آیه ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَميعٌ عَليمٌ [34]
آنها فرزندان [و دودمانى] بودند كه [از نظر پاكى و تقوا و فضيلت]، همانند يكديگر بودند؛ و خداوند، شنوا و داناست.
الصّادق (علیه السلام)- النَّاسُ أَغْفَلُوا قَوْلَ رسولالله (صلی الله علیه و آله) فِی عَلِیٍّ (علیه السلام) یَوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ کَمَا أَغْفَلُوا قَوْلَهُ یَوْمَ مَشْرَبَهًِْ أُمِّ إِبْرَاهِیمَ أَتَی النَّاسُ یَعُودُونَهُ فَجَاءَ عَلِیٌّ (علیه السلام) لِیَدْنُو مِنْ رسولالله (صلی الله علیه و آله) فَلَمْ یَجِدْ مَکَاناً فَلَمَّا رَأَی رسولالله (صلی الله علیه و آله) أَنَّهُمْ لَا یُفْرِجُونَ لِعَلِیٍّ (علیه السلام) قَالَ یَا مَعْشَرَ النَّاسِ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَیْتِی تَسْتَخِفُّونَ بِهِمْ وَ أَنَا حَیٌّ بَیْنَ ظَهْرَانَیْکُمْ أما وَ اللَّهِ لَئِنْ غِبْتُ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یَغِیبُ عَنْکُمْ إِنَّ الرَّوْحَ وَ الرَّاحَهًَْ وَ الرِّضْوَانَ وَ الْبُشْرَی وَ الْحُبَّ وَ الْمَحَبَّهًَْ لِمَنِ ائْتَمَّ بِعَلِیٍّ (علیه السلام) وَ تَوَلَّاهُ وَ سَلَّمَ لَهُ وَ لِلْأَوْصِیَاءِ مِنْ بَعْدِهِ حَقٌّ عَلَیَّ أَنْ أُدْخِلَهُمْ فِی شَفَاعَتِی لِأَنَّهُمْ أَتْبَاعِی فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی مَثَلٌ جَرَی فِی إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) لِأَنِّی مِنْ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) وَ إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) مِنِّی وَ دِینِی دِینُهُ وَ سُنَّتِی سُنَّتُهُ وَ فَضْلُهُ فَضْلِی وَ أَنَا أَفْضَلُ مِنْهُ وَ فَضْلِی لَهُ فَضْلٌ تَصْدِیقُ قَوْلِ رَبِّی ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ.
امام صادق (علیه السلام) مردم از گفتار رسولخدا (صلی الله علیه و آله) در روز غدیر دربارهی علی (علیه السلام) غافل شدند. همچنانکه در روز مشربه امّابراهیم غافل شد. آن روز مردم برای عیادت پیامبر (صلی الله علیه و آله) به نزد او آمده بودند. سپس علی (علیه السلام) آمد و خواست که نزدیک رسولخدا (صلی الله علیه و آله) بنشیند ولی جایی را پیدا نکرد. وقتی رسولخدا (صلی الله علیه و آله) متوجّه شد که آنها برای علی (علیه السلام) جا باز نمیکنند، فریاد زد: «ای مردم! برای علی (علیه السلام) جا باز کنید». سپس دست او را گرفت و او را نزد خود نشاند و فرمود: «ای گروه مردم! اینها خاندان من هستند و شما نسبت به آنها بیتوجّهی میکنید. درحالیکه من زنده هستم و در میان شما. به خدا قسم! اگر من از شما بگذرم خداوند از شما نمیگذرد زیرا آسایش و راحتی و بهشت و شادی و بشارت و محبّت نصیب کسی خواهد شد که بهدنبال علی (علیه السلام) و ولایتش بوده و تسلیم او و جانشینان او باشد. در اینصورت من شفیع آنها خواهم بود زیرا آنها پیروان من هستند و هرکس از من پیروی کند از من است. مانند همان چیزی که در میان پیروان ابراهیم (علیه السلام) اتّفاق افتاد زیرا من از ابراهیم (علیه السلام) هستم و او از من است. دین او، دین من و دین من، دین او، سنّت او سنّت من و فضل او جزئی از فضل من است و من از او برتر هستم. و فضل من جزئی از فضل اوست و گفتار خداوند، حرف من را تأیید میکند؛ آنجا که میفرماید: ذُرِّیَّةً بَعضُهَا مِن بَعضٍ وَاللهُ سَمِیع علِیمٌ».
