آیه ۹۴ - سوره انعام

آیه وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ تَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ وَراءَ ظُهُورِكُمْ وَ ما نَرى مَعَكُمْ شُفَعاءَكُمُ الَّذينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فيكُمْ شُرَكاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَ ضَلَّ عَنْكُمْ ما كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ [94]

و [روز قيامت به آن‌ها گفته مى‌شود]: همه‌ی شما تنها [و با دست خالى] به‌سوى ما بازگشت نموديد، همان‌گونه كه اوّلين‌بار شما را آفريديم؛ و آنچه را به شما بخشيده بوديم، پشت‌سرتان رها كرديد؛ و شفيعانى را كه شريك در شفاعت خود مى‌پنداشتيد، با شما نمى‌بينيم. پيوند شما بريده شده است؛ و تمام آنچه را تكيه‌گاه خود تصوّر مى‌كرديد، از دست شما رفته است.

و [روز قیامت به آن‌ها گفته می‌شود]: همه‌ی شما تنها [و با دست خالی] به‌سوی ما بازگشت نمودید، همان‌گونه که اوّلین‌بار شما را آفریدیم؛ و آنچه را به شما بخشیده بودیم، پشت‌سرتان رها کردید

۱ -۱
(انعام/ ۹۴)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- جَاءَ بَعْضُ الزَّنَادِقَهًِْ إِلَی أَمِیرِالمُؤمِنِینَ (علیه السلام) وَ قَالَ لَوْ لَا مَا فِی الْقُرْآنِ مِنَ الِاخْتِلَافِ وَ التَّنَاقُضِ لَدَخَلْتُ فِی دِینِکُمْ فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ (علیه السلام) وَ مَا هُوَ قَال وَ أَجِدُهُ یَقُولُ وَ جاءَ رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ صفًّا صفًّا وَ هَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِیَهُمُ الْمَلائِکَةُ أَوْ یَأْتِیَ رَبُّکَ أَوْ یَأْتِیَ بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادی کَما خَلَقْناکُمْ فَمَرَّهًًْ یَجِیئُهُمْ وَ مَرَّهًًْ یَجِیئُونَه فقال (علیه السلام) وَ أَمَّا قَوْلُهُ وَ جاءَ رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ صفًّا صفًّا وَ قَوْلُهُ وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادی وَ قَوْلُهُ هَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِیَهُمُ الْمَلائِکَةُ أَوْ یَأْتِیَ رَبُّکَ أَوْ یَأْتِیَ بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ فَذَلِکَ کُلُّهُ حَقٌّ وَ لَیْسَتْ جِیئَتُهُ جَلَّ ذِکْرُهُ کَجِیئَهًِْ خَلْقِهِ فَإِنَّهُ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ وَ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَا یَکُونُ تَأْوِیلُهُ عَلَی غَیْرِ تَنْزِیلِهِ وَ لَا یُشْبِهُ تَأْوِیلُهُ کَلَامَ الْبَشَرِ وَ لَا فِعْلَ الْبَشَرِ وَ سَأُنَبِّئُکَ بِمِثَالٍ لِذَلِکَ تَکْتَفِی بِهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ وَ هُوَ حِکَایَهًُْ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ عَنْ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) حَیْثُ قَالَ إِنِّی ذاهِبٌ إِلی رَبِّی فَذَهَابُهُ إِلَی رَبِّهِ تَوَجُّهُهُ إِلَیْهِ فِی عِبَادَتِهِ وَ اجْتِهَادِهِ أَ لَا تَرَی أَنَّ تَأْوِیلَهُ غَیْرُ تَنْزِیلِهِ.

