نموده‌اند؛ زیرا پیش از بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله) اگر مردی با زنی ازدواج می‌نمود و پس از مدّتی درمی‌گذشت، پسر آن مرد با آن زن در صورتی‌که مادرش نبود، ازدواج می‌کرد. پس خداوند این عمل را حرام نمود. همچنین منظور از اثم، خود شراب است. خداوند عزّوجلّ در آیه‌ی دیگری فرمود: درباره‌ی شراب و قمار از تو سؤال می‌کنند، بگو: «در آن‌ها گناه و زیان بزرگی است و منافعی [از نظر مادی] برای مردم در بردارد [ولی] گناه آن‌ها از نفعشان بیشتر است. (بقره/۲۱۹). منظور از اثم حرام بزرگ [و گناه کبیره] است و خدای تعالی آن را [در همین آیه‌ی ۹۰ سوره‌ی مائده] به «رجس» که پلیدترین اسم‌ها است نامگذاری‌کرده است». سپس حضرت فرمود: «اوّلین آیه‌ای که در تحریم نوشیدن شراب نازل شده است، آیه: درباره‌ی شراب و قمار از تو سؤال می‌کنند، بگو: «در آن‌ها گناه و زیان بزرگی است و منافعی [از نظر مادی] برای مردم در بردارد [ولی] گناه آن‌ها از نفعشان بیشتر است. (بقره/۲۱۹) است. چون این آیه نازل شد، مردم احساس‌کردند که شراب، حرام است و پی بردند که اثم (گناه)، از جمله چیزهایی است که سزاوار است از آن اجتناب شود. سپس خداوند، آیه: إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیطَانِ فَاجْتَنِبُوه لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ را نازل کرد. تحریم آن موارد در این آیه شدیدتر از آیه‌ی اوّلی و سختگیرانه‌تر بود. سپس خداوند، آیه‌ی سوّمی را نازل فرمود که از آیه‌ی اوّلی و دوّمی نیز شدیدتر و سختگیرانه‌تر بود. خداوند عزّوجلّ فرمود: إِنَّمَا یرِیدُ الشَّیطَانُ أَن یوقِعَ بَینَکُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء فِی الْخَمْرِ وَالْمَیسِرِ وَیصُدَّکُمْ عَن ذِکْرِ اللّه وَعَنِ الصَّلاَةِ فَهلْ أَنتُم مُّنتَهونَ پس خداوند به مردم امر فرمود تا از این موارد، دوری گزینند و علل تحریم آن‌ها را نیز بیان نمود». سپس فرمود: «آن‌ها حرام می‌باشند و از حرام‌بودن آن‌ها در آیه‌ی چهارم با اشاراتی که در آیات پیشین کرده بود، پرده برداشت و فرمود: بگو: «خداوند، تنها اعمال زشت را، چه آشکار باشد چه پنهان، حرام کرده است. (اعراف/۳۳). خداوند در آیه‌ی اوّل فرموده بود: تو را از شراب و قمار می‌پرسند. بگو: در آن دو گناهی بزرگ. (بقره/۲۱۹). پس خداوند [مردم را آگاه نمود از اینکه اثم (گناه) در شراب و غیر آن است. و نوشیدن شراب، حرام می‌باشد. خداوند هرگاه می‌خواست امری را واجب کند آن را به تدریج نازل می‌نمود تا در دل مردم جای بگیرد و [با جان و دل] به امر و نهی خدا در مورد نوشیدن شراب تن دهند و عمل خداوند از روی تدبیر و درست بود؛ چرا که به این وسیله آنان، آن حکم را می‌پذیرفتند و کمتر افرادی از آن‌ها از آن روی‌گردان می‌شدند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۲۲۲
فقه القرآن، ج۲، ص۲۸۱
۲ -۶
(مائده/ ۹۰)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ فَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) قَالَتْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) یَا حَبِیبَهًَْ أَبِیهَا کُلُ مُسْکِرٍ حَرَامٌ وَ کُلُ مُسْکِرٍ خَمْرٌ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- فاطمه (سلام الله علیها) روایت می‌کند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به او فرمود: ای حبیبه‌ی پدرت، هر مست‌کننده حرام و هر مست‌کننده خمر است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۲۲۴
الکافی، ج۶، ص۴۰۸/ نورالثقلین
۲ -۷
(مائده/ ۹۰)