الباقر (علیه السلام)- مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ قَدْ فَرَغَ مِنَ الْأَمْرِ فَقَدْ کَذَبَ لِأَنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الْمَشِیَّهًَْ فِی خَلْقِهِ یُحْدِثُ مَا یَشَاءُ وَ یَفْعَلُ مَا یُرِیدُ وَ قَالَ ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ فَآخِرُهَا مِنْ أَوَّلِهَا وَ أَوَّلُهَا مِنْ آخِرِهَا فَإِذَا خَبَّرَ عَنْهَا بِشَیْءٍ مِنْهَا بِعَیْنِهِ أَنَّهُ کَائِنٌ فَکَانَ فِی غَیْرِهِ مِنْهُ فَقَدْ وَقَعَ الْخَبَرُ عَلَی مَا أَخْبَرُوا أَ لَیْسَ فِی أَیْدِیهِمْ أَنَّ أَبَاعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) قَالَ إِذَا قِیلَ فِی الْمَرْءِ شَیْءٌ فَلَمْ یَکُنْ فِیهِ ثُمَّ کَانَ فِی وُلْدِهِ مِنْ بَعْدِهِ فَقَدْ کَانَ فِیه.
امام باقر (علیه السلام) هرکس خیال کند که کار تمام شده دروغ گفته زیرا خداوند دارای اراده است دربارهی مخلوقات خود هرچه بخواهد و هرچه مایل باشد انجام میدهد و فرموده است: ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ پس آخرین ما از اوّلی است و اوّلی از آخری است وقتی خبر دادند که جریانی در مورد فلان شخص ما است. آن جریان در یکی دیگر از ما به وقوع پیوست آن خبری که دادهاند درست مطابق واقع پیش آمده است مگر خودشان این روایت را از حضرت صادق (علیه السلام) نقل نمیکنند که فرمود: «اگر دربارهی شخصی چیزی گفته شد ولی در او نبود بعد در فرزندش پیدا شد در خود او بوده است».
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ قَال کُنَّا بِمَکَّهًَْ فَجَرَی الْحَدِیثُ فِی قَوْلِ اللَّهِ وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ أَتَمَّهُنَّ بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ الْأَئِمَّهًِْ مِنْ وُلْدِ عَلِیٍّ (علیهم السلام) فِی قَوْلِ اللَّهِ ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ.
امام صادق (علیه السلام) صفوانجمّال: در مکّه بودیم صحبت از این آیه به میان آمد: [بهخاطر آورید] هنگامیکه خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود. و او بهخوبی از عهدهی این آزمایشها برآمد. (بقره/۱۲۴) امام (علیه السلام) فرمود: «معنی این اتمام کلمات برای ابراهیم (علیه السلام) یعنی آنها را بهوسیلهی محمّد (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) و ائمه (علیهم السلام) از فرزندان علی (علیه السلام) در تفسیر این آیه: ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ تکمیل کرد».
