آیه ۸۷ - سوره یونس

آیه وَ أَوْحَيْنا إِلى مُوسى وَ أَخيهِ أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِكُما بِمِصْرَ بُيُوتاً وَ اجْعَلُوا بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنينَ [87]

و به موسى و برادرش وحى كرديم كه: «براى قوم خود، خانه‌هايى در سرزمين مصرآماده كنيد؛ و خانه‌هايتان را مقابل يكديگر [و متمركز] قراردهيد؛ و نماز را برپا داريد؛ و به مؤمنان بشارت ده [كه سرانجام پيروز مى‌شوند]».

و به موسی و برادرش وحی کردیم

۱ -۱
(یونس/ ۸۷)

الباقر (علیه السلام)عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ: قُلْتُ: فَکَانَ هَارُونُ (علیه السلام) أَخَا مُوسَی (علیه السلام) لِأَبِیهِ وَ أُمِّهِ قَالَ: نَعَمْ. إِلَی قَوْلِهِ: قُلْتُ: فَکَانَ الْوَحْیُ یَنْزِلُ عَلَیْهِمَا جَمِیعاً؟ قَالَ: کَانَ الْوَحْیُ یَنْزِلُ عَلَی مُوسَی (علیه السلام) وَ مُوسَی (علیه السلام) یُوحِیهِ إِلَی هَارُونَ (علیه السلام).

امام باقر (علیه السلام)- محمّدبن‌مسلم گوید: عرض کردم: «آیا هارون (علیه السلام) برادر موسی (علیه السلام) از یک پدر و مادر بود»؟ فرمود: «آری». عرض کردم: «آیا وحی بر هر دو نازل می‌شد»؟ فرمود: «وحی بر موسی (علیه السلام) نازل می‌شد و موسی (علیه السلام) آن را به هارون (علیه السلام) منتقل می‌کرد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۱۴
نور الثقلین

برای قوم خود، خانه‌هایی در سرزمین مصر آماده کنید؛ و خانه‌هایتان را مقابل یکدیگر [و متمرکز] قراردهید؛ و نماز را برپا دارید

۲ -۱
(یونس/ ۸۷)

الکاظم (علیه السلام)- لَمَّا خَافَتْ بَنُو إِسْرَائِیلَ جَبَابِرَتَهَا أَوْحَی اللَّهُ إِلَی مُوسَی وَ هَارُونَ (علیها السلام) أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِکُما بِمِصْرَ بُیُوتاً وَ اجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَةً قَالَ أُمِرُوا أَنْ یُصَلُّوا فِی بُیُوتِهِمْ.

امام کاظم (علیه السلام)- زمانی‌که بنی‌اسرائیل از طغیانگران و سرکشان قوم خود ترسیدند، خداوند به موسی و هارون (علیها السلام) وحی کرد که؛ أَن تَبَوَّءَا لِقَوْمِکُمَا بِمِصْرَ بُیُوتًا وَ اجْعَلُواْ بُیُوتَکُمْ قِبْلَةً یعنی به آن‌ها دستور داده شد که در منازلشان نماز بخوانند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۱۴
بحار الأنوار، ج۱۳، ص۱۱۶/ مستدرک الوسایل، ج۳، ص۴۳۹/ بحار الأنوار، ج۸۰، ص۳۴۷/ نور الثقلین/ البرهان
۲ -۲
(یونس/ ۸۷)

الصّادق (علیه السلام)- وَ اجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَةً ای صلوا فی بیوتکم لتامنوا من الخوف.

امام صادق (علیه السلام)- وَ اجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَةً یعنی در خانه‌هایتان نماز بخوانید تا از ترس، در امان باشید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۱۶
بحار الأنوار، ج۸۰، ص۳۴۶
۲ -۳
(یونس/ ۸۷)

الباقر (علیه السلام)- أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِکُما بِمِصْرَ بُیُوتاً یَعْنِی بَیْتَ الْمَقْدِس.

