آیه وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حينٍ [88]
و به يقين خبر [پيروزى] آن را بعد از مدّتى خواهيد دانست.
الباقر (علیه السلام)- عَنْ أَبِیحَمْزَهًَْ عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ (علیه السلام) وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ قَالَ عِنْدَ خُرُوجِ الْقَائِمِ (عجل الله تعالی فرجه الشریف).
امام باقر (علیه السلام)- ابوحمزه گوید: امام باقر (علیه السلام) فرمود: وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ، [یعنی] هنگام خروج حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف).
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- فِی قَولِهِ ... وَ لَتَعْلَمُنَّ یَا مَعْشَرَ الْمُشْرِکِینَ نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ یُرِیدُ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ بَعْدَ الْمَوْتِ یَوْمَ الْقِیَامَهًْ.
ابنعبّاس ( وَ لَتَعْلَمُنَّ یعنی ای گروه مشرکان! نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ یعنی هنگام مرگ و پس از مرگ در روز قیامت.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- عَنْ مُحَمَّدِبْنِسِیرِینَ قَالَ سَمِعْتُ غَیْرَ وَاحِدٍ مِنْ مَشِیخَهًِْ أَهْلِ الْبَصْرَهًِْ یَقُولُون لَمَّا فَرَغَ عَلِیُّبْنُأَبِیطَالِبٍ (علیه السلام) مِنْ حَرْبِ الْجَمَلِ عُرِضَ لَهُ مَرَضٌ وَ حَضَرَتِ الْجُمُعَهًُْ فَتَأَخَّرَ عَنْهَا وَ قَالَ لِابْنِهِ الْحَسَنِ انْطَلِقْ یَا بُنَیَّ فَاجْمَعْ بِالنَّاسِ فَأَقْبَلَ الْحَسَنُ (علیه السلام) إِلَی الْمَسْجِدِ فَلَمَّا اسْتَقَلَّ عَلَی الْمِنْبَرِ حَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَی عَلَیْهِ وَ تَشَهَّدَ وَ صَلَّی عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) ثُمَّ قَالَ أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ اخْتَارَنَا لِنُبُوَّتِهِ وَ اصْطَفَانَا عَلَی خَلْقِهِ وَ أَنْزَلَ عَلَیْنَا کِتَابَهُ وَ وَحْیَهُ وَ ایْمُ اللَّهِ لَا یَنْتَقِصُنَا أَحَدٌ مِنْ حَقِّنَا شَیْئاً إِلَّا یَنْقُصُهُ اللَّهُ فِی عَاجِلِ دُنْیَاهُ وَ آجِلِ آخِرَتِهِ وَ لَا یَکُونُ عَلَیْنَا دَوْلَهًٌْ إِلَّا کَانَتْ لَنَا الْعَاقِبَهًُْ وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ ثُمَّ جَمَعَ بِالنَّاسِ وَ بَلَغَ أَبَاهُ کَلَامُهُ فَلَمَّا انْصَرَفَ إِلَی أَبِیهِ (علیه السلام) نَظَرَ إِلَیْهِ فَمَا مَلَکَ عَبْرَتَهُ أَنْ سَالَتْ عَلَی خَدَّیْهِ ثُمَّ اسْتَدْنَاهُ إِلَیْهِ فَقَبَّلَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ وَ قَالَ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِیعٌ عَلِیم.
امام علی (علیه السلام)- محمدبنسیرین گوید: از شماری مشایخ بصره شنیدم که میگفتند: «زمانیکه امام علیبنابیطالب (علیه السلام) از جنگ جمل فارغ شد مریضی بر وی عارض گشت. روز جمعه شد امّا به علّت بیماری نتوانست برای نماز جمعه در مسجد حاضر شود لذا به پسر خود حسن (علیه السلام) فرمود: «ای پسرم به مسجد برو و برای مردم نماز جمعه ادا کن. حسن (علیه السلام) به مسجد آمد و پس از استقرار بر منبر، حمد و ثنای الهی را به جای آورد و شهادت به یگانگی خداوند داد و پس از صلوات بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «ای مردم، خداوند ما را برای نبوت انتخاب نموده و بر مردم برگزیده است و قرآن و وحی خود را بر ما نازل کرده است. به خدا قسم هرکس چیزی از حق ما را غصب کند بدون تردید خداوند آن را در دنیا و آخرت از او بازپس خواهد گرفت. هر دولت و حکومتی علیه ما باشد در نهایت حق و پیروزی از آن ماست. و به یقین خبر [پیروزی] آن را بعد از مدّتی خواهید دانست. سپس برای مردم نماز جمعه را اقامه کرد و سخنانش به پدرش رسید. وقتی حسن (علیه السلام) نزد پدرش رفت، امام علی (علیه السلام) به وی نگاه کرد و اشک بر گونهاش جاری شد. از او خواست که نزدیکتر شود لذا بین دو چشمان وی را بوسید و فرمود: «پدر و مادرم به فدایت ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمِیعٌ عَلِیم فرزندانی که بعضی از آنان از نسل بعضی دیگرند، و خداوند شنوای داناست».
