آیه ۱۰۱ - سوره کهف

آیه الَّذينَ كانَتْ أَعْيُنُهُمْ في غِطاءٍ عَنْ ذِكْري وَ كانُوا لا يَسْتَطيعُونَ سَمْعاً [101]

همان كسانى كه پرده‌اى چشمانشان را از ياد من پوشانده بود، و قدرت شنوايى نداشتند.

۱
(کهف/ ۱۰۱)

الرّضا ( أَبُوالصَّلْتِ الْهَرَوِیُّ قَالَ: سَأَلَ الْمَأْمُونُ الرِّضَا (عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ الَّذِینَ کانَتْ أَعْیُنُهُمْ فِی غِطاءٍ عَنْ ذِکْرِی وَ کانُوا لا یَسْتَطِیعُونَ سَمْعاً فَقَالَ إِنَّ غِطَاءَ الْعَیْنِ لَا یَمْنَعُ مِنَ الذِّکْرِ وَ الذِّکْرُ لَا یُرَی بِالْعُیُونِ وَ لَکِنَّ اللَّهَ شَبَّهَ الْکَافِرِینَ بِوَلَایَهًِْ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (بِالْعُمْیَانِ لِأَنَّهُمْ کَانُوا یَسْتَثْقِلُونَ قَوْلَ النبی (فِیهِ وَ کَانُوا لَا یَسْتَطِیعُونَ سَمْعاً.

امام رضا (علیه السلام)- اباصلت هروی گوید: مأمون از امام رضا (علیه السلام) درباره‌ی این آیه: الَّذینَ کانَتْ أَعْیُنُهُمْ فی غِطاءٍ عَنْ ذِکْری وَ کانُوا لا یَسْتَطیعُونَ سَمْعاً پرسید. حضرت فرمود: «پرده چشم مانع از یاد [خداوند] نمیشود و به یاد خداوند بودن چیزی نیست که با چشم دیده شود، خداوند [در این آیه] کافرین به ولایت علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) را به کورها تشبیه کرده، از آن روی که سخن [و وصیّت] پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مورد ایشان بر آنان سنگین آمد و نتوانستند آن را اطاعت کنند». مأمون گفت: «خداوند [گره] از [مشکلات] شما گشوده کند که [گره] از [مشکلات] من گشودید».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۶۳۲
بحارالأنوار، ج۵، ص۴۰/ الاحتجاج، ج۲، ص۴۱۲/ التوحید، ص۳۵۳/ عیون أخبارالرضا (ج۱، ص۱۳۴/ نورالثقلین/ البرهان
۲
(کهف/ ۱۰۱)

الصّادق ( مُحَمَّدِ‌بْنِ‌حَکِیمٍ رَفَعَهُ إِلَی أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (قَالَ سَأَلْتُهُ أَ تَسْتَطِیعُ النَّفْسُ الْمَعْرِفَهًَْ قَالَ فَقَالَ لَا فَقُلْتُ یَقُولُ اللَّهُ الَّذِینَ کانَتْ أَعْیُنُهُمْ فِی غِطاءٍ عَنْ ذِکْرِی وَ کانُوا لا یَسْتَطِیعُونَ سَمْعاً قَالَ هُوَ کَقَوْلِهِ ما کانُوا یَسْتَطِیعُونَ السَّمْعَ وَ ما کانُوا یُبْصِرُونَ قُلْتُ فَعَابَهُمْ قَالَ لَمْ یَعِبْهُمْ بِمَا صَنَعَ فِی قُلُوبِهِمْ وَ لَکِنْ عَابَهُمْ بِمَا صَنَعُوا وَ لَوْ لَمْ یَتَکَلَّفُوا لَمْ یَکُنْ عَلَیْهِمْ شَیْءٌ.

امام صادق (علیه السلام)- عیاشی از محمّدبن‌حکیم نقل می‌کند: «من نامهای به امام صادق (علیه السلام) فرستادم و در آن نوشتم: «آیا جسم بشر میتواند معرفت و آگاهی کسب کند»؟ فرمود: «نه». پرسیدم: «پس اینکه خداوند عزّوجلّ می‌فرماید: الَّذینَ کانَتْ أَعْیُنُهُمْ فی غِطاءٍ عَنْ ذِکْری وَ کانُوا لا یَسْتَطیعُونَ سَمْعاً مقصود چیست»؟ فرمود: «آیه‌ی مذکور، شبیه این آیه است: آن‌ها هرگز توانایی شنیدن [حق را] نداشتند و [حقیقت را] نمی‌دیدند! (هود/۲۰)». پرسیدم: «پس خداوند آنان را سرزنش کرده است»؟ فرمود: «خداوند آنان را به خاطر کوردلی‌شان که خداوند آنان را بدان مبتلا کرد، سرزنش نکرده است؛ بلکه آنان را به خاطر کردارشان سرزنش نمود. اگر آنان دست به آن کردار نمی‌زدند، سرزنشی بر آن‌ها نبود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۶۳۲
بحارالأنوار، ج۵، ص۳۰۶/ العیاشی، ج۲، ص۳۵۱/ نورالثقلین/ البرهان؛ «بتفاوت لفظی»
۳
(کهف/ ۱۰۱)

