آیه ۹۴ - سوره یونس

آیه فَإِنْ كُنْتَ في شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ فَسْئَلِ الَّذينَ يَقْرَؤُنَ الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكَ لَقَدْ جاءَكَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ المُمْتَرينَ [94]

و اگر در آنچه بر تو نازل كرده‌ايم ترديدى دارى، از كسانى كه پيش از تو كتاب آسمانى را مى‌خواندند بپرس؛ به يقين، حق از طرف پروردگارت به تو رسيده است؛ بنابراين، هرگز از ترديدكنندگان مباش! [مسلّماً او ترديدى نداشت و اين درسى براى مردم بود]!

و اگر در آنچه بر تو نازل کرده‌ایم تردیدی داری، از کسانی که پیش از تو کتاب آسمانی را می‌خواندند بپرس

۱ -۱
(یونس/ ۹۴)

أَحَدِهِمَا (علیها السلام)- عَنْ إِبْرَاهِیمَ‌بْنِ‌عُمَیْرٍ رَفَعَهُ إِلَی أَحَدِهِمَا (علیها السلام) فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ لِنَبِیِّهِ (صلی الله علیه و آله) فَإِنْ کُنْتَ فِی شَکٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکَ قَالَ قَالَ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) لَا شَکَّ وَ لَا أَشُکُّ.

امام باقر یا امام صادق (علیها السلام)- ابراهیم‌بن‌عُمیر در حدیثی مرفوع، از یکی از ایشان (علیها السلام) چنین نقل کرده است که درباره‌ی کلام خداوند خطاب به پیامبر (صلی الله علیه و آله) که فرمود: فَإِنْ کُنْتَ فِی شَکٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکَ، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «[در آنچه خداوند بر من وحی فرموده] تردیدی نیست و من هیچ‌گاه تردید نخواهم کرد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۳۶
بحار الأنوار، ج۱۷، ص۸۷/ علل الشرایع، ج۱، ص۱۳۰/ نور الثقلین/ البرهان
۱ -۲
(یونس/ ۹۴)

العسکری (علیه السلام)- قَالَ مُوسَی‌بْنُ‌مُحَمَّدِ‌بْنِ‌الرِّضَا جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّ ابْنَ‌أَکْثَمَ کَتَبَ یَسْأَلُنِی عَنْ مَسَائِلَ لِأُفْتِیَهُ فِیهَا فَضَحِکَ ثُمَّ قَالَ فَهَلْ أَفْتَیْتَهُ قُلْتُ لَا قَالَ وَ لِمَ قُلْتُ لَمْ أَعْرِفْهَا قَالَ وَ مَا هِیَ قُلْتُ کَتَبَ یَسْأَلُنِی ... عَنْ قَوْلِهِ فَإِنْ کُنْتَ فِی شَکٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مَنِ الْمُخَاطَبُ بِالْآیَهًِْ فَإِنْ کَانَ الْمُخَاطَبُ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) فَقَدْ شَکَّ وَ إِنْ کَانَ الْمُخَاطَبُ غَیْرَهُ فَعَلَی مَنْ إِذاً أُنْزِلَ الْکِتَابُ ... قَالَ اکْتُبْ إِلَیْهِ قُلْتُ وَ مَا أَکْتُبُ قَالَ اکْتُبْ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَ أَنْتَ فَأَلْهَمَکَ اللَّهُ الرُّشْدَ أَتَانِی کِتَابُکَ وَ مَا امْتَحَنْتَنَا بِهِ مِنْ تَعَنُّتِکَ لِتَجِدَ إِلَی الطَّعْنِ سَبِیلًا إِنْ قَصَرْنَا فِیهَا وَ اللَّهُ یُکَافِئُکَ عَلَی نِیَّتِکَ وَ قَدْ شَرَحْنَا مَسَائِلَکَ فَأَصْغِ إِلَیْهَا سَمْعَکَ وَ ذَلِّلْ لَهَا فَهْمَکَ وَ اشْغَلْ بِهَا قَلْبَکَ فَقَدْ لَزِمَتْکَ الْحُجَّهًُْ وَ السَّلَامُ سَأَلْتَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَز ... فَإِنْ کُنْتَ فِی شَکٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ فَإِنَّ الْمُخَاطَبَ بِهِ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) وَ لَمْ یَکُنْ فِی شَکٍّ مِمَّا أُنْزِلَ إِلَیْهِ وَ لَکِنْ قَالَتِ الْجَهَلَهًُْ کَیْفَ لَمْ یَبْعَثِ اللَّهُ نَبِیّاً مِنَ الْمَلَائِکَهًِْ إِذْ لَمْ یُفَرِّقْ بَیْنَ نَبِیِّهِ وَ بَیْنَنَا فِی الِاسْتِغْنَاءِ عَنِ الْمَآکِلِ وَ الْمَشَارِبِ وَ الْمَشْیِ فِی الْأَسْوَاقِ فَأَوْحَی اللَّهُ تَعَالَی إِلَی نَبِیِّهِ فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ بِمَحْضَرِ الْجَهَلَهًِْ هَلْ بَعَثَ اللَّهُ رَسُولًا قَبْلَکَ إِلَّا وَ هُوَ یَأْکُلُ الطَّعَامَ وَ یَمْشِی فِی الْأَسْوَاقِ وَ لَکَ بِهِمْ أُسْوَهًٌْ وَ إِنَّمَا قَالَ فَإِنْ کُنْتَ فِی شَکٍّ وَ لَمْ یَکُنْ وَ لَکِنْ لِلنَّصَفَهًِْ کَمَا قَالَ تَعَالَی تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهِ عَلَی الْکاذِبِینَ وَ لَوْ قَالَ عَلَیْکُمْ لَمْ یُجِیبُوا إِلَی الْمُبَاهَلَهًِْ وَ قَدْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّ نَبِیَّهُ یُؤَدِّی عَنْهُ رِسَالَاتِهِ وَ مَا هُوَ مِنَ الْکَاذِبِینَ فَکَذَلِکَ عَرَفَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) أَنَّهُ صَادِقٌ فِیمَا یَقُولُ وَ لَکِنْ أَحَبَّ أَنْ یُنْصِفَ مِنْ نَفْسِهِ.