امام علی (علیه السلام)- یکی از زندیقان نزد امیرمؤمنان حضرت علی (علیه السلام) رفت و عرض کرد: «اگر در قرآن اختلاف و تناقض نبود، هرآینه به دینتان میگرویدم». حضرت علی (علیه السلام) به او فرمود: «از چه سخن میگویی [در کجای قرآن اختلاف و تناقض هست]»؟... گفت: یافتهام که میگوید: و فرمان پروردگارت فرا رسد و فرشتگان صف‌درصف حاضر شوند. (فجر/۲۲). و هَلْ یَنظُرُونَ إِلاَّ أَن تَأْتِیَهُمُ المَلآئِکَةُ أَوْ یَأْتِیَ رَبُّکَ أَوْ یَأْتِیَ بَعْضُ آیَاتِ رَبِّکَ و وَ لَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَی، یک‌بار نزدشان می‌رود و بار دیگر آنان نزد او میروند». ... امام (علیه السلام) فرمود: «امّا کلام خداوند متعال: و فرمان پروردگارت فرا رسد و فرشتگان صف‌درصف حاضر شوند. (فجر/۲۲). و وَ لَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَی و هَلْ یَنظُرُونَ إِلاَّ أَن تَأْتِیَهُمُ المَلآئِکَةُ أَوْ یَأْتِیَ رَبُّکَ أَوْ یَأْتِیَ بَعْضُ آیَاتِ رَبِّکَ؛ این همه بر حقّ است و آمدن خداوند عزّوجلّ همچون آمدن آفریدگانش نیست که او پروردگار همه چیز است. افزون بر این، در کتاب خداوند عزّوجلّ آیاتی هست که تأویل آن‌ها متفاوت از صورت تنزیل آنهاست و با گفتار و کردار آدمی همانند نیست. اکنون تو را از مثالهایی دراین‌باره آگاه میسازم و ان‌شاءالله تعالی تو را کفایت میکند. یکی حکایت خداوند عزّوجلّ از سخن ابراهیم (علیه السلام) است در آنجا که فرمود: من به‌سوی پروردگارم می‌روم، او مرا هدایت خواهد کرد!. (صافات/۹۹)». معنای رفتن او به‌سوی پروردگارش، همانا روی‌آوردن به‌سوی او در پرستش و کوشش است. حال دیدی که تأویل این سخن متفاوت از تنزیل آن است»؟!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۴۹۴
بحارالأنوار، ج۹۰، ص۱۱۴/ الاحتجاج، ج۱، ص۲۵۰/ التوحید، ص۲۶۵؛ فیهم «جاء بعض الزنادقهًْ ... یجییونه» و «لا فعل البشر ... تنزیله» محذوفتان
۱ -۲
(انعام/ ۹۴)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- فِی الخَرَائِجِ وَ الحَرَائِجِ: أَنَّ عَلِیّاً (علیه السلام) بَکَی یَوْماً وَ قَالَ مَاتَتْ أُمِّی فَنَهَضَ النَّبِیُ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ هِیَ وَ اللَّهِ أُمِّی حَقّاً مَا رَأَیْتُ مِنْ عَمِّی شَیْئاً إِلَّا وَ قَدْ رَأَیْتُ مِنْهَا أَکْثَرَ مِنْهُ ثُمَّ صَاحَ یَا أُمَّ سَلَمَهًَْ (هَذِهِ بُرْدَتِی فَأَزِّرِیهَا فِیهَا وَ هَذِهِ قَمِیصِی فَدَرِّعِیهَا فِیهَا وَ هَذَا رِدَائِی فَأَدْرِجِیهَا فِیهِ فَإِذَا فَرَغْتِ مِنْ غُسْلِهَا فَأَعْلِمِینِی فَأَعْلَمَتْهُ أُمُّ سَلَمَهًَْ (فَحَمَلَهَا عَلَی سَرِیرِهَا ثُمَّ صَلَّی عَلَیْهَا ثُمَّ نَزَلَ لَحْدَهَا فَلَبِثَ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا یُسْمَعُ لَهُ إِلَّا هَمْهَمَهًٌْ ثُمَّ صَاحَ یَا فَاطِمَهًُْ (سلام الله علیها) قَالَتْ لَبَّیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَالَ هَلْ رَأَیْتِ مَا ضَمِنْتُ لَکِ قَالَتْ نَعَمْ فَجَزَاکَ اللَّهُ عَنِّی فِی الْمَحْیَا وَ الْمَمَاتِ أَفْضَلَ الْجَزَاءِ فَلَمَّا سَوَّی عَلَیْهَا وَ خَرَجَ سُئِلَ عَنْهَا فَقَالَ قَرَأْتُ عَلَیْهَا یَوْماً وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادی کَما خَلَقْناکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَقَالَتْ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ مَا فُرَادَی قُلْتُ عُرَاهًًْ قَالَتْ وَا سَوْأَتَاهْ فَسَأَلْتُ اللَّهَ أَلَّا تُبْدَی عَوْرَتُهَا ثُمَّ سَأَلَتْنِی عَنْ مُنْکَرٍ وَ نَکِیرٍ فَأَخْبَرْتُهَا بِحَالِهِمَا بِأَنَّهُمَا کَیْفَ یَجِیئَانِ قَالَتْ وَا غَوْثَاهْ بِاللَّهِ مِنْهُمَا فَسَأَلْتُ اللَّهَ أَنْ لَا یُرِیَهُمَا إِیَّاهَا وَ أَنْ یَفْسَحَ لَهَا فِی قَبْرِهَا وَ أَنْ یَحْشُرَهَا فِی أَکْفَانِهَا.