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ أَبِی هُرَیْرَهًَْ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) إِذ دَخَلَ الْحُسَیْنُبْنُعَلِیٍّ (علیه السلام) فَأَخَذَهُ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) وَ قَالَ اللَّهُمَّ إِنِّی أُحِبُّهُ فَأَحِبَّهُ وَ أَحِبَّ مَنْ یُحِبُّهُ یَا حُسَیْنُ (علیه السلام) أَنْتَ الْإِمَامُ ابْنُ الْإِمَامِ أَبُو الْأَئِمَّهًِْ تِسْعَهًٌْ مِنْ وُلْدِکَ أَئِمَّهًٌْ أَبْرَارٌ فَقَالَ لَهُ عَبْدُاللَّهِبْنُمَسْعُودٍ مَا هَؤُلَاءِ الْأَئِمَّهًُْ الَّذِینَ ذَکَرْتَهُمْ فِی صُلْبِ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) فَأَطْرَقَ مَلِیّاً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ فَقَالَ یَا عَبْدَاللَّهِ سَأَلْتَ عَظِیماً وَ لَکِنِّی أُخْبِرُکَ أَنَّ ابْنِی هَذَا وَ وَضَعَ یَدَهُ عَلَی کَتِفِ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) یَخْرُجُ مِنْ صُلْبِهِ وَلَدٌ مُبَارَکٌ سَمِیُّ جَدِّهِ عَلِیٍّ (علیه السلام) یُسَمَّی الْعَابِدَ وَ نُورَ الزُّهَّادِ وَ یُخْرِجُ اللَّهُ مِنْ صُلْبِ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَلَداً اسْمُهُ اسْمِی وَ یُخْرِجُ اللَّهُ مِنْ صُلْبِهِ کَلِمَهًَْ الْحَقِّ وَ لِسَانَ الصِّدْقِ یُقَالُ لَهُ جَعْفَرٌ صَادِقٌ (علیه السلام) وَ یُخْرِجُ اللَّهُ مِنْ صُلْبِ جَعْفَرٍ (علیه السلام) مَوْلُوداً نَقِیّاً طَاهِراً أَسْمَرَ رَبْعَهًًْ سَمِیَّ مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ یَخْرُجُ مِنْ صُلْبِ مُوسَی (علیه السلام) عَلِیٌّ (علیه السلام) ابْنُهُ یُدْعَی بِالرِّضَا (علیه السلام) مَوْضِعُ الْعِلْمِ وَ مَعْدِنُ الْحِلْم وَ یَخْرُجُ مِنْ صُلْبِ عَلِیٍّ (علیه السلام) ابْنُهُ مُحَمَّدٌ (علیه السلام) الْمَحْمُودُ أَطْهَرُ النَّاسِ خَلْقاً وَ أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً وَ یَخْرُجُ مِنْ صُلْبِ مُحَمَّدٍ (علیه السلام) عَلِیٌّ (علیه السلام) ابْنُهُ طَاهِرُ الْحَسَبِ صَادِقُ اللَّهْجَهًِْ وَ یَخْرُجُ مِنْ صُلْبِ عَلِیٍّ (علیه السلام) الْحَسَنُ الْمَیْمُونُ النَّقِیُّ الطَّاهِرُ النَّاطِقُ عَنِ اللَّهِ وَ أَبُو حُجَّهًِْ اللَّهِ وَ یُخْرِجُ اللَّهُ مِنْ صُلْبِ الْحَسَنِ (علیه السلام) قَائِمَنَا (عجل الله تعالی فرجه الشریف) أَهْلَ الْبَیْتِ یَمْلَؤُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً لَهُ هَیْبَهًُْ مُوسَی (علیه السلام) وَ حُکْمُ دَاوُدَ (علیه السلام) وَ بَهَاءُ عِیسَی (علیه السلام) ثُمَّ تَلَا (صلی الله علیه و آله) ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ فَقَالَ لَهُ علیبنابیطالب (علیه السلام) بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا رسولالله (صلی الله علیه و آله) مَنْ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ ذَکَرْتَهُمْ قَالَ یَا عَلِیُّ (علیه السلام) أَسَامِی الْأَوْصِیَاءِ مِنْ بَعْدِکَ وَ الْعِتْرَهًُْ الطَّاهِرَهًُْ وَ الذُّرِّیَّهًُْ الْمُبَارَکَهًُْ ثُمَّ قَالَ (صلی الله علیه و آله) وَ الَّذِی نَفْسُ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) بِیَدِهِ لَوْ أَنَّ رَجُلًا عَبَدَ اللَّهَ أَلْفَ عَامٍ ثُمَّ أَلْفَ عَامٍ مَا بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ ثُمَّ أَتَانِی جَاحِداً لِوَلَایَتِهِمْ لَأَکَبَّهُ اللَّهُ فِی النَّارِ کَائِناً مَنْ کَانَ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) ابوهریره گوید: نزد پیغمبر (صلی الله علیه و آله) بودم در این هنگام حسینبنعلی (علیه السلام) وارد شد؛ رسولخدا (صلی الله علیه و آله) او را بغل گرفت و فرمود: پروردگارا! دوست بدار او را و دوست دار هر که او را دوست دارد ای حسین (علیه السلام)! تو امام، فرزند امام و پدر امامانی، نه تن از فرزندانت امامان نیکوکارند». عبداللَّهبنمسعود گفت: «این امامانی که یادآور شدید که در صلب حسیناند چه کسانی هستند»؟ حضرت (صلی الله علیه و آله) لختی سر به زیر افکند سپس سر بلند کرده و فرمود: «ای عبداللَّه سؤال بزرگی کردی! لکن من تو را آگاه کنم که این فرزندم و دست بر کتف حسین (علیه السلام) نهاد از صلب او فرزند مبارکی بیرون آید که همنام جدّش (علی (علیه السلام)) است؛ و او آقای عبادتکنندگان و روشنی زاهدان است؛ و از صلب علی (علیه السلام)، خداوند فرزندی بیرون آورد که نامش نام من و شبیهترین مردمان به من است، علم را بشکافد و به حقّ تکلّم کند و به صواب دستور دهد و از صلب او کلمهی حقّ و لسان صدق را بیرون آورد». ابنمسعود گفت: «ای پیغمبرخدا (صلی الله علیه و آله) نامش چیست»؟ فرمود: «به او جعفر گویند و در گفتار و کردار صادق و راستگو است و به او جعفرصادق گفته میشود. خداوند از صلب جعفر (علیه السلام) فرزندی پاکیزه و طاهر که همنام موسیبنعمران (علیه السلام) است بیرون آورد از صلب موسی (علیه السلام) فرزندش علی (علیه السلام) را بیرون آورد که به رضا خوانده شود و او موضع علم و معدن حلم است و از صلب علی (علیه السلام) فرزندش محمّد (علیه السلام) محمود (پسندیده) خارج شود که در آفرینش از همهی مردم پاکیزهتر و اخلاقش از همه نیکوتر است و از صلب محمّد (علیه السلام) فرزندش علی (علیه السلام) که قلبش پاک و زبانش راستگو است بیرون آید. و از صلب علی (علیه السلام) [فرزندش] حسن (علیه السلام) که میمون و پرهیزکار و پاکیزه است خارج شود؛ و اوست گویای از جانب خداوند و اوست پدر حجّت خدا و از صلب حسن، قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ما اهلبیت (علیهم السلام) بیرون آید که زمین را پر از عدل و داد کند چنانچه از ظلم و بیدادگری پر شده است، برای او است هیبت موسی (علیه السلام) و حکم داود (علیه السلام) و زیبایی عیسی (علیه السلام)، سپس این آیه را تلاوت فرمود: ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ پس علیّبنابیطالب (علیه السلام) به وی عرض کرد: «پدر و مادرم فدای شما ای رسولخدا (صلی الله علیه و آله)! اینها که فرمودی چه کسانی هستند»؟ فرمود: «ای علی (علیه السلام)! نام اوصیاء بعد از تو و عترت پاکیزه و نژاد مبارک است». سپس فرمود: «قسم به آنکه جان محمّد (صلی الله علیه و آله) به دست اوست اگر بندهای خدای را هزار سال سپس هزار سال دیگر ما بین رکن و مقام عبادت کند و پس از آن با انکار ولایت ایشان [در صحرای محشر] بیاید هرکه باشد خداوند او را به روی در آتش افکند».