امام عسکری (علیه السلام)- موسی‌بن‌محمّدبن‌رضا گوید: به امام عسکری (علیه السلام)عرض کردم: «فدایت شوم! یحیی‌بن‌اکثم، یادداشتی حاوی چند سؤال نوشته و از من خواستند که جوابش را بدهم». امام (علیه السلام) خندید و فرمود: «جوابش را دادی»؟ گفتم: «نه». پرسید: «چرا»؟ گفتم: «نمی‌دانستم». پرسید: «آن مسائل چه بود»؟ گفتم: «سؤال کرد، از این آیه فَإِنْ کُنْتَ فِی شَکٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ که خداوند در این آیه به چه کسی خطاب می‌کند؟ اگر مخاطب پیامبر (صلی الله علیه و آله) است، پس معلوم می‌شود او تردید داشته و اگر مخاطب کس دیگری است پس بر چه کسی کتاب نازل شده است؟... امام (علیه السلام) فرمود: «برایش این جواب را بنویس». گفتم: «چه بنویسم»؟ فرمود: «بنویس بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم خدا تو را هدایت کند! نامه‌ات رسید که می‌خواستی ما را آزمایش کنی تا اگر نتوانستیم جواب بدهیم بر ما خرده بگیری. خداوند برای این نیّت تو را کیفر می‌نماید. تمام سؤال‌های تو را [درنامه] برایت شرح دادیم. اینک جواب خود را بشنو و درست دقّت کن و کاملاً متوجّه باش که حجّت بر تو تمام می‌شود و السّلا .از این آیه پرسیده بودی... فَإِنْ کُنْتَ فِی شَکٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مخاطب در این آیه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است و پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مورد آنچه به او نازل شده، شکّی نداشته است؛ ولی مردم نادان می‌گفتند: «چرا خداوند پیامبری از جنس فرشته‌ها نفرستاده است؟ زیرا اکنون بین ما و پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرقی نیست؛ زیرا او نیز مانند ما از خوردن غذا و آشامیدن و راه‌رفتن در بازارها بی‌نیاز نیست». پس خداوند به پیامبرش وحی نمود: «فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ [یعنی] در حضور این مردم نادان، [از افرادی که کتب آسمانیِ پیش از تو را خوانده‌اند، سؤال کن] که آیا خدا پیامبری را قبل از تو فرستاده جز اینکه غذا می‌خورده و در بازارها راه می‌رفته؟ تو نیز مانند آن‌ها هستی»! امّا اینکه خداوند فرموده است: فَإِنْ کُنْتَ فِی شَکٍّ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) تردید نداشته امّا این تعبیر، در خصوص مماشات نسبت به خصم است [که از اصول جدل است]. چنانکه در این آیه می‌فرماید: به آن‌ها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود آنگاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهید. (آل‌عمران/۶۱) و اگر می‌فرمود: «لعنت خدا بر شما باد»، آن‌ها قطعاً مباهله را نمی‌پذیرفتند. با اینکه خداوند می‌دانست پیامبرش که امر رسالت را صحیح انجام داده از دروغگویان نیست. همین‌طور، [در مورد این آیه هم] پیامبر (صلی الله علیه و آله) می‌دانست که آنچه می‌گوید صحیح است؛ ولی خواست انصاف را رعایت نماید و طریق مماشات با خصم را بپیماید».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۳۸
بحار الأنوار، ج۱۰، ص۳۸۶/ تحف العقول، ص۴۷۶/ نور الثقلین؛ بتفاوت/ البرهان؛ «قال اکتُب ... السَّلام سَألتَ» محذوفٌ
۱ -۳
(یونس/ ۹۴)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- وَ أَمَّا الرَّدُّ عَلَی مَنْ أَنْکَرَ الْمِعْرَاجَ فَقَوْلُهُ تَعَالَی وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلی ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی إِلَی قَوْلِهِ عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوی فَسِدْرَهًُْ الْمُنْتَهَی فِی السَّمَاءِ السَّابِعَهًِْ ثُمَّ قَالَ سُبْحَانَهُ وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنا أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً یُعْبَدُونَ وَ إِنَّمَا أَمَرَ تَعَالَی رَسُولَهُ أَنْ یَسْأَلَ الرُّسُلَ فِی السَّمَاءِ وَ مِثْلُهُ قَوْلُهُ فَإِنْ کُنْتَ فِی شَکٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکَ یَعْنِی الْأَنْبِیَاءَ (هَذَا کُلُّهُ فِی لَیْلَهًِْ الْمِعْرَاج.