الرّضا (علیه السلام)- عَنِ الرَّیَّانِ بْنِ الصَّلْتِ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا (علیه السلام) یَقُولُ مَا بَعَثَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ نَبِیّاً إِلَّا بِتَحْرِیمِ الْخَمْر.

امام رضا (علیه السلام)- ریّان‌بن‌صلت گوید: از امام رضا (علیه السلام) شنیدم که می‌فرمود: «هرگز خداوند هیچ پیغمبری را نفرستاده مگر برای تحریم شراب».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۲۲۴
عیون أخبار الرضا، ج۲، ص۱۵/ نورالثقلین
۲ -۸
(مائده/ ۹۰)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- فِی قَوْلِهِ تَعَالَی إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ عَنْ عَلِیٍّ (علیه السلام) لَوْ وَقَعَتْ قَطْرَهًٌْ فِی بِئْرٍ فَبُنِیَتْ مَکَانَهَا مَنَارَهًٌْ لَمْ أُؤَذِّنْ عَلَیْهَا.

امام علی (علیه السلام)- إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ؛ اگر قطره‌ای شراب در چاهی بیفتد و به‌جای آن مناره‌ای ساخته شود، بالای آن اذان نمی‌گویم.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۲۲۴
مستدرک الوسایل، ج۴، ص۷۵
۲ -۹
(مائده/ ۹۰)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ هِشَامٍ عَنِ الثِّقَهًِْ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: قِیلَ لَهُ رُوِیَ عَنْکُمْ أَنَ الْخَمْرَ وَ الْمَیْسِرَ وَ الْأَنْصَابَ وَ الْأَزْلَامَ رِجَالٌ فَقَالَ مَا کَانَ اللَّهُ لِیُخَاطِبَ خَلْقَهُ بِمَا لَا یَعْقِلُونَ.

