آیه ۲۸ - سوره حج

آیه لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللهِ في أَيَّامٍ مَعْلُوماتٍ عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهيمَةِ الْأَنْعامِ فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقيرَ [28]

تا شاهد منافع گوناگون خويش [در اين برنامه‌ی حياتبخش] باشند و در روزهاى معيّنى نام خدا را بر چهارپايانى كه به آن‌ها روزى داده است [بههنگام قربانىكردن] ببرند؛ پس از گوشت آن‌ها بخوريد و بينواى فقير را نيز اطعام نماييد.

تا شاهد منافع گوناگون خویش [در این برنامه حیاتبخش] باشند

۱ -۱
(حج/ ۲۸)

الصّادق (علیه السلام)- سَلَمَهًَْ‌بْنِ‌مُحْرِزٍ قَالَ کُنْتُ عِنْدَ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) إِذْ جَاءَهُ رَجُلٌ یُقَالُ لَهُ أَبُوالْوَرْدِ فَقَالَ لِأَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) رَحِمَکَ اللَّهُ إِنَّکَ لَوْ کُنْتَ أَرَحْتَ بَدَنَکَ مِنَ الْمَحْمِلِ فَقَالَ أَبُوعَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) یَا أَبَاالْوَرْدِ إِنِّی أُحِبُّ أَنْ أَشْهَدَ الْمَنَافِعَ الَّتِی قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ‌وَ‌تَعَالَی لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ إِنَّهُ لَا یَشْهَدُهَا أَحَدٌ إِلَّا نَفَعَهُ اللَّهُ أَمَّا أَنْتُمْ فَتَرْجِعُونَ مَغْفُوراً لَکُمْ وَ أَمَّا غَیْرُکُمْ فَیُحْفَظُونَ فِی أَهَالِیهِمْ وَ أَمْوَالِهِمْ.

امام صادق ( سلمهّبنمحرز گوید: نزد امام صادق (بودم که مردی به‌نام أبُوالوَرد نزد حضرت آمد و به ایشان گفت: «درود و رحمت خداوند بر شما باد! چه خوب بود [در این سفر حج] خود را درونِ کَجاوه [از حرارت خورشید و گرما] حفظ می‌کردی»! امام (فرمود: «ای ابوالورد! من دوست می‌دارم شاهد [و نظاره‌گرِ] آن منافعی باشم که خداوند [در موردش] فرموده است: لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ؛ بِدان‌که کسی شاهد این منافع نخواهد بود مگر اینکه خداوند به او نفعی خواهد رساند؛ امّا [نفع خدا در موردِ] شما شیعیان این است‌که در حالی به شهرهای خویش بازمی‌گردید که آمرزیده شده‌اید و امّا [نفع خدا در موردِ] دیگران این است‌که [در طول این سفر] اهل و عیال و دارایی‌هایشان در امنیّت خواهند بود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۶۳۶
الکافی، ج۴، ص۲۶۳/ وسایل الشیعهًْ، ج۱۱، ص۱۰۱/ نورالثقلین/ البرهان
۱ -۲
(حج/ ۲۸)

الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الرَّبِیعِ‌بْنِ‌خُثَیْمٍ قَال شَهِدْتُ أَبَاعَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) وَ هُوَ یُطَافُ بِهِ حَوْلَ الْکَعْبَهًِْ فِی مَحْمِلٍ وَ هُوَ شَدِیدُ الْمَرَضِ فَکَانَ کُلَّمَا بَلَغَ الرُّکْنَ الْیَمَانِیَّ أَمَرَهُمْ فَوَضَعُوهُ بِالْأَرْضِ فَأَخْرَجَ یَدَهُ مِنْ کَوَّهًِْ الْمَحْمِلِ حَتَّی یَجُرَّهَا عَلَی الْأَرْضِ ثُمَّ یَقُولُ ارْفَعُونِی فَلَمَّا فَعَلَ ذَلِکَ مِرَاراً فِی کُلِّ شَوْطٍ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا ابْنَ‌رَسُول‌اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِنَّ هَذَا یَشُقُّ عَلَیْکَ فَقَالَ إِنِّی سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ یَقُولُ لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ فَقُلْتُ مَنَافِعَ الدُّنْیَا أَوْ مَنَافِعَ الْآخِرَهًِْ فَقَالَ الْکُلَّ.

