آیه وَ قالَ إِنِّي ذاهِبٌ إِلى رَبِّي سَيَهْدِينِ [99]
[آتش بر او گلستان شد و به سلامت بيرون آمد] و گفت: «من به سوى پروردگارم مىروم، او مرا هدايت خواهد كرد.
السّجاد ( رُوِیَ عَن زَیْدِبْنِعَلِیِّبْنِالْحُسَیْنِ (أَنَّهُ قَالَ سَأَلْتُ أَبِیسَیِّدَالْعَابِدِینَ (... فَقُلْتُ لَهُ یَا أَبَهًِْ أَ لَیْسَ اللَّهُ جَلَّ ذِکْرُهُ لَا یُوصَفُ بِمَکَانٍ فَقَالَ بَلَی تَعَالَی اللَّهُ عَنْ ذَلِکَ عُلُوّاً کَبِیراً قُلْتُ فَمَا مَعْنَی قَوْلِ مُوسَی (لِرَسُولِ اللَّهِ ارْجِعْ إِلَی رَبِّکَ فَقَالَ مَعْنَاهُ مَعْنَی قَوْلِ إِبْرَاهِیمَ (إِنِّی ذاهِبٌ إِلی رَبِّی سَیَهْدِینِ وَ مَعْنَی قَوْلِ مُوسَی (وَ عَجِلْتُ إِلَیْکَ رَبِّ لِتَرْضی وَ مَعْنَی قَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ فَفِرُّوا إِلَی اللهِ یَعْنِی حُجُّوا إِلَی بَیْتِ اللَّهِ.
امام سجاد ( زیدبنعلیبنحسین (گوید: «از پدر بزرگوارم پرسیدم: ... ای پدر! مگر نه این است که نمیتوان و نمیشود برای خدا مکانی را معلوم کرد»!؟ فرمود: «بلی چنین است خداوند منزه و برتر از آن است که دارای مکان باشد». عرضکردم: «پس [اگر مکانی ندارد چرا] حضرت موسیبنعمران ([در شب معراج] به رسول خدا (گفت: «به سوی خدا بازگرد [و درخواست تخفیف نماز کن]»!؟ فرمود: «این سخن همانند گفتار حضرت ابراهیم (است که گفته است: إِنِّی ذاهِبٌ إِلی رَبِّی سَیَهْدِینِ، و همانند کلام خود حضرت موسی (است. که گفت: و من بهسوی تو شتاب کردم. تا از من خشنود شوی. (طه/۸۴) و همانند بیان خدای تعالی است که فرموده است: پس به سوی خدا بگریزید. (زاریات/۵۰) یعنی برای اعمال حج بهسوی خانهی خدا بشتابید».
الصّادق ( فَأَخْرَجُوا إِبْرَاهِیمَ وَ لُوطاً مَعَهُ (مِنْ بِلَادِهِمْ إِلَی الشَّامِ فَخَرَجَ إِبْرَاهِیمُ وَ مَعَهُ لُوطٌ (لَا یُفَارِقُهُ وَ سَارَهًُْ وَ قَالَ لَهُمْ إِنِّی ذاهِبٌ إِلی رَبِّی سَیَهْدِینِ یَعْنِی بَیْتَ الْمَقْدِسِ فَتَحَمَّلَ إِبْرَاهِیمُ (بِمَاشِیَتِهِ وَ مَالِهِ وَ عَمِلَ تَابُوتاً وَ جَعَلَ فِیهِ سَارَهًَْ وَ شَدَّ عَلَیْهَا الْأَغْلَاقَ غَیْرَهًًْ مِنْهُ عَلَیْهَا وَ مَضَی حَتَّی خَرَجَ مِنْ سُلْطَانِ نُمْرُودَ.