امام علی (علیه السلام)- و امّا دلیل بر ردّ کسی که منکر معراج رسول خدا (صلی الله علیه و آله) باشد، این آیات است: درحالی‌که در افق اعلی قرار داشت! سپس نزدیکتر و نزدیکتر شد. تا آنکه فاصله‌ی او [با پیامبر] به‌اندازه‌ی فاصله‌ی دو کمان یا کمتر بود. در اینجا خداوند آنچه را وحی کردنی بود به بنده‌اش وحی نمود. قلب [پاک او] در آنچه دید هرگز دروغ نگفت. آیا با او درباره‌ی آنچه [با چشم خود] دیده مجادله می‌کنید؟! و بار دیگر نیز او را مشاهده کرد، نزد «سدرهًْ المنتهی»، که «جنت المأوی» در آنجاست! (نجم/۱۵۷) و این سِدْرَةِ المُنْتَهی در آسمان هفتم است. آنگاه خداوند سبحان فرمود: از رسولانی که پیش از تو فرستادیم بپرس: آیا غیر از خداوند رحمان معبودانی برای پرستش قرار دادیم؟! (زخرف/۴۵) و خداوند به پیامبر (صلی الله علیه و آله) دستور داد تا این سؤال را در آسمان از رسولان بپرسد. و شبیه این آیه است آیه‌ی فَإِنْ کُنْتَ فِی شَکٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکَ که یعنی از انبیاء (سؤال کن. تمام این جریان‌ها در شب معراج اتّفاق افتاده است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۳۸
بحار الأنوار، ج۱۸، ص۲۹۱/ بحار الأنوار، ج۹۰، ص۸۵
۱ -۴
(یونس/ ۹۴)

الصّادق (علیه السلام)- لَمَّا أُسْرِیَ بِرسول‌الله (صلی الله علیه و آله) إِلَی السَّمَاءِ وَ أَوْحَی اللَّهُ إِلَیْهِ فِی عَلِیٍّ (علیه السلام) مَا أَوْحَی مِنْ شَرَفِهِ وَ عِظَمِهِ عِنْدَ اللَّهِ وَ رُدَّ إِلَی الْبَیْتِ الْمَعْمُورِ وَ جَمَعَ لَهُ النَّبِیِّینَ (وَ صَلَّوْا خَلْفَهُ عَرَضَ فِی نَفْسِهِ مِنْ عِظَمِ مَا أَوْحَی إِلَیْهِ فِی عَلِیٍّ (علیه السلام) فَأَنْزَلَ اللهُ فَإِنْ کُنْتَ فِی شَکٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکَ یَعْنِی الْأَنْبِیَاءَ فَقَدْ أَنْزَلْنَا عَلَیْهِمْ فِی کُتُبِهِمْ مِنْ فَضْلِهِ مَا أَنْزَلْنَا فِی کِتَابِک لَقَدْ جاءَکَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلا تَکُونَنَّ مِنَ المُمْتَرِینَ. وَ لا تَکُونَنَّ مِنَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللهِ فَتَکُونَ مِنَ الْخاسِرِینَ فَقَالَ الصّادق (علیه السلام) فَوَ اللَّهِ مَا شَکَّ وَ لَا سَأَلَ.

