آیه لَنْ يَنالَ اللهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لكِنْ يَنالُهُ التَّقْوى مِنْكُمْ كَذلِكَ سَخَّرَها لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللهَ عَلى ما هَداكُمْ وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنينَ [37]
نه گوشتهاى آنها و نه خونهاى آنها، هرگز به خدا نمىرسد؛ ولى آنچه به او مىرسد، پرهيزگارى شماست.اينگونه خداوند آنها را مسخّر شما ساخته، تا خدا را به خاطر آنكه شما را هدايت كرده است بزرگ بشمريد؛ و بشارت ده نيكوكاران را.
الأئمّهًْ ( فِی جَوَامِعِ الْجَامِعِ وَ رُوِیِ: أَنَّ الْجَاهِلِیَّهًَْ کَانُوا إِذَا نَحَرُوا لَطَخُوا الْبَیْتَ بِالدَّمِ فَلَمَّا حَجَّ الْمُسْلِمُونَ أَرَادُوا مِثْلَ ذَلِکَ فَنَزَلَتْ.
ائمّه ( در روایتی آمده است: رسم مردم جاهلیّت این بود که وقتی شتری را قربانی میکردند خون آن را [بهعنوان تعظیم و احترام] به دیوار کعبه میمالیدند؛ چون مسلمانان حج بهجا آوردند خواستند همین کار را تکرار کنند که این آیه نازل شد [و آنها را از اینکار بازداشت].
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ أَبِیبَصِیرٍ عَنْ أَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) قَالَ قُلْتُ لَهُ مَا عِلَّهًُْ الْأُضْحِیَّهًِْ فَقَالَ إِنَّهُ یُغْفَرُ صَاحِبُهَا {لِصَاحِبِهَا} عِنْدَ أَوَّلِ قَطْرَهًٍْ تَقْطُرُ مِنْ دَمِهَا عَلَی الْأَرْضِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مَنْ یَتَّقِیهِ بِالْغَیْبِ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَنْ یَنالَ اللهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لکِنْ یَنالُهُ التَّقْوی مِنْکُمْ ثُمَّ قَالَ انْظُرْ کَیْفَ قَبِلَ اللَّهُ قُرْبَانَ هَابِیلَ (علیه السلام) وَ رَدَّ قُرْبَانَ قَابِیلَ.
امام صادق ( ابوبصیر گوید: «از امامصادق (پرسیدم: علّت [تأکید فراوان بر] قربانیکردن چیست»؟ حضرت فرمود: «هنگام چکیدن اوّلین قطرهی خون قربانی بر زمین، گناهان قربانیکننده آمرزیده شود و با اینکار، آنکه در نهان [نیز] تقوای الهی دارد شناخته میشود؛ خداوند عزّوجلّ فرموده: لَنْ یَنالَ اللهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لکِنْ یَنالُهُ التَّقْوی مِنْکُمْ». سپس امام ([در تأیید این مطلب] فرمود: «بنگر چگونه خداوند، قربانی هابیل ([که اهل پرهیزگاری بود] را پذیرفته و قربانی قابیل را نپذیرفت».
الکاظم (علیه السلام)- قِیلَ لِلْعَالِمِ (علیه السلام) مَا أَیْسَرُ مَا یَدْخُلُ بِهِ الْعَبْدُ النَّارَ قَالَ أَنْ یَأْکُلَ مِنْ مَالِ الْیَتِیمِ دِرْهَماً وَ نَحْنُ الْیَتِیم ... فَعَلَی کُلِّ مَنْ غَنِمَ مِنْ هَذِهِ الْوُجُوهِ مَالًا فَعَلَیْهِ الْخُمُسُ فَإِنْ أَخْرَجَهُ فَقَدْ أَدَّی حَقَّ اللَّهِ مَا عَلَیْهِ وَ تَعَرَّضَ لِلْمَزِیدِ وَ حَلَّ لَهُ الْبَاقِی مَالُهُ {مِنْ مَالِهِ} وَ طَابَ وَ کَانَ اللَّهُ أَقْدَرَ عَلَی إِنْجَازِ مَا وَعَدَ الْعِبَادَ مِنَ الْمَزِیدِ وَ التَّطْهِیرِ مِنَ الْبُخْلِ عَلَی أَنْ یُغْنِیَ نَفْسَهُ مِمَّا فِی یَدَیْهِ مِنَ الْحَرَامِ الَّذِی بَخِلَ فِیهِ بَلْ قَدْ خَسِرَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَهًَْ ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَخْرِجُوا حَقَّ اللَّهِ مِمَّا فِی أَیْدِیکُمْ یُبَارِکِ اللَّهُ لَکُمْ فِی بَاقِیهِ وَ یَزْکُو فَإِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ الْغَنِیُّ وَ نَحْنُ الْفُقَرَاءُ وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ لَنْ یَنالَ اللهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لکِنْ یَنالُهُ التَّقْوی مِنْکُمْ فَلَا تَدَعُوا التَّقَرُّبَ إِلَی اللَّهِ جَلَّوَعَزَّ بِالْقَلِیلِ وَ الْکَثِیرِ عَلَی حَسَبِ الْإِمْکَانِ وَ بَادِرُوا بِذَلِکَ الْحَوَادِثَ وَ احْذَرُوا عَوَاقِبَ التَّسْوِیفِ فِیهَا فَإِنَّمَا هَلَکَ مَنْ هَلَکَ مِنَ الْأُمَمِ السَّالِفَهًِْ بِذَلِکَ وَ بِاللَّهِ الِاعْتِصَامُ.