امامصادق ( ربیع‌بن‌خثیم گوید: «امامصادق (را دیدم که با وجود بیماری شدیدی که داشت، درون کَجاوه به دور کعبه طواف داده می‌شد و هرگاه به رکن‌یمانی (گوشه‌ِی جنوبی کعبه) می‌رسید دستور می‌داد او را زمین می‌گذاشتند و دست خویش را از شکافِ کجاوه بیرون آورده و [چون نمی‌توانست آن را بر رکن یمانی بکشد] بر روی زمین می‌کشید، آنگاه میفرمود: «مرا بلند کنید». چون حضرت این‌کار را در هر دور [از طواف] تکرار نمود به ایشان عرض کردم: جانم به‌فدایت ای پسر رسول‌خدا! [با این‌حال بیماری که شما داری] دست‌کشیدن بر زمین در هر دور از طواف برای شما سخت و ناگوار است»! امام (فرمود: «من [این‌کار را انجام می‌دهم چون] از خداوند عزّوجلّ شنیده‌ام که می‌فرماید: لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ». عرض کردم: «منظور منافع دنیاست یا آخرت»؟ فرمود: «منظور همه‌ی آنهاست».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۶۳۶
الکافی، ج۴، ص۴۲۲/ تهذیب الأحکام، ج۵، ص۱۲۲/ وسایل الشیعهًْ، ج۱۳، ص۳۹۱/ نورالثقلین
۱ -۳
(حج/ ۲۸)

الباقر (علیه السلام)- رُوِیَ عَنِ الْبَاقِرِ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ تَعَالَی لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ أَنَّهَا مَنَافِعُ الْآخِرَهًِْ.

امام باقر ( از امامباقر (درباره‌ی این سخن خداوند متعال [که فرموده:] لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ؛ نقل شده که منظور، منافع آخرت است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۶۳۶
عوالی اللآلی، ج۲، ص۸۸/ نورالثقلین
۱ -۴
(حج/ ۲۸)

الرّضا (علیه السلام)- وَ عِلَّهًُْ الْحَجِّ الْوِفَادَهًُْ إِلَی اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ وَ طَلَبُ الزِّیَادَهًِْ وَ الْخُرُوجُ مِنْ کُلِّ مَا اقْتَرَفَ وَ لِیَکُونَ تَائِباً مِمَّا مَضَی مُسْتَأْنِفاً لِمَا یَسْتَقْبِلُ وَ مَا فِیهِ مِنِ اسْتِخْرَاجِ الْأَمْوَالِ وَ تَعَبِ الْأَبْدَانِ وَ حَظْرِهَا عَنِ الشَّهَوَاتِ وَ اللَّذَّاتِ وَ التَّقَرُّبِ بِالْعِبَادَهًِْ إِلَی اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ وَ الْخُضُوعِ وَ الِاسْتِکَانَهًِْ وَ الذُّلِّ شَاخِصاً فِی الْحَرِّ وَ الْبَرْدِ وَ الْخَوْفِ وَ الْأَمْنِ دَائِباً فِی ذَلِکَ دَائِماً وَ مَا فِی ذَلِکَ لِجَمِیعِ الْخَلْقِ مِنَ الْمَنَافِعِ وَ الرَّغْبَهًِْ وَ الرَّهْبَهًِْ إِلَی اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ وَ مِنْهُ تَرْکُ قَسَاوَهًِْ الْقَلْبِ وَ جَسَارَهًِْ الْأَنْفُسِ وَ نِسْیَانِ الذِّکْرِ وَ انْقِطَاعِ الرَّجَاءِ وَ الْأَمَلِ وَ تَجْدِیدُ الْحُقُوقِ وَ حَظْرُ النَّفْسِ عَنِ الْفَسَادِ وَ مَنْفَعَهًُْ مَنْ فِی شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا وَ مَنْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ مِمَّنْ یَحِجُّ وَ مَنْ لَا یَحِجُّ مِنْ تَاجِرٍ وَ جَالِبٍ وَ بَائِعٍ وَ مُشْتَرٍ وَ کَاسِبٍ وَ مِسْکِینٍ وَ قَضَاءُ حَوَائِجِ أَهْلِ الْأَطْرَافِ وَ الْمَوَاضِعِ الْمُمْکِنِ لَهُمُ الِاجْتِمَاعُ فِیهَا کَذَلِکَ لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُم.

