آیه وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ [129]
ما نام نيك او را در ميان امّتهاى بعد باقىگذارديم.
ابنعباس ( إِنَّ یُوشَعَبْنَنُونٍ (بَوَّأَ بَنِیإِسْرَائِیلَ الشَّامَ بَعْدَ مُوسَی (وَ قَسَمَهَا بَیْنَهُمْ فَسَارَ مِنْهُمْ سِبْطٌ بِبَعْلَبَکَ بِأَرْضِهَا وَ هُوَ السِّبْطُ الَّذِی مِنْهُ إِلْیَاسُ النَّبِیُّ فَبَعَثَهُ اللَّهُ إِلَیْهِمْ وَ عَلَیْهِمْ یَوْمَئِذٍ مَلِکٌ فَتَنَهُمْ بِعِبَادَهًِْ صَنَمٍ یُقَالُ لَهُ بَعْلٌ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ وَ إِنَّ إِلْیاسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ لا تَتَّقُونَ أَ تَدْعُونَ بَعْلًا وَ تَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخالِقِینَ اللَّهَ رَبَّکُمْ وَ رَبَّ آبائِکُمُ الْأَوَّلِینَ فَکَذَّبُوهُ وَ کَانَ لِلْمَلِکِ زَوْجَهًٌْ فَاجِرَهًٌْ یَسْتَخْلِفُهَا إِذَا غَابَ فَتَقْضِی بَیْنَ النَّاسِ.
ابنعبّاس ( یوشعبننون (بعد از موسی (بنیاسرائیل را به شام برد و در آنجا سکونت داد. و آنجا را میان آنها تقسیم کرد و قبیلهای از آنها در سرزمین بعلبک ساکن شدند و آن نسلی است که الیاس نبی از آنها بود. سپس خداوند او را بر آن قبیله و در آن سرزمین مبعوث کرد و آنها در آن زمان پادشاهی بتپرست داشتند که با پرستش بتی به نام بعل مردم را فریفته بود، در همین رابطه خداوند متعال میفرماید: إِنَّ إِلْیاسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ* إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَ لَا تَتَّقُونَ* أَ تَدْعُونَ بَعْلًا وَ تَذَرُونَ أَحْسَنَ الخَالِقِینَ* اللهَ رَبَّکمُْ وَ رَبَّ ءَابَائکُمُ الْأَوَّلِینَ.
الرّسول ( لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ (وَ حَوَّاءَ تَبَخْتَرَا فِی الْجَنَّهًِْ فَقَالَ آدَمُ (لِحَوَّاءَ مَا خَلَقَ اللَّهُ خَلْقاً هُوَ أَحْسَنُ مِنَّا فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَی جَبْرَئِیلَ ائْتِ بِعَبْدَیَّ الْفِرْدَوْسَ الْأَعْلَی فَلَمَّا دَخَلَا الْفِرْدَوْسَ نَظَرا إِلَی جَارِیَهًٍْ عَلَی دُرْنُوکٍ مِنْ دَرَانِیکِ الْجَنَّهًِْ وَ عَلَی رَأْسِهَا تَاجٌ مِنْ نُورٍ وَ فِی أُذُنَیْهَا قُرْطَانِ مِنْ نُورٍ قَدْ أَشْرَقَتِ الْجِنَانُ مِنْ حُسْنِ وَجْهِهَا فَقَالَ آدَمُ (حَبِیبِی جَبْرَئِیلُ مَنْ هَذِهِ الْجَارِیَهًُْ الَّتِی قَدْ أَشْرَقَتِ الْجِنَانُ مِنْ حُسْنِ وَجْهِهَا فَقَالَ هَذِهِ فَاطِمَهًُْ (بِنْتُ مُحَمَّدٍ (نَبِیٍّ مِنْ وُلْدِکَ یَکُونُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ قَالَ فَمَا هَذَا التَّاجُ الَّذِی عَلَی رَأْسِهَا قَالَ بَعْلُهَا عَلِیُّبْنُأَبِیطَالِبٍ (... قَالَ فَمَا الْقُرْطَانِ اللَّذَانِ فِی أُذُنَیْهَا قَالَ وَلَدَاهَا الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ (قَالَ آدَمُ (حَبِیبِی جَبْرَئِیلُ أَخُلِقُوا قَبْلِی قَالَ هُمْ مَوْجُودُونَ فِی غَامِضِ عِلْمِ اللَّهِ قَبْلَ أَنْ تُخْلَقَ بِأَرْبَعَهًِْ آلَافِ سَنَهًٍْ.
پیامبر ( هنگامیکه خداوند آدم (و حوّا (را آفرید، آنها بر خویش مغرور شده و در بهشت فخرفروشی نمودند، در این میان آدم (به حوّا (گفت: «خداوند تاکنون مخلوقی بهتر از ما را خلق نکرده است». و خداوند متعال به جبرئیل (وحی نمود: «این دو نفر را به «فردوس اعلی» ببر»! هنگامیکه آن دو وارد فردوس شدند با دختری روبرو گردیدند که بر روی فرشی نشسته، تاجی از نور بر سر و دو گوشواره از نور در گوش داشت و تمام بهشت از نور چهرهی وی روشن شده بود. آدم (گفت: «ای جبرئیل (! این دختر کیست که بهشت از نیکویی چهرهاش درخشان میباشد»؟ جبرئیل (گفت: «او فاطمه (دختر محمّد (است که از فرزندان تو و پیامبر آخرالزمان است». آدم (گفت: «این تاج چیست که بر سر دارد»؟ جبرئیل گفت: «این شوهر او علیّبنابیطالب (است» ... . آدم (گفت: «این گوشوارهها که در گوش دارد، چیست»؟ جبرئیل (گفت: «آنها دو فرزند او حسن و حسین (هستند». آدم (گفت: «ای جبرئیل (! آیا ایشان قبل از من آفریده شدهاند»؟ جبرئیل (گفت: «آری! آنان در گستره علم الهی چهارهزار سال قبل از تو آفریده شدهاند».
علیبنإبراهیم ( قَوْلُهُ أَتَدْعُونَ بَعْلًا قَالَ کَانَ لَهُمْ صَنَمٌ یُسَمُّونَهُ بَعْلًا وَ سَأَلَ رَجُلٌ أَعْرَابِیّاً عَنْ نَاقَهًٍْ وَاقِفَهًٍْ فَقَالَ لِمَنْ هَذِهِ النَّاقَهًُْ فَقَالَ الْأَعْرَابِیُّ أَنَا بَعْلُهَا وَ سُمِّیَ الرَّبُّ بَعْلًا.
علیّبنابراهیم ( أَتَدْعُونَ بَعْلًا وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِینَ آنها بتی داشتند که آن را بَعل مینامیدند و این اسم از آنجا آمد که مردی از یک اعرابی دربارهی شتری که در جایی ایستاده بود، پرسید: «این شتر از آن کیست»؟ اعرابی گفت: «من بعل او یعنی ارباب او هستم» و اینگونه آنها خدایشان را بعل نامیدند.