امام باقر (علیه السلام)- در آیه‌ی أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِکُما بِمِصْرَ بُیُوتاً، منظور از بُیُوت، بیت‌المقدس است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۱۶
بحار الأنوار، ج۱۳، ص۱۰۶/ القمی، ج۱، ص۳۱۴/ البرهان؛ «اَن تَبَوَّءا ... بیوتاً» محذوفٌ
۲ -۴
(یونس/ ۸۷)

الصّادق (علیه السلام)- لَمَّا اجْتَمَعَ رَأْیُ فِرْعَوْنَ أَنْ یَکِیدَ مُوسَی (علیه السلام) فَأَوَّلُ مَا کَادَهُ بِهِ عَمَلُ الصَّرْحِ فَأَمَرَ هَامَانَ بِبِنَائِهِ حَتَّی اجْتَمَعَ فِیهِ خَمْسُونَ أَلْفَ بَنَّاءٍ سِوَی مَنْ یَطْبُخُ الْآجُرَّ وَ یَنْجُرُ الْخَشَبَ وَ الْأَبْوَابَ وَ یَضْرِبُ الْمَسَامِیرَ حَتَّی رَفَعَ بُنْیَاناً لَمْ یَکُنْ مِثْلُهُ مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ الدُّنْیَا وَ کَانَ أَسَاسُهُ عَلَی جَبَلٍ فَزَلْزَلَهُ اللَّهُ تَعَالَی فَانْهَدَمَ عَلَی عُمَّالِهِ وَ أَهْلِهِ وَ کُلِّ مَنْ کَانَ عَمِلَ فِیهِ مِنَ الْقَهَارِمَهًِْ وَ الْعُمَّالِ فَقَالَ فِرْعَوْنُ لِمُوسَی (علیه السلام) إِنَّکَ تَزْعُمُ أَنَّ رَبَّکَ عَدْلٌ لَا یَجُورُ أَ فَعَدْلُهُ الَّذِی أَمَرَ فَاعْتَزِلِ الْآنَ إِلَی عَسْکَرِکَ فَإِنَّ النَّاسَ لَحِقُوا بِالْجِبَالِ وَ الرِّمَالِ فَإِذَا اجْتَمَعُوا تُسْمِعُهُمْ رِسَالَهًَْ رَبِّکَ فَأَوْحَی اللَّهُ تَعَالَی إِلَی مُوسَی (علیه السلام) أَخِّرْهُ وَ دَعْهُ فَإِنَّهُ یُرِیدُ أَنْ یُجَنِّدَ لَکَ الْجُنُودَ فَیُقَاتِلَکَ وَ اضْرِبْ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ أَجَلًا وَ ابْرُزْ إِلَی مُعَسْکَرِکَ یَأْمَنُوا بِأَمَانِکَ ثُمَّ ابْنُوا بُنْیَاناً وَ اجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَةً فَضَرَبَ مُوسَی (علیه السلام) بَیْنَهُ وَ بَیْنَ فِرْعَوْنَ أَرْبَعِینَ لَیْلَهًًْ فَأَوْحَی إِلَی مُوسَی (علیه السلام) أَنَّهُ یَجْمَعُ لَکَ الْجُمُوعَ فَلَا یَهُولَنَّکَ شَأْنُهُ فَإِنِّی أَکْفِیکَ کَیْدَه.

