آیه فَاسْتَفْتِهِمْ أَ هُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمْ مَنْ خَلَقْنا إِنّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِينٍ لازِبٍ [11]
از آنان بپرس: «آيا آفرينش[دوبارهي] آنان سختتر است يا آفرينش تمام كسانى[از فرشتگان و اهل آسمانها و زمين] كه آفريدهايم؟!» ما آنان را از گل چسبندهاى آفريديم.
الصّادق ( عَنْ عَبْدِالْغَفَّارِ الْجَازِیِّ عَنْ أَبِیعَبْدِاللَّهِ (قَال: إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْمُؤْمِنَ مِنْ طِینَهًِْ الْجَنَّهًِْ وَ خَلَقَ النَّاصِبَ مِنْ طِینَهًِْ النَّارِ وَ قَالَ إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَیْراً طَیَّبَ رُوحَهُ وَ جَسَدَهُ فَلَا یَسْمَعُ شَیْئاً مِنَ الْخَیْرِ إِلَّا عَرَفَهُ وَ لَا یَسْمَعُ شَیْئاً مِنَ الْمُنْکَرِ إِلَّا أَنْکَرَهُ قَالَ وَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ الطِّینَاتُ ثَلَاثَهًٌْ طِینَهًُْ الْأَنْبِیَاءِ (وَ الْمُؤْمِنُ مِنْ تِلْکَ الطِّینَهًِْ إِلَّا أَنَّ الْأَنْبِیَاءَ هُمْ صَفْوَتُهَا وَ هُمُ الْأَصْلُ وَ لَهُمْ فَضْلُهُمْ وَ الْمُؤْمِنُونَ الْفَرْعُ مِنْ طِینٍ لازِبٍ کَذَلِکَ لَا یُفَرِّقُ اللَّهُ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ شِیعَتِهِمْ وَ قَالَ طِینَهًُْ النَّاصِبِ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ وَ أَمَّا الْمُسْتَضْعَفُونَ فَمِنْ تُرابٍ لَا یَتَحَوَّلُ مُؤْمِنٌ عَنْ إِیمَانِهِ وَ لَا نَاصِبٌ عَنْ نَصْبِهِ وَ لِلَّهِ الْمَشِیَّهًُْ فِیهِمْ جَمِیعاً.
امام صادق ( عبدالغفّار جازی نقل میکند: امام صادق (فرمود: «همانا خداوند عزّوجلّ مؤمن را از گِل بهشت و کافر را از گِل دوزخ آفرید. چون خدا خیر بندهای را بخواهد، روح و جسم او را پاک میگرداند؛ از این رو سخن از هرگونه نیکی به گوشش برسد، آن را میشناسد و سخن از هرگونه زشتی به گوشش برسد، آن را ناپسند میشمارد. سرشتها بر سه گونهاند: سرشت پیامبران (که مؤمن نیز از این سرشت است، جز اینکه پیامبران (از گزیدهاش سرشته شدهاند؛ ایشان اصل هستند و برتریشان برجاست و مؤمنان فرع میباشند و از گِلی چسبنده سرشته شدهاند. از این رو خداوند عزّوجلّ میان پیامبران و پیروانشان جدایی نمیاندازد. سرشت ناصبی از گِلی بدبو و سرشت مستضعفین از خاک است؛ مؤمن از ایمان خود باز نمیگردد و ناصبی از ستیزهجویی خود دگرگون نمیشود و سرنوشت همهی مردم به دست خداست».
علیبنإبراهیم ( مِنْ طِینٍ لازِبٍ أَیْ مُمْتَزِجٍ مُتَمَاسِکٍ یَلْزَمُ بَعْضُهُ بَعْضاً یُقَالُ: طِینٌ لازِبٌ یَلْزَقُ بِالْیَدِ لِاشْتِدَادِهِ.
علیّبنابراهیم ( مِنْ طِینٍ لازِبٍ؛ یعنی گل مخلوطشدهی در هم پیوسته که بخشی از آن به دیگری چسبیده است. گفته میشود گلی چسبنده که به خاطر چسبندگی زیاد به دست میچسبد.
أمیرالمؤمنین ( ثُمَّ جَمَعَ سُبْحَانَهُ مِنْ حَزْنِ الْأَرْضِ وَ سَهْلِهَا وَ عَذْبِهَا وَ سَبَخِهَا تُرْبَهًًْ سَنَّهَا بِالْمَاءِ حَتَّی خَلَصَتْ وَ لَاطَهَا بِالْبِلَّهًِْ حَتَّی لَزَبَت.
امام علی ( سپس خداوند مقداری خاک از قسمتهای سخت و نرم زمین، و خاکهای مستعد، شیرین و شورهزار آن گرد آورد و آب بر آن افزود تا گلی خالص و آماده شد و با رطوبت آن را به هم آمیخت تا به صورت موجودی چسبناک در آمد.