آیه وَ لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُمْ ما يَكُونُ لَنا أَنْ نَتَكَلَّمَ بِهذا سُبْحانَكَ هذا بُهْتانٌ عَظِيمٌ [16]
چرا هنگامىكه آن را شنيديد نگفتيد: «ما حق نداريم كه به اين سخن تكلّم كنيم؛ خداوندا منزّهى تو، اين بهتان بزرگى است»؟!
أمیرالمؤمنین ( قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (فِی وَصِیَّتِهِ لِابْنِهِ مُحَمَّدِبْنِالْحَنَفِیَّهًِْ (یَا بُنَیَّ لَا تَقُلْ مَا لَا تَعْلَمُ بَلْ لَا تَقُلْ کُلَّ مَا تَعْلَمُ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قَدْ فَرَضَ عَلَی جَوَارِحِکَ کُلِّهَا فَرَائِضَ یَحْتَجُّ بِهَا عَلَیْکَ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ وَ یَسْأَلُکَ عَنْهَا وَ ذَکَّرَهَا وَ وَعَظَهَا وَ حَذَّرَهَا وَ أَدَّبَهَا وَ لَمْ یَتْرُکْهَا سُدًی فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِکُمْ وَ تَقُولُونَ بِأَفْواهِکُمْ ما لَیْسَ لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ تَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللهِ عَظِیم.
امام علی ( امیرالمؤمنین (در وصیّتش به فرزندش محمّدبنحنفیّه (فرمود: «فرزند عزیزم آنچه را نمیدانی نگو، بلکه همهی آنچه را که میدانی نیز نگو، زیرا خدای تعالی بر کلّیهی اعضاء تو وظایف و واجباتی را مقرّر و مفروض داشته است که در روز قیامت بهوسیلهی آنها بر تو احتجاج میکند، و از آنها سؤال مینماید. و آن اعضاء را تذکّر داده و موعظه کرده و برحذر داشته و تأدیب نموده و آنها را بیهوده رها نکرده است، چنانکه خدای عزّوجلّ فرموده است: از آنچه به آن آگاهی نداری، پیروی مکن، چراکه گوش و چشم و دل، همه مسئولند. (اسراء/۳۶) و خدای عزّوجلّ فرموده است: إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِکُمْ وَ تَقُولُونَ بِأَفْواهِکُمْ ما لَیْسَ لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ تَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللهِ عَظِیم.
الصّادق ( لَا تَدَعِ الْیَقِینَ بِالشَّکِ وَ الْمَکْشُوفَ بِالْخَفِیِّ وَ لَا تَحْکُمْ مَا لَمْ تَرَهُ بِمَا تُرَوَّی عَنْهُ قَدْ عَظَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَمْرَ الْغِیبَهًِْ وَ سُوءِ الظَّنِّ بِإِخْوَانِکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فَکَیْفَ بِالْجُرْأَهًِْ عَلَی إِطْلَاقِ قَوْلٍ وَ اعْتِقَادِ زُورٍ وَ بُهْتَانٍ فِی أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ (قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِکُمْ وَ تَقُولُونَ بِأَفْواهِکُمْ ما لَیْسَ لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ تَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللهِ عَظِیمٌ وَ مَا دُمْتَ تَجِدُ إِلَی تَحْسِینِ الْقَوْلِ وَ الْفِعْلِ فِی غَیْبَتِکَ وَ حَضْرَتِکَ سَبِیلًا فَلَا تَتَّخِذْ غَیْرَهُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً.
امام صادق ( از یقین خود به خاطر شکّ و تردید نگذر، و از امری روشن بهواسطهی چیزی که پنهان و پوشیده است، اعراض نکن. و به آنچه با چشم خود ندیدی به سبب آنچه از دیگران در آن موضوع روایت میکنی، حکم نکن. خداوند موضوع غیبت و سوء ظن به برادران مؤمن را بزرگ و مهم شمرده است، تا برسد به اینکه انسان جرأت و جسارت پیدا کرده و بهطور مطلق و بدون قید و احتیاط نسبت به دیگران و مخصوصاً دربارهی اصحاب پیغمبر اکرم (سخن ناصواب بگوید، و یا اعتقاد بیاساس و روی پایهی سست و دروغ و بهتان داشته باشد؛ خداوند متعال در سورهی نور میفرماید: إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِکُمْ وَ تَقُولُونَ بِأَفْواهِکُمْ ما لَیْسَ لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ تَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللهِ عَظِیمٌ؛ و تا میتوانی راهی برای نیکوشدن و صحّت و حسن عمل دیگران پیدا کن، خواه آن عمل در حضور تو صورت بگیرد و یا در غیاب تو؛ به راههای دیگر حمل نکرده، و توجیهات فاسد و بد برای آن عمل درست نکن. خداوند متعال میفرماید: برای مردم خوبی و خیر بگویید. (بقره/۸۳).