امام صادق (علیه السلام)- امام (علیه السلام) درباره‌ی این آیه فرمود: «وقتی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در شب معراج به آسمان عروج کرد، خداوند جایگاه و منزلت بلند و والایی را که علی (علیه السلام) نزد خداوند دارد، به او وحی کرد و وقتی به بیت‌المعمور برگشت و خداوند همه‌ی پیامبران (را نزد او جمع کرد و پشت‌سرش نماز خواندند، در روح و جان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نسبت به منزلت و جایگاه والای علی (علیه السلام) و عظمت او ابهامی پدید آمد. پس خداوند این آیه را نازل کرد: فَإِن کُنتَ فِی شَکٍّ مِّمَّا أَنزَلْنَا إِلَیْکَ فَسْئلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُونَ الْکِتَابَ مِن قَبْلِکَ یعنی از پیامبران بپرس؛ چرا که خداوند، هرآنچه در کتاب تو از فضائل علی (علیه السلام) است، برای آنان نیز در کتاب‌هایشان نازل فرموده است. لَقَدْ جَاءکَ الحَقُّ مِن رَّبِّکَ فَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الْممْتَرِینَ، وَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِ اللهِ فَتَکُونَ مِنَ الخَاسِرِینَ. پس امام صادق (علیه السلام) فرمود: «به خدا قسم! حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) نه هرگز شک نمود و نه چیزی را سؤال کرد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۴۰
بحار الأنوار، ج۱۷، ص۸۲/ القمی، ج۱، ص۳۱۶/ نور الثقلین/ البرهان
۱ -۵
(یونس/ ۹۴)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- أَبُوالْقَاسِمِ الْکُوفِیُّ فِی الرَّدِّ عَلَی أَهْلِ التَّبْدِیل: أَنَّ حُسَّادَ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ شَکَوْا فِی مَقَالَهًِْ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) فِی فَضَائِلِ عَلِیٍّ (علیه السلام) فَنَزَلَ فَإِنْ کُنْتَ فِی شَکٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ یَعْنِی فِی عَلِیٍّ (علیه السلام) فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکَ یَعْنِی أَهْلَ الْکِتَابِ عَمَّا فِی کُتُبِهِمْ مِنْ ذِکْرِ وَصِیِّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) فَإِنَّکُمْ تَجِدُونَ ذَلِکَ فِی کُتُبِهِمْ مَذْکُوراً ثُمَّ قَالَ لَقَدْ جاءَکَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلا تَکُونَنَّ مِنَ المُمْتَرِینَ وَ لا تَکُونَنَّ مِنَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللهِ فَتَکُونَ مِنَ الْخاسِرِینَ یَعْنِی بِالْآیَاتِ هَاهُنَا الْأَوْصِیَاءَ الْمُتَقَدِّمِینَ وَ الْمُتَأَخِّرِینَ.

