آیه ۱۰۸ - سوره صافات

آیه وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ [108]

و نام نيك او را در امّتهاى بعد باقى نهاديم

۱
(صافات/ ۱۰۸)

الرّضا ( فَلَمَّا عَزَمَ عَلَی ذَبْحِهِ فَدَاهُ اللَّهُ تَعَالَی بِذِبْحٍ عَظِیمٍ بِکَبْشٍ أَمْلَحَ یَأْکُلُ فِی سَوَادٍ وَ یَشْرَبُ فِی سَوَادٍ وَ یَنْظُرُ فِی سَوَادٍ وَ یَمْشِی فِی سَوَادٍ وَ یَبُولُ وَ یَبْعَرُ فِی سَوَادٍ وَ کَانَ یَرْتَعُ قَبْلَ ذَلِکَ فِی رِیَاضِ الْجَنَّهًِْ أَرْبَعِینَ عَاماً وَ مَا خَرَجَ مِنْ رَحِمِ أُنْثَی وَ إِنَّمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ کُنْ فَکَانَ لِیَفْدِیَ بِهِ إِسْمَاعِیلَ فَکُلُّ مَا یُذْبَحُ بِمِنًی فَهُوَ فِدْیَهًٌْ لِإِسْمَاعِیلَ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ.

امام رضا ( هنگامی که ابراهیم (خواست سر او را ببرد، خداوند متعال قربانی عظیمی را فدایی او کرد؛ گوسفندی سیاه و سفید که در چمنزار می‌خورد و در چمنزار می‌آشامید و در چمنزار می‌نگریست و در چمنزار راه می‌رفت و در چمنزار سرگین می‌انداخت و در چمنزار فربه شده بود [و هیچ کس آن را ندیده بود] پیش از آن چهل سال در باغ‌های بهشت چریده بود و از هیچ گوسفند ماده‌ای زاییده نشده بود، بلکه خداوند متعال به او فرمود هست شو! و او آفریده شده بود تا فدایی اسماعیل (شود پس هرچه تا روز قیامت در منی قربانی شود، فدایی اسماعیل (است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۶۷۶
بحار الأنوار، ج۱۵، ص۱۲۸ / بحار الأنوار، ج۱۵، ص۱۲۸
۲
(صافات/ ۱۰۸)

الرّضا ( فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ یَا إِبْرَاهِیمُ (قَدْ فَدَیْتُ جَزَعَکَ عَلَی ابْنِکَ إِسْمَاعِیلَ (لَوْ ذَبَحْتَهُ بِیَدِکَ بِجَزَعِکَ عَلَی الْحُسَیْنِ (وَ قَتْلِهِ وَ أَوْجَبْتُ لَکَ أَرْفَعَ دَرَجَاتِ أَهْلِ الثَّوَابِ عَلَی الْمَصَائِبِ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ.

امام رضا ( خداوند فرمود: «ای ابراهیم! خون‌های بی‌تابی‌ات بر پسرت اسماعیل را در صورت سربریدنش به دست خودت با بی تابی‌ات بر حسین (و کشته شدنش دادم و والاترین پاداش گیرندگان بر بلایا را بر تو واجب ساختم. آیه وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظیمٍ به همین امر اشاره دارد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۶۷۶
بحار الأنوار، ج۱۲، ص۱۲۴/ الخصال، ج۱، ص۵۸/ عیون أخبارالرضا (ج۱، ص۲۰۹/ الخصال، ج۱، ص۵۸
۳
(صافات/ ۱۰۸)