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- یَا أَهْلَ الْعِرَاقِ فَإِنَّمَا أَنْتُمْ کَالْمَرْأَهًِْ الْحَامِلِ حَمَلَتْ فَلَمَّا أَتَمَّتْ أَمْلَصَتْ وَ مَاتَ قَیِّمُهَا وَ طَالَ تَأَیُّمُهَا وَ وَرِثَهَا أَبْعَدُهَا. أَمَا وَ اللَّهِ مَا أَتَیْتُکُمُ اخْتِیَاراً وَ لَکِنْ جِئْتُ إِلَیْکُمْ سَوْقاً وَ لَقَدْ بَلَغَنِی أَنَّکُمْ تَقُولُونَ عَلِیٌّ یَکْذِبُ قَاتَلَکُمُ اللَّهُ تَعَالَی فَعَلَی مَنْ أَکْذِبُ أَعَلَی اللَّهِ فَأَنَا أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِهِ أَمْ عَلَی نَبِیِّهِ فَأَنَا أَوَّلُ مَنْ صَدَّقَهُ کَلَّا وَ اللَّهِ لَکِنَّهَا لَهْجَهًٌْ غِبْتُمْ عَنْهَا وَ لَمْ تَکُونُوا مِنْ أَهْلِهَا وَیْلُ أُمِّهِ کَیْلًا بِغَیْرِ ثَمَنٍ لَوْ کَانَ لَهُ وِعَاءٌ وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ.
امام علی (علیه السلام)- ای مردم عراق! همانا شما به زن بارداری میمانید که در آخرین روزهای بارداری جنین خود را سقط کند و سرپرستش بمیرد و زمانی طولانی بیشوهر ماند و دورترین اشخاص ارثش را ببرد. بدانید، به خدا قسم! آمدنم بهسوی شما از روی اختیار نبود بلکه بهطرف دیار شما کشانده شدم، به من خبر دادند که میگویید: علی (علیه السلام) دروغ میگوید! پس وای بر شما بر چه کسی دروغ بستم آیا بر خدا افترا زدم؟ با آنکه نخستین شخص از مسلمانان من بودم که او را عبادت کرده و به یگانگی شناختم. یا به رسول او دروغ نسبت دادم؟ با آنکه من نخستین کسی بودم که به او ایمان آوردم و نبوّتش را تصدیق کرده و او را یاری نمودم! نه، به خدا هرگز! آنچه گفتم واقعیّتی است که شما از دانستن آن دورید و شایستگی درک آن را ندارید مادرتان در سوگ شما زاری کند و وای، وای، سر دهد. پیمانهی علم را به شما به رایگان بخشیدم اگر ظرفیّت داشته باشید. و به یقین خبر [پیروزی] آن را بعد از مدّتی خواهید دانست.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- یَا أَهْلَ الْکُوفَهًِْ أُخْبِرُکُمْ بِمَا یَکُونُ قَبْلَ أَنْ یَکُونَ، لِتَکُونُوا مِنْهُ عَلَی حَذَرٍ، وَ لِتُنْذِرُوا بِهِ مَنِ اتَّعَظَ وَ اعْتَبَرَ. کَأَنِّی بِکُمْ تَقُولُونَ إِنَّ عَلِیّاً یَکْذِبُ کَمَا قَالَتْ قُرَیْشٌ لِنَبِیِّهَا وَ سَیِّدِهَا نَبِیِّ الرَّحْمَهًِْ مُحَمَّدِبْنِعَبْدِاللَّهِ حَبِیبِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله). فَیَا وَیْلَکُمْ، فَعَلَی مَنْ أَکْذِبُ أَعَلَی اللَّهِ فَأَنَا أَوَّلُ مَنْ عَبَدَ اللَّهَ وَ وَحَّدَهُ، أَمْ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَأَنَا أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ صَدَّقَهُ وَ نَصَرَهُ. کَلَّا وَ لَکِنَّهَا لَهْجَهًُْ خُدْعَهًٍْ کُنْتُمْ عَنْهَا أَغْبِیَاءَ. وَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّهًَْ وَ بَرَأَ النَّسَمَهًَْ، لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهَا بَعْدَ حِینٍ، وَ ذَلِکَ إِذَا صَیَّرَکُمْ إِلَیْهَا جَهْلُکُمْ، وَ لَا یَنْفَعُکُمْ عِنْدَهَا عِلْمُکُمْ.
