آیه وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَ أَبْصارَهُمْ كَما لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ نَذَرُهُمْ في طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ [110]
و ما دلها و چشمهاى آنها را [به سبب اعمالشان] واژگونه مىسازيم؛ [آرى آنها ايمان نمىآورند] همانگونه كه در آغاز، به آن ايمان نياوردند؛ و آنان را درحال طغيان و سركشى، به خود وا مىگذاريم تا سرگردان شوند.
الباقر (علیه السلام)- فِی قَوْلِهِ وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَ أَبْصارَهُمْ یَقُولُ وَ نُنَکِّسُ قُلُوبَهُمْ فَیَکُونُ أَسْفَلُ قُلُوبِهِمْ أَعْلَاهَا وَ نُعْمِی أَبْصَارَهُمْ فَلَا یُبْصِرُونَ الْهُدَی کَما لَمْ یُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ یَعْنِی فِی الذَّرِّ وَ الْمِیثَاقِ وَ نَذَرُهُمْ فِی طُغْیانِهِمْ یَعْمَهُونَ أَیْ یَضِلُّونَ ثُمَّ عَرَّفَ اللَّهُ نَبِیَّهُ (صلی الله علیه و آله) مَا فِی ضَمَائِرِهِمْ وَ أَنَّهُمْ مُنَافِقُونَ.
امام باقر (علیه السلام)- وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَ أَبْصَارَهُمْ؛ دلهای آنان را وارونه میکنیم بهطوری که قسمت پایین دلهایشان بالا باشد و بیناییشان را کور میکنیم بهطوری که نتوانند هدایت را ببینند. کَمَا لَمْ یُؤْمِنُواْ بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ؛ یعنی در عالم ذَر و پیمان. وَ نَذَرُهُمْ فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ؛ یعنی گمراه میشوند. سپس خدا پیامبرش (صلی الله علیه و آله) را نسبت به آنچه در سینههایشان بود، آگاه ساخت و اینکه آنان منافقند.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- فَمَنْ لَمْ یَعْرِفْ قَلْبُهُ مَعْرُوفاً وَ لَمْ یُنْکِرْ مُنْکَراً نُکِسَ قَلْبُهُ فَجُعِلَ أَسْفَلُهُ أَعْلَاهُ فَلَا یَقْبَلُ خَیْراً أَبَداً.
امام علی (علیه السلام)- هرکه قلبش کار نیکی را معروف نشناسد و منکری را زشت نشمارد، قلبش وارونه میشود بهطوری که پایین آن در بالا قرار میگیرد. و هیچ خیری را نمیپذیرد.
الصّادق (علیه السلام)- أَمَّا قَوْلُهُ کَما لَمْ یُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَإِنَّهُ حِینَ أَخَذَ عَلَیْهِمُ الْمِیثَاقَ.
امام صادق (علیه السلام)- این فرموده خداوند: کَمَا لَمْ یُؤْمِنُواْ بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ، هنگامی بود که از آنان عهد و پیمان گرفت.
الباقر (علیه السلام)- عَنْ زُرَارَهًَْ وَ حُمْرَانَ وَ مُحَمَّدِبْنِمُسْلِمٍ عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ (علیه السلام) وَ أَبِیعَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: فِیقِصَّهًِْ مُوسَی (علیه السلام) حِینَ لَقِیَ الْخِضرَ (علیه السلام) فَسَلَّمَ عَلَیْهِ مُوسَی (علیه السلام) فَعجبَ مِنَ السَّلَامِ وَ هُوَ فِی أَرْضٍ لَیْسَ فِیهَا السَّلَامُ فَقَالَ مَنْ أَنْتَ قَالَ أَنَا مُوسَی (علیه السلام) قَالَ أَنْتَ مُوسَیبْنُعِمْرَانَ (علیه السلام) الَّذِی کَلَّمَهُ اللَّهُ تَکْلِیماً قَالَ نَعَمْ قَالَ فَمَا حَاجَتُکَ قَالَ أَتَّبِعُکَ عَلی أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً فَحَدَّثَهُ عَنْ آلِ مُحَمَّدٍ (علیه السلام) وَ عَمَّا یُصِیبُهُمْ حَتَّی اشْتَدَّ بُکَاؤُهُمَا ثُمَّ حَدَّثَهُ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ عَنْ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) وَ عَنْ وُلْدِ فَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) وَ ذَکَرَ لَهُ مِنْ فَضْلِهِمْ وَ مَا أُعْطُوا حَتَّی جَعَلَ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ (علیهم السلام) وَ عَنْ رُجُوعِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِلَی قَوْمِهِ وَ مَا یَلْقَی مِنْهُمْ وَ مِنْ تَکْذِیبِهِمْ إِیَّاهُ وَ تَلَا هَذِهِ الْآیَهًَْ وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَ أَبْصارَهُمْ کَما لَمْ یُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَإِنَّهُ أَخَذَ عَلَیْهِمُ الْمِیثَاقَ.
امام باقر (علیه السلام)- زراره نقل میکند: امام باقر (علیه السلام) فرمود: در حکایت موسی (علیه السلام) آمده است: موسی (علیه السلام) هنگامیکه خضر (علیه السلام) را دید، به او سلام کرد. خضر (علیه السلام) از سلامکردن تعجّب کرد چون او در سرزمینی بود که سلام در آن رایج نبود. گفت: «تو چه کسی هستی»؟ فرمود: «من موسی (علیه السلام) هستم». گفت: «تو آن موسی (علیه السلام) پسر عمران هستی که با خدا صحبت کرده است»؟ گفت: «بله». پرسید: «حاجتت چیست»؟ فرمود: «آیا از تو پیروی کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده و مایهی رشد و صلاح است، به من بیاموزی؟. (کهف/۶۶)». و آن عالم در مورد فضل و بزرگی آل محمّد (صلی الله علیه و آله) و آنچه که بر سر آنها می آید با موسی (علیه السلام) صحبت کرد تا اینکه با صدای بلند گریه کردند. سپس در مورد پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امام علی (علیه السلام) و فرزندان فاطمه (سلام الله علیها) و در مورد فضل آنها و آنچه که به آنها عطا شده است صحبت کرد. تا اینکه موسی (علیه السلام) گفت: «ای کاش که من هم جزء آل محمّد (علیهم السلام) بودم، و همچنین در مورد بازگشت پیامبر (صلی الله علیه و آله) به میان قومش در هنگامیکه به پیامبری مبعوث شد در مورد برخورد آنها و تهمت دروغگویی به ایشان صحبت کرد. و این آیه را برای او خواند: وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَ أَبْصارَهُمْ کَما لَمْ یُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَإِنَّهُ أَخَذَ عَلَیْهِمُ الْمِیثَاقَ».