آیه ۲۴ - سوره آل‌عمران

آیه ذالِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ إِلّا أَيّاماً مَعْدُوداتٍ وَ غَرَّهُمْ في دينِهِمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ [24]

اين، به خاطر آن است كه مى‌گفتند: «[به سبب امتيازى كه به ديگران داريم] آتش [دوزخ]، جز چند روزى به ما نمى‌رسد». اين افترا [و دروغى كه به خدا بسته بودند]، آن‌ها را در دينشان مغرور ساخت [و گرفتار انواع گناهان شدند].

۱
(آل‌عمران/ ۲۴)

العسکری (علیه السلام)- إِیَّاکُمْ وَ أَنْ تَکُونُوا مِنَ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی{فِیهِمْ} أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ أُوتُوا نَصِیباً مِنَ الْکِتابِ یُدْعَوْنَ إِلی کِتابِ اللهِ لِیَحْکُمَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ یَتَوَلَّی فَرِیقٌ مِنْهُمْ وَ هُمْ مُعْرِضُونَ أَتَرْضَوْنَ بِکِتَابِ اللَّهِ حَکَماً؟ قَالُوا: بَلَی.

امام عسکری (علیه السلام) ای یاران زنهار! از اینکه مثل کسانی باشید که خداوند تبارک و تعالی در حقّ ایشان می‌فرماید: أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ أُوتُوا نَصِیباً مِنَ الْکِتابِ یُدْعَوْنَ إِلی کِتابِ اللهِ لِیَحْکُمَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ یَتَوَلَّی فَرِیقٌ مِنْهُمْ وَ هُمْ مُعْرِضُونَ؛ آیا شما راضی به قول خدای عزّوجلّ و حکم لم‌یزل او هستید یا نه»؟ گفتند: «بلی».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۵۰۸
مستدرک الوسایل، ج۹، ص۵۲/ بحارالأنوار، ج۲، ص۱۳ و الاحتجاج، ج۲، ص۴۵۴ و الإمام العسکری، ص۳۵۱؛ فیه: «أترضون ... بلی» محذوفٌ
۲
(آل‌عمران/ ۲۴)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ سُوَیْدِ‌بْنِ‌غَفَلَهًَْ أَنَّهُ قَالَ: کُنْتُ مَعَ أَبِی مُوسَی عَلَی شَاطِئِ الْفُرَاتِ فَقَالَ: سَمِعْتُ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) یَقُولُ: إِنَّ بَنِی إِسْرَائِیلَ اخْتَلَفُوا فَلَمْ یَزَلِ الِاخْتِلَافُ بَیْنَهُمْ حَتَّی بَعَثُوا حَکَمَیْنِ ضَالَّیْنِ ضَالٌّ مَنِ اتَّبَعَهُمَا وَ لَا تَنْفَکُّ أُمُورُکُمْ تَخْتَلِفُ حَتَّی تَبْعَثُوا حَکَمَیْنِ یَضِلَّانِ وَ یَضِلُّ مَنْ تَبِعَهُمَا قَالَ سُوَیْدٌ: فَقُلْتُ أُعِیذُکَ بِاللَّهِ أَنْ تَکُونَ أَحَدَهُمَا. قَالَ: فَخَلَعَ قَمِیصَهُ وَ قَالَ بَرَّأَنِی اللَّهُ مِنْ ذَلِکَ کَمَا بَرَّأَنِی مِنْ قَمِیصِی وَ لَمَّا جَرَی لَیْلَهًُْ الْهَرِیرِ صَاحُوا یَا مُعَاوِیَهًُْ هَلَکَتِ الْعَرَبُ فَقَالَ: یَا عَمْرُو! أَ نَفِرُّ أَوْ نَسْتَأْمِنُ قَالَ: لَنَرْفَعُ الْمَصَاحِفَ عَلَی الرِّمَاحِ وَ نَقْرَأُ أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ أُوتُوا نَصِیباً مِنَ الْکِتابِ یُدْعَوْنَ إِلی کِتابِ اللهِ لِیَحْکُمَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ یَتَوَلَّی فَرِیقٌ مِنْهُمْ وَ هُمْ مُعْرِضُونَ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) سوید گوید: با ابوموسی کنار نهر فرات بودیم که گفت: از رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) شنیدم که می‌فرماید: «بنی‌اسرائیل دچار اختلاف شدند و همچنان میانشان اختلاف بود تا اینکه دو حَکَم