آیه وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَديدٍ [21]
و براى آنان گرزهايى از آهن [سوزان] است.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِیدٍ؛ قَالَ الْأَعْمِدَهًُْ الَّتِی یَضْرِبُونَ بِهَا وَ قَوْلُهُ کُلَّما أَرادُوا أَنْ یَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمٍّ أُعِیدُوا فِیها أَیْ ضَرْباً بِتِلْکَ الْأَعْمِدَهًِْ.
علیّبنابراهیم ( وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِیدٍ؛ منظور گُرزهایی است که کافران با آنها زده میشوند؛ کُلَّما أَرادُوا أَنْ یَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمٍّ أُعِیدُوا فِیها؛ یعنی آنها را با آن گرزها میزنند [تا به دوزخ بازگردند].
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- قَالَ رَسُولاللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فِی قَوْلِهِ وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِیدٍ؛ لَوْ وُضِعَ مِقْمَعٌ مِنْ حَدِیدٍ فِی الْأَرْضِ ثُمَّ اجْتَمَعَ عَلَیْهِ الثَّقَلَانِ مَا أَقَلُّوهُ مِنَ الْأَرْضِ.
پیامبر ( وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِیدٍ [یعنی] اگر یکی از آن گرزهای آهنین روی زمین قرار گیرد و تمام انسانها و جنّیان جمع شوند، نمیتوانند آن را از روی زمین بردارند».
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ أَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: مَرَّ سَلْمَانُ (رحمة الله علیه) عَلَی الْحَدَّادِینَ بِالْکُوفَهًِْ فَرَأَی شَابّاً قَدْ صَعِقَ وَ النَّاسُ قَدِ اجْتَمَعُوا حَوْلَهُ فَقَالُوا لَهُ یَا بَا عَبْدِاللَّهِ هَذَا الشَّابُّ قَدْ صُرِعَ فَلَوْ قَرَأْتَ فِی أُذُنِهِ قَالَ فَدَنَا مِنْهُ سَلْمَانُ فَلَمَّا رَآهُ الشَّابُّ أَفَاقَ وَ قَالَ یَا بَا عَبْدِاللَّهِ لَیْسَ بِی مَا یَقُولُ هَؤُلَاءِ الْقَوْمُ وَ لَکِنِّی مَرَرْتُ بِهَؤُلَاء الْحَدَّادِینَ وَ هُمْ یَضْرِبُونَ الْمِرْزَبَاتِ فَذَکَرْتُ قَوْلَهُ تَعَالَی وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِیدٍ فَذَهَبَ عَقْلِی خَوْفاً مِنْ عِقَابِ اللَّهِ تَعَالَی فَاتَّخَذَهُ سَلْمَانُ أَخاً وَ دَخَلَ قَلْبَهُ حَلَاوَهًُْ مَحَبَّتِهِ فِی اللَّهِ تَعَالَی فَلَمْ یَزَلْ مَعَهُ حَتَّی مَرِضَ الشَّابُّ فَجَاءَهُ سَلْمَانُ فَجَلَسَ عِنْدَ رَأْسِهِ وَ هُوَ یَجُودُ بِنَفْسِهِ فَقَالَ یَا مَلَکَ الْمَوْتِ ارْفُقْ بِأَخِی قَالَ یَا بَا عَبْدِاللَّهِ إِنِّی بِکُلِّ مُؤْمِنٍ رَفِیقٌ.
امام صادق ( عمربنیزید از امام صادق (نقل کرده است که فرمود: سلمان (از بازار آهنگران در کوفه گذر نمود و چشمش به جوانی افتاد که بیهوش افتاده است و مردم در اطراف او جمع شدهاند. به سلمان (گفتند: «ای اباعبداللَّه! این جوان دچار صَرع شده، چه خوب است دعایی در گوش او بخوانی». سلمان (به وی نزدیک شد؛ تا چشم جوان به او افتاد به هوش آمد و گفت: «ای اباعبداللَّه! آنچه این مردم میگویند در من نیست؛ امّا چون گذرم بر این آهنگران افتاد و دیدم که با پتک میکوبند، یاد سخن خدای متعال افتادم که فرموده است: وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدیدٍ و از ترس عقاب خدای متعال هوش از سرم پرید». سلمان (او را به برادری پذیرفت و شیرینی محبّت وی در راه خدای متعال در دلش افتاد و همیشه با او بود تا اینکه آن جوان بیمار گشت. سلمان (نزد او آمد و کنار سرش نشست و او درحال جاندادن بود. سلمان (گفت: «ای عزرائیل (! با برادرم به نرمی و مدارا رفتارکن». عزرائیل (گفت: «ای اباعبداللَّه! من با هر مؤمنی به ملایمت و نرمی رفتار میکنم».
الباقر (علیه السلام)- عَنْ جَابِرِبْنِیَزِیدَ الْجُعْفِیِّ عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: إِذَا أَرَادَ اللَّهُ قَبْضَ رُوحِ الْکَافِر ... .وَ تَقُولُ الْمَلَائِکَهًُْ یَا مَعْشَرَ الْأَشْقِیَاءِ ادْنُوا فَاشْرَبُوا مِنْهَا فَإِذَا أَعْرَضُوا عَنْهَا ضَرَبَتْهُمُ الْمَلَائِکَهًُْ بِالْمَقَامِعِ وَ قِیلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدِیکُمْ وَ أَنَّ اللهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِید.
امام باقر ( هنگامی که خداوند بخواهد جان کافر را بگیرد، ... فرشتگان میگویند: «ای بیچارگان، نزدیک بیایید و از آن بنوشید»! و وقتی از آن رویگردان شدند، فرشتگان با پتک به آن ضربه میزنند و به آنها گفته میشود: ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدِیکُمْ وَ أَنَّ اللهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ عَلِیٍّ (علیه السلام) أَنَّ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) قَالَ: وَ الَّذِی نَفْسُ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) بِیَدِهِ لَوْ أَنَّ قَطْرَهًًْ مِنَ الزَّقُّومِ قَطَرَتْ عَلَی جِبَالِ الْأَرْضِ لَسَاخَتْ إِلَی أَسْفَلِ سَبْعِ أَرَضِینَ وَ لَمَا أَطَاقَتْهُ فَکَیْفَ بِمَنْ هُوَ شَرَابُهُ وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَوْ أَنَ مِقْمَاعاً وَاحِداً مِمَّا ذَکَرَهُ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ وُضِعَ عَلَی جِبَالِ الْأَرْضِ لَسَاخَتْ إِلَی أَسْفَلِ سَبْعِ أَرَضِینَ وَ لَمَا أَطَاقَتْهُ فَکَیْفَ بِمَنْ یَقَعُ عَلَیْهِ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ فِی النَّارِ.
پیامبر ( از امام علی (روایت است: پیامبر (فرمود: سوگند به خدایی که جانم در دست اوست! اگر یک گرز از آن گرزهایی که خداوند در کتاب خود بیان فرموده، بر کوههای زمین نهاده شود، تا پایینترین نقطهی هفت زمین فرو میرود و کوهها تاب تحمّل آن را ندارند. پس چگونه است حال کسی که در روز قیامت در آتش با آن گرزها بر سرش میکوبند؟!