أمیرالمؤمنین ( سَلْمَانُ الْفَارِسِیُّ (قَالَ: قَالَ أَخْبِرْنِی عَنِ الْجَنَّهًِْ فِی الدُّنْیَا هِیَ أَمْ فِی الْآخِرَهًِْ وَ أَیْنَ الْآخِرَهًُْ وَ الدُّنْیَا. قال (الدُّنْیَا فِی الْآخِرَهًِْ وَ الْآخِرَهًُْ مُحِیطَهًٌْ بِالدُّنْیَا إِذَا {إِذْ} کَانَتِ النُّقْلَهًُْ مِنَ الْحَیَاهًِْ إِلَی الْمَوْتِ ظَاهِرَهًًْ کَانَتِ الْآخِرَهًُْ هِیَ دَارَ الْحَیَوَانِ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ وَ ذَلِکَ أَنَّ الدُّنْیَا نُقْلَهًٌْ وَ الْآخِرَهًَْ حَیَاهًٌْ وَ مُقَامٌ مَثَلُ ذَلِکَ النَّائِمُ وَ ذَلِکَ أَنَّ الْجِسْمَ یَنَامُ وَ الرُّوحَ لَا تَنَامُ وَ الْبَدَنَ یَمُوتُ وَ الرُّوحَ لَا تَمُوتُ قَالَ اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ وَ الدُّنْیَا رَسْمُ الْآخِرَهًِْ وَ الْآخِرَهًُْ رَسْمُ الدُّنْیَا وَ لَیْسَ الدُّنْیَا الْآخِرَهًَْ وَ لَا الْآخِرَهًُْ الدُّنْیَا إِذَا فَارَقَ الرُّوحُ الْجِسْمَ یَرْجِعُ کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا إِلَی مَا مِنْهُ بَدَأَ وَ مَا مِنْهُ خُلِقَ وَ کَذَلِکَ الْجَنَّهًُْ وَ النَّارُ فِی الدُّنْیَا مَوْجُودَهًٌْ وَ فِی الْآخِرَهًِْ مَوْجُودَهًٌْ لِأَنَّ الْعَبْدَ إِذَا مَاتَ صَارَ فِی دَارٍ مِنَ الْأَرْضِ إِمَّا رَوْضَهًٍْ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّهًِْ وَ إِمَّا بُقْعَهًٍْ مِنْ بِقَاعِ النَّارِ وَ رُوحُهُ إِلَی إِحْدَی دَارَیْنِ إِمَّا فِی دَارِ نَعِیمٍ مُقِیمٍ لَا مَوْتَ فِیهَا وَ إِمَّا فِی دَارِ عَذَابٍ أَلِیمٍ لَا یَمُوتُ فِیهَا وَ الرَّسْمُ لِمَنْ عَقَلَ مَوْجُودٌ وَاضِحٌ وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی کَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَیْنَ الْیَقِینِ ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ وَ عَنِ الْکُفَّارِ فَقَالَ إِنَّهُمْ کانَتْ أَعْیُنُهُمْ فِی غِطاءٍ عَنْ ذِکْرِی وَ کانُوا لا یَسْتَطِیعُونَ سَمْعاً وَ لَوْ عَلِمَ الْإِنْسَانُ عِلْمَ مَا هُوَ فِیهِ مَاتَ حُبّاً مِنَ الْمَوْتِ وَ مَنْ نَجَا فَبِفَضْلِ الْیَقِینِ.

