آیه إِذْهَبْ بِکِتابِي هذا فَأَلْقِهْ إِلَیْهِمْ ثُمَّ تَوَلَّ عَنْهُمْ فَانْظُرْ ما ذا یَرْجِعُونَ [28]
این نامهی مرا ببر و آن را بر آنان بیفکن؛ سپس برگرد [و درگوشهاى توقّف کن] ببین آنها چه عکسالعملى نشان مىدهند.
علیبنإبراهیم (رحمة الله علیه)- فَقَالَ الْهُدْهُدُ إِنَّهَا فِی عَرْشٍ عَظِیمٍ أَیْ سَرِیرٍ فَقَالَ سُلَیْمَانُ (علیه السلام) أَلْقِ الْکِتَابَ عَلَی قُبَّتِهَا فَجَاءَ الْهُدْهُدُ فَأَلْقَی الْکِتَابَ فِی حِجْرِهَا فَارْتَاعَتْ مِنْ ذَلِکَ وَ جَمَعَتْ جُنُودَهَا وَ قَالَتْ لَهُمْ کَمَا حَکَی اللَّهُ یا أَیُّهَا الْمَلَأُ إِنِّی أُلْقِیَ إِلَیَّ کِتابٌ کَرِیم.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- پس هدهد گفت: «او در سبأ در دژی استوار است». سلیمان (علیه السلام) گفت: «نامه را بر روی سقف قصرش بینداز». پس هدهد رفت و نامه را در دامان وی افکند، بهگونهای که موجب ترس او گشت، ازاینرو سپاهیانش را فراخواند و آنگونه که خداوند فرموده به آنان گفت: ای اشراف! نامه پرارزشی بهسوی من افکنده شده!. (نمل/۲۹)
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- وَ سَأَلَهُ (علیه السلام) ابْنُ الْکَوَّاء عَنْ رَسُولٍ لَیْسَ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ الْمَلَائِکَهًِْ وَ الشَّیَاطِینِ. فَقَالَ (علیه السلام): الْهُدْهُدُ اذْهَبْ بِکِتابِی هذا.
امام علی (علیه السلام)- ابنکواء از امام علی (علیه السلام) در مورد پیکی که نه جن بود و نه انسان و نه از ملائکه و شیاطین سؤال کرد، امام (علیه السلام) فرمود: «هدهد، اذْهَبْ بِکِتابِی هذا».