امام صادق (علیه السلام)- زمانی‌که فرعون تصمیم گرفت به موسی (علیه السلام) نیرنگ بزند اوّلین نیرنگش، ساختن بنایی بسیار بلند بود. به‌همین‌خاطر به هامان (وزیرش) دستور داد آن را بسازد. برای این کار پنجاه‌هزار بنّا جمع شدند که این تعداد غیر از کسانی بودند که آجر درست می‌کردند و نجّاری می‌کردند و درها و میخ‌ها را می‌ساختند. تا اینکه [این افراد] ساختمان بلندی بنا کردند که از روزی که خداوند دنیا را آفرید، مثل آن ساخته نشده بود و بنیان آن ساختمان بر کوهی قرار داشت. آنگاه خدا آن ساختمان را به شدّت لرزاند و ساختمان بر سر کارگران و ساکنان و تمام کارگرانی که در آن مشغول به کار بودند، فرو ریخت. [بعد از این قضیّه]، فرعون به موسی (علیه السلام) گفت: «تو گمان می‌کنی پروردگارت عادل است و ستم نمی‌کند؛ آیا عدالت اوست که چنین دستوری [به ویرانی ساختمان] داد؟ اکنون به میان سپاهیانت برو که مردم به کوه‌ها و صحراها می‌آیند و هنگامی‌که همگی جمع شدند می‌توانی رسالت پروردگارت را به گوش آن‌ها برسانی». در این‌هنگام خداوند تعالی به موسی (علیه السلام) وحی فرمود: «این کار را به عقب انداخته و فرعون را به حال خودش رها کن؛ که او می‌خواهد لشکریانش را مهیّا کرده و با تو به جنگ بپردازد. زمانی را میان خود و او تعیین کن و میان سپاهیانت حاضر شو تا با حضور تو آرامش یابند. آنگاه ساختمانی ساخته وَ اجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَةً. موسی (علیه السلام) چهل شبِ بعد را برای این کار، میان خود و فرعون قرار گذاشت. خدا به موسی (علیه السلام) وحی فرمود: «فرعون تمام توان خود را برای مقابله با تو فراهم می‌کند [ولی] این کارِ او تو را به هراس نیندازد؛ زیرا من، تو را از مکر او کفایت خواهم کرد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۱۶
بحار الأنوار، ج۱۳، ص۱۱۳
۲ -۵
(یونس/ ۸۷)

الرّضا (علیه السلام)- عَن رَیّان‌ِبنُ‌صَلت: حَضَرَ الرِّضَا (علیه السلام) مَجْلِسَ الْمَأْمُونِ بِمَرْوَ وَ قَدِ اجْتَمَعَ فِی مَجْلِسِهِ جَمَاعَهًٌْ مِنْ عُلَمَاءِ أَهْلِ الْعِرَاقِ وَ خُرَاسَان ... قَالَ الْمَأْمُونُ هَلْ فَضَّلَ اللَّهُ الْعِتْرَهًَْ عَلَی سَائِرِ النَّاسِ فَقَالَ أَبُوالْحَسَنِ (علیه السلام) إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَبَانَ فَضْلَ الْعِتْرَهًِْ عَلَی سَائِرِ النَّاسِ فِی مُحْکَمِ کِتَابِهِ فِی قَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ إِنَّ اللهَ اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَی الْعالَمِینَ ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْض ... قَالَتِ الْعُلَمَاءُ فَأَخْبِرْنَا هَلْ فَسَّرَ اللَّهُ تَعَالَی الِاصْطِفَاءَ فِی الْکِتَابِ فَقَالَ الرِّضَا (علیه السلام) فَسَّرَ الِاصْطِفَاءَ فِی الظَّاهِرِ سِوَی الْبَاطِنِ فِی اثْنَیْ عَشَرَ مَوْطِناً وَ مَوْضِعا ... وَ أَمَّا الرَّابِعَهًُْ فَإِخْرَاجُهُ (صلی الله علیه و آله) النَّاسَ مِنْ مَسْجِدِهِ مَا خَلَا الْعِتْرَهًَْ حَتَّی تَکَلَّمَ النَّاسُ فِی ذَلِکَ وَ تَکَلَّمَ الْعَبَّاسُ فَقَالَ یَا رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) تَرَکْتَ عَلِیّاً وَ أَخْرَجْتَنَا فَقَالَ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) مَا أَنَا تَرَکْتُهُ وَ أَخْرَجْتُکُمْ وَ لَکِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ تَرَکَهُ وَ أَخْرَجَکُمْ وَ فِی هَذَا تِبْیَانُ قَوْلِهِ لِعَلِیٍّ (علیه السلام) أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَهًِْ هَارُونَ (علیه السلام) مِنْ مُوسَی (علیه السلام) قَالَتِ الْعُلَمَاءُ وَ أَیْنَ هَذَا مِنَ الْقُرْآنِ قَالَ أَبُوالْحَسَنِ (علیه السلام) أُوجِدُکُمْ فِی ذَلِکَ قُرْآناً أَقْرَأُهُ عَلَیْکُمْ قَالُوا هَاتِ قَالَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ أَوْحَیْنا إِلی مُوسی وَ أَخِیهِ أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِکُما بِمِصْرَ بُیُوتاً وَ اجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَةً فَفِی هَذِهِ الْآیَهًِْ مَنْزِلَهًُْ هَارُونَ (علیه السلام) مِنْ مُوسَی (علیه السلام) وَ فِیهَا أَیْضاً مَنْزِلَهًُْ عَلِیٍّ (علیه السلام) مِنْ رَسُولِ‌اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ مَعَ هَذَا دَلِیلٌ ظَاهِرٌ فِی قَوْلِ رَسُولِ‌اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) حِینَ قَالَ أَلَا إِنَّ هَذَا الْمَسْجِدَ لَا یَحِلُّ لِجُنُبٍ إِلَّا لِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ (.

