آیه قُلْ لَوْ كانَ الْبَحْرُ مِداداً لِكَلِماتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ كَلِماتُ رَبِّي وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً [109]
بگو: «اگر دريا براى [نوشتن] كلمات پروردگارم مركّب شود، دريا پايان مىگيرد. پيش از آنكه كلمات پروردگارم پايان يابد؛ هرچند همانند آن [دريا] را كمك آن قرار دهيم».
علیبنابراهیم ( أَنَّ کَلَامَ اللَّهِ لَیْسَ لَهُ آخِرٌ وَ لَا غَایَهًٌْ وَ لَا یَنْقَطِعُ أَبَداً.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- سخن خداوند پایان و نهایتی ندارد و هرگز تمام نمیشود.
السّجّاد ( عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ الْجُعْفِیِّ قَالَ: قلتُ لعَلِیبْنالحُسَیْن (الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی مَنَّ عَلَیَّ بِمَعْرِفَتِکُمْ وَ أَلْهَمَنِی فَضْلَکُمْ وَ وَفَّقَنِی لِطَاعَتِکُمْ مُوَالَاهًَْ مَوَالِیکُمْ وَ مُعَادَاهًَْ أَعْدَائِکُمْ قَالَ (یَا جَابِرُ أَ وَ تَدْرِی مَا الْمَعْرِفَهًُْ الْمَعْرِفَهًُْ إِثْبَاتُ التَّوْحِیدِ أَوَّلًا ثُمَّ مَعْرِفَهًُْ الْمَعَانِی ثَانِیاً ثُمَّ مَعْرِفَهًُْ الْأَبْوَابِ ثَالِثاً ثُمَّ مَعْرِفَهًُْ الْأَنَامِ رَابِعاً ثُمّمَعْرِفَهًُْ الْأَرْکَانِ خَامِساً ثُمَّ مَعْرِفَهًُْ النُّقَبَاءِ سَادِساً ثُمَّ مَعْرِفَهًُْ النُّجَبَاءِ سَابِعاً وَ هُوَ قَوْلُهُ تَعَالَی لَوْ کانَ الْبَحْرُ مِداداً لِکَلِماتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ کَلِماتُ رَبِّی وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً وَ تَلَا أَیْضاً وَ لَوْ أَنَّ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللهِ إِنَّ اللهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ یَا جَابِرُ إِثْبَاتُ التَّوْحِیدِ وَ مَعْرِفَهًُْ الْمَعَانِی أَمَّا إِثْبَاتُ التَّوْحِیدِ مَعْرِفَهًُْ اللَّهِ الْقَدِیمِ الْغَائِبِ الَّذِی لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ وَ هُوَ غَیْبٌ بَاطِنٌ سَتُدْرِکُهُ کَمَا وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ وَ أَمَّا الْمَعَانِی فَنَحْنُ مَعَانِیهِ وَ مَظَاهِرُهُ فِیکُمْ اخْتَرَعَنَا مِنْ نُورِ ذَاتِهِ وَ فَوَّضَ إِلَیْنَا أُمُورَ عِبَادِهِ فَنَحْنُ نَفْعَلُ بِإِذْنِهِ مَا نَشَاءُ وَ نَحْنُ إِذَا شِئْنَا شَاءَ اللَّهُ وَ إِذَا أَرَدْنَا أَرَادَ اللَّهُ وَ نَحْنُ أَحَلَّنَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ هَذَا الْمَحَلَّ وَ اصْطَفَانَا مِنْ بَیْنِ عِبَادِهِ وَ جَعَلَنَا حُجَّتَهُ فِی بِلَادِهِ فَمَنْ أَنْکَرَ شَیْئاً وَ رَدَّهُ فَقَدْ رَدَّ عَلَی اللَّهِ جَلَّ اسْمُهُ وَ کَفَرَ بِآیَاتِهِ وَ أَنبیائِهِ (وَ رُسُلِه (.
