آیه قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّكَ رَجيمٌ [77]
فرمود: «از آن [مقامات] خارج شو، كه تو [از درگاه من] رانده شدهاى!
الهادی (علیه السلام)- عَنْ عَبْدِالْعَظِیمِبْنِعَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِیِّ (رحمة الله علیه) قَال سَمِعْتُ أَبَاالْحَسَنِ عَلِیَّبْنَمُحَمَّدٍ الْعَسْکَرِیَّ (علیه السلام) یَقُولُ: مَعْنَی الرَّجِیمِ أَنَّهُ مَرْجُومٌ بِاللَّعْنِ مَطْرُودٌ مِنْ مَوَاضِعِ الْخَیْرِ لَا یَذْکُرُهُ مُؤْمِنٌ إِلَّا لَعَنَهُ وَ إِنَّ فِی عِلْمِ اللَّهِ السَّابِقِ أَنَّهُ إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) لَا یَبْقَی مُؤْمِنٌ فِی زَمَانِهِ إِلَّا رَجَمَهُ بِالْحِجَارَهًِْ کَمَا کَانَ قَبْلَ ذَلِکَ مَرْجُوماً بِاللَّعْنِ.
امام هادی (علیه السلام)- عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) گوید: از امام هادی (علیه السلام) شنیدم که فرمود: «معنای الرَّجِیم این است که او با لعنت رانده شد و از جایگاههای نیکی دور شد و هیچ مؤمنی از او یاد میکند جز اینکه او را لعنت گوید. در دانش پیشین خداوند رقم خورده است که چون حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قیام کند، هیچ مؤمنی در زمان او نخواهد بود جز اینکه شیطان را با سنگ رانده باشد، همانگونه که پیش از آن با لعنت رانده شده است».
الأئمّهًْ (علیهم السلام)- لَمَّا أَسْجَدَ اللَّهُ عزّوجلّ الْمَلَائِکَهًَْ لآِدَمَ (علیه السلام) وَ أَبَی إِبْلِیسُ أَنْ یَسْجُدَ قَالَ لَهُ رَبُّهُ عزّوجلّ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّکَ رَجِیمٌ وَ إِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی إِلی یَوْمِ الدِّینِ ثُمَّ قَالَ عزّوجلّ لآِدَمَ (علیه السلام) یَا آدَمُ (علیه السلام) انْطَلِقْ إِلَی هَؤُلَاءِ مِنَ الْمَلَائِکَهًِْ فَقُلْ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَهًُْ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ فَسَلَّمَ عَلَیْهِمْ فَقَالُوا وَ عَلَیْکَ السَّلَامُ وَ رَحْمَهًُْ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ فَلَمَّا رَجَعَ إِلَی رَبِّهِ عزّوجلّ قَالَ لَهُ رَبُّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی هَذِهِ تَحِیَّتُکَ وَ تَحِیَّهًُْ ذُرِّیَّتِکَ مِنْ بَعْدِکَ فِیمَا بَیْنَهُمْ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ.
ائمّه (علیهم السلام)- هنگامیکه خداوند عزّوجلّ تمام فرشتگان را به سجدهنمودن به حضرت آدم (علیه السلام) وادار نمود و ابلیس از آن سر برتافت و سجده نکرد پروردگار به ابلیس فرمود: فَاخْرُجْ مِنهْا فَإِنَّکَ رَجِیمٌ* وَ إِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتیِ إِلیَ یَوْمِ الدِّین سپس به حضرت آدم (علیه السلام) فرمود: «ای آدم بهسوی این فوج از فرشتگان برو و بگو: سلام بر تو! و رحمت و برکات خداوند بر تو باد»، آدم (علیه السلام) بر ایشان سلام نمود. فرشتگان جواب داده و گفتند: «و بر تو سلام و رحمت و برکات خداوند بر تو باد». وقتی آدم (علیه السلام) به نزد پروردگار بازگشت حقّ تبارکوتعالی به وی فرمود: «این سلام تو و فرزندانت بوده که تا روز قیامت بین ایشان باید با همین عبارت معمول باشد».
