آیه ثانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبيلِ اللهِ لَهُ فِي الدُّنْيا خِزْيٌ وَ نُذيقُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَذابَ الْحَريقِ [9]
آنها با تكبّر و بىاعتنايى [نسبت به سخنان الهى]، مىخواهند [مردم را] از راه خدا گمراه سازند. براى آنان در دنيا رسوايى است و روز قيامت، عذاب سوزان به آنها مىچشانيم!
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- ثانِیَ عِطْفِهِ قَالَ تَوَلَّی عَنِ الْحَقِّ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللهِ قَالَ عَنْ طَرِیقِ اللَّهِ وَ الْإِیمَان.
علیّبنابراهیم ( ثانِیَ عِطْفِهِ یعنی از حقّ رویگردان شد؛ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللهِ؛ یعنی [تا مردم را] از راه خدا و ایمان [گمراه کند].
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ أَنَسِبْنِمَالِکٍ قَال: کُنَّا جُلُوساً عِنْدَ رَسُولاللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَتَذَاکَرْنَا رَجُلًا یُصَلِّی وَ یَصُومُ وَ یَتَصَدَّقُ وَ یُزَکِّی، فَقَالَ لَنَا رَسُولاللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لَا أَعْرِفُهُ ... فَقُلْنَا یَا رَسُولاللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِنَّهُ عَبَدَاللَّهَ وَ یُسَبِّحُهُ وَ یُقَدِّسُهُ وَ یُوَحِّدُهُ. فَقَالَ رَسُولاللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لَا أَعْرِفُهُ، فَبَیْنَا نَحْنُ فِی ذِکْرِ الرَّجُلِ إِذْ قَدْ طَلَعَ عَلَیْنَا، فَقُلْنَا هُوَ ذَا، فَنَظَرَ إِلَیْهِ رَسُولاللَّهِ (صلی الله علیه و آله)، فَقَالَ لِأَبِیبَکْرٍ خُذْ سَیْفِی هَذَا وَ امْضِ إِلَی هَذَا الرَّجُلِ فَاضْرِبْ عُنُقَهُ، فَإِنَّهُ أَوَّلُ مَنْ یَأْتِیهِ مِنْ حِزْبِ الشَّیْطَانِ.. فَدَخَلَ أَبُوبَکْرٍ الْمَسْجِدَ فَرَآهُ رَاکِعاً، فَقَالَ وَ اللَّهِ لَا أَقْتُلُهُ، فَإِنَّ رَسُولاللَّهِ (صلی الله علیه و آله) نَهَانَا عَنْ قَتْلِ الْمُصَلِّینَ، فَرَجَعَ إِلَی رَسُولاللَّهِ (صلی الله علیه و آله)، فَقَالَ یَا رَسُولاللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِنِّی رَأَیْتُهُ یُصَلِّی. فَقَالَ رَسُولاللَّهِ (صلی الله علیه و آله) اجْلِسْ، فَلَسْتَ بِصَاحِبِهِ، قُمْ یَا عُمَرُ وَ خُذْ سَیْفِی مِنْ یَدِ أَبِیبَکْرٍ وَ ادْخُلِ الْمَسْجِدَ فَاضْرِبْ عُنُقَهُ، قَالَ عُمَرُ فَأَخَذْتُ السَّیْفَ مِنْ أَبِیبَکْرٍ وَ دَخَلْتُ الْمَسْجِدَ فَرَأَیْتُ الرَّجُلَ سَاجِداً، فَقُلْتُ وَ اللَّهِ لَا أَقْتُلُهُ فَقَدِ اسْتَأْمَنَهُ مَنْ هُوَ خَیْرٌ مِنِّی، فَرَجَعْتُ إِلَی رَسُولاللَّهِ (صلی الله علیه و آله)، فَقُلْتُ یَا رَسُولاللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِنِّی رَأَیْتُ الرَّجُلَ سَاجِداً. فَقَالَ یَا عُمَرُ اجْلِسْ فَلَسْتَ بِصَاحِبِهِ، قُمْ یَا عَلِیُّ (علیه السلام) فَإِنَّکَ أَنْتَ قَاتِلُهُ، إِنْ وَجَدْتَهُ فَاقْتُلْهُ، فَإِنَّکَ إِنْ قَتَلْتَهُ لَمْ یَقَعْ بَیْنَ أُمَّتِی اخْتِلَافٌ أَبَداً. قَالَ عَلِیٌّ (علیه السلام) فَأَخَذْتُ السَّیْفَ وَ دَخَلْتُ الْمَسْجِدَ فَلَمْ أَرَهُ، فَرَجَعْتُ إِلَی رَسُولاللَّهِ (صلی الله علیه و آله)، فَقُلْتُ یَا رَسُولاللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مَا رَأَیْتُهُ. فَقَالَ یَا أَبَاالْحَسَنِ (علیه السلام) إِنَّ أُمَّهًَْ مُوسَی (علیه السلام) افْتَرَقَتْ إِحْدَیوَسَبْعِینَ فِرْقَهًًْ، فِرْقَهًٌْ نَاجِیَهًٌْ وَ الْبَاقُونَ فِی النَّارِ، وَ إِنَّ أُمَّهًَْ عِیسَی (علیه السلام) افْتَرَقَتِ اثْنَتَیْنِ وَ سَبْعِینَ فِرْقَهًًْ، فِرْقَهًٌْ نَاجِیَهًٌْ وَ الْبَاقُونَ فِی النَّارِ، وَ إِنَّ أُمَّتِی سَتَفْتَرِقُ عَلَی ثَلَاثٍوَسَبْعِینَ فِرْقَهًًْ، فِرْقَهًٌْ نَاجِیَهًٌْ وَ الْبَاقُونَ فِی النَّارِ. فَقُلْتُ یَا رَسُولاللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ مَا النَّاجِیَهًُْ. فَقَالَ الْمُتَمَسِّکُ بِمَا أَنْتَ عَلَیْهِ وَ أَصْحَابُکَ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی فِی ذَلِکَ الرَّجُلِ ثانِیَ عِطْفِهِ یَقُولُ هَذَا أَوَّلُ مَنْ یَظْهَرُ مِنْ أَصْحَابِ الْبِدَعِ وَ الضَّلَالَاتِ. قَالَ ابْنعَبَّاسٍ (رحمة الله علیه) وَ اللَّهِ مَا قَتَلَ ذَلِکَ الرَّجُلَ إِلَّا أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) یَوْمَ صِفِّینَ، ثُمَّ قَالَ لَهُ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ قَالَ الْقَتْلُ وَ نُذِیقُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ عَذابَ الْحَرِیقِ بِقِتَالِهِ عَلِیّبْنَأَبِیطَالِبٍ (علیه السلام) یَوْمَ صِفِّینَ.
