آیه ۹ - سوره فرقان

آیه انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثالَ فَضَلُّوا فَلا يَسْتَطيعُونَ سَبيلاً [9]

ببين چگونه براى تو مثل‌ها زدند و گمراه شدند، و توان پيدا كردنِ راه را ندارند!

۱
(فرقان/ ۹)

الباقر ( انْظُرْ کَیْفَ ضَرَبُوا لَکَ الْأَمْثالَ فَضَلُّوا فَلا یَسْتَطِیعُونَ سَبِیلًا قَالَ إِلَی وَلَایَهًِْ عَلِیٍّ وَ عَلِیٌّ (هُوَ السَّبِیل.

امام باقر ( انْظُرْ کَیْفَ ضَرَبُوا لَکَ الْأَمْثالَ فَضَلُّوا فَلا یَسْتَطِیعُونَ سَبِیلًا؛ آن راهی که در این آیه اشاره شده، علی (است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۰، ص۳۷۲
القمی، ج۲۵، ص۱۱۱/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۳۶۷/ فرات الکوفی، ص۲۹۱/ نورالثقلین/ البرهان
۲
(فرقان/ ۹)

الرّسول ( أَنَّ رسول الله (کَانَ قَاعِداً ذَاتَ یَوْمٍ بِمَکَّهًَْ بِفِنَاءِ الْکَعْبَهًْ إِذَا اجْتَمَعَ جَمَاعَهًٌْ مِنْ رُؤَسَاءِ قُرَیْشٍ علیه فَابْتَدَأَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَبِی أُمَیَّهًَْ الْمَخْزُومِیُّ فَقَالَ: یَا مُحَمَّدُ (لَقَدِ ادَّعَیْتَ دَعْوَی عَظِیمَهًًْ، وَ قُلْتَ مَقَالًا هَائِلًا، زَعَمْتَ أَنَّکَ رَسُولُ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ، بَلْ لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یَبْعَثَ إِلَیْنَا نَبِیّاً لَکَانَ إِنَّمَا یَبْعَثُ إِلَیْنَا مَلَکاً، لَا بَشَراً مِثْلَنَا، مَا أَنْتَ یَا مُحَمَّدُ (إِلَّا مَسْحُوراً، وَ لَسْتَ بِنَبِیٍّ. ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (: وَ أَمَّا قَوْلُکَ: مَا أَنْتَ إِلَّا رَجُلًا مَسْحُوراً فَکَیْفَ أَکُونُ کَذَلِکَ، وَ قَدْ تَعْلَمُونَ أَنِّی فِی صِحَّهًِْ التَّمْیِیزِ وَ الْعَقْلِ فَوْقَکُمْ فَهَلْ جَرَّبْتُمْ عَلَیَّ مُنْذُ نَشَأْتُ إِلَی أَنِ اسْتَکْمَلْتُ أَرْبَعِینَ سَنَهًًْ جَرِیرَهًًْ أَوْ زَلَّهًًْ أَوْ کَذِبَهًًْ أَوْ خِیَانَهًًْ أَوْ خَطَأً مِنَ الْقَوْلِ، أَوْ سَفَهاً مِنَ الرَّأْیِ أَ تَظُنُّونَ أَنَّ رَجُلًا یَعْتَصِمُ طُولَ هَذِهِ الْمُدَّهًِْ بِحَوْلِ نَفْسِهِ وَ قُوَّتِهَا أَوْ بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ وَ ذَلِکَ مَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَی: انْظُرْ کَیْفَ ضَرَبُوا لَکَ الْأَمْثالَ فَضَلُّوا فَلا یَسْتَطِیعُونَ سَبِیلًا إِلَی أَنْ یَثْبُتُوا عَلَیْکَ عَمًی بِحُجَّهًٍْ أَکْثَرَ مِنْ دَعَاوِیهِمُ الْبَاطِلَهًِْ الَّتِی تَبَیَّنَ عَلَیْکَ تَحْصِیلُ بُطْلَانِهَا.

پیامبر ( این جریان‌ها موقعی اتّفاق افتاد که پیامبر اکرم (روزی کنار خانه‌ی کعبه با اصحاب خود نشسته بود؛ در این موقع گروهی از سران قریش اجتماع نمودند. ابتدا، عبدالله‌بن‌ابی‌امیّه مخزومی شروع به صحبت کرده گفت: «ای محمّد (! ادّعای بزرگی کرده‌ای و سخن دشوار می‌گویی خود را پیامبر خدا می‌دانی. اگر خداوند تصمیم داشت برای ما پیامبری بفرستد حتماً فرشته و ملکی را می‌فرستاد نه یک آدم مثل خودمان. تو مردی هستی که جن‌زده‌ای و افسون شده‌ای نه پیامبر و سفیر خدا». پیامبر اکرم (فرمود: «امّا اینکه گفتی مردی مجنون؛ چگونه چنین چیزی ممکن است با اینکه کاملاً تشخیص می‌دهید که من دارای [قوّه‌ی] تمیز و تشخیص هستم و عقلی بالاتر از شما دارم. آیا از کودکی تا چهل‌سالگی، شما سابقه‌ای از من دارید که شاهد عیب و عاری باشد یا گمراهی و یا دروغ و خیانت و خطایی کرده باشم و در گفتار، کردار و عقیده‌ی من سر زده باشد. ممکن است یک نفر خود را در طول چنین زمانی به نیروی خویش نگه دارد یا به نیرو و قدرت پروردگار است؟ به‌همین‌مطلب خداوند در این آیه اشاره می‌نماید: انْظُرْ کَیْفَ ضَرَبُوا لَکَ الْأَمْثالَ فَضَلُّوا فَلا یَسْتَطِیعُونَ سَبِیلًا. نمی‌توانند سابقه‌ای با دلیل برای تو اثبات کنند جز ادّعاهای باطلی که برای تو ابطال آن ادّعاها بسیار ساده است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۰، ص۳۷۲
الإمام العسکری، ص۵۰۶/ الاحتجاج، ج۱، ص۳۲؛ «خزیهًْ» بدل «جریرهًْ»
بیشتر