امام صادق ( آنان ابراهیم (و به همراه او لوط (را از سرزمین خود بیرون ساختند و بهسوی سرزمین شام کوچاندند. ابراهیم (به همراه لوط (که از او جدا نمیشد و نیز ساره بیرون رفتند و ابراهیم (به آنان گفت: إِنِّی ذاهِبٌ إِلی رَبِّی سَیَهْدِینِ، مقصود ابراهیم (بیتالمقدس بود. اینگونه ابراهیم (چهارپایان و اموالش را برداشت و میل غیرتی که نسبت به ساره داشت، صندوقی ساخت و او را در آن نهاد و آن را محکم بست. سپس حرکت کرد تا آنکه از قلمرو سلطنت نمرود خارج شد.
أمیرالمؤمنین ( فی الإحتجاج: جَاءَ بَعْضُ الزَّنَادِقَهًِْ إِلَی أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (وَ قَالَ لَوْ لَا مَا فِی الْقُرْآنِ مِنَ الِاخْتِلَافِ وَ التَّنَاقُضِ لَدَخَلْتُ فِی دِینِکُمْ. ... فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ (... وَ أَمَّا قَوْلُهُ وَ جاءَ رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا وَ قَوْلُهُ وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادی وَ قَوْلُهُ هَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِیَهُمُ الْمَلائِکَةُ أَوْ یَأْتِیَ رَبُّکَ أَوْ یَأْتِیَ بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ فَذَلِکَ کُلُّهُ حَقٌّ وَ لَیْسَتْ جِیئَتُهُ جَلَّ ذِکْرُهُ کَجِیئَهًِْ خَلْقِهِ فَإِنَّهُ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ وَ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَا یَکُونُ تَأْوِیلُهُ عَلَی غَیْرِ تَنْزِیلِهِ وَ لَا یُشْبِهُ تَأْوِیلُهُ کَلَامَ الْبَشَرِ وَ لَا فِعْلَ الْبَشَرِ وَ سَأُنَبِّئُکَ بِمِثَالٍ لِذَلِکَ تَکْتَفِی بِهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ وَ هُوَ حِکَایَهًُْ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ عَنْ إِبْرَاهِیمَ (حَیْثُ قَالَ إِنِّی ذاهِبٌ إِلی رَبِّی فَذَهَابُهُ إِلَی رَبِّهِ تَوَجُّهُهُ إِلَیْهِ فِی عِبَادَتِهِ وَ اجْتِهَادِهِ أَ لَا تَرَی أَنَّ تَأْوِیلَهُ غَیْرُ تَنْزِیلِهِ.
امام علی ( یکی از زندیقها (بی دینها) نزد امیرالمؤمنین (آمد و گفت: «اگر در قرآن اختلاف و تناقض وجود نداشت در دین شما داخل میشدم». ... علی (به او فرمود: «... و امّا کلام خداوند متعال: و فرمان پروردگارت فرا رسد و فرشتگان صف در صف حاضر شوند. (فجر/۲۲) و و [روز قیامت به آنها گفته میشود:] همه شما تنها به سوی ما بازگشت نمودید. (انعام/۹۴) و آیا جز این انتظار دارند که فرشتگان [مرگ] به سراغشان آیند، یا خداوند [خودش] بهسوی آنها بیاید، یا بعضی از آیات پروردگارت [و نشانههای رستاخیز]؟! (انعام/۱۵۸) این همه بر حقّ است و آمدن خداوند عزّوجلّ همچون آمدن آفریدگانش نیست که او پروردگار همه چیز است. افزون بر این، در کتاب خداوند عزّوجلّ آیاتی هست که تأویل آنها متفاوت از صورت تنزیل آنهاست و با گفتار و کردار آدمی همانند نیست. اکنون تو را از مثالهایی در اینباره آگاه میسازم و إن شاء الله تعالی تو را کفایت میکند. یکی حکایت خداوند عزّوجلّ از سخن ابراهیم (است در آنجا که فرمود: إِنِّی ذَاهِبٌ إِلَی رَبِّی سَیَهْدِینِ معنای رفتن او بهسوی پروردگارش، همانا رویآوردن بهسوی او در پرستش و کوشش است. حال دیدی که تأویل این سخن متفاوت از تنزیل آن است»؟!