آیه ۴۲ - سوره نور

آیه وَ للهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَى اللهِ الْمَصيرُ [42]

و از براى خداست حكومت و مالكيت آسمان‌ها و زمين؛ و بازگشت [همه] به‌سوى اوست.

۱
(نور/ ۴۲)

الصّادق ( إِنَ لِلَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی مَلَکاً بُعْدُ مَا بَیْنَ شَحْمَهًِْ أُذُنِهِ إِلَی عُنُقِهِ مَسِیرَهًُْ خَمْسِمِائَهًِْ عَامٍ خَفَقَانَ الطَّیْرِ.

امام صادق ( خداوند فرشته‌ای دارد که میان نرمی گوش تا گردنش به‌اندازه‌ی پانصدسال راه است که پرنده‌ای پرواز می‌کند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۰، ص۲۸۸
التوحیدللصدوق، ص۲۸۱ / البرهان
۲
(نور/ ۴۲)

الصّادق ( إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی مَلَائِکَهًًْ أَنْصَافُهُمْ مِنْ بَرَدٍ وَ أَنْصَافُهُمْ مِنْ نَارٍ یَقُولُونَ یَا مُؤَلِّفاً بَیْنَ الْبَرَدِ وَ النَّارِ ثَبِّتْ قُلُوبَنَا عَلَی طَاعَتِک.

امام صادق ( خداوند متعال فرشتگانی دارد که نیمی از بدنشان از یخ و نیمی دیگر از آتش است که می‌گویند: «ای کسی که سرما و گرما را در کنار هم جمع آورده‌ای، قلبهای ما را بر طاعت و بندگی خودت استوار بدار».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۰، ص۲۸۸
التوحیدللصدوق، ص۲۸۲ / البرهان
۳
(نور/ ۴۲)

الصّادق ( إِنَّ حَمَلَهًَْ الْعَرْشِ ثَمَانِیَهًٌْ لِکُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ ثَمَانِیَهًُْ أَعْیُنٍ کُلُ عَیْنٍ طِبَاقُ الدُّنْیَا.

امام صادق ( حاملان عرش هشت فرشته‌اند که هریک هشت چشم دارند و هر چشمی با دنیا برابری می‌کند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۰، ص۲۸۸
الخصال، ج۲، ص۴۰۷ / البرهان
۴
(نور/ ۴۲)

الرّضا ( أَنَّ سُلَیْمَانَ (کَانَ سِمَاطُهُ کُلَّ یَوْمٍ سَبْعَهًَْ أَکْرَارٍ فَخَرَجَتْ دَابَّهًٌْ مِنْ دَوَابِّ الْبَحْرِ یَوْماً وَ قَالَتْ یَا سُلَیْمَانُ (أَضِفْنِی الْیَوْمَ فَأَمَرَ أَنْ یُجْمَعَ لَهَا مِقْدَارُ سِمَاطِهِ شَهْراً فَاجْتَمَعَ عَلَی سَاحِلِ الْبَحْرِ کَالْجَبَلِ الْعَظِیمِ أَخْرَجَتِ الْحُوتُ رَأْسَهَا وَ ابْتَلَعَتْهُ وَ قَالَتْ یَا سُلَیْمَانُ (أَیْنَ تَمَامُ قُوتِی الْیَوْمَ هَذَا بَعْضُ قُوَّتِی فَتَعَجَّبَ سُلَیْمَانُ (وَ قَالَ لَهَا هَلْ فِی الْبَحْرِ دَابَّهًٌْ مِثْلَکَ فَقَالَتْ أَلْفُ أُمَّهًٍْ فَقَالَ سُلَیْمَانُ (سُبْحَانَ اللَّهِ الْمَلِکِ الْعَظِیم.

امام رضا ( درباره‌ی سلیمان پیامبر (آوردهاند که در غذای یک روزش هفتصدوبیست صاع نمک داشت. روزی یکی از جانوران دریایی سر از دریا بیرون آورد و به سلیمان (گفت: «ای سلیمان (! امروز از من پذیرایی کن». پس سلیمان (دستور داد تا غذای یک ماهش را برای او جمع کنند و هنگامی‌که این غذا بر ساحل دریا گرد آورده شد، همچون کوهی بزرگ گشت، و آن نهنگ سر از دریا بیرون آورد و غذا را بلعید و گفت: «ای سلیمان (! غذای کامل امروزم کجاست، اینکه بخشی از غذای روزانه من است»؟ سلیمان (در شگفت ماند و به او گفت: «آیا در دریا جانداری مانند تو وجود دارد»؟ گفت: «آری هزار جاندار مثل من در دریا هست». پس سلیمان (فرمود: «پاک و منزّه است خداوندی که مالکی بزرگ و مقتدر است و آنچه را که نمی‌دانید می‌آفریند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۰، ص۲۸۸
بحارالأنوار، ج۱۴، ص۹۴
۵
(نور/ ۴۲)