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- عَنْ کُمَیْلَبْنَزِیَاد فَقَالَ (علیه السلام) لِی یَا کُمَیْل: إِنَّ رسولالله (صلی الله علیه و آله) أَدَّبَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ أَدَّبَنِی وَ أَنَا أُؤَدِّبُ الْمُؤْمِنِینَ وَ أُوَرِّثُ الْأَدَبَ الْمُکَرَّمِینَ یَا کُمَیْلُ مَا مِنْ عِلْمٍ إِلَّا وَ أَنَا أَفْتَحُهُ وَ مَا مِنْ سِرٍّ إِلَّا وَ الْقَائِمُ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) یَخْتِمُهُ یَا کُمَیْلُ ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ یَا کُمَیْلُ لَا تَأْخُذْ إِلَّا عَنَّا تَکُنْ مِنَّا.
امام علی (علیه السلام) ای کمیل! همانا رسولخدا را خداوند عزّوجلّ تربیت کرد و او مرا تربیت نمود و من مؤمنان را تربیت میکنم و مردمان گرامی را ادب ارث میدهم. ای کمیل! ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ای کمیل! جز از ما مگیر تا از ما باشی.
الکاظم (علیه السلام)- وَ رَوَی أَنَّهُ بَکَتْ أُمُّ أَیْمَنَ وَ قَالَتْ یَا رسولالله (صلی الله علیه و آله) فَاطِمَهًُْ (سلام الله علیها) زَوَّجْتَهَا وَ لَمْ تَنْثُرْ عَلَیْهَا شَیْئاً فَقَالَ یَا أُمَّ أَیْمَنَ لِمَ تَکْذِبِینَ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَی لَمَّا زَوَّجَ فَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) عَلِیّاً (علیه السلام) أَمَرَ أَشْجَارَالْجَنَّهًِْ أَنْ تَنْثُرَ عَلَیْهِمْ مِنْ حُلِیِّهَا وَ حُلَلِهَا وَ یَاقُوتِهَا وَ دُرِّهَا وَ زُمُرُّدِهَا وَ إِسْتَبْرَقِهَا فَأَخَذُوا مِنْهَا مَا لَایَعْلَمُونَ وَ تَکَلَّمَتِ الْمَلَائِکَهًُْ مَعَ مَرْیَمَ (سلام الله علیها) إِنَّ اللهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ أَرَادَ نِسَاءَ عَالَمِ أَهْلِ زَمَانِهَا کَقَوْلِهِ لِبَنِی إِسْرَائِیلَ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَی الْعالَمِینَ وَ لَیْسُوا بِأَفْضَلَ مِنَالْمُسْلِمِینَ قَوْلُهُ کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ ثُمَّ إِنَّ الصِّفَاتِ فِی هَذِهِ الْآیَهًِْ یُشَارِکُهَا غَیْرُهَا قَوْلُهُ إِنَّ اللهَ اصْطَفی آدَمَ إِلَی قَوْلِهِ ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ فَاطِمَهًُْ (سلام الله علیها) وَ ذُرِّیَّتُهَا مِنْ جُمْلَتِهِم.
امام کاظم (علیه السلام) امّایمن گریان شد و به حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) گفت: «ای رسولخدا (صلی الله علیه و آله)! تو فاطمه (سلام الله علیها) را شوهر دادی و چیزی نثار او ننمودی»! پیامبرخدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «ای امّایمن! چرا تکذیب مینمایی! زیرا موقعی که خدای حکیم فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را برای علی (علیه السلام) تزویج نمود به درختان بهشت دستور داد تا از زر و زیور، یاقوت، درّ، زمرد و استبرق خود فروریختند و آنان به قدری از آنها برگرفتند که اندازهی آن را نمیدانند. ملائکه چنانکه در سورهی میفرماید: با حضرت مریم تکلّم کردند و گفتند: «خدا تو را برگزید و پاکیزه نمود و تو را از میان زنان عالم انتخاب کرد. (آل عمران/۴۲). منظور از زنان عالم که قرآن فرموده فقط زنان زمان آن حضرت بوده است. همانطور که خدای سبحان در دربارهی بنیاسرائیل میفرماید: من شما را بر اهل عالم برتری دادم درصورتیکه بنیاسرائیل از مسلمانان افضل و برتر نیستند. (بقره/۴۴). زیرا خدای رئوف در سورهی دربارهی مسلمانان میفرماید: شما بهترین امّت میباشی. (آل عمران/۱۱۰). صفاتی که در این آیه است با آیهی دیگر مشارکت دارند چنانکه میفرماید: إِنَّ اللهَ اصْطَفی آدَمَ تا ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ فاطمه (سلام الله علیها) و ذرّیّهی وی از همین ذریّهاند که قرآن فرموده است».