امام رضا (علیه السلام)- از ریّان‌بن‌صلت نقل شده است: امام رضا (علیه السلام) در مرو در مجلس مأمون حاضر شد. در مجلس او جمعی از دانشمندان عراق و خراسان نیز بودند... مأمون عرض کرد: «عترت را بر دیگران فضلی است»؟ ابوالحسن (علیه السلام) فرمود: «خدا فضل عترت را بر دیگران در کتاب محکمش آشکار ساخته است»؛ آنجا که می‌فرماید: خدا آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد فرزندانی بودند، برخی از نسل برخی دیگر پدید آمده. و خدا شنوا و داناست. (آل عمران/۳۳۳۴) علماء گفتند: «ما را آگاه کنید که آیا خدا اصطفاء را در خود قرآن تفسیر کرده است»؟ امام (علیه السلام) فرمود: «خداوند تفسیر ظاهری اصطفا را جدای از تفسیر باطنی آن، در دوازده جای قرآن بیان کرده است... امّا [مورد] چهارم [اینکه پیامبر (صلی الله علیه و آله) به امر خداوند] همه‌ی مردم را از مسجد بیرون کرد جز عترت را؛ تا مردم در این‌باره به سخن آمدند و عبّاس به پیغمبر (صلی الله علیه و آله) عرض کرد: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)!، علی (علیه السلام) را گذاشتی و ما را بیرون کردی»؟ فرمود: «من او را نگذاشتم و شما را بیرون نکردم، [بلکه] خدا او را گذاشت و شما را بیرون کرد». و در اینجاست شرح گفتار او (پیامبر (صلی الله علیه و آله)) که ای علی! تو نسبت به من چون هارون نسبت به موسی هستی». علماء گفتند: «این تناسب در کجای قرآن است»؟ فرمود: «از قرآن برای شما آیه‌ی آن را می‌خوانم». گفتند: «بفرما». فرمود کلام خدای عزّوجلّ؛ وَ أَوْحَیْنا إِلی مُوسی وَ أَخِیهِ أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِکُما بِمِصْرَ بُیُوتاً وَ اجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَة در این آیه، مقام هارون (علیه السلام) نسبت به موسی (علیه السلام) مندرج است و همچنین در آن، مقام علی (علیه السلام) نسبت به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بیان شده. علاوه بر این، دلیل ظاهر [دیگر بر اصطفا عترت] گفتار رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است که فرمود: «این مسجد برای جُنُب، حلال نیست؛ جز محمّد (صلی الله علیه و آله) و آل او».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۱۶
بحار الأنوار، ج۲۵، ص۲۲۳/ نور الثقلین؛ «حَضَرَ الرضا (... بَعضُها من بعض» محذوفٌ/ البرهان؛ «اهل العراق و خُراسان ... و امّا الرابعهًْ فإخراجُهُ» محذوفٌ
۲ -۶
(یونس/ ۸۷)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ حُذَیْفَهًَْ‌بْنِ‌أَسِیدٍ الْغِفَارِیِّ قَالَ: إِنَّ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) قَامَ خَطِیباً فَقَالَ إِنَّ رِجَالًا لَا یَجِدُونَ فِی أَنْفُسِهِمْ أَنْ أُسْکِنَ عَلِیّاً فِی الْمَسْجِدِ وَ أُخْرِجَهُمْ وَ اللَّهِ مَا أَخْرَجْتُهُمْ وَ أَسْکَنْتُهُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَوْحَی إِلَی مُوسَی (علیه السلام) وَ أَخِیهِ أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِکُما بِمِصْرَ بُیُوتاً وَ اجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَةً وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ ثُمَّ أَمَرَ مُوسَی (علیه