امام کاظم ( از امام کاظم (سؤال شد: «کمترین کاری که انسان را وارد دوزخ میکند، چیست»؟ حضرت فرمود: «اینکه [به ناحقّ] درهمی از مال یتیم بخورد؛ و ما [اهلبیت نیز] یتیم هستیم... پس هرکس که از این راهها (تجارت، ارث و...) منفعتی بهدست آورد بر او لازم است که یکپنجم آن را (بهعنوان خُمس) بپردازد که اگر چنین کند واجبی الهی که بر گردنش بوده را پرداخت نموده و فزونی مال را نصیب خویش کرده است و بقیهی مالش برای او حلال و گوارا خواهد بود؛ و به یقین، خداوند بر محقّقساختن وعدهاش به بندگان در مورد فزونی دادنِ مال و رهاساختن آنها از بُخل تواناتر است از اینکه انسانی بخواهد با بخلورزیدن [و ندادن واجبات مالیاش همچون خمس]، خودش را با آلودهکردن مالش به حرام [بهخاطر ندادن حقّ امام معصوم (] بینیاز و توانگر سازد، بلکه چنین انسانی در حقیقت هم دنیا را از دست داده و هم آخرت را، و این همان خسران و زیان آشکار است. حالکه چنین است از خدا پروا کنید و حقّ خداوند را از آنچه در اختیار دارید، پرداخت کنید تا خداوند برکت را در باقیماندهی آن، قرار دهد و مالتان فزونی یابد که بهیقین، خداوند بینیاز است و ما (انسانها) محتاجیم؛ و خداوند فرموده: لَنْ یَنالَ اللهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لکِنْ یَنالُهُ التَّقْوی مِنْکُمْ؛ تا میتوانید نزدیکیجستن به خداوند عزّوجلّ با مال کم یا زیاد را رها نکنید و با اینکار، بر حوادث [ناگوار] پیشی بگیرید [از آنها جلوگیری کنید] و از پیامدهای بهعقب انداختن این دستور دینی (پرداختکردن حقّ خدا) برحذر باشید، چراکه علّت نابودی کسانیکه از امّتهای گذشته هلاک شدند، همین بوده است [که حقّ خدا را پرداخت نمیکردند]؛ و [بدانید که] رهایییافتن از مشکلات فقط در سایهی توکّل بر خداوند است».
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- وَ قَوْلُهُ لَنْ یَنالَ اللهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لکِنْ یَنالُهُ التَّقْوی مِنْکُمْ؛ أَیْ لَا یَبْلُغُ مَا یَتَقَرَّبُ بِهِ إِلَی اللَّهِ وَ إِنْ نَحَرَهَا إِذَا لَمْ یَتَّقِ اللَّهَ وَ إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ مِنَ الْمُتَّقِینَ.
علیّبنابراهیم ( لَنْ یَنالَ اللهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لکِنْ یَنالُهُ التَّقْوی مِنْکُمْ؛ یعنی اگر شخصی که قربانی میکند، اهل تقوا و پرهیزگاری نباشد قربانیاش به [درگاهِ] خداوند نخواهد رسید و خدا تنها از پرهیزگاران قبول میکند.
الأئمّهًْ ( عَنْهُ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا رَفَعَهُ فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللهَ عَلی ما هَداکُمْ قَالَ التَّکْبِیرُ التَّعْظِیمُ لِلَّهِ وَ الْهِدَایَهًُْ الْوَلَایَهًُْ.
ائمه ( چنین روایت شده که یکی از امامان معصوم (در مورد این سخن خداوند عزّوجلّ [که میفرماید:] و خدا را بهخاطر آنکه شما را هدایت کردهاست، بزرگ بشمرید. (بقره/۱۸۵) فرمود: «[حقیقتِ] تکبیر، بزرگشمردن خداوند و منظور از هدایت، [ارشاد و راهنمایی انسانها به] ولایت [اهلبیت (] است».