امام رضا ( علّت واجب‌شدن حج این است‌که مردمان به جانب خدای عزّوجلّ روی آورند و خواستار افزونی نعمت شوند، از گناهان بیرون آیند و از گذشته‌ی خویش توبه کنند و در آینده، دینداری را پیشه‌ی خود سازند. همچنین در حج، اموالی خرج می‌کنند و متحمّل رنج و سختی می‌شوند و از شهوت‌ها و لذّت‌ها دست می‌کشند، با انجام عبادت و با خضوع و فروتنی و خاکساری به خداوند عزّوجلّ تقرّب می‌جویند و در سرما و گرما با گام‌هایی استوار به این سفر می‌روند. علاوه بر این‌ها، منافعی‌دیگر برای همه‌ی مردمان به همراه رغبت و پروایی نسبت به خداوند دارد. همچنین [از یک‌سو] رهایی‌یافتن از قساوت قلب، جرأت بر انجام گناه و فراموشی یاد خدا و [از سویی‌دیگر] دل‌بریدن از غیر خدا، به یادآوری دوباره‌ی حقوق و بازداشتن نفس از فساد همگی از منافع حج است و منفعتِ همه‌ی کسانی‌که در شرق و غرب عالَم، در خشکی و دریا هستند خواه حج بگزارند یا نه، در حج وجود دارد؛ بازرگان باشند یا مصرف‌کننده، فروشنده باشند یا خریدار، پیشه‌ور باشند یا بینوا. نیز سبب برآوردن نیازمندی‌های مردمانِ سرزمین‌های دیگر که امکان اجتماع در این کنگره‌ی عظیم حج برایشان وجود دارد، می‌شود؛ همه‌ی این‌ها بدین‌خاطر است که تا شاهد منافع گوناگون خویش ‍[در این برنامه‌ی حیات‌بخش] باشند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۶۳۶
بحارا لأنوار، ج۶، ص۹۶/ علل الشرایع، ج۱، ص۲۷۳ و عیون أخبارالرضا (ج۲، ص۱۱۹؛ «بتفاوت یسیر»/ وسایل الشیعهًْ، ج۱۱، ص۱۲ و نورالثقلین؛ «بتفاوت»

و نام خدا را ببرند

۲ -۱
(حج/ ۲۸)

الصّادق (علیه السلام)- أَنَّ الذِّکْرَ فِی قَوْلِهِ تَعَالَی وَ یَذْکُرُوا اسْمَ اللهِ هُوَ التَّکْبِیرُ عَقِیبَ خَمْسَ عَشْرَهًَْ صَلَاهًًْ أَوَّلُهَا ظُهْرُ الْعِید.

امامصادق ( منظور از «بردنِ نام خدا» در این سخن خداوند متعال [که فرموده:] وَ یَذْکُرُوا اسْمَ اللهِ؛ همان تکبیر مخصوصی است که [حاجیان در سرزمین مِنَی] بعد از پانزده نماز می‌گویند و از نماز ظهر روز عید قربان (دهم ذی‌الحجه) شروع می‌شود [و بعد از نماز صبحِ روز سیزدهم خاتمه می‌یابد].

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۶۳۸
عوالی اللآلی، ج۲، ص۸۸/ نورالثقلین

در روزهای معیّنی

۳ -۱
(حج/ ۲۸)

الصادق (علیه السلام)- الْأَیَّامُ الْمَعْلُومَاتُ؛ أَیَّامُ التَّشْرِیقِ.

امام صادق ( منظور از روزهای معیّن، ایام تشریق (روزهای یازدهم، دوازدهم و سیزدهم ذی‌الحجه) است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۶۳۸
مستدرک الوسایل، ج۱۰، ص۱۲۸
۳ -۲
(حج/ ۲۸)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ وَ یَذْکُرُوا اسْمَ اللهِ فِی أَیَّامٍ مَعْلُوماتٍ؛ قَالَ أَیَّامُ الْعَشْر.