گمراه را فرستادند؛ هرکس از آن دو پیروی کرد گمراه است و پیوسته امور شما دچار اختلاف است تا اینکه دو حکم می‌فرستید که گمراه می‌شوند و هرکس از آن‌ها پیروی کند گمراه می‌شود». گفتم: «خداوند تو (ابوموسی) را نگه‌دارد که یکی از آن دو باشی پس جامه‌اش را برکند و گفت: همچنان‌که خدا مرا از پیراهنم جدا کرد از اینکه یکی از آنان باشم دور کرده است». و هنگامی‌که شب هَریر (شبی که در آن شب جنگ میان حضرت علی (علیه السلام) و معاویه بسیار شدّت یافت و کشته‌های زیادی برجای گذاشت). واقع شد، فریاد زدند: «ای معاویه عرب نابود شد»! معاویه گفت: «ای عمرو! فرار کنیم یا طلب امان کنیم (تسلیم شویم)». گفت: «قرآن‌ها را بر روی نیزه‌ها بلند می‌کنیم و می‌خوانیم: أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ أُوتُوا نَصِیباً مِنَ الْکِتابِ یُدْعَوْنَ إِلی کِتابِ الله لِیَحْکُمَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ یَتَوَلَّی فَرِیقٌ مِنْهُمْ وَ هُمْ مُعْرِضُونَ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۵۰۸
بحارالأنوار، ج۳۳، ص۳۱۱
۳
(آل‌عمران/ ۲۴)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- یُدْعَوْنَ إِلی کِتابِ اللهِ؛ اِختَلَفَ فِیهِ فَقِیلَ مَعْنَاهُ التّوْرَاهًْ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) در معنای یُدْعَوْنَ إِلی کِتابِ اللهِ اختلاف است؛ پس گفته شده: «معنای آن تورات است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۵۱۰
بحرالعرفان، ج۳، ص۲۱۶
۴
(آل‌عمران/ ۲۴)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- رُوِیَ عَنِ ابْنِ‌عَبَّاسٍ (رحمة الله علیه): أَنَ رَجُلًا وَ امْرَأَهًًْ مِنْ أَهْلِ خَیْبَرَ زَنَیَا وَ کَانَا مِنْ ذَوِی شَرَفٍ فِیهِمْ وَ کَانَ فِی کِتَابِهِمُ الرَّجْمُ فَکَرِهُوا رَجْمَهُمَا لِشَرَفِهِمَا وَ رَجَوْا أَنْ یَکُونَ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) رُخْصَهًٌْ فِی أَمْرِهِمَا فَرَفَعُوا أَمْرَهُمَا إِلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَحَکَمَ عَلَیْهِمَا بِالرَّجْمِ فَقَالَ لَهُ النُّعْمَانُ‌بْنُ‌أَوْفَی وَ بَحْرِیُّ‌بنُ‌عَمْرٍو {نَجْرُ‌بْنُ‌عَمْرٍو}: جُرْتَ عَلَیْهِمَا یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله)! لَیْسَ عَلَیْهِمَا الرَّجْمُ. فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله): بَیْنِی وَ بَیْنَکُمَا التَّوْرَاهًُْ. قَالُوا: قَدْ أَنْصَفْتَنَا. قَالَ: فَمَنْ أَعْلَمُکُمْ بِالتَّوْرَاهًِْ؟ قَالَ: رَجُلٌ أَعْوَرُ یَسْکُنُ فَدَکَ، یُقَالُ لَهُ ابْنُ‌صُورِیَا. فَأَرْسَلُوا إِلَیْهِ فَقَدِمَ الْمَدِینَهًَْ وَ کَانَ جَبْرَئِیلُ قَدْ وَصَفَهُ لِرَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله): أَنْتَ ابْنُ‌صُورِیَا؟ قَالَ: نَعَمْ. قَالَ: أَنْتَ أَعْلَمُ الْیَهُودِ؟ قَالَ: کَذَلِکَ یَزْعُمُونَ. قَالَ فَدَعَا رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) بِشَیْءٍ مِنَ التَّوْرَاهًِْ فِیهَا الرَّجْمُ مَکْتُوبٌ فَقَالَ لَهُ اقْرَأْ فَلَمَّا أَتَی عَلَی آیَهًِْ الرَّجْمِ وَضَعَ کَفَّهُ عَلَیْهَا وَ قَرَأَ مَا بَعْدَهَا فَقَالَ ابْنُ‌سَلَامٍ: یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَدْ جَاوَزَهَا وَ قَامَ إِلَی ابْنِ‌صُورِیَا وَ رَفَعَ کَفَّهُ عَنْهَا وَ قَرَأَ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلَی الْیَهُودِ بِأَنَّ الْمُحْصِنَ وَ الْمُحْصِنَهًَْ إِذَا زَنَیَا وَ قَامَتْ عَلَیْهِمَا الْبَیِّنَهًُْ رُجِمَا وَ إِنْ کَانَتِ الْمَرْأَهًُْ حُبْلَی انْتُظِرَ بِهَا حَتَّی تَضَعَ مَا فِی بَطْنِهَا فَأَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) بِالْیَهُودِیَّیْنِ فَرُجِمَا فَغَضِبَ الْیَهُودُ لِذَلِکَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی هَذِهِ الْآیَهًْ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) مرد و زنی از اهالی خیبر زنا کردند و آن دو از شخصیّت‌های برجسته بودند و در کتاب خودِ آن‌ها (تورات) سنگسارکردن وجود داشت ولی به خاطر بزرگی آن دو نمی‌خواستند آن‌ها را سنگسار کنند و امیدوار بودند که در نزد رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) در کار آن دو تخفیفی باشد؛ به‌همین‌جهت کار این دو را پیش رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) بردند. پیامبر (صلی الله علیه و آله) آن زن را محکوم به سنگسار نمود. نعمان‌بن‌اوفی و بحربن‌عمرو گفتند: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! بر ما ستم کردی. حکم آن زن سنگسار نیست». رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «بین من و شما تورات داور است». گفتند: «به عدالت میان ما حکم‌کردی». فرمود: «چه کسی آگاه‌ترین شما به تورات است»؟ گفتند: «مردی نابینا به نام ابن‌صوریا که ساکن فدک است». پی او فرستادند؛ پس به مدینه آمد و جبرئیل قبل از آمدنش ابن‌صوریا را برای رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) توصیف کرده بود. رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) به او فرمود: «تو ابن‌صوریا هستی»؟ گفت: «بله»! فرمود: «تو داناترین یهودی هستی»؟ گفت: «چنین گمان می‌کنند». رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) قسمتی از تورات را که در آن سنگسارکردن نوشته شده بود، خواست و به او فرمود: «بخوان»! شروع کرد به خواندن تا به آیه‌ی سنگسارکردن رسید؛ دست خود را بر روی آن نهاد و آنچه بعد از آن آیه بود، خواند. ابن‌سلام عرض‌کرد: «ای رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله)! از آیه‌ی سنگسارکردن رد شد». و به‌سوی ابن‌صوریا رفت و دستش را از روی آیه سنگسارکردن برداشت و سپس آیه را برای رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) و یهودیان خواند که: «وقتی مرد زن‌دار و زن شوهردار زنا کنند و این مطلب به‌وسیله‌ی گواهان ثابت شود، باید سنگسار شوند و اگر زن آبستن باشد باید منتظر شد تا فرزند خود را زایمان کند». رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) در مورد این دو یهودی دستور سنگسار داد پس آن دو یهودی را سنگسار شدند. به‌همین‌جهت یهودی‌ها خشمگین شدند و خداوند این آیه را نازل‌نمود: ثُمَّ یَتَوَلّی فَریقٌ مِنْهُمْ؛ یعنی گروهی از آن‌ها از دعوت‌کننده‌ی الهی روی می‌گردانند و آن‌ها از پیروی‌کردن از حقّ روی‌گردان هستند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۵۱۰
بحارالأنوار، ج۹، ص۶۹
بیشتر