آیه لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ [52]
به يقين از درخت [نفرت انگيز] زقّوم مىخوريد.
الباقر (علیه السلام)- عَنْ مُحَمَّدِبْنِهَاشِمٍ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: قَالَ لَهُ الْأَبْرَشُ الْکَلْبِیُّ بَلَغَنِی أَنَّکَ قُلْتَ فِیقَوْلِ اللَّهِ یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ أَنَّهَا تُبَدَّلُ خُبْزَهًًْ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام) صَدَقُوا تُبَدَّلُ الْأَرْضُ خُبْزَهًًْ نَقِیَّهًًْ فِی الْمَوْقِفِ یَأْکُلُونَ مِنْهَا فَضَحِکَ الْأَبْرَشُ وَ قَالَ أَ مَا لَهُمْ شُغُلٌ بِمَا هُمْ فِیهِ عَنْ أَکْلِ الْخُبُزِ فَقَالَ وَیْحَکَ فِی أَیِّ الْمَنْزِلَتَیْنِ هُمْ أَشَدُّ شُغُلًا وَ أَسْوَأُ حَالًا إِذَا هُمْ فِی الْمَوْقِفِ أَوْ فِی النَّارِ یُعَذَّبُونَ فَقَالَ لَا فِی النَّارِ فَقَالَ وَیْحَکَ وَ إِنَّ اللَّهَ یَقُولُ لَآکِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ فَشارِبُونَ عَلَیْهِ مِنَ الْحَمِیمِ فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهِیمِ قَالَ فَسَکَتَ.
امام باقر (علیه السلام)- ابرشکلبی به حضرت باقر (علیه السلام) گفت: «شنیدم شما دربارهی آیه: در آن روز که این زمین مبدّل میشود. (ابراهیم/۴۸) فرمودید: «این زمین تبدیل به نان میشود». فرمود: «راست گفتهاند زمین تبدیل به نان پاک میشود و در محشر از آن میخورند». ابرش خندید و گفت: «دیگر هیچ گرفتاری ندارند که از خوردن بازمانند»!؟ فرمود: «وای بر تو در کدامیک از این دو جا گرفتاریشان بیشتر و ناراحتتر هستند وقتی در قیامت و محشرند یا موقعی که در آتش جهنّم عذاب میشوند»؟ گفت: «در آتش». فرمود: «وای بر تو! خداوند میفرماید: لَآکِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زقّوم فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ فَشارِبُونَ عَلَیْهِ مِنَ الحَمِیمِ فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهِیمِ ابرش سکوت کرد.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- وَ الَّذِی نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ لَوْ أَنَ قَطْرَهًًْ مِنَ الزَّقُّومِ قَطَرَتْ عَلَی جِبَالِ الْأَرْضِ لَسَاخَتْ أَسْفَلَ سَبْعِ أَرَضِینَ وَ لَمَا أَطَاقَتْهُ، فَکَیْفَ بِمَنْ هُوَ طَعَامُهُ؟!.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- به خدایی که جان محمّد (صلی الله علیه و آله) در دست قدرت اوست! اگر قطرهای از زقّوم جهنّم را در دنیا بچکانند، زندگی را بر مردم دنیا تباه خواهد کرد پس آنکه خوراکش زقّوم است چه خواهد کرد.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- وَ لَوْ أَنَ قَطْرَهًًْ مِنَ الزَّقُّومِ وَ الضَّرِیعِ قُطِرَتْ فِی شَرَابِ أَهْلِ الدُّنْیَا لَمَاتَ أَهْلُهَا مِنْ نَتْنِهَا.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- اگر قطرهای از آبهای زقّوم و ضریع جهنّم در آبهای اهل دنیا ریخته شود تمام اهل دنیا از بویش میمیرند.
الباقر (علیه السلام)- شَجَرَهًِْ الزَّقُّومِ شَجَرَهًٌْ تَخْرُجُ فِی أَصْلِ الْجَحِیمِ طَلْعُها کَأَنَّهُ رُؤُسُ الشَّیاطِینِ عَلَیْهَا سَبْعُونَ أَلْفَ غُصْنٍ مِنْ نَارٍ فِی کُلِّ غُصْنٍ سَبْعُونَ أَلْفَ ثَمَرَهًٍْ مِنْ نَارٍ کُلُّ ثَمَرَهًٍْ کَأَنَّهَا رَأْسُ الشَّیْطَانِ قُبْحاً وَ نَتْناً تَنْشِبُ عَلَی صَخْرَهًٍْ مُمَلَّسَهًٍْ سَوْخَاءَ کَأَنَّهَا مِرْآهًٌْ زَلِقَهًٌْ بَیْنَ أَصْلِ الصَّخْرَهًِْ إِلَی الصَّخْرَهًِْ سَبْعُونَ أَلْفَ عَامٍ أَغْصَانُهَا تُشْرَبُ مِنْ نَارٍ ثِمَارُهَا نَارٌ وَ فُرُوعُهَا نَارٌ فَیُقَالُ لَهُ یَا شَقِیُّ اصْعَدْ فَکُلَّمَا صَعِدَ زَلِقَ وَ کُلَّمَا زَلِقَ صَعِدَ فَلَا یَزَالُ کَذَلِکَ سَبْعِینَ أَلْفَ عَامٍ فِی الْعَذَابِ وَ إِذَا أَکَلَ مِنْهَا ثَمَرَهًًْ یَجِدُهَا أَمَرَّ مِنَ الصَّبِرِ وَ أَنْتَنَ مِنَ الْجِیَفِ وَ أَشَدَّ مِنَ الْحَدِیدِ فَإِذَا وَاقَعَتْ بَطْنَهُ غَلَتْ فِی بَطْنِهِ کَغَلْیِ الْحَمِیمِ فَیَذْکُرُونَ مَا کَانُوا یَأْکُلُونَ فِی دَارِ الدُّنْیَا مِنْ طِیبِ الطَّعَامِ.
امام باقر (علیه السلام)- درخت زقّوم، درختی است که از قعر جهنّم میروید. شکوفهی آن مانند سرهای شیاطین است. هفتاد شاخه از آتش [جهنّم] دارد. در هر شاخهای هفتادهزار میوه از آتش است، هر میوهای در زشتی و بوی بد مانند سرهای شیاطین است. بر روی سنگی نرم و فرو رفته آویخته میشود، گویا آینه تیزی است. فاصلهی بین پایه سنگی تا پایهی سنگ [دیگر] هفتادهزار سال است. شاخههای درخت زقّوم از آتش مینوشد. میوههایش آتش است و شاخهاش آتش است. به او گفته میشود: «ای بدبخت! بالا برو». هرچه بالا رود، تیز [و تند] شود و هرچه تیز [و تند] شود، بالا رود و هفتادهزار سال پیوسته اینچنین در عذاب است و هنگامیکه میوهای از آن بخورد، آن را تلخ تر از گیاه صبر (گیاهی است که عصارهی تلخی دارد)، بدبوتر از مردار و تیزتر از آهن مییابد. وقتی در شکمش قرار بگیرد، در شکمش میجوشد همچون جوشش آب سوزان! پس غذاهای گوارا و دلچسبی که در دار دنیا میخوردند یاد میکنند.