امام سجاد (علیه السلام)- جابر جعفی گوید: به امام سجّاد (علیه السلام) گفتم: «حمد خدا را که بر ما به معرفت شما منّت نهاد و فضل و مقام شما را به ما فهماند و توفیق اطاعت و دوستی با دوستان شما و دشمنی با دشمنانتان را به ما عنایت کرد». فرمود: «جابر میدانی معرفت چیست؟ معرفت اثبات توحید و یکتایی خدا در درجهی اوّل است؛ بعد در مرحلهی دوّم معرفت معانی؛ سپس معرفت ابواب و آنگاه معرفت و در درجهی چهارم شناسایی مردم است و بعد شناختن ارکان و در مرتبهی ششم شناختن نقباء و پاکان است و در مرحلهی هفتم شناختن نجباء و این تفسیر آیهی شریفه است: و اگر همهی درختان روی زمین قلم شود، و دریا برای آن مرکّب گردد، و هفت دریاچه به آن افزوده شود، اینها همه تمام میشود ولی کلمات خدا پایان نمیگیرد خداوند عزیز و حکیم است. (لقمان/۲۷) جابر! اثبات توحید و معرفت معانی را [اینک برایت توضیح میدهیم] امّا اثبات توحید عبارت است: چشمها او را نمیبینند ولی او همهی چشمها را میبیند و او بخشنده [انواع نعمتها، و باخبر از دقایق موجودات]، و آگاه [از همه] چیز است. (انعام/۱۰۳) و او غیب است و پنهان به آن طوری که خود را ستوده او را در مییابی. امّا معانی ما معانی خدا و مظاهر او در میان شماییم ما را از نور ذات خویش آفرید و به ما امور بندگان خود را واگذارد. ما به اجازهی او هرچه بخواهیم انجام میدهیم ما وقتی بخواهیم خدا میخواهد و اراده کنیم خدا اراده میکند ما را خداوند به این مقام رسانیده و از بین بندگان خود برگزیده و ما را حجّت خویش در زمین قرار داده. هرکسی یکی از اینها را منکر شود و رد کند ردّ بر خدا کرده و کافر به آیات و انبیاء و پیامبران (او شده است».
العسکری ( أَبُو یَعْقُوبَ یُوسُفُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ زِیَادٍ وَ أَبُو الْحَسَنِ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَیَّارٍ وَ کَانَا مِنَ الشِّیعَهًِْ الْإِمَامِیَّهًِْ قَالا: فَخَرَجْنَا بِأَهْلِینَا إِلَی حَضْرَهًِْ الْإِمَامِ أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ أَبِی الْقَائِمِ (فَقَالَ لَنَا ذَاتَ یَوْمٍ: إِذَا أَتَاکُمَا خَبَرُ کِفَایَهًِْ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ أَبَوَیْکُمَا وَ إِخْزَائِهِ أَعْدَاءَهُمَا وَ صِدْقِ وَعْدِی إِیَّاهُمَا، جَعَلْتُ مِنْ شُکْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ أُفِیدَکُمَا تَفْسِیرَ الْقُرْآنِ مُشْتَمِلًا عَلَی بَعْضِ أَخْبَارِ آلِ مُحَمَّدٍ (فَیُعَظِّمُ اللَّهُ تَعَالَی بِذَلِکَ شَأْنَکُمَا. قَالا: فَفَرِحْنَا وَ قُلْنَا: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ (فَإِذًا نَأْتِی (عَلَی جَمِیعِ) عُلُومِ الْقُرْآنِ وَ مَعَانِیهِ قَالَ (: کَلَّا، إِنَّ الصَّادِقَ (عَلَّمَ مَا أُرِیدُ أَنْ أُعَلِّمَکُمَا بَعْضَ أَصْحَابِهِ فَفَرِحَ بِذَلِکَ، وَ قَالَ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ (قَدْ جَمَعْتَ عِلْمَ الْقُرْآنِ کُلَّهُ. فَقَالَ (: قَدْ جَمَعْتُ خَیْراً کَثِیراً، وَ أُوتِیتُ فَضْلًا وَاسِعاً، لَکِنَّهُ مَعَ ذَلِکَ أَقَلُّ قَلِیلٍ {مِنْ} أَجْزَاءِ عِلْمِ الْقُرْآنِ، إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ: قُلْ لَوْ کانَ الْبَحْرُ مِداداً لِکَلِماتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ کَلِماتُ رَبِّی وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً وَ یَقُولُ: وَ لَوْ أَنَّ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللهِ. وَ هَذَا عِلْمُ الْقُرْآنِ وَ مَعَانِیهِ، وَ مَا أَوْدَعَ مِنْ عَجَائِبِهِ، فَکَمْ تَرَی مِقْدَارَ مَا أَخَذْتَهُ مِنْ جَمِیعِ هَذَا {الْقُرْآنِ} وَ لَکِنَّ الْقَدْرَ الَّذِی أَخَذْتَهُ، قَدْ فَضَّلَکَ اللَّهُ تَعَالَی بِهِ عَلَی کُلِّ مَنْ لَا یَعْلَمُ کَعِلْمِکَ، وَ لَا یَفْهَمُ کَفَهْمِکَ.