امام علی (علیه السلام)- سلمان (رحمة الله علیه) گوید: جاثلیق پرسید: «از بهشت خبر بدهید؟ آیا بهشت در این دنیاست یا در آخرت؟ و دنیا و آخرت کجا قرار دارند»؟ امام علی (علیه السلام) فرمود: «دنیا در آخرت قرار دارد و آخرت، این دنیا را در بر گرفته است، و وقتی انتقال از زندگی به سوی مرگ ظاهر [و روشن] بود، [لذا] آخرت، سرای زندگانی می‌بود، اگر می‌دانستند؛ زیرا دنیا محل گذر و آخرت، سرای زندگی و محل اقامت است و مثال آن، انسان خوابیده است؛ زیرا جسم آدمی می‌خوابد، ولی روح بیدار است. بدن آدمی می‌میرد و روح زنده می‌ماند، خداوند بلند مرتبه می‌فرماید: و زندگی واقعی سرای آخرت است، اگر می‌دانستند! (عنکبوت/۶۴) این دنیا نقش آخرت و آخرت نقش این دنیاست، نه دنیا آخرت است و نه آخرت دنیا. آن‌گاه که روح از جسم جدا می‌شود، هر کدام از آن‌ها به همان جایی برمی‌گردد که از آن جا آغاز شده و آفریده شده است، و همین طور بهشت و جهنّم هم در این دنیا و در آخرت وجود دارد؛ زیرا هنگامی‌که بنده‌ای می‌میرد، در منزلی از زمین جای می‌گیرد. یا این منزل باغی از باغ‌های بهشت و یا قطعه‌ای از جهنّم است و روح آن شخص به یکی از این دو منزل رهسپار می‌شود. یا در منزل پرنعمت مقیم می‌شود که در آن مرگ وجود ندارد و یا در منزل عذابی سخت ساکن می‌شود که مرگ ندارد، تنها انسان اندیشمند پی به این طرح و نقش می‌برد. خداوند فرموده است: «چنان نیست که شما خیال می‌کنید اگر شما علم الیقین [به آخرت] داشتید]افزون طلبی شما را از خدا غافل نمی‌کرد]! قطعاً شما جهنّم را خواهید دید! سپس [با ورود در آن] آن را به عین الیقین خواهید دید. سپس در آن روز [همه‌ی شما] از نعمت‌هایی که داشته‌اید بازپرسی خواهید شد! (تکاثر/۸۵) و درباره کافران فرموده است: الَّذِینَ کانَتْ أَعْیُنُهُمْ فِی غِطاءٍ عَنْ ذِکْرِی وَ کانُوا لا یَسْتَطِیعُونَ سَمْعاً و اگر انسان به آنچه او در آن وجود دارد پی می‌برد، به خاطر ترس از مرگ می‌مرد و هرکس نجات یافت، نجاتش به لطف یقین بوده است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۶۳۲
بحارالأنوار، ج۳۰، ص۷۲/ إرشادالقلوب، ج۲، ص۳۱۰؛ «اذا کانت النقله ... و مامنه خلق» محذوف
۴
(کهف/ ۱۰۱)

الصّادق ( عَنْ أَبِی‌بَصِیرٍ عَنْ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (قُلْتُ قَوْلُهُ الَّذِینَ کانَتْ أَعْیُنُهُمْ فِی غِطاءٍ عَنْ ذِکْرِی قَالَ یَعْنِی بِالذِّکْرِ وَلَایَهًَْ عَلِیٍّ (وَ هُوَ قَوْلُهُ ذِکْرِی قُلْتُ قَوْلُهُ لا یَسْتَطِیعُونَ سَمْعاً قَالَ کَانُوا لَا یَسْتَطِیعُونَ إِذَا ذُکِرَ عَلِیٌّ عِنْدَهُمْ أَنْ یَسْمَعُواذِکْرَهُ لِشِدَّهًِْ بُغْضٍ لَهُ وَ عَدَاوَهًٍْ مِنْهُمْ لَهُ وَلِأَهْلِ بَیْتِه.

امام صادق (علیه السلام)- ابوبصیر گوید: از امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی این آیه: الَّذینَ کانَتْ أَعْیُنُهُمْ فی غِطاءٍ عَنْ ذِکْری پرسیدم. حضرت فرمود: «در اینجا مقصود از ذکر، ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) است و معنای ذِکْری همین است». پرسیدم: «معنای این عبارت: لا یَسْتَطیعُونَ سَمْعاً چیست»؟ حضرت فرمود: «هرگاه که از امام علی (علیه السلام) در نزد آنان سخنی به میان میآمد، آنان از فرط کینه و دشمنی که با او و خاندان او داشتند، قدرت شنوایی نداشتند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۶۳۴
بحارالأنوار، ج۲۴، ص۳۷۷/ القمی، ج۲، ص۴۷/ نورالثقلین؛ «بتفاوت»/ البرهان
بیشتر