امام صادق (علیه السلام)- از هشام در خبر موثّقی روایت شده: به امام صادق (علیه السلام) گفته شد: «از شما روایت شده که خمر و میسر و انصاب و أزلام، مردانی هستند»؟ حضرت فرمود: «خداوند، بندگانش را به آنچه که درک نمی‌کنند، مورد خطاب قرار نمی‌دهد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۲۲۴
وسایل الشیعهًْ، ج۱۷، ص۳۲۵/ نورالثقلین/ البرهان
۲ -۱۰
(مائده/ ۹۰)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَنْ شَرِبَ الْخَمْرَ لَمْ یُقْبَلْ مِنْهُ صَلَاهًٌْ أَرْبَعِینَ لَیْلَهًًْ فَإِنْ عَادَ فَأَرْبَعِینَ لَیْلَهًًْ مِنْ یَوْمَ شَرِبَهَا فَإِنْ مَاتَ فِی تِلْکَ الْأَرْبَعِینَ مِنْ غَیْرِ تَوْبَهًٍْ سَقَاهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ مِنْ طِینَهًِْ خَبَالٍ وَ سُمِّیَ الْمَسْجِدُ الَّذِی قَعَدَ فِیهِ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) یَوْمَ أُکْفِئَتِ الْأَشْرِبَهًُْ مَسْجِدَ الْفَضِیخِ مِنْ یَوْمِئِذٍ لِأَنَّهُ کَانَ أَکْثَرُ شَیْءٍ أُکْفِئَ مِنَ الْأَشْرِبَهًِْ الْفَضِیخَ فَأَمَّا الْمَیْسِرُ فَالنَّرْدُ وَ الشِّطْرَنْجُ وَ کُلُّ قِمَارٍ مَیْسِرٌ وَ أَمَّا الْأَنْصَابُ فَالْأَوْثَانُ الَّتِی کَانَ یَعْبُدُهَا الْمُشْرِکُونَ وَ أَمَّا الْأَزْلَامُ فَالْقِدَاحُ الَّتِی کَانَتْ تَسْتَقْسِمُ بِهَا مُشْرِکُو الْعَرَبِ فِی الْجَاهِلِیَّهًِْ کُلُّ هَذَا بَیْعُهُ وَ شِرَاؤُهُ وَ الِانْتِفَاعُ بِشَیْءٍ مِنْ هَذَا حَرَامٌ مِنَ اللَّهِ مُحَرَّمٌ وَ هُوَ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ وَ قَرَنَ اللَّهُ الْخَمْرَ وَ الْمَیْسِرَ مَعَ الْأَوْثَانِ. وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مَنْ شَرِبَ الْخَمْرَ فَاجْلِدُوهُ فَإِنْ عَادَ فَاجْلِدُوهُ فَإِنْ عَادَ فَاجْلِدُوهُ فَإِنْ عَادَ فِی الرَّابِعَهًِْ فَاقْتُلُوهُ وَ قَالَ حَقٌّ عَلَی اللَّهِ أَنْ یَسْقِیَ مَنْ شَرِبَ الْخَمْرَ مِمَّا یَخْرُجُ مِنْ فُرُوجِ الْمُومِسَاتِ وَ الْمُومِسَاتُ الزَّوَانِی یَخْرُجُ مِنْ فُرُوجِهِنَّ صَدِیدٌ وَ الصَّدِیدُ قَیْحٌ وَ دَمٌ غَلِیظٌ مُخْتَلِطٌ یُؤْذِی أَهْلَ النَّارِ حَرُّهُ وَ نَتْنُهُ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هرکس که شرب خُمر کند، نماز چهل شب او پذیرفته نمیگردد. اگر دوباره شراب نوشید، نماز چهل شب او از روز نوشیدن شراب، پذیرفته نمی‌شود و اگر در آن چهل شبانه روز درگذشت و از آنچه که مرتکب شده بود، توبه نکرد، خداوند در روز قیامت به او از گِلِ فاسد شده می‌نوشاند. از آن روز، مسجدی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در آن نشست و نوشیدن شراب را ممنوع اعلام کرد، مسجد الفضیخ نام گرفت؛ چرا که بیشترین شرابهایی که بر زمین ریخته شد، از نوع فضیخ بود. امّا مَیسر، تخته‌ی نرد و شطرنج است و هر قُماری مَیْسِر محسوب می‌شود. أنصاب یعنی بت‌هایی که کافران آن‌ها را می‌پرستیدند و ازلام یعنی تیرهایی که مشرکان عرب با آن چیزهایی را تقسیم می‌کردند که از رسوم دوره‌ی جاهلی است. همه‌ی این موارد اعم از خرید و فروش و بهره‌جویی از آن از سوی خدا، حرام مؤکد اعلام شده و کار پلیدی از کارهای شیطان است. و خداوند حکم خَمرْ و مَیْسِر را برابر با حکم بت‌پرستی دانسته است. همچنین رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: هرکه باده بنوشد، او را تازیانه بزنید، و اگر دوباره نوشید، تازیانه بزنید، اگر دوباره بازگشت، تازیانه‌اش بزنید و اگر برای بار چهارم نوشید، او را بکشید. حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) فرمود: بر خداوند، حق است، کسانی را که شُربْ خمر می‌کنند، از آنچه که از شرمگاه فاحشه‌ها خارج می‌شود، سیراب کند و فاحشه‌ها، همان زناکارانی هستند که از شرمگاهشان چرکی خارج می‌شود که این چِرک، مخلوطی از ماده‌ای عفونی و خونی غلیظ است که گرما و گندیدگی آن، اهل جهنّم را آزار می‌دهد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۲۲۴
بحار الأنوار، ج۷۶، ص۱۳۱/ نورالثقلین
۲ -۱۱
(مائده/ ۹۰)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: لَعَنَ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله) فِی الْخَمْرِ عَشَرَهًًْ غَارِسَهَا وَ حَارِسَهَا وَ عَاصِرَهَا وَ شَارِبَهَا وَ سَاقِیَهَا وَ حَامِلَهَا وَ الْمَحْمُولَ إِلَیْهِ وَ بَائِعَهَا وَ مُشْتَرِیَهَا وَ آکِلَ ثَمَنِهَا.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- از امام باقر (علیه السلام) روایت است: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) درباره‌ی شراب ده [گروه] را لعنت کرد: نشاننده‌ی [درخت] آن، نگهبان آن، افشرنده، نوشنده، نوشاننده‌ی آن، حمل‌کننده، حمل‌شده به‌سویش، فروشنده، خریدار، خورنده‌ی ثمن آن».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۲۲۶