الرّسول ( قَالَ اَبُوجَعفَرِ (أَنَّ النَّبِیَّ (لَمَّا نَزَلَ بِغَدِیرِ خُم أَمَرَ (أَنْ یُقَمَّ مَا تَحْتَهُنَّ وَ یُنْصَبَ لَهُ أَحْجَارٌ کَهَیْئَهًِْ الْمِنْبَر فَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ (فَوْقَ تِلْکَ الْأَحْجَارِ ثُمَّ حَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَی عَلَیْهِ فَقَالَ ... أَوْحَی إِلَیَّ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ مَعَاشِرَ النَّاسِ مَا قَصَّرْتُ فِی تَبْلِیغِ مَا أَنْزَلَهُ إِلَیَّ ... ولکن سَأَلْتُ جَبْرَئِیلَ أَنْ یَسْتَعْفِیَ لِی عَنْ تَبْلِیغِ ذَلِکَ إِلَیْکُمْ أَیُّهَا النَّاسُ لِعِلْمِی بِقِلَّهًِْ الْمُؤْمِنِینَ وَ کَثْرَهًِْ الْمُنَافِقِینَ وَ أَدْغَالِ الْآثِمِینَ وَ خَتْلِ الْمُسْتَهْزِءِینَ بِالْإِسْلَامِ الَّذِینَ وَصَفَهُمُ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ بِأَنَّهُمْ یَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ما لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ وَ یَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللهِ عَظِیمٌ وَ کَثْرَهًِْ أَذَاهُمْ لِی غَیْرَ مَرَّهًٍْ حَتَّی سَمَّوْنِی أُذُناً وَ زَعَمُوا أَنِّی کَذَلِکَ لِکَثْرَهًِْ مُلَازَمَتِهِ إِیَّایَ وَ إِقْبَالِی عَلَیْهِ حَتَّی أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی ذَلِکَ وَ مِنْهُمُ الَّذِینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ وَ یَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنٌ عَلَی الَّذِینَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُ أُذُنُ خَیْرٍ لَکُمْ الْآیَهًَْ وَ لَوْ شِئْتُ أَنْ أُسَمِّیَ الْقَائِلِینَ بِذَلِکَ بِأَسْمَائِهِمْ لَسَمَّیْتُ وَ أَنْ أُومِئَ إِلَیْهِمْ بِأَعْیَانِهِمْ لَأَوْمَأْتُ وَ أَنْ أَدُلَّ عَلَیْهِمْ لَدَلَلْتُ وَ لَکِنِّی وَ اللَّهِ فِی أُمُورِهِمْ قَدْ تَکَرَّمْتُ وَ کُلَّ ذَلِکَ لَا یَرْضَی اللَّهُ مِنِّی إِلَّا أَنْ أُبَلِّغَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَیَّ ثُمَّ تَلَا (یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ فِی عَلِیٍّ (وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ.
پیامبر ( از امام باقر (روایت است: وقتی پیامبر (وارد غدیرخم شد پیامبر دستور داد زیر آن درختها با سنگ چیزی شبیه منبر بسازند که بر مردم مشرف باشد هنگامیکه همه آنجا جمع شدند و ایستادند، پیامبر (بالای آن سنگها ایستاد و پس از ستایش و نیایش خداوند چنین فرمود: «خدا به من چنین وحی فرموده است: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ؛ ای پیامبر! آنچه از خدا بر تو نازل شد برسان که اگر نرسانی تبلیغ رسالت او را نکردهای و خدای ترا از مردم محفوظ خواهد داشت. (مائده/۶۷) ای گروه مردم! اینک من در تبلیغ آنچه خداوند بر من نازل فرمود کوتاهی نکردم؛ از جبرئیل خواهش کردم که از خدا بخواهد مرا از اقدام به این موضوع معاف بدارد، زیرا میدانستم افراد با ایمان خیلی کماند و مردمان دوروی منافق بسیار، و کاملاً به دغلبازی جنایتکاران آگاهی داشتم و متوجّه بودم که چگونه به اسلام با دیدهی استهزاء مینگرند، همان کسانی که خداوند آنا را در قرآن توصیف فرموده است: آنها به زبان خود چیزی میگویند که در دل ندارند!. (فتح/۱۱) وَ تَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللهِ عَظیمٌ؛ من میدانستم اینان چه قدر به من اذیّت خواهند کرد تا آن حدّی که مرا «اذن» و گوش (خوشباور و سادهلوح) نامگذاری کردهاند، و اکنون هم خیال کردهاند علّت اینکه علی (را به این مقام نصب نمودهام به خاطر این است که وی همواره ملازم من است و من هم به او توجّه دارم، این مردم کسانی هستند که خداوند دربارهشان میفرماید: از آنها کسانی هستند که پیامبر را آزار میدهند و میگویند: «او آدم خوشباوری است»! بگو: «خوشباور بودن او به نفع شماست! [ولی بدانید] او به خدا ایمان دارد و [تنها] مؤمنان را تصدیق میکند. (توبه/۶۱) اگر میخواستم در همین محفل اسامی یکایک این منافقین را میبردم و بهسوی فرد فرد آنها اشاره میکردم، ولی درعینحال در مورد آنها بزرگواری میکنم، زیرا فقط فرمان خدا و خوشنودیش به تبلیغ آنچه نازل کرده بستگی دارد و ما زاد بر آن از من چیزی نخواسته است، سپس این آیه را تلاوت فرمود: ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است کاملًا [به مردم] برسان! و اگر نکنی، رسالت او را انجام ندادهای! خداوند تو را از [خطرات احتمالی] مردم، نگاه میدارد. (مائده/۶۷).