امام علی (علیه السلام)- ابوالقاسم‌کوفی در ردّ اهل تبدیل می‌گوید: کسانی‌که نسبت به امیرالمؤمنین (علیه السلام) حسادت می‌ورزیدند، در فضائلی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مورد علی (علیه السلام) بیان فرموده بود شک کردند. در این‌هنگام این آیه نازل شد: فَإِنْ کُنْتَ فِی شَکٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ یعنی آنچه در مورد [فضائل] علی (علیه السلام) نازل کرده‌ایم. فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکَ یعنی از اهل کتاب در مورد آنچه در کتاب‌عایشان در خصوص جانشین محمّد (صلی الله علیه و آله) بیان شده، بپرس. چراکه این فضائل را در کتبشان می‌یابید. آنگاه خداوند گفت: لَقَدْ جاءَکَ الحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلا تَکُونَنَّ مِنَ المُمْتَرِینَ وَ لا تَکُونَنَّ مِنَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللهِ فَتَکُونَ مِنَ الْخاسِرِینَ مراد از آیاتِ در اینجا، جانشینان پیشین و آیندگان است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۴۰
بحار الأنوار، ج۳۸، ص۴۶
۱ -۶
(یونس/ ۹۴)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- رُوِیَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ إِنَّ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) قَالَ لَمَّا أُسْرِیَ بِی نَزَلَ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) بِالْبُرَاقِ وَ هُوَ أَصْغَرُ مِنَ الْبَغْلِ وَ أَکْبَرُ مِنَ الْحِمَارِ مُضْطَرِبُ الْأُذُنَیْنِ عَیْنَاهُ فِی حَوَافِرِهِ خُطَاهُ مَدَّ بَصَرِهِ لَهُ جَنَاحَانِ یَحْفِزَانِهِ مِنْ خَلْفِهِ عَلَیْهِ سَرْجٌ مِنْ یَاقُوتٍ فِیهِ مِنْ کُلِّ لَوْنٍ أَهْدَبُ الْعُرْفِ الْأَیْمَنِ فَوَقَّفَهُ عَلَی بَابِ خَدِیجَهًَْ وَ دَخَلَ عَلَی رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) فَمَرِحَ الْبُرَاقُ فَخَرَجَ إِلَیْهِ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) فَقَالَ اسْکُنْ فَإِنَّمَا یَرْکَبُکَ خَیْرُ الْبَشَرِ أَحَبُّ خَلْقِ اللَّهِ إِلَیْهِ فَسَکَنَ فَخَرَجَ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) فَرَکِبَ لَیْلًا وَ تَوَجَّهَ نَحْوَ بَیْتِ الْمَقْدِسِ فَاسْتَقْبَلَ شیخا {شَیْخٌ} فَقَالَ هَذَا أَبُوکَ إِبْرَاهِیمُ فَثَنَّی رِجْلَهُ وَ هَمَّ بِالنُّزُولِ فَقَالَ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) کَمَا أَنْتَ فَجَمَعَ مَا شَاءَ اللَّهُ مِنْ أَنْبِیَائِهِ بِبَیْتِ‌الْمَقْدِسِ فَأَذَّنَ جَبْرَئِیلُ فَتَقَدَّمَ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) فَصَلَّی بِهِمْ ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ فَإِنْ کُنْتَ فِی شَکٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکَ هَؤُلَاءِ الْأَنْبِیَاءُ الَّذِینَ جَمَعُوا فَلا تَکُونَنَّ مِنَ المُمْتَرِینَ قَالَ فَلَمْ یَشُکَّ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) وَ لَمْ یَسْأَلْ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) امام باقر (علیه السلام) فرمود: «هنگامی‌که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می‌خواست به معراج برود، جبرئیل و بُراق (نام مَرکبی آسمانی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در سفر معراج، بر آن سوار شد) را آورد. این بُراق کوچکتر از قاطر و بزرگتر از الاغ بود؛ گوش‌هایش را تکان می‌داد و چشمانش در حدقه فرورفته بود؛ هر گام او به‌اندازه‌ای بود که چشم می‌دید، دو بال داشت که او را به جلو می‌راند؛ زینی از یاقوت، بر پشت او بود؛ تمام رنگ‌ها در آن وجود داشت و یال بلندی داشت که به سمت راستش آویزان بود. جبرئیل او را بر در خانه‌ی خدیجه (سلام الله علیها) بست. وقتی که جبرئیل بر حضرت وارد شد، بُراق خیلی خوشحالی می‌کرد. جبرئیل گفت: «آرام باش! بهترین خلق خدا می‌خواهد بر تو سوار شود». بُراق ساکت شد. پس پیامبر (صلی الله علیه و آله) سوار او شد و شبانه به طرف بیت‌المقدّس روانه شدند. پیرمردی به استقبال آنان آمد. [جبرئیل] فرمود: «این پدرت ابراهیم (علیه السلام) است». پیامبر (صلی الله علیه و آله) دو پایش را به قصد پیاده‌شدن از بُراق، جمع کرد. جبرئیل گفت: «هرطور که شما بخواهید» [و پیامبر (صلی الله علیه و آله) پیاده شد]. خداوند تمام انبیاء (را در بیت‌المقدّس جمع کرد و جبرئیل اذان گفت. حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) جلو ایستاد و همه‌ی انبیاء (به امامت او نماز خواندند». امام باقر (علیه السلام) در مورد این کلام خداوند فَإِنْ کُنْتَ فِی شَکٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ فرمود: «منظور همین پیامبرانی هستند که اینجا جمع شده‌اند فَلا تَکُونَنَّ مِنَ المُمْتَرِینَ امّا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نه شک کرد و نه هیچ سؤالی پرسید».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۴۰
بحار الأنوار، ج۱۸، ص۳۷۸/ الخرایج والجرایح، ج۱، ص۸۴/ نور الثقلین؛ فیه: «خیرُ البشر» محذوفٌ و «یَجریان» بدلٌ «یَحفزانِهِ»
۱ -۷
(یونس/ ۹۴)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ جَعْفَرِ‌بْنِ‌مُحَمَّدٍ (علیه السلام) قَالَ أَتَی رَجُلٌ أَمِیرَ‌الْمُؤْمِنِین (علیه السلام) ... فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ (علیه السلام) ... ثُمَّ أَتَاهُ بِالْبُرَاقِ فَرَفَعَهُ (ای النبی (صلی الله علیه و آله)) إِلَی السَّمَاءِ ثُمَّ إِلَی الْبَیْتِ الْمَعْمُورِ فَتَوَضَّأَ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) وَ تَوَضَّأَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) کَوُضُوئِهِ وَ أَذَّنَ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) وَ أَقَامَ مَثْنَی مَثْنَی وَ قَالَ لِلنَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) تَقَدَّمْ وَ صَلِّ وَ اجْهَرْ بِصَلَاتِکَ فَإِنَّ خَلْفَکَ صُفُوفاً مِنَ الْمَلَائِکَهًِْ لَا یَعْلَمُ عَدَدَهُمْ إِلَّا اللَّهُ وَ فِی الصَّفِ الْأَوَّلِ أَبُوکَ آدَمُ وَ نُوحٌ وَ هُودٌ وَ إِبْرَاهِیمُ وَ مُوسَی (وَ کُلُّ نَبِیٍّ أَرْسَلَهُ اللَّهُ مُذْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ إِلَی أَنْ بَعَثَکَ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) فَتَقَدَّمَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) فَصَلَّی بِهِمْ غَیْرَ هَائِبٍ وَ لَا مُحْتَشَمٍ رَکْعَتَیْنِ فَلَمَّا انْصَرَفَ مِنْ صَلَاتِهِ أَوْحَی اللَّهُ إِلَیْهِ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنا الْآیَهًَْ فَالْتَفَتَ إِلَیْهِمُ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ بِمَ تَشْهَدُونَ قَالُوا نَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَنَّکَ رَسُولُ اللَّهِ وَ أَنَّ عَلِیّاً (علیه السلام) أَمِیرُ‌الْمُؤْمِنِینَ وَ وَصِیُّکَ وَ کُلُّ نَبِیٍّ مَاتَ خَلَّفَ وَصِیّاً مِنْ عُصْبَتِهِ غَیْرَ هَذَا وَ أَشَارَ إِلَی عِیسَی‌ابْنِ‌مَرْیَمَ (علیه السلام) فَإِنَّهُ لَا عُصْبَهًَْ لَهُ وَ کَانَ وَصِیُّهُ شَمْعُونَ‌الصَّفَابْنَ‌حَمُّونَ‌بْنِ‌عامهًْ (علیه السلام) {عمَامَهًَْ} وَ نَشْهَدُ أَنَّکَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) سَیِّدُ النَّبِیِّینَ وَ أَنَّ عَلِیَّ‌بْنَ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) سَیِّدُ الْوَصِیِّینَ أُخِذَتْ عَلَی ذَلِکَ مَوَاثِیقُنَا لَکُمَا بِالشَّهَادَهًِْ.