نورالثقلین
۲ -۱۲
(مائده/ ۹۰)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) یَقُولُ: بَیْنَا حَمْزَهًُْ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ (رحمة الله علیه) وَ أَصْحَابٌ لَهُ عَلَی شَرَابٍ لَهُمْ یُقَالُ لَهُ السُّکْرُکَهًُْ قَالَ: فَتَذَاکَرُوا السَّدِیْفَ، قَالَ: فَقَالَ لَهُمْ حَمْزَهًُْ: کَیْفَ لَنَا بِهِ قَالَ: فَقَالُوا لَهُ: هَذِهِ نَاقَهًُْ ابْنِ أَخِیکَ عَلِیٍّ (علیه السلام). فَخَرَجَ إِلَیْهَا فَنَحَرَهَا، ثُمَّ أَخَذَ مِنْ کَبِدِهَا وَ سَنَامِهَا فَأَدْخَلَهُ عَلَیْهِمْ. قَالَ: وَ أَقْبَلَ عَلِیٌّ (علیه السلام) فَأَبْصَرَ نَاقَتَهُ فَدَخَلَهُ مِنْ ذَلِکَ، فَقَالُوا لَهُ: عَمُّکَ حَمْزَهًْ صَنَعَ هَذَا. قَالَ: فَذَهَبَ إِلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) فَشَکَا ذَلِکَ إِلَیْهِ. قَالَ: فَأَقْبَلَ مَعَهُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقِیلَ لِحَمْزَهًَْ: هَذَا رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَدْ أَقْبَلَ بِالْبَابِ. قَالَ: فَخَرَجَ (رحمة الله علیه) وَ هُوَ مُغْضَبٌ قَالَ: فَلَمَّا رَأَی رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) الْغَضَبَ فِی وَجْهِهِ انْصَرَفَ قَالَ فَقَالَ لَهُ حَمْزَهًُْ (رحمة الله علیه) لَوْ أَرَادَ ابْنُ أَبِی طَالِبٍ (علیه السلام) أَنْ یَقُودَکَ بِزِمَامٍ فَعَلَ. فَدَخَلَ حَمْزَهًُْ مَنْزِلَهُ وَ انْصَرَفَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله). قَالَ وَ کَانَ قَبْلَ أُحُدٍ. قَالَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَحْرِیمَ الْخَمْرِ فَأَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) بِآنِیَتِهِمْ فَأُکْفِیَتْ ٍوَ نُودِیَ فِی النَّاسِ بِالْخُرُوجِ إِلَی أُحُدٍ، فَخَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ خَرَجَ حَمْزَهًُْ (رحمة الله علیه) فَوَقَفَ نَاحِیَهًًْ مِنَ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) قَالَ: فَلَمَّا تَصَافُّوا حَمَلَ حَمْزَهًُْ (رحمة الله علیه) فِی النَّاسِ حَتَّی غَابَ فِیهِمْ ثُمَّ رَجَعَ إِلَی مَوْقِفِهِ، فَقَالَ لَهُ النَّاسُ: اللَّهَ اللَّهَ یَا عَمَّ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَنْ تَذْهَبَ وَ فِی نَفْسِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَلَیْکَ شَیْءٌ. قَالَ: ثُمَّ حَمَلَ الثَّانِیَهًَْ حَتَّی غَابَ فِی النَّاسِ ثُمَّ رَجَعَ إِلَی مَوْقِفِهِ، فَقَالُوا لَهُ: اللَّهَ اللَّهَ یَا عَمَّ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَنْ تَذْهَبَ وَ فِی نَفْسِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَلَیْکَ شَیْءٌ. قَالَ: فَأَقْبَلَ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَلَمَّا رَآهُ مُقْبِلًا نَحْوَهُ، أَقْبَلَ إِلَیْهِ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ عَانَقَهُ، وَ قَبَّلَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مَا بَیْنَ عَیْنَیْهِ، ثُمَّ حَمَلَ عَلَی النَّاسِ، فَاسْتُشْهِدَ حَمْزَهًُْ (رحمة الله علیه) فَکَفَّنَهُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فِی نَمِرَهًٍْ. ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) نَحْوٌ مِنْ سِتْرِ بَابِی هَذَا فَکَانَ إِذَا غَطَّی بِهَا وَجْهَهُ انْکَشَفَتْ رِجْلَاهُ، وَ إِذَا غَطَّی رِجْلَیْهِ انْکَشَفَ وَجْهُهُ. قَالَ: فَغَطَّی بِهَا وَجْهَهُ، وَ جُعِلَ عَلَی رِجْلَیْهِ إِذْخِرٌ. قَالَ: وَ انْهَزَمَ النَّاسُ وَ بَقِیَ عَلِیٌّ (علیه السلام) فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مَا صَنَعْتَ یَا عَلِیُّ (علیه السلام) فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لَزِمْتُ الْأَرْضَ. فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) ذَلِکَ الظَّنُّ بِکَ. قَالَ: فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَنْشُدُکَ یَا لَلَّهِ مَا وَعَدْتَنِی، فَإِنَّکَ إِنْ شِئْتَ لَمْ تُعْبَدْ.