امام عسکری (علیه السلام)- ابویعقوب یوسفبنمحمّدبنزیاد و ابوالحسن علیّبن محمّدبنسیّار از شیعهی امامیّه بودند. گفتند: ... و [از ترس حسنبنزید که از زیدیّه بود] با خانوادهی خود خارج شدیم و به حضور امام عسکری (علیه السلام) پدر قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آمدیم ... روزی به ما فرمود: «وقتی برای شما دو نفر خبر بیاید که خداوند برای پدر شما کافی بوده و دشمن آن دو را خوار نموده است و وعدهی من به آن دو درست بوده است، از شکر خدای عزّوجلّ این قرار میدهم که به شما دو نفر تفسیر قرآن بیاموزم که شامل بعضی از احادیث آل محمّد (باشد و خداوند بهوسیلهی آن شأن شما را بزرگ گرداند». آن دو گفتند: «خوشحال شدیم و عرض کردیم: «ای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! بنابراین همهی علوم قرآن و معانی آن را فرا میگیریم»؟ امام (علیه السلام) فرمود: «هرگز! آنچه میخواهم به شما بیاموزم امام صادق (علیه السلام) به یکی از اصحابش آموخت؛ خوشحال شد و [به امام صادق (علیه السلام)] عرض کرد: «ای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! همهی علم قرآن را جمع کردهای [و میدانی]»؟ [امام صادق (علیه السلام)] فرمود: «خوبی و خیر فراوانی جمع کردهام و فضیلت گستردهای به من داده شده است لکن با اینحال، آن کمترین مقدار از بخشهای علم قرآن است. خدای عزّوجلّ میفرماید: قُلْ لَوْ کانَ الْبَحْرُ مِداداً لِکَلِماتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ کَلِماتُ رَبِّی وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً و این است علم قرآن، معانی آن و آنچه از عجایب آن ودیعه نهاده است؛ پس مقدار آنچه از همهی این قرآن فراگرفتهای چقدر میبینی؟ ولکن مقداری که فرا گرفتهای خدای تعالی بهوسیلهی آن تو را بر همهی کسانی که همانند علم تو را نمیدانند و مانند تو نمیفهمند برتری داده است»».
الصّادق ( وَ مَنْ خَافَ فَوَاتَ صَلَاهًِْ اللَّیْلِ فَلْیَقْرَأْ عِنْدَ نَوْمِهِ آخِرَ سُورَهًِْ الْکَهْفِ قُلْ لَوْ کانَ الْبَحْرُ مِداداً لِکَلِماتِ رَبِّی إِلَی قَوْلِهِ تَعَالَی فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً فَمَنْ قَرَأَهُمَا أَیْقَظَهُ اللَّهُ لِصَلَاهًِْ لَیْلَتِهِ وَ لْیَسْأَلِ اللَّهَ عَقِیبَهُمَا إِیقَاظَهُ لِعِبَادَتِه.
امام صادق (علیه السلام)- هرکس میترسد نماز شب را از دست بدهد، هنگام خوابش آخر سورهی کهف را بخواند: بگو: «من فقط بشری هستم مثل شما [امتیازم این است که] به من وحی میشود که تنها معبودتان معبود یگانه است پس هرکه به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد، و هیچکس را در عبادت پروردگارش شریک نکند! (کهف/۱۱۰) هرکس این دو آیه را بخواند، خداوند او را برای نماز شب بیدار میکند و باید بعد از [خواندن] آن دو [آیه]، بیدارشدنش برای عبادت را از خداوند بخواهد.