امام صادق (علیه السلام)- مردی نزد امیرالمؤمنین (علیه السلام) آمد... ایشان به او فرمود: جبرئیل «بُراق» را برای پیامبر (صلی الله علیه و آله) آورد و ایشان را به آسمان تا «بیت‌المعمور» (نام خانه‌ای است در آسمان و به موازات کعبه) برد. آنگاه جبرئیل وضو گرفت و پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز مانند او وضو گرفت. جبرئیل اذان گفت و [پس از آن] دوتا دوتا [یعنی هر بند را دو بار تکرار کرد]. اقامه گفت و به پیامبر (صلی الله علیه و آله) عرض کرد: «جلو بایست و با صدای بلند نماز بخوان؛ چراکه پشت‌سر شما صف‌های زیادی از فرشتگان هستند که تعداد آن‌ها را جز خدا نمی‌داند و در صف اوّل، پدرت آدم، نوح، هود، ابراهیم، موسی و عیسی (و هر پیامبری که خدا از ابتدای آفرینش آسمان‌ها و زمین تا زمان بعثت شما فرستاده، ایستاده‌اند». پیامبر (صلی الله علیه و آله) پیش رفت و بدون ترس و شرم، دو رکعت نماز با آن‌ها خواند. بعد از تمام‌شدن نماز، خداوند به او وحی فرمود: از رسولانی که پیش از تو فرستادیم بپرس آیا جز خدای رحمان، دیگری را برای پرستش آن‌ها قرار داده بودیم؟. (زخرف/۴۵) پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز از آن‌ها پرسید: «به چه چیزی گواهی می‌دهید»؟ گفتند: «گواهی می‌دهیم که خدایی جز پروردگار یکتا نیست و شریکی ندارد و اینکه شما پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) هستی و علی (علیه السلام) امیرمؤمنان و جانشین شماست و هر پیامبری که از دنیا رفت، جانشینی از میان خویشاوندانش قرار داد غیر از این پیامبر و اشاره به عیسی (علیه السلام) کردند که او خویشاوندی نداشت و جانشینش «شمعون صفا پسر حمون‌بن‌عمامه» بود. و نیز گواهی می‌دهیم که شما رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و سرور پیامبران هستی و علی‌ّبن‌ابی‌طالب (علیه السلام) سرور اوصیاء است؛ و از ما نسبت به گواهی‌دادن به شما دو نفر پیمان گرفته شده است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۴۲
بحار الأنوار، ج۲۶، ص۲۸۶
۱ -۸
(یونس/ ۹۴)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ عَبْدِ الصَّمَدِ‌بْنِ‌بَشِیرٍ قَالَ: ذُکِرَ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) بُدُوِّ الْأَذَان ... فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّه (علیه السلام) إِنَّ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) کَانَ نَائِماً فِی ظِلِّ الْکَعْبَهًِْ فَأَتَاهُ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) وَ مَعَهُ طَاسٌ فِیهِ مَاءٌ مِنَ الْجَنَّهًِْ فَأَیْقَظَهُ وَ أَمَرَهُ أَنْ یَغْتَسِلَ ثُمَّ وَضَعَ فِی مَحْمِلٍ لَهُ أَلْفَ أَلْفِ لَوْنٍ مِنْ نُورٍ ثُمَّ صَعِدَ بِهِ حَتَّی انْتَهَی إِلَی أَبْوَابِ السَّمَاءِ فَلَمَّا رَأَتْهُ الْمَلَائِکَهًُْ نَفَرَتْ عَنْ أَبْوَابِ السَّمَاءِ فَأَمَرَ اللَّهُ جَبْرَئِیلَ (علیه السلام) فَقَالَ اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ فَتَرَاجَعَتِ الْمَلَائِکَهًُْ نَحْوَ أَبْوَابِ السَّمَاءِ فَفَتَحَتِ الْبَابَ فَدَخَلَ (علیه السلام) حَتَّی انْتَهَی إِلَی السَّمَاءِ الثَّانِیَهًِْ فَنَفَرَتِ الْمَلَائِکَهًُْ عَنْ أَبْوَابِ السَّمَاءِ فَقَالَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَتَرَاجَعَتِ الْمَلَائِکَهًُْ ثُمَّ فُتِحَ الْبَابُ فَدَخَلَ (علیه السلام) وَ مَرَّ حَتَّی انْتَهَی إِلَی السَّمَاءِ الثَّالِثَهًِْ فَنَفَرَتِ الْمَلَائِکَهًُْ عَنْ أَبْوَابِ السَّمَاءِ فَقَالَ جَبْرَئِیلُ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) رسول‌الله أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) رسول‌الله فَتَرَاجَعَتِ الْمَلَائِکَهًُْ وَ فُتِحَ الْبَابُ وَ مَرَّ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) حَتَّی انْتَهَی إِلَی السَّمَاءِ الرَّابِعَهًِْ فَإِذَا هُوَ بِمَلَکٍ مُتَّکٍ وَ هُوَ عَلَی سَرِیرٍ تَحْتَ یَدِهِ ثَلَاثُمِائَهًِْ أَلْفِ مَلَکٍ تَحْتَ کُلِّ مَلَکٍ ثَلَاثُمِائَهًِْ أَلْفِ مَلَکٍ فَنُودِیَ أَنْ قُمْ قَالَ فَقَامَ الْمَلَکُ عَلَی رِجْلَیْهِ فَلَا یَزَالُ قَائِماً إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ قَالَ وَ فُتِحَ الْبَابُ وَ مَرَّ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) حَتَّی انْتَهَی إِلَی السَّمَاءِ السَّابِعَهًِْ قَالَ وَ انْتَهَی إِلَی سِدْرَهًِْ الْمُنْتَهَی ... قَالَ فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ مناجات {مُنَاجَاهًِْ} رَبِّهِ رُدَّ إِلَی الْبَیْتِ الْمَعْمُورِ وَ هُوَ فِی السَّمَاءِ الرابعه بِحِذَاءِ الْکَعْبَهًِْ قَالَ فَجَمَعَ لَهُ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ وَ الْمَلَائِکَهًَْ ثُمَّ أَمَرَ جَبْرَئِیلَ (علیه السلام) فَأَتَمَّ الْأَذَانَ وَ أَقَامَ الصَّلَاهًَْ وَ تَقَدَّمَ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) فَصَلَّی بِهِمْ فَلَمَّا فَرَغَ الْتَفَتَ إِلَیْهِمْ فَقَالَ اللَّهُ لَهُ فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکَ لَقَدْ جاءَکَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلا تَکُونَنَّ مِنَ المُمْتَرِینَ فَسَأَلَهُمْ یَوْمَئِذٍ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) ثُمَّ نَزَلَ وَ مَعَهُ صَحِیفَتَانِ فَدَفَعَهُمَا إِلَی أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) فَقَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) فَهَذَا کَانَ بَدْءَ الْأَذَانِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- از عبدالصّمدبن‌بشیری نقل شده نزد امام صادق (علیه السلام) از آغاز اذان یاد شد... پس ایشان فرمود: «روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در سایه‌ی کعبه آرمیده بود که جبرئیل با کاسه‌ای مِسی که آبی بهشتی در آن بود، نزد حضرت آمده و ایشان را بیدار کرد و به ایشان دستور داد [با آن آب] غسل نماید. آنگاه حضرت را در مَحمِلی که هزاران هزار رنگ از نور داشت قرار داد و ایشان را بالا برد تا به دروازه‌های آسمان رسیدند. هنگامی‌که فرشتگان آن محمل را دیدند، از دروازه‌های آسمان گریختند. جبرئیل به دستور خدا گفت: الله اکبر الله اکبر فرشته‌ها [با شنیدن این ندا] به دروازه‌ها بازگشته و آن را گشودند و پیامبر (صلی الله علیه و آله) وارد شد تا به آسمان دوّم رسید. در این هنگام فرشتگان از دروازه‌های آسمان گریختند. جبرئیل گفت: أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ فرشته‌ها بازگشتند و دروازه گشوده شد و پیامبر (صلی الله علیه و آله) وارد شد تا به آسمان سوّم رسید. در این هنگام فرشتگان از دروازه‌های آسمان گریختند. جبرئیل فرمود: أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ! أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ فرشته‌ها بازگشتند و دروازه باز شد و پیامبر (صلی الله علیه و آله) وارد شد تا به آسمان چهارم رسید. در آنجا به فرشته‌ای برخوردند که بر تختی تکیه زده بود و زیر دست او سیصدهزار فرشته بودند که هرکدام نیز سیصدهزار فرشته زیر دستشان بود به آن فرشته خطاب شد: «برخیز»! او نیز بر دو پایش ایستاد و تا روز قیامت همان‌طور ایستاده است. دروازه باز شد و پیامبر (صلی الله علیه و آله) عبور کرد تا به آسمان هفتم و از آنجا به «سدرهًْ‌المنتهی» رسید... هنگامی‌که پیامبر (صلی الله علیه و آله) از مناجات با پروردگارش فارغ گردید به سمت «بیت‌المعمور» برده شد که در آسمان چهارم و به موازات کعبه است. در آنجا همه‌ی انبیا، رسولان و فرشتگان (جمع شدند و خداوند به جبرئیل امر فرمود و او اذان و اقامه‌ی نماز را گفت. سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) جلو ایستاد و با آن‌ها نماز گزارد و پس از نماز رو به آن‌ها نمود. خداوند به پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکَ لَقَدْ جاءَکَ الحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلا تَکُونَنَّ مِنَ المُمْتَرِینَ پیامبر (صلی الله علیه و آله) هم در آن روز از آن‌ها سؤال کرد و بعد همراه با دو صحیفه (کتابچه) به زمین بازگشت و آن دو صحیفه را به امیرالمؤمنین (علیه السلام) داد». [در اینجا] امام صادق (علیه السلام) فرمود: «این جریان، شروع اذان گفتن [برای نماز] بود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۴۲
بحار الأنوار، ج۸۱، ص۱۱۹
۱ -۹
(یونس/ ۹۴)

