آیه ۷۵ - سوره کهف

آیه قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَكَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطيعَ مَعِيَ صَبْراً [75]

[خضر] گفت: «آيا به تو نگفتم كه تو هرگز نمى‌توانى با من صبر كنى»؟!

۱
(کهف/ ۷۵)

علی‌بن‌ابراهیم ( فَخَرَجُوا مِنَ السَّفِینَهًِْ فَنَظَرَ الخِضْر (إِلَی غُلَامٍ یَلْعَبُ بَیْنَ الصِّبْیَانِ حَسَنِ الْوَجْهِ کَأَنَّهُ قِطْعَهًُْ قَمَرٍ وَ فِی أُذُنَیْهِ دُرَّتَانِ فَتَأَمَّلَهُ الخِضْر (ثُمَّ أَخَذَهُ وَ قَتَلَهُ فَوَثَبَ مُوسَی (إِلَی الخِضْر (وَ جَلَدَ بِهِ الْأَرْضَ فَقَالَ أَ قَتَلْتَ نَفْساً زَکِیَّةً بِغَیْرِ نَفْسٍ لَقَدْ جِئْتَ شَیْئاً نُکْراً فَقَالَ الخِضْر (لَهُ أَ لَمْ أَقُلْ لَکَ إِنَّکَ لَنْ تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْرا.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- آن‌ها از کشتی پیاده شدند، دراین‌هنگام چشم خضر (علیه السلام) به جوانی که در آن حدود بین کودکان بازی می‌کرد افتاد، آن کودک بسیار زیبا بود و چهره‌اش مانند ماه تابان می‌درخشید، و در گوش‌هایش دو گوشواره بود. خضر آن کودک را مورد نظر قرار داد، و سپس او را کشت، دراین‌هنگام موسی (علیه السلام)، خضر (علیه السلام) را گرفت و بر زمین کوبید و گفت: «آیا انسان پاکی را، بی‌آنکه قتلی کرده باشد، کشتی؟! به‌راستی کار زشتی انجام دادی! (کهف/۷۴)». خضر (علیه السلام) گفت: «آیا به تو نگفتم که تو هرگز نمی‌توانی با من صبر کنی؟! (کهف/۷۵)».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۵۶۴
بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۸۰/ القمی، ج۲، ص۳۸
۲
(کهف/ ۷۵)

الصّادق ( وَ خَرَجَا عَلَی سَاحِلِ الْبَحْرِ فَإِذَا غُلَامٌ یَلْعَبُ مَعَ غِلْمَانٍ عَلَیْهِ قَمِیصُ حَرِیرٍ أَخْضَرُ فِی أُذُنَیْهِ دُرَّتَانِ فَتَوَرَّکَهُ الْعَالِمُ فَذَبَحَهُ قَالَ لَهُ مُوسَی (أَ قَتَلْتَ نَفْساً زَکِیَّةً بِغَیْرِ نَفْسٍ لَقَدْ جِئْتَ شَیْئاً نُکْراً.

امام صادق (علیه السلام)- آن‌ها از کشتی پیاده شدند، دراین‌هنگام چشم خضر (علیه السلام) به جوانی که در آن حدود بین کودکان بازی می‌کرد افتاد، آن کودک بسیار زیبا بود و چهره‌اش مانند ماه تابان می‌درخشید، و در گوش‌هایش دو گوشواره بود. خضر (علیه السلام) آن کودک را مورد نظر قرار داد، و سپس او را کشت، دراین‌هنگام موسی (علیه السلام)، خضر (علیه السلام) را گرفت و بر زمین کوبید و گفت: «آیا انسان پاکی را، بی‌آنکه قتلی کرده باشد، کشتی؟! به‌راستی کار زشتی انجام دادی».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۵۶۴
بحارالأنوار، ج۱۳، ص۳۰۶/ العیاشی، ج۲، ص۳۳۲
۳
(کهف/ ۷۵)

الصّادق ( بَیْنَمَا الْعَالِمُ یَمْشِی مَعَ مُوسَی (إِذَا بِغُلَامٍ یَلْعَبُ قَالَ فَوَکَزَهُ الْعَالِمُ فَقَتَلَهُ فَقَالَ لَهُ مُوسَی (أَ قَتَلْتَ نَفْساً زَکِیَّةً بِغَیْرِ نَفْسٍ لَقَدْ جِئْتَ شَیْئاً نُکْراً قَالَ فَأَدْخَلَ الْعَالِمُ یَدَهُ فَاقْتَلَعَ کَتِفَهُ فَإِذَا عَلَیْهِ مَکْتُوبٌ کَافِرٌ مَطْبُوعٌ.