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَنْ تَنَقَّصَ عَلِیّاً (علیه السلام) فَقَدْ تَنَقَّصَنِی وَ مَنْ فَارَقَ عَلِیّاً (علیه السلام) فَقَدْ فَارَقَنِی إِنَّ عَلِیّاً (علیه السلام) مِنِّی وَ أَنَا مِنْهُ خَلَقَهُ اللَّهُ مِنْ طِینَتِی وَ خُلِقْتُ مِنْ طِینَهًِْ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) وَ أَنَا أَفْضَلُ مِنْ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) وَ فَضْلُ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) لِی فَضْلٌ ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) هرکس از علی (علیه السلام) نکوهش کند، از من نکوهش کرده است و کسی که از او دوری کند، از من دوری کرده است. بهراستی که من از علی (علیه السلام) هستم و علی (علیه السلام) از من است. علی (علیه السلام) از سرشت من آفریده شده است و من از سرشت ابراهیم (علیه السلام) هستم و من از ابراهیم (علیه السلام) با فضیلتترم. سپس این آیه را تلاوت فرمود: ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- الإِمَامُ کَلِمَهًُْ اللَّهِ وَ حُجَّهًُْ اللَّهِ ... وَ خُلَفَاءُ النَّبِیِّ الْکَرِیمِ وَ أَبْنَاءُ الرَّءُوفِ الرَّحِیمِ وَ أُمَنَاءُ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ السَّنَامُ الْأَعْظَمُ وَ الطَّرِیقُ الْأَقْوَمُ مَنْ عَرَفَهُمْ وَ أَخَذَ عَنْهُمْ فَهُوَ مِنْهُم.
امام علی (علیه السلام) امام کلمة اللَّه و حجّت اللَّه است و ... جانشینان پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) و فرزندان رئوف و حمید و امنای علیِّ عظیم ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ. مقامی والا و در راهی استوارند هرکه آنها را بشناسد و از ایشان اقتباس کند از آنهاست.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- فَنَحْنُ أَهْلُ هَذِهِ الدَّعْوَهًِْ وَ رسولالله (صلی الله علیه و آله) مِنَّا وَ نَحْنُ مِنْهُ بَعْضُنَا مِنْ بَعْضٍ وَ بَعْضُنَا أَوْلَی بِبَعْضِ فِی الْوَلَایَهًِْ وَ الْمِیرَاثِ ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ وَ عَلَیْنَا نَزَلَ الْکِتَابُ وَ فِینَا بُعِثَ الرَّسُولُ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلَیْنَا تُلِیَتِ الْآیَاتُ وَ نَحْنُ الْمُنْتَحِلُونَ لِلْکِتَابِ وَ الشُّهَدَاءُ عَلَیْه.