امام صادق (علیه السلام)- هشام‌بن‌سالم گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که فرمود: «درحالی‌که حمزهًْ‌بن‌عبدالمطلّب که خداوند از او خوشنود باد و یارانش درحال نوشیدن شرابی به نام سُکُرْکهًْ بودند». از چربی کوهان شتر یاد کردند. حمزه (رحمة الله علیه) به آن‌ها گفت: «چگونه آن را به دست آوریم»؟ گفتند: «این شتر برادرزاده‌ات علی (علیه السلام) است». او به‌سوی شتر رفت و آن را نحر کرد و جگر و کوهانش را گرفت و آن را نزد یارانش بُرد. سپس علی (علیه السلام) آمد و چون شترش را دید، ناراحت شد. آن‌ها به او گفتند: عمویت حمزه (رحمة الله علیه) این کار را کرد». علی (علیه السلام) نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله) رفت و از این موضوع شکایت کرد. فرمود: سپس پیامبر (صلی الله علیه و آله) به همراه علی (علیه السلام) به‌سوی خانه‌ی حمزه (رحمة الله علیه) رفت. به حمزه خبر دادند که پیامبر (صلی الله علیه و آله) پشت دَر است. حمزه (رحمة الله علیه) درحالی‌که خشمگین بود، خارج شد. هنگامی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خشم و غضب را در چهره‌اش دید، قصد بازگشت کرد. سپس حمزه (رحمة الله علیه) به رسول (صلی الله علیه و آله) گفت: اگر پسر ابوطالب بخواهد تو را با افساری به هر سو بکشاند، می‌تواند. پس حمزه (رحمة الله علیه) وارد منزلش شد و پیامبر (صلی الله علیه و آله) برگشت. و این ماجرا، قبل از جنگ أُحُدْ بود. پس خداوند، دستور تحریم باده را نازل کرد و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دستور داد تمامی ظرفهای شراب سرنگون شود. سپس برای جنگ اُحُد، به مردم فراخوان جنگ داده شد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) و مردم و حمزه (رحمة الله علیه) به جنگ رفتند و حمزه (رحمة الله علیه) در نزدیکی پیامبر ایستاد. وقتی دو لشکر به مصاف هم رفتند، حمزه (رحمة الله علیه) به قلب جمعیّت زد و در میان مردم ناپدید شد و سپس به جایگاه خود بازگشت. مردم به او گفتند: از خدا بترس، از خدا بترس، ای عموی رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! از اینکه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از تو چیزی به دل داشته باشد. پس برای بار دوّم حمله کرد تا اینکه در میان مردم ناپدید شد و دوباره به جایگاه خود بازگشت. و باز به او گفتند: از خدا بترس، از خدا بترس، ای عموی رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! از اینکه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از تو چیزی به دل داشته باشد. پس به‌سوی نبی (صلی الله علیه و آله) رو کرد و هنگامی که حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) دید که به‌سوی او می‌آید، رو به او کرد و او را در آغوش گرفت و بین دو چشمانش را بوسید. بار دیگر حمزه (رحمة الله علیه) حمله کرد و به شهادت رسید و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) او را در یک نَمِرهًْ کفن کرد. [آن رداء] چیزی بود شبیه پرده‌ای که در خانه‌ام می‌بینید. اندازه‌ی رداء چنان بود که اگر چهره‌اش را می‌پوشاند، دو پایش پیدا می‌شد و اگر دو پایش را می‌پوشاند، چهره‌اش پیدا می‌شد. پس چهره‌اش را پوشاند و بر روی دو پایش إذخر قرار داد. مردمی‌که در جنگ اُحُد در رکاب پیامبر (صلی الله علیه و آله) بودند، شکست خوردند و علی (علیه السلام) باقی ماند. پس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به او فرمود: «چه میکنی»؟ علی (علیه السلام) فرمود: «از اینجا تکان نمی‌خورم». پس فرمود: «جز این گمان دیگری به تو ندارم». و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «پروردگارا! تو را به آنچه که به من وعده دادی، می‌خوانم، مگر آنکه اراده کرده باشی کسی تو را پرستش نکند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۲۲۶
البرهان

