آیه ۶۶ - سوره کهف

آیه قالَ لَهُ مُوسَى هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلى أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً [66]

موسى به او گفت: «آيا [اجازه مى‌دهى] از تو پيروى كنم تا از آنچه به تو تعليم داده شده و مايه‌ی رشد و صلاح است، به من بياموزى»؟

۱
(کهف/ ۶۶)

امیرالمؤمنین ( لَوْ کَانَ أَحَدٌ مُکْتَفِیاً مِنَ الْعِلْمِ لَاکْتَفَی نَبِیُّ اللَّهِ مُوسَی (وَ قَدْ سَمِعْتُمْ قَوْلَهُ هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلی أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً.

امام علی (علیه السلام)- اگر کسی از علم بی‌نیاز بود، پیامبر خدا موسی (علیه السلام) بی‌نیاز بود درحالی‌که سخنش را شنیده‌اید: هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلی أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۵۵۶
شرح نهج البلاغهًْ، ج۲۰، ص۳۰۰
۲
(کهف/ ۶۶)

الصّادقین ( عن احدهما (فی حدیث مُوسَی (و الخِضْر (قَالَ فَمَا جَاءَ بِکَ قَالَ أَتَیْتُکَ عَلَی أَنْ تُعَلِّمَنِی قَالَ إِنِّی وُکِّلْتُ بِأَمْرٍ لَا تُطِیقُهُ فَحَدَّثَهُ عَنْ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَنْ بَلَائِهِمْ وَ عَمَّا یُصِیبُهُمْ حَتَّی اشْتَدَّ بُکَاؤُهُمَا وَ ذَکَرَ لَهُ فَضْلَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَهًَْ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ مَا أُعْطُوا وَ مَا ابْتُلُوا بِهِ فَجَعَلَ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی مِنْ أُمَّهًِْ مُحَمَّد (.

امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام)- ابو بصیر از یکی از دو امام (علیها السلام) روایت می‌کند که فرمودند: چون آن ماجراها بر موسی گذشت ... خضر گفت: «برای چه اینجا آمدی»؟ گفت: «آمدم تا به من علم بیاموزی». خضر گفت: «من به چیزی مأمور شدم که تو طاقت آن را نداری» و خضر در مورد آل محمّد (و در مورد بلا و مصیبت‌هایی که بر سر آنها می‌آید با او سخن گفت تا اینکه هر دو با صدای بلند گریه کردند و فضل و برتری پیامبر (صلی الله علیه و آله) و علی و فاطمه و حسن و حسین (را بیان کرد و در مورد آنچه که به آنها داده شده است و آنچه که با آن گرفتار شدند، صحبت کرد. و موسی (علیه السلام) شروع به گفتن این جمله کرد که: «ای کاش از امّت محمد (صلی الله علیه و آله) بودم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۵۵۶
بحارالأنوار، ج۱۳، ص۳۰۱
۳
(کهف/ ۶۶)

الرّضا ( أَتَی مُوسَی الْعَالِمَ فَأَصَابَهُ فِی جَزِیرَهًٍْ مِنْ جَزَائِرِ الْبَحْرِ إِمَّا جَالِساً وَ إِمَّا مُتَّکِئاً فَسَلَّمَ عَلَیْهِ مُوسَی فَأَنْکَرَ السَّلَامَ إِذْ کَانَ بِأَرْضٍ لَیْسَ فِیهَا سَلَامٌ فَقَالَ مَنْ أَنْتَ قَالَ أَنَا مُوسَی بْنُ عِمْرَانَ الَّذِی کَلَّمَهُ اللَّهُ تَکْلِیماً قَالَ جِئْتُ لِتُعَلِّمَنِی مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً قَالَ إِنِّی وُکِّلْتُ بِأَمْرٍ لَا تُطِیقُهُ ثُمَّ حَدَّثَهُ الْعَالِمُ بِمَا یُصِیبُ آلَ مُحَمَّدٍ (مِنَ الْبَلَاءِ حَتَّی اشْتَدَّ بُکَاؤُهُمَا ثُمَّ حَدَّثَهُ عَنْ فَضْلِ آلِ مُحَمَّدٍ حَتَّی جَعَلَ مُوسَی یَقُولُ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ حَتَّی ذَکَرَ فُلَاناً وَ فُلَاناً وَ مَبْعَثَ رَسُولِ اللَّهِ (وَ مَا یُلْقَی مِنْهُمْ وَ مِنْ تَکْذِیبِهِمْ إِیَّاهُ وَ ذَکَرَ لَهُ تَأْوِیلَ هَذِهِ الْآیَهًِْ وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَ أَبْصارَهُمْ کَما لَمْ یُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ حِینَ أُخِذَ الْمِیثَاقُ عَلَیْهِمْ فَقَالَ مُوسَی (هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلی أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً فَقَالَ الخِضْر إِنَّکَ لَنْ تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْراً وَ کَیْفَ تَصْبِرُ عَلی ما لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرا.

امام رضا (علیه السلام)- موسی (علیه السلام) به نزد آن عالم آمد و در یکی از جزیره ها به او رسید که نشسته بود و یا بر چیزی تکیه داده بود. موسی (علیه السلام) به او سلام داد ولی او سلام نداد، چون در سرزمینی بود که در آنجا سلام وجود نداشت. از موسی (علیه السلام) پرسید: نتو کی هستی»؟ فرمود: «من موسی پسر عمران (علیه السلام) هستم». فرمود: «تو آن موسی (علیه السلام) هستی که با خداوند صحبت کرد»؟ فرمود: «بله». پرسید: «چه می‌خواهی»؟ فرمود: «به نزد تو آمدم تا از آنچه به تو آموختهاند به من بینش را بیاموزی». گفت: «من مأمور انجام کاری هستم که تو طاقت آن را نداری. همان‌طورکه من هم طاقت انجام کار تو را ندارم». سپس آن عالم در مورد آن مصیبت‌هایی که آل محمد (صلی الله علیه و آله) می‌بینند صحبت کرد که زیاد گریه کردند. سپس در مورد فضل و بزرگی آل محمد (صلی الله علیه و آله) صحبت کرد تا اینکه موسی (علیه السلام) فرمود: «ای کاش من هم جزء آل محمد (بودم. و حتی در مورد فلان شخص و فلان شخص و مبعوث شدن پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر قومش و آن بدی‌هایی که آن‌ها می‌بینند و تکذیب‌کردن وی توسط ایشان، صحبت کرد. و این آیه: و ما دل‌ها و چشم‌های آن‌ها را واژگونه می‌سازیم [آری آن‌ها ایمان نمی‌آورند] همان‌گونه که در آغاز، به آن ایمان نیاوردند! (انعام/۱۱۰) را برایش تفسیر کرد، هنگامی که از آن‌ها عهد و پیمان گرفت. موسی (علیه السلام) گفت: هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلی أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً. خضر (علیه السلام) گفت: «تو هرگز نمی‌توانی با من شکیبایی کنی! و چگونه می‌توانی در برابر چیزی که از رموزش آگاه نیستی شکیبا باشی؟! (کهف/۶۸۶۷)».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۵۵۸
قصص الأنبیاءللجزایری، ص۲۹۰/ البرهان؛ «بتفاوت لفظی»
بیشتر