علیبنإبراهیم (رحمة الله علیه)- خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ (علیه السلام) فَبَقِیَ أَرْبَعِینَ سَنَهًًْ مُصَوَّراً وَ کَانَ یَمُرُّ بِهِ إِبْلِیسُ اللَّعِینُ فَیَقُولُ لِأَمْرٍ مَا خُلِقْتَ فَقَالَ الْعَالِمُ فَقَالَ إِبْلِیسُ لَئِنْ أَمَرَنِیَ اللَّهُ بِالسُّجُودِ لِهَذَا لَعَصَیْتُهُ قَالَ ثُمَّ نَفَخَ فِیهِ فَلَمَّا بَلَغَتْ فِیهِ الرُّوحُ إِلَی دِمَاغِهِ عَطَسَ فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ فَقَالَ اللَّهُ لَهُ یَرْحَمُکَ اللَّهُ قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام) ِ فَسَبَقَتْ لَهُ مِنَ اللَّهِ الرَّحْمَهًُْ ثُمَّ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لِلْمَلَائِکَهًِْ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا لَهُ فَأَخْرَجَ إِبْلِیسُ مَا کَانَ فِی قَلْبِهِ مِنَ الْحَسَدِ فَأَبَی أَنْ یَسْجُدَ فَقَالَ اللَّهُ عزّوجلّ ما مَنَعَکَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ {فَ} قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام) فَأَوَّلُ مَنْ قَاسَ إِبْلِیسُ وَ اسْتَکْبَرَ وَ الِاسْتِکْبَارُ هُوَ أَوَّلُ مَعْصِیَهًٍْ عُصِیَ اللَّهُ بِهَا قَالَ فَقَالَ إِبْلِیسُ یَا رَبِّ أَعْفِنِی مِنَ السُّجُودِ لآِدَمَ (علیه السلام) وَ أَنَا أَعْبُدُکَ عِبَادَهًًْ لَمْ یَعْبُدْکَهَا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌّ (صلی الله علیه و آله) مُرْسَلٌ فَقَالَ اللَّهُ لَا حَاجَهًَْ لِی إِلَی عِبَادَتِکَ إِنَّمَا أُرِیدُ أَنْ أُعْبَدَ مِنْ حَیْثُ أُرِیدُ لَا مِنْ حَیْثُ تُرِیدُ فَأَبَی أَنْ یَسْجُدَ فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّکَ رَجِیمٌ وَ إِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی إِلی یَوْمِ الدِّینِ قَالَ إِبْلِیسُ یَا رَبِّ فَکَیْفَ وَ أَنْتَ الْعَدْلُ الَّذِی لَا تَجُورُ فَثَوَابُ عَمَلِی بَطَلَ قَالَ لَا وَ لَکِنْ سَلْنِی مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا مَا شِئْتَ ثَوَاباً لِعَمَلِکَ أُعْطِکَ فَأَوَّلُ مَا سَأَلَ الْبَقَاءُ إِلَی یَوْمِ الدِّینِ فَقَالَ اللَّهُ قَدْ أَعْطَیْتُکَ قَالَ سَلِّطْنِی عَلَی وُلْدِ آدَمَ قَالَ سَلَّطْتُکَ قَالَ أَجْرِنِی فِیهِمْ مُجْرَی الدَّمِ فِی الْعُرُوقِ قَالَ قَدْ أَجْرَیْتُکَ قَالَ لَا یُولَدُ لَهُمْ وَاحِدٌ إِلَّا وُلِدَ لِیَ اثْنَانِ وَ أَرَاهُمْ وَ لَا یَرَوْنِی وَ أَتَصَوَّرُ لَهُمْ فِی کُلِّ صُورَهًٍْ شِئْتُ فَقَالَ قَدْ أَعْطَیْتُکَ قَالَ یَا رَبِّ زِدْنِی قَالَ قَدْ جَعَلْتُ لَکَ وَ لِذُرِّیَّتِکَ صُدُورَهُمْ أَوْطَاناً قَالَ رَبِّ حَسْبِی قَالَ إِبْلِیسُ عِنْدَ ذَلِکَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ* إِلَّا عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ* ثُمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شاکِرِینَ.