میسر

۳ -۱
(مائده/ ۹۰)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- لَمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مَا الْمَیْسِرُ فَقَالَ کُلُّ مَا تُقُومِرَ بِهِ حَتَّی الْکِعَابُ وَ الْجَوْزُ قِیلَ فَمَا الْأَنْصَابُ قَالَ مَا ذَبَحُوهُ لآِلِهَتِهِمْ قِیلَ فَمَا الْأَزْلَامُ قَالَ قِدَاحُهُمُ الَّتِی یَسْتَقْسِمُونَ بِهَا.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هنگامی که خداوند بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) این آیه: إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ را نازل کرد، گفته شد: «ای پیامبرِ خدا (صلی الله علیه و آله)! منظور از مَیْسِر چیست»؟ فرمود: «هر چیزی که با آن قمار می‌شود، حتی اگر طاس‌بازی و یا گردو باشد». گفتند: «منظور از أنصاب چیست»؟ فرمود: «آنچه را که مشرکان برای خدایان خود قربانی می‌کنند». گفته شد: «منظور از ازلام چیست»؟ فرمود: «تیرهای مخصوص قمار که با آن چیزی را تقسیم می‌کنند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۲۲۸
الکافی، ج۵، ص۱۲۲/ من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۱۶۰/ تهذیب الأحکام، ج۶، ص۳۷۱/ وسایل الشیعهًْ، ج۱۷، ص۱۶۵/ فقه القرآن، ج۲، ص۲۸/ البرهان/ نورالثقلین
۳ -۲
(مائده/ ۹۰)