أمیرالمؤمنین ( عَنْ زَیْدِ‌بْنِ‌وَهْبٍ قَالَ: سُئِلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ‌بْنُ‌أَبِی‌طَالِبٍ (عَنِ الْحُجُبِ فَقَالَ أَوَّلُ الْحُجُبِ سَبْعَهًٌْ غِلَظُ کُلِ حِجَابٍ مَسِیرَهًُْ خَمْسِمِائَهًِْ عَامٍ بَیْنَ کُلِّ حِجَابَیْنِ مِنْهَا مَسِیرَهًُْ خَمْسِمِائَهًِْ عَامٍ وَ الْحِجَابُ الثَّالِثُ سَبْعُونَ حِجَاباً بَیْنَ کُلِّ حِجَابَیْنِ مِنْهَا مَسِیرَهًُْ خَمْسِمِائَهًِْ عَامٍ وَ طُولُهُ خَمْسُمِائَهًِْ عَامٍ حَجَبَهًُْ کُلِّ حِجَابٍ مِنْهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ قُوَّهًُْ کُلِّ مَلَکٍ مِنْهُمْ قُوَّهًُْ الثَّقَلَیْنِ مِنْهَا ظُلْمَهًٌْ وَ مِنْهَا نُورٌ وَ مِنْهَا نَارٌ وَ مِنْهَا دُخَانٌ وَ مِنْهَا سَحَابٌ وَ مِنْهَا بَرْقٌ وَ مِنْهَا مَطَرٌ وَ مِنْهَا رَعْدٌ وَ مِنْهَا ضَوْءٌ وَ مِنْهَا رَمْلٌ وَ مِنْهَا جَبَلٌ وَ مِنْهَا عَجَاجٌ وَ مِنْهَا مَاءٌ وَ مِنْهَا أَنْهَارٌ وَ هِیَ حُجُبٌ مُخْتَلِفَهًٌْ غِلَظُ کُلِّ حِجَابٍ مَسِیرَهًُْ سَبْعِینَ أَلْفَ عَامٍ ثُمَّ سُرَادِقَاتُ الْجَلَالِ وَ هِیَ سَبْعُونَ سُرَادِقاً فِی کُلِّ سُرَادِقٍ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ بَیْنَ کُلِّ سُرَادِقٍ وَ سُرَادِقٍ مَسِیرَهًُْ خَمْسِمِائَهًِْ عَامٍ ثُمَّ سُرَادِقُ الْعِزِّ ثُمَّ سُرَادِقُ الْکِبْرِیَاءِ ثُمَّ سُرَادِقُ الْعَظَمَهًِْ ثُمَّ سُرَادِقُ الْقُدْسِ ثُمَّ سُرَادِقُ الْجَبَرُوتِ ثُمَّ سُرَادِقُ الْفَخْر ثُمَّ النُّورُ الْأَبْیَضُ ثُمَّ سُرَادِقُ الْوَحْدَانِیَّهًِْ وَ هُوَ مَسِیرَهًُْ سَبْعِینَ أَلْفَ عَامٍ فِی سَبْعِینَ أَلْفَ عَامٍ ثُمَّ الْحِجَابُ الْأَعْلَی وَ انْقَضَی کَلَامُهُ (وَ سَکَتَ فَقَالَ لَهُ عُمَرُ لَا بَقِیتُ لِیَوْمٍ لَا أَرَاکَ فِیهِ یَا أَبَاالْحَسَنِ (.

امام علی ( زیدبن‌وهب گوید: درباره‌ی پرده‌ها از امیرمؤمنان (پرسیدند و ایشان فرمود: «اوّلین پرده‌ها هفت تاست و قطر هریک به‌اندازه‌ی مسیر پانصدسال است و میان هر پرده‌ای پانصدسال فاصله است». پرده‌ی دوّم، هفتاد پرده است که بین هریک، فاصله‌ی پانصدساله است که طول آن پانصد سال است و برای هر پرده‌ای هفتاد هزار فرشته است که قدرت هریک به‌اندازه‌ی قدرت جن و انس است. برخی از این پرده‌ها نور، برخی تاریکی، برخی آتش، برخی دود، برخی ابر، برخی آذرخش، برخی باران، برخی تندر، برخی نور، برخی شن، برخی کوه، برخی گردوغبار، برخی آب و برخی دیگر رودهایند و هریک از این‌ها پرده‌هایی متفاوتند که قطر هر پرده، مسیر هفتاد هزار سال است. آنگاه سرا پرده‌های جلال است که عدد آن به هفتاد می‌رسد که در هر سرا پرده، هفتادهزار فرشته است و فاصله‌ی بین هر سرا پرده، مسیر پانصد سال است. آنگاه سرا پرده‌ی عزّت است، سپس سرا پرده‌ی کبریاء، سپس سرا پرده‌ی عظمت، سپس سرا پرده‌ی قُدس بعد از آن سرا پرده‌ی جبروت و سپس سرا پرده‌ی فخر و بعد از آن نور سپید و تابان و سپس سرا پرده یگانگی و وحدانیّت است که آن مسیر هفتصد هزار سال است و بعد از حجاب اعلی قرار دارد». سخن امام علی (که پایان پذیرفت و ساکت ماند، عمر به ایشان گفت: «ای ابوالحسن (! زنده نباشم روزی که تو را نبینم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۰، ص۲۹۰
التوحیدللصدوق، ص۲۷۸
بیشتر