امام علی (علیه السلام) ما صاحبان این دعوت هستیم و رسولخدا (صلی الله علیه و آله) از ماست و ما از اوییم. بعضی از ما از بعضی دیگرند و بعضی از ما نسبت به بعضی دیگر در ولایت و سرپرستی و ارث سزاوارتریم ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ کتاب بر ما نازل شده و پیامبر در میان ما مبعوث شده و آیات [قرآن] بر ما تلاوت شده و منسوب به کتاب و گواهان بر آن ما هستیم.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- أَیُّهَا النَّاسُ اعْقِلُوا عَنْ رَبِّکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَی الْعالَمِینَ ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ فَنَحْنُ الذُّرِّیَّهًُْ مِنْ آدَمَ (علیه السلام) وَ الْأُسْرَهًُْ مِنْ نُوحٍ (علیه السلام) وَ الصَّفْوَهًُْ مِنْ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) وَ السُّلَالَهًُْ مِنْ إِسْمَاعِیلَ (علیه السلام) وَ آلٌ مِنْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) نَحْنُ فِیکُمْ کَالسَّمَاءِ الْمَرْفُوعَهًِْ وَ الْأَرْضِ الْمَدْحُوَّهًِْ وَ الشَّمْسِ الضَّاحِیَهًِْ.
امام علی (علیه السلام) ای مردم! دربارهی خداوند [متعال] تعقّل کنید که خداوند میفرماید: اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَی الْعالَمِینَ ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ؛ ما خاندان از فرزندان حضرت آدم (علیه السلام) میباشیم، ما از اهلبیت نوح (علیه السلام) هستیم، ما از برگزیدگان حضرت ابراهیم (علیه السلام) میباشیم، ما سلالهی حضرت اسماعیل (علیه السلام) هستیم ما آلمحمّد (علیهم السلام) هستیم، ما در میان شما نظیر آسمان بر افراشته، زمین گسترده، آفتاب درخشنده هستیم.
الصّادق (علیه السلام)- عَن هِشَامِ بنِ الحَکَم فِی حَدِیثِ بُرَیْهٍ أَنَّهُ لَمَّا جَاءَ مَعَهُ إِلَی أَبِی عَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) فَلَقِیَ أَبَاالْحَسَنِ مُوسَیبْنَجَعْفَرٍ (علیه السلام) فَحَکَی لَهُ هِشَامٌ الْحِکَایَهًَْ فَلَمَّا فَرَغَ قَالَ أَبُوالْحَسَنِ (علیه السلام) لِبُرَیْهٍ یَا بُرَیْهُ کَیْفَ عِلْمُکَ بِکِتَابِکَ قَالَ أَنَا بِهِ عَالِمٌ ثُمَّ قَالَ کَیْفَ ثِقَتُکَ بِتَأْوِیلِهِ قَالَ مَا أَوْثَقَنِی بِعِلْمِی فِیهِ قَالَ فَابْتَدَأَ أَبُوالْحَسَنِ (علیه السلام) یَقْرَأُ الْإِنْجِیلَ فَقَالَ بُرَیْهٌ إِیَّاکَ کُنْتُ أَطْلُبُ مُنْذُ خَمْسِینَ سَنَهًًْ أَوْ مِثْلَکَ قَالَ فَآمَنَ بُرَیْهٌ وَ حَسُنَ إِیمَانُهُ وَ آمَنَتِ الْمَرْأَهًُْ الَّتِی کَانَتْ مَعَهُ فَدَخَلَ هِشَامٌ وَ بُرَیْهٌ وَ الْمَرْأَهًُْ عَلَی أَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) فَحَکَی لَهُ هِشَامٌ الْکَلَامَ الَّذِی جَرَی بَیْنَ أَبِیالْحَسَنِمُوسَی (علیه السلام) وَ بَیْنَ بُرَیْهٍ فَقَالَ ابوعبدالله (علیه السلام) ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ فَقَالَ بُرَیْهٌ أَنَّی لَکُمُ التَّوْرَاهًُْ وَ الْإِنْجِیلُ وَ کُتُبُ الْأَنْبِیَاءِ قَالَ هِیَ عِنْدَنَا وِرَاثَهًًْ مِنْ عِنْدِهِمْ نَقْرَؤُهَا کَمَا قَرَءُوهَا وَ نَقُولُهَا کَمَا قَالُوا إِنَّ اللَّهَ لَا یَجْعَلُ حُجَّهًًْ فِی أَرْضِهِ یُسْأَلُ عَنْ شَیْءٍ فَیَقُولُ لَا أَدْرِی.