السلام) أَنْ لَا یَسْکُنَ مَسْجِدَهُ وَ لَا یَنْکِحَ فِیهِ وَ لَا یَدْخُلَهُ جُنُبٌ إِلَّا هَارُونُ (علیه السلام) وَ ذُرِّیَّتُهُ وَ إِنَّ عَلِیّاً (علیه السلام) مِنِّی بِمَنْزِلِةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی وَ هُوَ أَخِی دُونَ أَهْلِی وَ لَا یَحِلُّ لِأَحَدٍ أَنْ یَنْکِحَ فِیهِ النِّسَاءَ إِلَّا عَلِیٍّ وَ ذُرِّیَّتِهِ فَمَنْ شَاءَ فَهَاهُنَا وَ أَشَارَ بِیَدِهِ نَحْوَ الشَّامِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- از حذیفهًْ‌بن‌اسید غفاری نقل شده است: نبیّ اکرم (صلی الله علیه و آله) ایستاد و خطبه خواند. سپس فرمود: «مردانی که نفسشان راضی نیست از اینکه من علی (علیه السلام) را در مسجد ساکن نموده و آن‌ها را اخراج کرده‌ام، بدانند به خدا سوگند من آن‌ها را از مسجد بیرون نکرده و علی (علیه السلام) را ساکن ننموده‌ام؛ بلکه خداوند آن‌ها را بیرون نموده و علی (علیه السلام) را در مسجد اسکان داد. وَ أَوْحَیْنا إِلی مُوسی وَ أَخِیهِ أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِکُما بِمِصْرَ بُیُوتاً وَ اجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَة؛ خداوند عزّوجلّ به جناب موسی (علیه السلام) و برادرش هارون (علیه السلام) وحی فرمود. که برای قومشان در شهر خانه‌هایی بسازند و این خانه‌ها را قبله قرار داده و نماز بخوانند. سپس به موسی (علیه السلام) امر فرمود که کسی در مسجدش ساکن نشده، در آن نکاح نکرده و جُنُب در آن داخل نشود، مگر هارون (علیه السلام) و فرزندان او. و آگاه باشید که علی (علیه السلام) نسبت به من به منزله‌ی هارون (علیه السلام) نسبت به موسی (علیه السلام) است؛ او علاوه بر آنکه از اهل‌بیت (من است، برادر من نیز هست. جایز نیست اَحَدی در مسجد من نکاح کند، مگر علی (علیه السلام) و ذریّه‌ی او. حال بدانید هرکس که از این بدش آمده، به آنجا برود»! و [پیامبر (صلی الله علیه و آله) در این حال] با دست به طرف شام اشاره فرمود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۱۸
بحار الأنوار، ج۲۵، ص۲۳۴/ العمدهًْ، ص۱۷۷/ کشف الغمهًْ، ج۱، ص۳۳۱؛ فیه: «ساءه» بدلٌ «شاءَ»
۲ -۷
(یونس/ ۸۷)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَمَرَ مُوسَی وَ هَارُونَ أَنْ یَبْنِیَا لِقَوْمِهِمَا بِمِصْرَ بُیُوتاً وَ أَمَرَهُمَا أَنْ لَا یَبِیتَ فِی مَسْجِدِهِمَا جُنُبٌ وَ لَا یَقْرَبَ فِیهِ النِّسَاءَ إِلَّا هَارُونُ (علیه السلام) وَ ذُرِّیَّتُهُ وَ إِنَّ عَلِیّاً (علیه السلام) مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی فَلَا یَحِلُّ لِأَحَدٍ أَنْ یَقْرَبَ النِّسَاءَ فِی مَسْجِدِی وَ لَا یَبِیتَ فِیهِ جُنُبٌ إِلَّا عَلِیٌّ (علیه السلام) وَ ذُرِّیَّتُهُ فَمَنْ شَاءَ ذَلِکَ فَهَاهُنَا وَ ضَرَبَ بِیَدِهِ نَحْوَ الشَّامِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- پیامبر (صلی الله علیه و آله) در خطبه‌ای به مردم فرمود: «ای مردم! پروردگار به موسی (علیه السلام) و هارون (علیه السلام) فرمان داد که خانه‌هایی را برای قوم خویش در شهر بسازند و به آن دو دستور داد که جز هارون (علیه السلام) و خانواده‌اش، افراد جُنُب، حق ندارند در این دو مسجد، بیتوته