امام علی (علیه السلام)- ای مردم کوفه! من شما را بدانچه خواهد شد، پیش از آنکه بشود آگاه میکنم تا از آن برحذر باشید و تا به سبب آن بترسد آن کس که پند و عبرت گیرد، گویا میبینم شما را که میگویید: علی (علیه السلام) دروغ میگوید، چنانچه قریش به پیغمبر خود و بزرگشان پیغمبر رحمت؛ محمّدبنعبدالله (صلی الله علیه و آله) دوست خدا میگفتند، پس ای وای بر شما! بر که دروغ میگویم؟ آیا بر خدا دروغ میبندم؟ من که اوّل کسی هستم که او را پرستش کرده و به یگانگی او را شناختهام، یا به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دروغ میبندم؟ من که نخستین کس هستم که به او ایمان آورده و تصدیقش نموده یاریش کردم، سوگند به خدا! چنین نیست [که شما میگویید] بلکه سخنانی است بازدارنده که شما را بدان نیازی نیست (سخنان من شما را از این کردار ناهنجار باز میدارد و البتّه شما بدان نیازی ندارید) سوگند به آنکه دانه را شکافت و انسان را آفرید که هرآینه راستی گفتار مرا پس از این خواهید دانست و این در آن زمانی است که نادانیهایتان شما را بدانجا برد و آن هنگام دانایی شما سودتان ندهد».
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- کَنْزُ الْکَرَاجُکِیِّ، قَالَ: کَانَ أَکْثَمُبْنُصَیْفِیٍّ الْأَسَدِیُّ حَکِیماً مُقَدَّما ... فَکَتَبَ إِلَیْهِ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ مِنْ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِلَی أَکْثَمَبْنِصَیْفِیٍّ أَحْمَدُ اللَّهَ إِلَیْکَ إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنِی أَنْ أَقُولَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ أَقُولُهَا وَ آمُرُ النَّاسَ بِهَا الْخَلْقُ خَلْقُ اللَّهِ وَ الْأَمْرُ کُلُّهُ لِلَّهِ خَلَقَهُمْ وَ أَمَاتَهُمْ وَ هُوَ یَنْشُرُهُمْ وَ إِلَیْهِ الْمَصِیرُ أَدَّبْتُکُمْ بِآدَابِ الْمُرْسَلِینَ وَ لَتُسْأَلُنَّ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- در کنز الکراجکی آمده: پیامبر (صلی الله علیه و آله) به اکثمبنصیفی اسدی نوشت: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ این نامهای است از محمّد پیغمبر خدا، به اکثمبنصیفی. من ستایش خدا را به تو القا میکنم، خداوند به من فرمان داده که بگویم: جز خدای یگانه خدایی نیست. هم خود بگویم و هم مردم را به گفتن آن وادارم. مردم همه بندگان خدایند و هر کاری بسته به نظر اوست. آنها را میآفریند و میمیراند و در روی زمین پراکنده میسازد و بازگشت همه بهسوی اوست. شما را به آداب پیغمبران (علیهم السلام) تربیت مینمایم و به زودی از شما امر عظیمی را میپرسند و خبر آن را از این پس خواهی دانست، وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ أَیْ لَتَعْلَمُنَّ یَا کُفَّارَ مَکَّهًَْ صِدْقَهُ بَعْدَ الْمَوْتِ.
ابنعبّاس ( وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حینٍ یعنی ای کافران مکّه! به صداقت و راستی گفتار و دعوت پیامبر (صلی الله علیه و آله)، بعد از مرگتان علم خواهید یافت.