الهادی (علیه السلام)- عَنْ الإمام أبیالْحَسَنِ عَلِیِّبْنِمُحَمَّدٍ (علیه السلام) رِسالَتَهُ (علیه السلام) فِی الرَّدِّ عَلَی أَهْلِ الْجَبْرِ وَ التَّفْوِیضِ وَ إِثْبَاتِ الْعَدْلِ وَ الْمَنْزِلَهًَْ بَیْنَ الْمَنْزِلَتَیْنِ ... فَأَوَّلُ نِعْمَهًِْ اللَّهِ عَلَی الْإِنْسَانِ صِحَّهًِْ عَقْلِهِ وَ تَفْضِیلِهِ عَلَی کَثِیرٍ مِنْ خَلْقِهِ بِکَمَالِ الْعَقْلِ وَ تَمْیِیزُ الْبَیَانِ وَ ذَلِکَ أَنَّ کُلَّ ذِی حَرَکَهًٍْ عَلَی بسیط الْأَرْضِ هُوَ قَائِمُ بِنَفْسِهِ بحواسه مُسْتَکْمِلُ فِی ذَاتِهِ فَفَضَلَ بَنِی آدَمَ بِالنُّطْقِ الَّذِی لَیْسَ فِی غَیْرِهِ مِنَ الْخَلْقِ الْمُدْرِکُ بِالْحَوَاسِّ فَمِنْ أَجْلِ النُّطْقِ مُلْکِ اللَّهِ ابْنُ آدَمَ (علیه السلام) غَیْرِهِ مِنَ الْخَلْقِ حَتَّی صَارَ آمِراً نَاهِیاً وَ غَیْرِهِ مُسَخِّرِ لَهُ کَمَا قَالَ اللَّهُ کَذلِکَ سَخَّرَها لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللهَ عَلی ما هَداکُمْ وَ قَالَ وَ هُوَ الَّذِی سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُوا مِنْهُ لَحْماً طَرِیًّا وَ تَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْیَةً تَلْبَسُونَها وَ قَالَ وَ الْأَنْعامَ خَلَقَها لَکُمْ فِیها دِفْءٌ وَ مَنافِعُ وَ مِنْها تَأْکُلُونَ* وَ لَکُمْ فِیها جَمالٌ حِینَ تُرِیحُونَ وَ حِینَ تَسْرَحُونَ* وَ تَحْمِلُ أَثْقالَکُمْ إِلی بَلَدٍ لَمْ تَکُونُوا بالِغِیهِ إِلَّا بِشِقِّ الْأَنْفُس
امام هادی ( امام هادی (در ضمن نامهای که در ردّ عقیدهی کسانیکه معتقد به جبر (یعنی ما آفریدگان، اراده و اختیاری نداریم و در کارهایمان مجبور هستیم) و [یا] تفویض (یعنی واگذاری کارها بهطور مطلق به انسانها بدون نظرگرفتن ارادهی خدا) هستند و برای اثبات عدالت خداوند و [نظریهی حقّ یعنی] امر بینالامرین (یعنی نه جبر و نه تفویض به این معنا که انسان نه در کردار خود مجبور و بیاختیار است و نه اینکه کاملا مستقلّ باشد و ارادهی خدا نقشی در رفتار او نداشته باشد) مرقوم نمود، چنین فرمود: «...بنابراین نخستین نعمتی که خداوند به انسان بخشید همان سلامت عقل و برتری او بر بسیاری از موجودات دیگر به عقل کامل و بیان روشن است، و این بدانخاطر است که پایداری و تکامل هر جنبندهای بر سطح زمین در پرتو حواس و ادراکات اوست؛ پس خداوند نژاد آدم را به نیروی سخن برتری داده که در سایر مخلوقاتی که با حواسّ خود میتوانیم آنها را درک کنیم، وجود ندارد؛ و با همین قدرت بیان است که خدا او را بر مخلوقات دیگر مسلّط ساخته است، تا بدانجا که انسان امر و نهی میکند و آنها مسخّر فرمان اویند، چنانکه خداوند فرمود: او کسی است که دریا را مسخّر [شما] ساخت تا از آن، گوشت تازه بخورید و زیوری برای پوشیدن [مانند مروارید] از آن استخراج کنید. (نحل/۱۴) و فرمود: و چهارپایان را آفرید درحالیکه در آنها، برای شما وسیلهی پوشش، و منافع دیگری است و از گوشت آنها میخورید. و در آنها برای شما زینت و شکوه است به هنگامی که آنها را به استراحتگاهشان بازمیگردانید، و هنگامی که [صبحگاهان] به صحرا میفرستید. آنها بارهای سنگین شما را به شهری حمل میکنند که جز با مشقّت زیاد، به آن نمیرسیدید (نحل/۷۵).
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ أَیِ الْمُوَحِّدِینَ.
ابنعبّاس ( وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنینَ؛ یعنی یکتاپرستان [را بشارت ده].