کنند و حق ندارند در این دو مسجد با زنان آمیزش کنند و بدانید که منزلت علی (علیه السلام) برای من، همچون منزلت هارون (علیه السلام) و فرزندانش برای موسی (علیه السلام) است. پس حلال نیست (حق ندارد) که کسی در مسجد من، با زنش نزدیکی کند و افراد جُنُب، حق ندارند در آن بیتوته کنند جز علی (علیه السلام) و فرزندانش. و هرکسی این سخن را نمی‌پسندد، راهی آنجا شود». و [پیامبر (صلی الله علیه و آله) در این حال] با دستش، راه شام را نشان داد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۱۸
بحار الأنوار، ج۸۱، ص۵/ نور الثقلین؛ بتفاوت لفظی/ البرهان
۲ -۸
(یونس/ ۸۷)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- إِنَّ اللَّهَ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ أَوْحَی إِلَی نَبِیِّهِ مُوسَی (علیه السلام) أَنِ ابْنِ لِی مَسْجِداً طَاهِراً لَا یَسْکُنُهُ إِلَّا مُوسَی (علیه السلام) وَ هَارُونُ (علیه السلام) وَ ابْنَا هَارُونَ وَ إِنَّ اللَّهَ أَوْحَی إِلَیَّ أَنِ ابْنِ مَسْجِداً طَاهِراً لَا یَسْکُنُهُ إِلَّا أَنَا وَ عَلِیٌّ و فاطمهًْ وَ ابْنَا عَلِی (.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- خداوند به پیامبرش، موسی (علیه السلام) وحی کرد که؛ «مسجد پاکی را برای من بساز که جز تو و هارون (علیه السلام) و دو پسر هارون (علیه السلام) در آن سکونت نکنند». و خداوند به من نیز وحی کرد که مسجد پاکی را بنا کنم که جز من، علی (علیه السلام)، فاطمه (سلام الله علیها) و دو پسر علی (علیها السلام) کسی در آن سکونت نکند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۱۸
بحار الأنوار، ج۳۹، ص۳۱/ البرهان
۲ -۹
(یونس/ ۸۷)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنِ الْأَعْمَشِ قَالَ: اجْتَمَعَتِ الشِّیعَهًْ وَ الْمُحَکِّمَهًْ عِنْدَ أَبِی نُعَیْمٍ النَّخَعِیِّ بِالْکُوفَهًْ وَ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ‌بْنُ‌النُّعْمَانِ مُؤْمِنُ الطَّاقِ حَاضِر ... قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ‌بْنُ‌النُّعْمَانِ مُؤْمِنُ الطَّاقِ: أَنَّ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) أَمَرَ بِسَدِّ أَبْوَابِ جَمِیعِ النَّاسِ الَّتِی کَانَتْ مَشْرَعَهً إِلَی الْمَسْجِدِ مَا خَلَا بَابَ عَلِیٍّ (علیه السلام) فَسَأَلَهُ أَبُوبَکْرٍ أَنْ یَتْرُکَ لَهُ کُوَّهًًْ لِیَنْظُرَ مِنْهَا إِلَی رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) فَأَبَی عَلَیْهِ وَ غَضِبَ عَمُّهُ الْعَبَّاسُ مِنْ ذَلِکَ فَخَطَبَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) خُطْبَهًًْ وَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَمَرَ لِمُوسَی وَ هَارُونَ (علیها السلام) أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِکُما بِمِصْرَ بُیُوتاً وَ أَمَرَهُمَا أَنْ لَا یَبِیتَ فِی مَسْجِدِهِمَا جُنُبٌ وَ لَا یُقْرَبَ فِیهِ النِّسَاءُ إِلَّا مُوسَی وَ هَارُونُ وَ ذُرِّیَّتُهُمَا وَ إِنَّ عَلِیّاً (علیه السلام) مِنِّی هُوَ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ (علیه السلام) مِنْ مُوسَی (علیه السلام) وَ ذُرِّیَّتَهُ کَذُرِّیَّهًِْ هَارُونَ (علیه السلام) وَ لَا یَحِلُّ لِأَحَدٍ أَنْ یَقْرَبَ النِّسَاءَ فِی مَسْجِدِ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) وَ لَا یَبِیتَ فِیهِ جُنُباً إِلَّا عَلِیٌّ (علیه السلام) وَ ذُرِّیَّتُهُ (.