آیه وَ انْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَ اصْبِرُوا عَلى آلِهَتِكُمْ إِنَّ هذا لَشَيْءٌ يُرادُ [6]
سركردگان آنها بيرون آمدند و گفتند: «برويد و بر [پرستش] خدايانتان استقامت كنيد، اين چيزى است كه خواسته مىشود [تا بهسبب آن شما را گمراه كنند].
السّجّاد (علیه السلام)- أَنَّهُ اجْتَمَعَتْ قُرَیْشٌ إِلَی أَبِیطَالِبٍ وَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عِنْدَهُ فَقَالُوا نَسْأَلُکَ مِنِ ابْنِ أَخِیکَ النَّصَفَ قَالَ وَ مَا النَّصَفُ مِنْهُ قَالُوا یَکُفُّ عَنَّا وَ نَکُفُّ عَنْهُ فَلَا یُکَلِّمُنَا وَ لَا نُکَلِّمُهُ وَ لَا یُقَاتِلُنَا وَ لَا نُقَاتِلُهُ إِلَّا أَنَّ هَذِهِ الدَّعْوَهًَْ قَدْ بَاعَدَتْ بَیْنَ الْقُلُوبِ وَ زَرَعَتِ الشَّحْنَاءَ وَ أَنْبَتَتِ الْبَغْضَاءَ فَقَالَ یَا ابْنَ أَخِی أَسَمِعْتَ قَالَ یَا عَمِّ لَوْ أَنْصَفَنِی بَنُوعَمِّی لَأَجَابُوا دَعْوَتِی وَ قَبِلُوا نَصِیحَتِی إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی أَمَرَنِی أَنْ أَدْعُوَ إِلَی دِینِهِ الْحَنِیفِیَّهًِْ مِلَّهًِْ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) فَمَنْ أَجَابَنِی فَلَهُ عِنْدَ اللَّهِ الرِّضْوَانُ وَ الْخُلُودُ فِی الْجِنَانِ وَ مَنْ عَصَانِی قَاتَلْتُهُ حَتَّی یَحْکُمَ اللهُ بَیْنَنا وَ هُوَ خَیْرُ الْحاکِمِینَ فَقَالُوا قُلْ لَهُ یَکُفَّ عَنْ شَتْمِ آلِهَتِنَا فَلَا یَذْکُرْهَا بِسُوءٍ فَنَزَلَ أَفَغَیْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّی أَعْبُدُ قَالُوا إِنْ کَانَ صَادِقاً فَلْیُخْبِرْنَا مَنْ یُؤْمِنُ مِنَّا وَ مَنْ یَکْفُرُ فَإِنْ وَجَدْنَاهُ صَادِقاً آمَنَّا بِهِ فَنَزَلَ ما کانَ اللَّهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنِینَ قَالُوا وَ اللَّهِ لَنَشْتُمَنَّکَ وَ إِلَهَکَ فَنَزَلَ وَ انْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُم.
امام سجّاد (علیه السلام)- قریشیان اطراف ابوطالب (گرد آمدند و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نزد وی بود. گفتند: «از تو میخواهیم که در کار برادرزادهات قضاوت کنی». ابوطالب (گفت: «چگونه قضاوت کنم»؟ گفتند: «او از ما دست بردارد و ما از او دست بر میداریم، او با ما سخن نگوید و ما با او سخن نمیگوییم، او با ما ستیزه نکند و ما با او ستیزه نمیکنیم؛ بدانکه دعوت او دلها را از هم دور کرده و کینه برانگیخته و دشمنی رویانده است». ابوطالب (عرض کرد: «ای برادرزاده! آیا شنیدی»؟ فرمود: «ای عمو! اگر عموزادههای من انصاف پیشه کنند، دعوت مرا پاسخ میگویند و اندرز مرا میپذیرند، خداوند متعال به من فرمان داده تا ملّت ابراهیم (علیه السلام) را به حنفیّت دعوت کنم، پس هرکه مرا پاسخ گوید، نزد خداوند خشنودی و جاودانی در بهشت از برای اوست و هرکه از من نافرمانی کند، با او ستیزه میکنم؛ تا خداوند میان ما داوری کند، که او بهترین داوران است!. (اعراف/۸۷) گفتند: «به او بگو از ناسزاگویی به خدایان ما دست بردارد و به ناپسندی از آنها یاد نکند». پس این آیه نازل شد؛ بگو: «آیا به من دستور میدهید که غیر خدا را بپرستم». (زمر/۶۴) گفتند: «اگر راست میگوید، به ما بگوید که چه افرادی از ما ایمان میآورند و کدامیک از ما کافر میماند؛ اگر دیدیم درست میگوید ما نیز به او ایمان میآوریم». در جواب آنها این آیه نازل شد که میفرماید: چنین نبود که خداوند، مؤمنان را به همانگونه که شما هستید. (آل عمران/۱۷۹). آنها [عصبانی شدند و] گفتند: «به خدا قسم! تو و خدایت را مورد آزار و اذیّت قرار خواهیم داد، پس این آیه نازل شد: وَ انْطَلَقَ الْملَأُ مِنْهُمْ.