امام صادق (علیه السلام) هشامبنحکم با بریه خدمت امام صادق (علیه السلام) آمد، به حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) برخوردند، هشام داستان بریه را برای آن حضرت (علیه السلام) نقل کرد، چون پایان یافت، امام کاظم (علیه السلام) به بریه فرمود: «ای بریه! علمت به کتاب دینت تا چه حد است»؟ گفت: «آن را میدانم». فرمود: «تا چه حد اطمینان داری که معنیش را بدانی»؟ گفت: «آن را خوب میدانم و بسیار اطمینان دارم». سپس امام به خواندن انجیل شروع فرمود، بریه گفت: «پنجاه سال است که من تو را یا مانند تو را میجستم». پس او به خدا ایمان آورد و خوب هم ایمان آورد و زنی هم که با او بود ایمان آورد. سپس هشام و بریه و آن زن، خدمت امام صادق (علیه السلام) آمدند هشام گفتگوی میان حضرت ابوالحسن (علیه السلام) و بریه را نقل کرد، امام صادق (علیه السلام) آیهی ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ را خواند. بریه گفت: «تورات و انجیل و کتب پیغمبران از کجا به شما رسیده است»؟ فرمود: «اینها از خودشان به ما به ارث رسیده و چنانکه آنها میخواندند ما هم میخوانیم و چنانکه آنها بیان میکردند ما هم بیان میکنیم، خدا حجّتی در زمینش نمیگذارد که چیزی از او بپرسند و او بگوید نمیدانم».
الکاظم (علیه السلام)- عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَال دَخَلْتُ عَلَی أَبِیالْحَسَنِمُوسَیبْنِجَعْفَرٍ (علیه السلام) وَ عَلِیٌّ ابْنُهُ (علیه السلام) فِی حَجْرِهِ وَ هُوَ یُقَبِّلُهُ وَ یَمَصُّ لِسَانَهُ وَ یَضَعُهُ عَلَی عَاتِقِهِ وَ یَضُمُّهُ إِلَیْهِ وَ یَقُولُ بِأَبِی أَنْتَ مَا أَطْیَبَ رِیحَکَ وَ أَطْهَرَ خَلْقَکَ وَ أَبْیَنَ فَضْلَکَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ لَقَدْ وَقَعَ فِی قَلْبِی لِهَذَا الْغُلَامِ مِنَ الْمَوَدَّهًِْ مَا لَمْ یَقَعْ لِأَحَدٍ إِلَّا لَکَ فَقَالَ لِی یَا مُفَضَّلُ هُوَ مِنِّی بِمَنْزِلَتِی مِنْ أَبِی (علیه السلام) ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ قَالَ قُلْتُ هُوَ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ مِنْ بَعْدِکَ قَالَ نَعَمْ مَنْ أَطَاعَهُ رَشَدَ وَ مَنْ عَصَاهُ کَفَرَ.
امام کاظم (علیه السلام) مفضّل گوید: بر موسیبنجعفر (علیه السلام) که فرزندش علی (علیه السلام) در کنارش بود وارد شدم. او را میبوسید و زبان او را میمکید و بر شانهی خود میگذاشت و به خود میچسباند و میفرمود: «پدر و مادرم به فدای تو باد! چقدر خوشبو و پاکیزه است بوی تو و چقدر پاک و طاهر است خلقت تو و چقدر فضل تو ظاهر است». من عرض کردم: «فدای وجودت! از این طفل محبّتی در قلب من قرار گرفت که برای هیچ کسی جز برای تو واقع نشده بود». فرمود «ای مفضّل! این نسبت به من بهمنزلهی من نسبت به پدرم است ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ عرض کردم: «ایشان صاحب امر بعد از شماست»؟ فرمود: «بلی! هرکس او را اطاعت کند نجات یابد و هرکه از او تخلّف ورزد کافر شود».