امام علی ( وَیَذْکُرُوا اسْمَ اللهِ فِی أَیَّامٍ مَعْلُومَاتٍ؛ منظور، ایّام عشر (ده روز اوّل ذی‌الحجّه) است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۶۳۸
تهذیب الأحکام، ج۵، ص۴۸۷/ بحارا لأنوار، ج۹۶، ص۳۰۹/ معانی الأخبار، ص۲۹۶/ وسایل الشیعهًْ، ج۱۴، ص۲۷۱/ نورالثقلین/ البرهان
۳ -۳
(حج/ ۲۸)

أمِیرالمُؤمِنین (علیه السلام) وَ قَوْلُهُ وَ اذْکُرُوا اللهَ فِی أَیَّامٍ مَعْدُوداتٍ قَالَ أَیَّامُ التَّشْرِیق.

امام علی ( و خدا را در روزهای معیّنی یاد کنید. (بقره/۲۰۳)؛ منظور، ایام تشریق است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۶۳۸
القمی، ج۱، ص۷۱ / نورالثقلین

بر چهارپایانی که به آن‌ها روزی داده است، پس از گوشت آن‌ها بخورید

۴ -۱
(حج/ ۲۸)

الکاظم (علیه السلام)- عَنْ صَفْوَانَ‌بْنِ‌یَحْیَی الْأَزْرَقِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی‌إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) الرَّجُلُ یُعْطِی الْأُضْحِیَّهًَْ مَنْ یَسْلَخُهَا بِجِلْدِهَا قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ إِنَّمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا وَ الْجِلْدُ لَا یُؤْکَلُ وَ لَا یُطْعَمُ.

امام کاظم ( صفوان‌بن‌یحیی‌ازرق گوید: از امام کاظم (پرسیدم: «آیا اشکالی دارد که کسی قربانی‌اش را به کسی بدهد که پوستش را سلّاخی کند و در عوض، پوست قربانی را به او بدهد»؟ امام (فرمود: «اشکالی ندارد، خداوند عزّوجلّ فرموده: فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا؛ و پوستِ حیوان، نه قابل خوردن است و نه قابل اطعام به دیگری».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۶۳۸
بحارا لأنوار، ج۶۳، ص۴۲/ علل الشرایع، ج۲، ص۴۳۹/ وسایل الشیعهًْ، ج۲۴، ص۱۷۶
۴ -۲
(حج/ ۲۸)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- عَنْ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ تَعَالَی فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا قَالَ کُلُوا ثَلَاثَهًَْ أَرْبَاعِهَا وَ أَطْعِمُوا رُبُعاً.

امام علی ( از امام علی (درباره‌ی این سخن خداوند متعال [که می‌فرماید:] فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا نقل شده که فرمود: «سهچهارم گوشت قربانی را بخورید و یک‌چهارم آن را به فقیران اطعام کنید».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۶۴۰
الجعفریات، ص۱۷۸/ مستدرک الوسایل، ج۱۰، ص۱۱۰
۴ -۳
(حج/ ۲۸)

الصّادق (علیه السلام)- یَنْبَغِی لِمَنْ أَهْدَی هَدْیاً تَطَوُّعاً أَوْ ضَحَّی أَنْ یَأْکُلَ مِنْ هَدْیِهِ وَ أُضْحِیَّتِهِ ثُمَّ یَتَصَدَّقَ وَ لَیْسَ فِی ذَلِکَ تَوْقِیتٌ یَأْکُلُ مَا أَحَبَّ وَ یُطْعِمُ وَ یُهْدِی وَ یَتَصَدَّقُ قَالَ اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ وَ قَالَ فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِیر.

امام صادق ( شایسته است کسی که قربانی می‌کند، حال چه مستحب باشد و چه واجب (مثل قربانی‌کردن در مراسم حج) از گوشت قربانی‌اش بخورد، آن‌گاه [از گوشت آن] صدقه بدهد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۶۴۰
بحارا لأنوار، ج۹۶، ص۲۸۳

و بینوای فقیر را نیز اطعام نمایید

۵ -۱
(حج/ ۲۸)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِیرَ؛ قَالَ هُوَ الزَّمِنُ الَّذِی لَا یَسْتَطِیعُ أَنْ یَخْرُجَ لِزَمَانَتِهِ.