امام علی (علیه السلام)- در کتاب خرائج و حرائج آمده است: روزی علی (علیه السلام) سراسیمه بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) وارد شد و گفت: «مادرم فوت کرد». پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «به خدا قسم او مادر من هم بود. در وجود عمویم ابوطالب، فضیلتی ندیدم مگر اینکه در او بهترش را یافتم». بعد به ام‌سلمه فرمود: «پیراهن مرا به او بپوشان و او را در ردای من بپیچان. و وقتی که فارغ شدی مرا خبر کن». بعد از اینکه ام‌سلمه پیامبر (صلی الله علیه و آله) را خبر کرد، تابوتش را حمل کرد و بر او نماز خواند و رفت در قبر او خوابید، از آن حضرت همهمه‌ای شنیدند. سپس حضرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) صدا زد: «ای فاطمه». گفت: «لبیک ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)»! حضرت پرسید: «آنچه را که برای تو ضمانت کرده بودم دیدی». فاطمه گفت: «بلی، خدا تو را جزای نیک دهد». بعد از اینکه حضرت خارج شد، قبر را آماده کردند. از آن حضرت علّت این کارها را پرسیدند: فرمود: «روزی این آیه قرآن کریم را خواندم: وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادی کَما خَلَقْناکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ. فاطمه‌بنت‌اسد از من پرسید: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! چگونه تنها محشور می‌شوند»؟ گفتم: «عریان». گفت: «وای از دیدن نامحرم»! از خدا خواستم که او را عریان نکند. سپس از نکیر و منکر سؤال کرد، به او گفتم که آن‌ها چگونه می‌آیند. گفت: «پناه بر خدا از آن‌ها». از خدا خواستم که آن دو را به او نشان ندهد و قبرش را فراخ نماید و او را در کفن‌هایش محشور کند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۴۹۴
الخرایج والجرایح، ج۱، ص۹۰/ نورالثقلین
۱ -۳
(انعام/ ۹۴)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- کَمَا خَلَقْناکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَیْ فِی بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ فَلا نَاصِرَ لَکُمْ وَ لَا مُعِینَ. وَ قِیلَ: مَعْنَاهُ مَا رُوِیَ عَنِ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) أنَّهُ قَالَ: یُحْشَرُونَ حُفَاهًًْ عُرَاهًًْ غُرْلًا. وَ الْغُرْلُ هُمُ الْغُلْفُ وَ رُوِیَ أَنَّ عَائِشَهًَْ قَالَتْ لِرَسُولِ اللهِ (صلی الله علیه و آله) حینَ سَمِعَتْ ذَلِکَ: وَا سَوْأَتَاهْ أَ یَنْظُرُ بَعْضُهُمْ إِلَی سَوْأَهًِْ بَعْضٍ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ؟ فَقَالَ (صلی الله علیه و آله): لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ وَ یَشْغَلُ بَعْضُهُمْ عَنْ بَعْضٍ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- کَما خَلَقْناکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ یعنی چنانچه در شکم‌های مادرانتان تنها و بدون یاری‌گر بودید و گفته شده: معنایش روایت نبوّی (صلی الله علیه و آله) است که فرمود: «روز قیامت پابرهنه و عریان و دهان بسته محشور می‌شوند. و غرل به‌معنای بسته و غلاف است». و روایت شده که عایشه وقتی این روایت را شنید به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) عرض کرد: «وای چه شرم آور! آیا برخی از اهل محشر به عورت برخی از مردان و زنان نظر می‌کنند»؟ حضرت فرمود: «در آن روز هرکدام از آن‌ها وضعی دارد که او را کاملاً به خود مشغول می‌سازد!. (عبس/۳۷). و برخی از برخی دیگر صرف نظر می‌کنند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۴۹۶
بحرالعرفان، ج۶، ص۳۹۰/ نورالثقلین

پیوندهای شما بریده شده است و تمام آنچه را تکیه‌گاه خود تصوّر می‌کردید، از شما دور و گم شده‌اند

۲ -۱
(انعام/ ۹۴)

الصّادق (علیه السلام)- نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَهًُْ فِی مُعَاوِیَهًَْ وَ بَنِی أُمَیَّهًَْ وَ شُرَکَائِهِمْ وَ أَئِمَّتِهِمْ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَیْنَکُمْ یَعْنِی الْمَوَدَّهًَْ.

امام صادق (علیه السلام)- این آیه درباره‌ی معاویه، بنی‌امیّه، شریکانشان [در عبادت خداوند] و پیشوایانشان نازل شده است. لَقَدْ تَقَطَّعَ بَیْنَکُمْ منظور [پیوندهای] مودّت و دوستی است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۴۹۶
بحرالعرفان، ج۶، ص۳۹۱/ البرهان؛ فیه: «لقد تقطع ... المودّهًْ» محذوفٌ/ نورالثقلین
بیشتر