علیّبنابراهیم ( خداوند پیکر آدم (علیه السلام) را آفرید و چهل سال مجسّمهی او ماند و ابلیس لعین از کنار او گذر میکرد و میگفت: «برای کاری آفریده شدی [کاسهای زیر نیمکاسه است و تو از برای کاری آفریده شدهای]»!؟ ابلیس گفت: «اگر خداوند مرا فرمان دهد که به این سجده کنم، هرآینه از او سرپیچی کنم». سپس خداوند متعال در جسم آدم (علیه السلام) دمید، چون روح در پیکر او به بینیاش رسید او عطسهای کرد و گفت: «الحمد لله». خداوند متعال به او فرمود: «خدا تو را رحمت کند». و اینگونه بود که رحمت خدا بر او از هرچیز دیگری پیشی گرفت. خداوند تبارکوتعالی به فرشتگان فرمود: اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ؛ برای آدم سجده و خضوع کنید!. همگی سجده کردند. (بقره/۳۴) و شیطان رشکی را که در دلش نسبت به آدم (علیه السلام) میورزید، نمایان کرد و از سجده سرباز زد. خداوند عزّوجلّ فرمود: در آن هنگام که به تو فرمان دادم، چه چیز تو را مانع شد که سجده کنی؟. (اعراف/۱۲)». شیطان گفت: «أَنَاْ خَیْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ». امام صادق (علیه السلام) فرمود: «اوّلین کسی که به قیاس پرداخت و خود را بزرگ برشمرد، شیطان بود و اوّلین گناهی که خداوند به آن نافرمانی شد، همین تکبّر بود». فرمود: «ابلیس گفت: پروردگارا! از سجده بر آدم مرا معاف کن، و من تو را عبادتی خواهم کرد که هیچ فرشتهی مقرّب و پیغمبر مرسلی نکرده [باشد]، خداوند تبارکوتعالی فرمود: مرا نیازی به پرستش تو نیست. من میخواهم آنگونهای پرستش شوم که خود میخواهم، نه آنگونه که تو میخواهی و نخواست سجده کند و خدا تبارکوتعالی فرمود: فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّکَ رَجِیمٌ وَ إِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی إِلَی یَوْمِ الدِّینِ ابلیس گفت: «پروردگارا! چگونه مرا میرانی حال که تو دادگری هستی که ستم نمیورزی و بیداد نمیکنی؟ پس آیا پاداش عملم باطل شد»؟ خداوند فرمود: «نه! هرچه از امر دنیا به خاطر پاداش عملت میخواهی بخواه تا ارزانیات دارم. اوّلین درخواست او پایداری تا روز قیامت بود». خداوند فرمود: «بر تو ارزانی داشتم». گفت: «مرا بر فرزندان آدم چیره ساز». فرمود: «چیرهات ساختم». گفت: «مرا در وجودشان همچون خونی که در رگهایشان جاری است روان کن». فرمود: «روانت ساختم». گفت: «هر فرزندی که به دنیا آوردند، دو فرزند برای من به دنیا آید، من آنها را ببینم امّا آنها مرا نبینند و به هر شکلی که خواستم نزدشان پدیدار شوم». فرمود: «ارزانیات داشتم». گفت: «پروردگارا امکان بیشتری در اختیارم بگذار». خداوند فرمود: «سینههای آنها را وطن تو و فرزندانت قرار دادم». گفت: «پروردگارا مرا بس است». آنگاه شیطان گفت: «فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ المُخْلَصِینَ. سپس از پیشرو و از پشتسر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها، بهسراغشان میروم و بیشتر آنها را شکرگزار نخواهی یافت!. (اعراف/۱۷)».