الرّضا ( لَمَّا أَمَرَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِبْرَاهِیمَ (أَنْ یَذْبَحَ مَکَانَ ابْنِهِ إِسْمَاعِیلَ (الْکَبْشَ الَّذِی أَنْزَلَهُ عَلَیْهِ تَمَنَّی إِبْرَاهِیمُ (أَنْ یَکُونَ قَدْ ذَبَحَ ابْنَهُ إِسْمَاعِیلَ بِیَدِهِ وَ أَنَّهُ لَمْ یُؤْمَرْ بِذَبْحِ الْکَبْشِ مَکَانَهُ لِیَرْجِعَ إِلَی قَلْبِهِ مَا یَرْجِعُ إِلَی قَلْبِ الْوَالِدِ الَّذِی یَذْبَحُ أَعَزَّ وُلْدِهِ عَلَیْهِ بِیَدِهِ فَیَسْتَحِقَ بِذَلِکَ أَرْفَعَ دَرَجَاتِ أَهْلِ الثَّوَابِ عَلَی الْمَصَائِبِ فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَیْهِ یَا إِبْرَاهِیمُ (مَنْ أَحَبُّ خَلْقِی إِلَیْکَ فَقَالَ یَا رَبِّ مَا خَلَقْتَ خَلْقاً هُوَ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ حَبِیبِکَ مُحَمَّدٍ (فَأَوْحَی اللَّهُ تَعَالَی إِلَیْهِ أَ فَهُوَ أَحَبُّ إِلَیْکَ أَمْ نَفْسُکَ قَالَ بَلْ هُوَ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ نَفْسِی قَالَ فَوُلْدُهُ أَحَبُّ إِلَیْکَ أَمْ وُلْدُکَ قَالَ بَلْ وُلْدُهُ قَالَ فَذَبْحُ وُلْدِهِ ظُلْماً عَلَی أَیْدِی أَعْدَائِهِ أَوْجَعُ لِقَلْبِکَ أَوْ ذَبْحُ وُلْدِکَ بِیَدِکَ فِی طَاعَتِی قَالَ یَا رَبِّ بَلْ ذَبْحُ وُلْدِهِ ظُلْماً عَلَی أَیْدِی أَعْدَائِهِ أَوْجَعُ لِقَلْبِی قَالَ یَا إِبْرَاهِیمُ (فَإِنَّ طَائِفَهًًْ تَزْعُمُ أَنَّهَا مِنْ أُمَّهًِْ مُحَمَّدٍ (سَتَقْتُلُ الْحُسَیْنَ (ابْنَهُ مِنْ بَعْدِهِ ظُلْماً وَ عُدْوَاناً کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ وَ یَسْتَوْجِبُونَ بِذَلِکَ سَخَطِی فَجَزِعَ إِبْرَاهِیمُ (لِذَلِکَ وَ تَوَجَّعَ قَلْبُهُ وَ أَقْبَلَ یَبْکِی فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَیْهِ یَا إِبْرَاهِیمُ (قَدْ فَدَیْتُ جَزَعَکَ عَلَی ابْنِکَ إِسْمَاعِیلَ (لَوْ ذَبَحْتَهُ بِیَدِکَ بِجَزَعِکَ عَلَی الْحُسَیْنِ (وَ قَتْلِهِ وَ أَوْجَبْتُ لَکَ أَرْفَعَ دَرَجَاتِ أَهْلِ الثَّوَابِ عَلَی الْمَصَائِبِ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ و لا حول و لا قوهًْ الا بالله العلی العظیم.

امام رضا ( چون خداوند عزّوجلّ به ابراهیم (فرمان داد تا به جای پسرش اسماعیل (آن قوچ را که بر او نازل کرد سر ببرد. ابراهیم (آرزو کرد که ای کاش او پسرش را با دستانش سر می‌برید و به او فرمان سر بریدن آن قوچ به جای اسماعیل (داده نمی‌شد. هدف ابراهیم (از این آرزو آن بود که با این کار غم کسی که عزیزترین پسرش را به دست خود سر می‌برد در دلش افکنده شود و از این رو شایسته‌ی والاترین درجات پاداش‌گیرندگان بر بلاها شود. خداوند عزّوجلّ به او وحی فرمود: «ای ابراهیم! از میان مخلوقاتم چه کسی را از همه بیشتر دوست داری»؟ ابراهیم (پاسخ داد: «پروردگارا! هیچ بنده‌ای را خلق نکردی که در نزد من محبوبتر از محبوبت محمّد (باشد». بدین سان خداوند به او وحی فرمود: «او برایت عزیزتر است یا جانت»؟ ابراهیم (پاسخ داد: «بلکه او عزیزتر از جان من است». خداوند فرمود: «فرزند او برایت عزیزتر است یا فرزندت»؟ ابراهیم پاسخ داد: «بلکه فرزند او عزیزتر از فرزندانم است». خداوند فرمود: «فرزند او مظلومانه به دست دشمنانش سر بریده شد؛ این امر دلت را بیشتر به درد می‌آورد یا سر بریده‌شدن پسرت به دست تو در راه اطاعت از من»؟ ابراهیم (پاسخ داد: «بلکه سر بریده‌شدن فرزند او به دست دشمنانش دلم را بیشتر به درد می‌آورد». خداوند فرمود: «ای ابراهیم (! گروهی که می‌پندارند از امّت محمّد (هستند، پسرش حسین (را پس از او از روی ظلم و دشمنی مانند آن قوچ، سر می‌برند و با این کارشان مستوجب خشم من می‌شوند». ابراهیم (با شنیدن این سخن بی‌تابی نمود، دلش به درد آمد و شروع به گریه کرد. خداوند عزّوجلّ به او وحی فرمود که: «ای ابراهیم! خون‌بهای بی‌تابیات بر پسرت اسماعیل (را در صورت سر بریدنش به دست خودت با بی‌تابی‌ات بر حسین (و کشته‌شدنش دادم و والاترین درجات پاداش‌گیرندگان بر بلایا را بر تو واجب ساختم». آیه وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ نیز به همین امر اشاره دارد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۶۷۶
نورالثقلین/ الخصال، ج۱، ص۵۹ / البرهان
۴
(صافات/ ۱۰۸)

ابن‌عباس ( هُوَ الْکَبْشُ الَّذِی تُقُبِّلَ مِنْ هَابِیلَ حِینَ قَرَّبَهُ.

ابن‌عبّاس ( این قوچ همان قوچی بود که هنگام قربانی دادن از هابیل (پذیرفته شد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۶۷۶
بحار الأنوار، ج۱۲، ص۱۲۱/ قصص الأنبیاءللجزایری، ص۱۲۸/ قصص الأنبیاءللجزایری، ص۱۲
۵
(صافات/ ۱۰۸)

الکاظم ( لَوْ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مُضْغَهًًْ هِیَ أَطْیَبُ مِنَ الضَّأْنِ لَفَدَی بِهَا إِسْمَاعِیل (.

امام کاظم ( اگر خدای عزّوجلّ منفعتی پاکیزه‌تر از (میش) آفریده بود آن را فدای اسماعیل (می‌کرد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۶۷۸
الکافی، ج۶، ص۱۱۰/ نورالثقلین
۶
(صافات/ ۱۰۸)

الصّادق ( عَنْ مُعَاوِیَهًَْ‌بْنِ‌عَمَّارٍ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (و نَزَلَ الْکَبْشُ عَلَی الْجَبَلِ الَّذِی عَنْ یَمِینِ مَسْجِدِ مِنًی نَزَلَ مِنَ السَّمَاءِ وَ کَانَ یَأْکُلُ فِی سَوَادٍ وَ یَمْشِی فِی سَوَادٍ أَقْرَنَ قُلْتُ مَا کَانَ لَوْنُهُ قَالَ کَانَ أَمْلَحَ أَغْبَر.

امام صادق ( معاویهًْ‌بن‌عمار از امام صادق (روایت می‌کند: آن قوچ از آسمان بر روی کوهی نازل شد که در سمت راست مسجد منی واقع است. آن قوچ در سیاهی غذا می‌خورد و در سیاهی راه می‌رفت و شاخدار بود. از حضرت پرسیدم: «چه رنگی بود»؟ حضرت پاسخ داد: «سفید آمیخته با سیاهی و رنگ خاک بود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۶۷۸
بحار الأنوار، ج۱۲، ص۱۲۷/ نورالثقلین
۷
(صافات/ ۱۰۸)

أمیرالمؤمنین ( عَلِیُّ‌بْنُ‌الْحُسَیْنِ (قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَیْنُ‌بْنُ‌عَلِیٍّ (قَالَ: کَانَ عَلِیُّ‌بْنُ‌أَبِی‌طَالِبٍ (بِالْکُوفَهًِْ فِی الْجَامِعِ إِذْ قَامَ إِلَیْهِ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ فَسَأَلَهُ عَنْ مَسَائِلَ فَکَانَ فِیمَا سَأَلَهُ أَنْ قَالَ لَهُ أَخْبِرْنِی عَنْ سِتَّهًٍْ لَمْ یَرْکُضُوا فِی رَحِمٍ فَقَالَ آدَمُ (وَ حَوَّاءُ وَ کَبْشُ إِبْرَاهِیمَ وَ عَصَا مُوسَی (وَ نَاقَهًُْ صَالِحٍ (وَ الْخُفَّاشُ الَّذِی عَمِلَهُ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ (فَطَارَ بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل.

امام حسین ( امام رضا (از نیاکانش از امام حسین (روایت می‌کند که فرمود: علی‌بن‌ابی‌طالب (در مسجد جامع کوفه بود که مردی از اهل شام برخاست و سؤالاتی کرد که از جمله‌ی آن‌ها این بود که گفت: «به من خبر بده! از شش موجود زنده‌ای که در رحم مادر قرار نگرفتند». فرمود: «آدم (و حوا (و قوچ ابراهیم (و عصای موسی (و شتر صالح (و آن خفّاشی که عیسی (آن را ساخت و به اذن خدا پرواز کرد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۶۷۸
الخصال، ج۱، ص۳۲۳/ نورالثقلین
۸
(صافات/ ۱۰۸)

الصّادق ( عَنْ أَبَانِ‌بْنِ‌عُثْمَانَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (کَیْفَ صَارَ الطِّحَالُ حَرَاماً وَ هُوَ مِنَ الذَّبِیحَهًِْ فَقَالَ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ (هَبَطَ عَلَیْهِ الْکَبْشُ مِنْ ثَبِیرٍ وَ هُوَ جَبَلٌ بِمَکَّهًَْ لِیَذْبَحَهُ أَتَاهُ إِبْلِیسُ فَقَالَ لَهُ أَعْطِنِی نَصِیبِی مِنْ هَذَا الْکَبْشِ قَالَ وَ أَیُ نَصِیبٍ لَکَ وَ هُوَ قُرْبَانٌ لِرَبِّی وَ فِدَاءٌ لِابْنِی فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَیْهِ أَنَّ لَهُ فِیهِ نَصِیباً وَ هُوَ الطِّحَالُ لِأَنَّهُ مَجْمَعُ الدَّمِ.