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) از اعمش نقل شده: نزد ابونعیم‌نخعی در کوفه جمع شدند و محمّدبن‌نعمان [معروف به] مؤمن الطاق نیز حاضر بود... پس مؤمن الطاق گفت:... پیغمبر (صلی الله علیه و آله) دستور داد در خانه‌های تمام کسانی که به مسجد باز می‌شد را ببندند؛ مگر در خانه‌ی علی (علیه السلام). ابوبکر تقاضا کرد [تا در دیوار مسجد] یک سوراخ برایش ایجاد کنند تا از آن سوراخ پیغمبر (صلی الله علیه و آله) را ببیند [امّا پیامبر (صلی الله علیه و آله)] قبول نکرد. عمویش عبّاس از این جریان ناراحت شد. پیغمبر (صلی الله علیه و آله) خطبه‌ای ایراد و در آن سخنرانی فرمود: «خداوند به موسی (علیه السلام) و هارون (علیه السلام) امر کرد که برای قوم خود در شهر، خانه بسازند و دستور داد که در مسجد آن‌ها، شخص جُنُب نخوابد و [کسی در آنجا] با زنان نزدیکی نکند؛ مگر موسی (علیه السلام) و هارون (علیه السلام) و فرزندان آن‌ها. علی (علیه السلام) نسبت به من مانند هارون (علیه السلام) است نسبت به موسی (علیه السلام) و فرزندانش چون فرزندان هارون (علیه السلام). برای هیچ‌کس حلال نیست که در مسجد پیغمبر (صلی الله علیه و آله) با زنان همبستر شود و نیز جایز نیست که جُنُب در آنجا به سر برد؛ مگر برای علی (علیه السلام) و فرزندانش».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۱۸
بحار الأنوار، ج۴۷، ص۳۹۶
۲ -۱۰
(یونس/ ۸۷)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) إِنَّ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) لَمَّا بُعِثَ کَانَتِ الْقِبْلَهًُْ إِلَی بَیْتِ الْمَقْدِسِ عَلَی سُنَّهًِْ بَنِی‌إِسْرَائِیلَ وَ ذَلِکَ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَخْبَرَنَا فِی الْقُرْآنِ أَنَّهُ أَمَرَ مُوسَی‌بْنَ‌عِمْرَانَ (علیه السلام) أَنْ یَجْعَلَ بَیْتَهُ قِبْلَهًًْ فِی قَوْلِهِ وَ أَوْحَیْنا إِلی مُوسی وَ أَخِیهِ أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِکُما بِمِصْر بُیُوتاً وَ اجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَةً وَ کَانَ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) عَلَی هَذَا یُصَلِّی إِلَی بَیْتِ الْمَقْدِسِ مُدَّهًَْ مُقَامِهِ بِمَکَّهًَْ وَ بَعْدَ الْهِجْرَهًِْ أَشْهُراً حَتَّی عَیَّرَتْهُ الْیَهُودُ وَ قَالُوا أَنْتَ تَابِعٌ لَنَا تُصَلِّی إِلَی قِبْلَتِنَا وَ بُیُوتِ نَبِیِّنَا فَاغْتَمَّ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) لِذَلِکَ وَ أَحَبَّ أَنْ یُحَوِّلَ اللَّهُ قِبْلَتَهُ إِلَی الْکَعْبَهًِْ وَ کَانَ یَنْظُرُ فِی آفَاقِ السَّمَاءِ یَنْتَظِرُ أَمْرَ اللَّهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْهِ قَدْ نَری تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّماءِ إِلَی قَوْلِهِ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُم حُجَّة یَعْنِی الْیَهُود.

