آیه ۴۴ - سوره انفال

آیه وَ إِذْ يُريكُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَيْتُمْ في أَعْيُنِكُمْ قَليلاً وَ يُقَلِّلُكُمْ في أَعْيُنِهِمْ لِيَقْضِيَ اللهُ أَمْراً كانَ مَفْعُولاً وَ إِلَى اللهِ‌ تُرْجَعُ الْأُمُورُ [44]

و در آن‌هنگام كه [در ميدان نبرد]، با هم روبرو ‌شديد، آن‌ها را در نظر شما كم نشان مى‌داد و شما را [نيز] در نظر آن‌ها كم مى‌نمود تا خداوند، كارى را كه مى‌بايست انجام گيرد، تحقّق‌ بخشد [تا جنگ آغاز گردد و منتهى به شكست آن‌ها شود و شكست بخورند]! و همه‌ی امور به‌سوى خدا باز مى‌گردد.

۱
(انفال/ ۴۴)

الباقر (علیه السلام)- کَانَ إِبْلِیسُ یَوْمَ بَدْرٍ یُقَلِّلُ الْمُسْلِمِینَ فِی أَعْیُنِ الْکُفَّارِ وَ یُکَثِّرُ الْکُفَّارَ فِی أَعْیُنِ الْمُسْلِمِینَ فَشَدَّ عَلَیْهِ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) بِالسَّیْفِ فَهَرَبَ مِنْهُ وَ هُوَ یَقُولُ یَا جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) إِنِّی مُؤَجَّل.

امام باقر ( ابلیس در روز بدر، مسلمانان را در چشم کافران کم جلوه می‌داد و کفّار را در چشم مسلمانان زیاد نشان می‌داد. جبرئیل با شمشیر به او حمله کرد و او فرار کرد درحالی‌که می‌گفت: «ای جبرئیل! خدا به من مهلت داده است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۵۹۸
الکافی، ج۸، ص۲۷۷ / نور الثقلین/ البرهان؛ «المسلمین» بدل «الناس»
۲
(انفال/ ۴۴)

الباقر (علیه السلام)- کَانَ إِبْلِیسُ فِی صَفِّ الْمُشْرِکِینَ آخِذاً بِیَدِ الْحَارِثِ‌بْنِ‌هِشَامٍ فَنَکَصَ عَلی عَقِبَیْهِ فَقَالَ لَهُ الْحَارِثُ یَا سَرَّاقُ إِلَی أَیْنَ أَ تَخْذُلُنَا عَلَی هَذِهِ الْحَالَهًِْ فَقَالَ إِنِّی أَری ما لا تَرَوْنَ فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا تَرَی إِلَّا جَعَاسِیسَ یَثْرِبَ فَدَفَعَ فِی صَدْرِ الْحَارِثِ وَ انْطَلَقَ وَ انْهَزَمَ النَّاسُ وَ قَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) فِی الْعَرِیشِ اللَّهُمَّ إِنَّکَ إِنْ تُهْلِکْ هَذِهِ الْعِصَابَهًَْ الْیَوْمَ لَا تُعْبَدُ بَعْدَ الْیَوْمِ فَنَزَلَ إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ فَخَرَجَ یَقُولُ سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ یُوَلُّونَ الدُّبُرَ الْآیَهًَْ فَأَیَّدَهُ اللَّهُ بِخَمْسَهًِْ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَهًِْ مُسَوِّمِینَ وَ کَثَّرَهُمْ فِی أَعْیُنِ الْمُشْرِکِینَ وَ قَلَّلَ الْمُشْرِکِینَ فِی أَعْیُنِهِمْ.

امام باقر ( [در جنگ بدر] شیطان در صف مشرکان بود و دستِ حارث‌بن‌هشام را گرفته بود [هنگامی‌که دو سپاه با یکدیگر درگیر شدند] شیطان به عقب برگشت، حارث به او گفت: «سراقه [شیطان به صورت شخصی به نام حارثه بر او ظاهر گشته بود]! کجا می‌روی؟ می‌خواهی ما را در این حال رها کنی»؟! شیطان گفت: «من چیزی می‌بینم که شما نمی‌بینید. (انفال/۴۸)» حارث گفت: «به خدا قسم! ما جز فرومایگانی از مدینه چیز دیگری نمی‌بینیم». شیطان ضربه‌ای به سینه‌ی حارث زد و با شتاب گریخت و [به‌دنبالش] سپاه مشرکان شکست خورد. [در آن روز] رسول خدا (زیر سایه‌بان [که اصحاب برای ایشان در جنگ بدر ساخته بودند] عرضه داشت: «پروردگارا! اگر این گروه [اصحاب من] را امروز [به دست این دشمنان] هلاک سازی دیگر [بر روی زمین] پرستش نخواهی شد، پس این آیه نازل گردید: [به خاطر بیاورید] زمانی را [که از شدّت ناراحتی در میدان بدر]، از پروردگارتان کمک می‌خواستید. (انفال/۹) پیامبر (از زیر سایه‌بان بیرون‌آمده و فرمود: به‌زودی جمع‌شان شکست می‌خورد و پا به فرارمی‌گذارند. (قمر/۴۵) خداوند نیز پیامبر (را به پنج‌هزار نفر از فرشتگان، که نشانه‌هایی با خود داشتند، کمک نمود و مسلمانان را در چشم مشرکان، زیاد و مشرکان را در چشم مسلمانان اندک نشان داد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۵۹۸
بحار الأنوار، ج۱۹، ص۳۲۴
بیشتر