آیه لَقَدْ أَضَلَّني عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَني وَ كانَ الشَّيْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولاً [29]
او مرا از يادآورى [حق] گمراه ساخت بعد از آنكه [ياد حق] بهسراغ من آمده بود». و شيطان هميشه انسان را تنها و بىياور مىگذارد.
الباقر ( انَّ هَذِهِ الْآیَاتِ نَزَلَتْ فِی رَجُلَیْنِ مِنْ مَشَایِخِ قُرَیْشٍ أَسْلَمَا بِألسِنَتِهِمَا وَ کَانَا یُنَافِقَانِ النَّبِیَّ (وَ أَخاً بَیْنَهُمَا یَوْمُ الاخاء فَصَعِدَ أَحَدُهُمَا صَاحِبُهُ عَنِ الْهَدْیِ فَهَلَکَا جَمِیعاً فحکی اللَّهِ تَعَالِی حکایتهما فِی الاخِره وَ قَوْلَهُمَا عِنْدَ مَا یَنْزِلُ عَلَیْهِمَا مِنَ الْعَذَابِ فَیَحْزَنَ وَ یتاسف عَلَی مَا قَدَّمَ وَ یتندم حَیْثُ لَمْ یَنْفَعْهُ النَّدَمِ.
امام باقر ( این آیات در مورد دو مرد از بزرگان قریش نازل شده، که با زبان اسلام آوردند امّا با پیامبر (نفاق میکردند، و در روز اخوّت و برادری بین آنان پیمان برادری ایجاد کرد، و یکی از آن دو دیگری را از راه درست باز داشت و هر دو به هلاکت رسیدند، و خداوند عزّوجلّ حکایت آن دو و سخنانشان را در هنگام نزول عذاب بر آنها حکایت کرده است و اینکه یکی از آنها اندوهگین میشود و بر آنچه انجام داده افسوس میخورد و درجاییکه پیشیمانی سودی برایش ندارد، احساس پشیمانی میکند».
الباقر ( السَّبِیلُ هَاهُنَا عَلِیٌّ (یَا وَیْلَتی لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلًا* لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ یَعْنِی عَلِیّاً (.
امام باقر ( منظور از سبیل در اینجا علی (است؛ یَا وَیْلَتَی لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا، لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ؛ و منظور از ذکر در اینجا امام علی (است.