امام علی (علیه السلام)- از امام صادق (علیه السلام) نقل است امام علی (علیه السلام) فرمود: در ابتدای بعثت رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، قبله [ی مسلمانان] طبق سنّتِ بنی‌اسرائیل به‌سمت بیت‌المقدس بود و این، بدان خاطر بود که خداوند تعالی در قرآن در آیه‌ی وَ أَوْحَیْنا إِلی مُوسی وَ أَخِیهِ أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِکُما بِمِصْرَ بُیُوتاً وَ اجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَةً ما را با خبر ساخت که به موسی‌بن‌عمران (علیه السلام) دستور فرموده بود که خانه‌اش را قبله قرار دهد. به‌همین‌خاطر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در مدّت اقامتش در مکّه و چند ماه بعد از هجرت [به مدینه] به‌سوی بیت‌المقدس نماز می‌گزارد. تا اینکه یهودیان شروع به عیب‌جویی کرده و [به پیامبر (صلی الله علیه و آله)] گفتند: «تو پیرو ما هستی! [چون] به‌سوی قبله و خانه‌ی پیامبر ما نماز می‌گزاری». به‌همین‌خاطر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) محزون گشت و دوست می‌داشت که خداوند قبله‌اش را به‌سمت کعبه تغییر دهد و پیوسته به کرانه‌های آسمان نگاه دوخته و منتظر دستور الهی بود. خدا نیز بر او وحی فرمود: نگاه‌های انتظارآمیز تو را به‌سوی آسمان [برای تعیین قبله‌ی نهایی] می‌بینیم! ... [این تغییر قبله، به خاطر آن بود که] نعمت خود را بر شما تمام کنم. (بقره/۱۴۴۱۵۰) که منظور از ناس در اینجا، یهودیان هستند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۲۰
بحار الأنوار، ج۸۱، ص۷۱/ مستدرک الوسایل، ج۳، ص۱۷۳
بیشتر