امامصادق ( درباره‌ی این سخن خداوند عزّوجلّ [که می‌فرماید:] وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِیرَ؛ امامصادق (فرمود: «منظور، انسان زمینگیری است که به‌خاطر زمین‌گیر بودنش نمی‌تواند [برای کسب و کار از منزل] بیرون رود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۶۴۰
الکافی، ج۴، ص۴۶/ وسایل الشیعهًْ، ج۹، ص۴۶۴/ نورالثقلین/ البرهان/ الجعفریات، ص۱۷۶/ مستدرک الوسایل، ج۷، ص۲۴۳
۵ -۲
(حج/ ۲۸)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- الْبَائِسُ الْفَقِیرُ الَّذِی لَا یَسْتَطِیعُ أَنْ یَخْرُجَ مِنْ زَمَانَتِهِ.

پیامبر ( وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِیرَ؛ مقصود، انسان زمین‌گیری است که نمی‌تواند از حالت زمین گیری‌اش خارج شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۶۴۰
الجعفریات، ص۱۷۷/ مستدرک الوسایل، ج۱۰، ص۱۱۱
۵ -۳
(حج/ ۲۸)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ جَعْفَرِ‌بْنِ‌مُحَمَّدٍ (علیه السلام) أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ وَ الْبائِسَ الْفَقِیرَ فَقَالَ الْقَانِعُ السَّائِلُ الَّذِی یَقْنَعُ بِمَا أُعْطِیَ وَ لَا یَلْوِی شِدْقَهُ وَ لَا یَکْلَحُ وَجْهَهُ اسْتِصْغَاراً وَ اسْتِقْلَالًا لِمَا یُعْطَاهُ وَ الْمُعْتَرُّ الْمُعْتَرِضُ لِلسُّؤَالِ وَ الْفَقِیرُ الَّذِی لَا یَسْأَلُ وَ الْمِسْکِینُ أَجْهَدُ مِنْهُ وَ الْبَائِسُ الْفَقِیرُ أَشَدُّهُمْ حَالًا وَ أَجْهَدُهُمْ قَالَ وَ کَانَ أَبِی (علیه السلام) رُبَّمَا اخْتَبَرَ السُّؤَّلَ لِیَعْلَمَ الْقَانِعَ مِنْ غَیْرِهِ فَإِذَا وَقَفَ بِهِ السَّائِلُ أَعْطَاهُ الرَّأْسَ فَإِنْ قَبِلَهُ قَالَ دَعْهُ وَ أَعْطَاهُ اللَّحْمَ فَإِنْ لَمْ یَقْبَلْهُ تَرَکَهُ وَ لَمْ یُعْطِهِ شَیْئاً.

امامصادق ( از امامصادق (در مورد این سخن خداوند عزّوجلّ [که می‌فرماید:] فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ و الْبائِسَ الْفَقِیرَ سؤال شد؟ حضرت فرمود: «منظور از «قانع» محتاجی است که به آنچه به وی داده شود راضی گردد و دهانش را به‌خاطر کوچک‌شمردن و اندک‌دیدنِ آنچه به او داده شده کج نکند و چهره درهم نکشد؛ «معترّ» محتاجی است که درخواست و گدایی می‌کند؛ «فقیر» محتاجی است که درخواست و گدایی نمی‌کند؛ «مسکین» محتاجی است که حال‌و روزش بدتر از فقیر است و «البائس الفقیر» محتاجی است که حال و روزش سخت‌تر و بدتر از همه این‌هاست». امام ([در ادامه] فرمود: «پدرم امام باقر (گاهی از اوقات، درخواست‌کننده‌گان را می‌آزمود تا قانع را از غیر قانع تشخیص دهد؛ پس هنگامی‌که محتاجی به در خانهاش میآمد [در ابتدا] سر گوسفند را به او می‌داد، اگر او سر را میپذیرفت پدرم میفرمود: «آن را رها کن» و گوشت گوسفند را به او می‌بخشید؛ و اگر سر را نمیپذیرفت پدرم او را رها کرده و چیزی به وی نمی‌داد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۶۴۰
دعایم الإسلام، ج۲، ص۱۸۴/ مستدرک الوسایل، ج۱۰، ص۱۱۲/ نورالثقلین و البرهان؛ «بتفاوت»
۵ -۴
(حج/ ۲۸)

الصّادق (علیه السلام)- وَ الْبَائِسُ هُوَ الْفَقِیر.

امامصادق ( «بائس» همان فقیر است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۶۴۰
الکافی، ج۴، ص۵۰۰ / نورالثقلین/ البرهان
بیشتر