امام صادق (علیه السلام)- وقتی آن عالم (خضر (علیه السلام)) با موسی (علیه السلام) راه میرفت، به پسر بچّهای رسیدند که مشغول بازی بود، خضر (علیه السلام) مشتی به او زد و او را کشت. موسی (علیه السلام) به او گفت: «آیا انسان پاکی را، بی‌آنکه قتلی کرده باشد، کشتی؟! به‌راستی کار زشتی انجام دادی». دراین‌هنگام خضر (علیه السلام) دست خود را دراز نمود و لباس پسر بچّه را از شانهاش کنار زد و موسی (علیه السلام) دید که بر روی شانه‌ی پسر نوشته شده بود: ذاتاً کافر است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۵۶۴
بحارالأنوار، ج۱۳، ص۳۱۰/ العیاشی، ج۲، ص۳۳۵/ البرهان
۴
(کهف/ ۷۵)

الصّادق ( فَانْطَلَقا حَتَّی إِذا لَقِیا غُلاماً فَقَتَلَهُ الخِضْر (فَغَضِبَ مُوسَی (وَ أَخَذَ بِتَلْبِیبِهِ وَ قالَ لَهُ أَ قَتَلْتَ نَفْساً زَکِیَّةً بِغَیْرِ نَفْسٍ لَقَدْ جِئْتَ شَیْئاً نُکْراً قَالَ لَهُ الخِضْر (إِنَّ الْعُقُولَ لَا تَحْکُمُ عَلَی أَمْرِ اللَّهِ تَعَالَی ذِکْرُهُ بَلْ أَمْرُ اللَّهِ یَحْکُمُ عَلَیْهَا فَسَلِّمْ لِمَا تَرَی مِنِّی وَ اصْبِرْ عَلَیْهِ فَقَدْ کُنْتُ عَلِمْتُ أَنَّکَ لَنْ تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْرا.

امام صادق (علیه السلام)- باز به راه خود ادامه دادند، تا اینکه جوانی را دیدند؛ و او آن جوان راکشت. موسی (علیه السلام) عصبانی شد و گردن خضر (علیه السلام) را گرفت و به او گفت: «آیا انسان پاکی را، بی آنکه کسی را به قتل رسانده باشد، کُشتی». خضر (علیه السلام) به او گفت: «عقل انسان‌ها نمی‌تواند بر دستورات خداوند حکم کند بلکه دستور خداوند بر عقل‌ها حاکم است. پس از آنچه که من انجام می‌دهم خیالت راحت باشد و بر آن صبر کن و از قبل می‌دانستم که تو هرگز نمی‌توانی با من شکیبایی کنی. (کهف/۶۷)».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۵۶۴
بحارالأنوار، ج۱۳، ص۲۸۶
۵
(کهف/ ۷۵)

الصّادق ( عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (أَنَّ نَجْدَهًَْ الْحَرُورِیَّ کَتَبَ إِلَی ابْنِ عَبَّاسٍ یَسْأَلُهُ عَنْ سَبْیِ الذَّرَارِیِ فَکَتَبَ إِلَیْهِ أَمَّا الذَّرَارِیُ فَلَمْ یَکُنْ رَسُولُ اللَّهِ یَقْتُلُهُمْ وَ کَانَ الخِضْر یَقْتُلُ کَافِرَهُمْ وَ یَتْرُکُ مُؤْمِنَهُمْ فَإِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ مَا یَعْلَمُ الخِضْر فَاقْتُلْهُمْ.

امام صادق (علیه السلام)- نجده حروری نامه‌ای به ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) نوشت و از او درباره‌ی به بندگی‌گرفتن زنان سؤال کرد. برای او نوشت: امّا کودکان، پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) آن‌ها را نمی‌کشت ولی خضر (علیه السلام) کافرشان را می‌کشت و مؤمنان را رها می‌کرد، اگر تو مانند خضر (علیه السلام) از سرانجام آگاهی، خود دانی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۵۶۴
بحارالأنوار، ج۱۳، ص۳۱۰/ البرهان
بیشتر