پیامبر ( از انسبنمالک روایت است: «در محضر رسولخدا (نشسته بودیم و از مردی سخن میگفتیم که نماز میخواند، روزه میگیرد، صدقه و زکات میدهد». رسولخدا (خطاب به ما فرمود: «من او را نمیشناسم». عرض کردیم: «ای رسولخدا (! او خداوند را عبادت میکند، به پاکی یاد کرده و میستاید و خدا را یگانه میداند». رسولخدا (فرمود: «من او را نمیشناسم». در همین حال که ما از او تعریف میکردیم خود در جمع ما حاضر گردید و ما [خطاب به پیامبر (] گفتیم: «این همان مرد است». رسولخدا (نگاهی به او کرده و خطاب به ابوبکر فرمود: «شمشیر مرا برگیر و نزد این مرد برو و گردنش را بزن که او نخستین گرونده به حزب شیطان است». ابوبکر [درپی آن مرد] به مسجد رفت و او را درحال رکوع دید و گفت: «به خدا سوگند او را نخواهم کشت چراکه رسولخدا (ما را از کشتن نمازگزاران بازداشته است». سپس به نزد رسولخدا (بازگشت و عرض کرد: «ای رسولخدا (او را در حال خواندن نماز دیدم». رسولخدا (فرمود: «بنشین که تو مرد این کار نیستی. ای عمر! برخیز و شمشیر مرا از ابوبکر بگیر، به مسجد برو و گردن او را بزن». عمر میگوید: «به مسجد رفتم و او را درحال سجده دیدم و گفتم: به خدا سوگند او را نمیکشم که بهتر از من (یعنی خدا) او را در امان داشته است؛ به نزد رسولخدا (بازگشته و گفتم: «ای رسولخدا (! او را در حال سجده دیدم». رسولخدا (فرمود: «بنشین که تو نیز مرد این کار نیستی؛ ای علی (! برخیز که تو میتوانی او را بکشی، اگر وی را یافتی او را بکش که اگر چنین کنی میان امّت من تا ابد اختلافی بهوجود نخواهد آمد». علی (میگوید: «شمشیر را گرفته و داخل مسجد شدم ولی او را ندیدم؛ به نزد رسولخدا (بازگشتم و گفتم: ای رسولخدا (! او را ندیدم». حضرت فرمود: «ای ابوالحسن (! امّت موسی (هفتادویک فرقه شدند که یک فرقه رستگار و دیگران در آتش هستند؛ امّت عیسی (هفتادودو فرقه شدند که یک فرقه رستگار و دیگران در آتش هستند؛ و بهزودی امّت من نیز هفتادوسه فرقه خواهند شد که یک فرقه رستگار و دیگران در آتش خواهند بود». من گفتم: «ای رسولخدا (! کدام گروه نجات مییابند»؟ فرمود: «آنانکه به عقاید تو و یارانت دست یازند و چنگ زنند». اینجا بود که خداوند در مورد آن مرد، آیهی ثانِیَ عِطْفِهِ را نازل فرمود و این آیه بیان میکند که آن مرد، اوّلین کسی است که باعث ایجاد بدعتها و گمراهیها خواهد شد. ابنعبّاس ([نیز] میگوید: «به خدا سوگند! کسی نتوانست آن مرد را به هلاکت برساند جز امیرالمؤمنین (که او را در جنگ صفّین به هلاکت رساند». و در ادامه میفرماید: لَهُ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ یعنی [برای او در دنیا] رسواییِ کشتهشدن [خواهد بود] وَ نُذِیقُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ عَذابَ الْحَرِیقِ [و در قیامت، عذاب سوزان به او میچشانیم] چراکه در جنگ صفّین به پیکار با علیبنابیطالب (برخواسته بود.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- ثانیَ عِطْفِهِ أَی مُتَکَبِّراً فِی نَفْسِهِ.
ابنعبّاس ( ثانِیَ عِطْفِهِ یعنی خودخواهانه [میخواهد مردم را از راه خدا گمراه سازد].