امام صادق ( ابان‌بن‌عثمان گوید: از امام صادق (پرسیدم: «چگونه خوردن طحال که جزء قربانی است، حرام شد»؟ حضرت در پاسخ فرمود: «آن قوچ از شبیر که کوهی در مکّه است بر ابراهیم (نازل شد تا آن را سر ببرد. ابلیس نزد او آمد و گفت: «سهم من از این قوچ را بده»! ابراهیم (فرمود: «تو از آن قربانی که برای پروردگارم و خون‌بها برای پسرم است، چه سهمی داری»؟ در این هنگام خداوند متعال به ابراهیم (فرمود: «او در آن سهمی دارد و آن طحال است؛ زیرا طحال محل گردآمدن خون است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۶۷۸
بحار الأنوار، ج۱۲، ص۲۳۰

زیارت و دعا

۱
(صافات/ ۱۰۸)

الحسین ( فِی دُعَاءِِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ (یَوْمَ عَرَفَهًَْ: یَا مُمْسِکَ یَدِ إِبْرَاهِیمَ (عَنْ ذَبْحِ ابْنِهِ بَعْدَ کِبَرِ سِنِّهِ وَ فَنَاءِ عُمُرِهِ.

امام حسین ( در دعای امام حسین (در روز عرفه چنین آمده است: «ای گیرنده‌ی دست‌های ابراهیم (از بریدن سر فرزندش، پس از سنّ پیری و به پایان آمده عمرش».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۶۷۸
نورالثقلین

بداء

۱
(صافات/ ۱۰۸)

الصّادق ( مَا بَدَا لِلَّهِ بَدَاءٌ کَمَا بَدَا لَهُ فِی إِسْمَاعِیلَ (أَبِی إِذَا أَمَرَ أَبَاهُ بِذَبْحِهِ ثُمَّ فَدَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیم.

امام صادق ( برای خدا بدائی حاصل نشد، چنان‌که در باب اسماعیل (برایش بداء حاصل شد. هنگامی‌که پدرش را به سر بریدنش فرمان داد بعد از آن او را به ذبح عظیمی فدیه فرستاد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۶۷۸
بحار الأنوار، ج۴، ص۱۰۹/ نورالثقلین
۲
(صافات/ ۱۰۸)

الرّضا ( إِنَّ لِلَّهِ إِرَادَتَیْنِ وَ مَشِیَّتَیْنِ إِرَادَهًَْ حَتْمٍ وَ إِرَادَهًَْ عَزْمٍ یَنْهَی وَ هُوَ یَشَاءُ وَ یَأْمُرُ وَ هُوَ لَا یَشَاءُ أَ وَ مَا رَأَیْتَ أَنَّ اللَّهَ نَهَی آدَمَ (وَ زَوْجَتَهُ أَنْ یَأْکُلَا مِنَ الشَّجَرَهًِْ وَ هُوَ شَاءَ ذَلِکَ وَ لَوْ لَمْ یَشَأْ لَمْ یَأْکُلَا وَ لَوْ أَکَلَا لَغَلَبَتْ مَشِیَّتُهُمَا مَشِیَّهًَْ اللَّهِ وَ أَمَرَ إِبْرَاهِیمَ (بِذَبْحِ ابْنِهِ وَ شَاءَ أَنْ لَا یَذْبَحَهُ وَ لَوْ لَمْ یَشَأْ أَنْ لَا یَذْبَحَهُ لَغَلَبَتْ مَشِیَّهًُْ إِبْرَاهِیمَ (مَشِیَّهًَْ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل.

امام رضا ( به درستی‌که خدا را دو اراده و دو مشیّت است؛ یکی اراده‌ی حتمی و دیگری اراده‌ی عزمی که نهی میکند ولی میخواهد و دستور میدهد ولی نمی‌خواهد؛ آیا ندیدی که خداوند آدم (و همسر او را نهی فرمود که از آن درخت معهود بخورند درحالی‌که خدا آن را خواسته بود و اگر نمیخواست، نمیخوردند و اگر می‌خوردند مشیّت ایشان بر مشیّت خدای تعالی غالب شده بود. و ابراهیم (را به سر بریدن فرزندش اسماعیل (امر فرمود ولی خواست که او را سر نبرد و اگر نمیخواست که او را سر نبرد مشیّت ابراهیم (بر مشیّت خدای عزّوجلّ غالب گردیده بود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۶۸۰
بحار الأنوار، ج۵، ص۱۰۱
بیشتر