الباقر (علیه السلام)- أَمَّا الْمَیْسِرُ فَالنَّرْدُ وَ الشِّطْرَنْجُ وَ کُلُّ قِمَارٍ مَیْسِرٌ وَ أَمَّا الْأَنْصَابُ فَالْأَوْثَانُ الَّتِی کَانَتْ تَعْبُدُهَا الْمُشْرِکُونَ وَ أَمَّا الْأَزْلَامُ فَالْقِدَاحُ الَّتِی کَانَتْ تَسْتَقْسِمُ بِهَا مُشْرِکُو الْعَرَبِ فِی الْجَاهِلِیَّهًِْ کُلُّ هَذَا بَیْعُهُ وَ شِرَاؤُهُ وَ الِانْتِفَاعُ بِشَیْءٍ مِنْ هَذَا حَرَامٌ مِنَ اللَّهِ مُحَرَّمٌ وَ هُوَ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ وَ قَرَنَ اللَّهُ الْخَمْرَ وَ الْمَیْسِرَ مَعَ الْأَوْثَانِ.

امام باقر (علیه السلام)- میسر همان تخته نرد و شطرنج است و هر قماری میسر است. امّا «انصاب» همان أوثانی (بت) هستند که مشرکان آن‌ها را عبادت می‌کردند. و امّا «ازلام» همان تیرهایی هستند که مشرکان عرب در جاهلیّت با آن‌ها [در گوشت شتر و غیره] سهم می‌بردند. و خرید و فروش و استفاده از این‌ها از سوی خداوند حرام است و از سوی شیطان عمل پلیدی است. و خداوند، شراب و میسر را همراه با أوثان ذکر فرموده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۲۲۸
بحارالأنوار، ج۱۰۰، ص۱۹۰/ وسایل الشیعهًْ، ج۱۷، ص۳۲۱
۳ -۳
(مائده/ ۹۰)

الباقر (علیه السلام)- یَدْخُلُ فِی الْمَیْسِرِ اللَّعِبُ بِالشَّطْرَنْجِ وَ النَّرْدِ وَ غَیْرِ ذَلِکَ مِنْ اَنْوَاعِ الْقِمَارِ حَتَّی أنْ لَعِبَ الصِّبْیَانِ بِالْجُوْزِ مِنَ الْقِمَارِ.

امام باقر (علیه السلام)- بازی با شطرنج و نرد و غیر آن از انواع قمار داخل در مَیسِر است؛ حتی بازی کودکان با گردو از جمله قمار است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۲۲۸
نورالثقلین/ البرهان
۳ -۴
(مائده/ ۹۰)

الصّادق (علیه السلام)- الشِّطْرَنْجُ مَیْسِرٌ وَ النَّرْدُ مَیْسِرٌ.

امام صادق (علیه السلام)- شطرنج و تخته نرد، مَیسر است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۲۲۸
الکافی، ج۶، ص۴۳۷/ البرهان
۳ -۵
(مائده/ ۹۰)

الرّضا (علیه السلام)- إِنَ الشِّطْرَنْجَ وَ النَّرْدَ وَ أَرْبَعَهًَْ عَشَرَ وَ کُلَ مَا قُومِرَ عَلَیْهِ مِنْهَا فَهُوَ مَیْسِرٌ.

امام رضا (علیه السلام)- شطرنج و تخته نرد و بازی اربعهًْ‌عشر و هر چیزی که بر سر آن قمار می‌شود، مَیْسرِ محسوب می‌شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۲۲۸
وسایل الشیعهًْ، ج۱۷، ص۱۶۷/ البرهان
۳ -۶
(مائده/ ۹۰)

الرّضا (علیه السلام)- الْمَیْسِرُ هُوَ الْقِمَارُ.

امام رضا (علیه السلام)- مَیْسِر همان قمار است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۲۲۸
الکافی، ج۵، ص۱۲۴/ البرهان/ نورالثقلین
بیشتر