علی‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکَ یعنی الأنبیاء (و إنما رآهم فی السماء لما أسری به.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکَ یعنی از انبیاء (سؤال کن؛ که [پیامبر (علیه السلام)] آن‌ها را در شب معراج در آسمان مشاهده فرمود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۴۴
القمی، ج۱، ص۲۰/ القمی، ج۱، ص۳۱۶؛ «و انّما رآهم فی السماء لما أسری» محذوفٌ
۱ -۱۰
(یونس/ ۹۴)

الباقر (علیه السلام)- زُرَارَهًَْ‌بْنِ‌أَعْیَنَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) آیَهًٌْ فِی کِتَابِ اللَّهِ تَعَالَی شَکَّکَتْنِی قَالَ مَا قَالَ قُلْتُ قَوْلُهُ فَإِنْ کُنْتَ فِی شَکٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکَ الْآیَهًَْ مَنْ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ أُمِرَ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) بِسُؤَالِهِمْ فَقَالَ إِنَّ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) قَالَ لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّمَاءِ فَصِرْتُ فِی السَّمَاءِ الرَّابِعَهًِْ جَمَعَ اللَّهُ إِلَیَّ النَّبِیِّینَ (وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الْمَلَائِکَهًَْ فَأَذَّنَ جَبْرَئِیلُ وَ أَقَامَ الصَّلَاهًَْ ثُمَّ قَدَّمَ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) فَصَلَّی بِهِمْ فَلَمَّا انْصَرَفَ قَالَ بِمَ تَشْهَدُونَ قَالُوا نَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّکَ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) وَ أَنَّ عَلِیّاً (علیه السلام) أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ فَهُوَ مَعْنَی قَوْلِهِ فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکَ.

امام باقر (علیه السلام)- زراره می‌گوید به امام باقر (علیه السلام) عرض کردم: «آیه‌ای در قرآن است که مرا دچار شک و تردید کرده است». فرمود: «کدام آیه»؟ عرض کردم: «این آیه که می‌گوید: فَإِنْ کُنْتَ فِی شَکٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکَ. این‌ها چه کسانی هستند که پیامبر (صلی الله علیه و آله) مأمور به پرسیدن از آن‌ها شد»؟ امام (علیه السلام) فرمود: «رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «زمانی‌که مرا به آسمان بردند در آسمان چهارم بودم که خداوند، تمام پیامبران، صدّیقان و فرشتگان را جمع نمود». [امام (علیه السلام) ادامه دادند که]: جبرئیل اذان و اقامه‌ی نماز را گفت و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) جلو رفته و با آن‌ها نماز گزارد». بعد از نماز [پیامبر (صلی الله علیه و آله) به آن‌ها] فرمود: «به چه چیزی گواهی می‌دهید»؟ گفتند: «گواهی می‌دهیم خدایی جز خدای یکتا نیست و تو رسول خدایی و علی (علیه السلام) امیرمؤمنان است». این است معنای آیه‌ی فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکَ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۴۴
بحار الأنوار، ج۳۷، ص۳۳۹/ فرات الکوفی، ص۱۸۱؛ «تشکک» بدلٌ «شَکَّکَتنِی»
۱ -۱۱
(یونس/ ۹۴)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ عَبْدِ الصَّمَدِ‌بْنِ‌بَشِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) لَمَّا أُسْرِیَ بِالنَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) فَفَرَغَ مِنْ مُنَاجَاهًِْ رَبِّهِ رُدَّ إِلَی الْبَیْتِ الْمَعْمُورِ وَ هُوَ بَیْتٌ فِی السَّمَاءِ الرَّابِعَهًِْ بِحِذَاءِ الْکَعْبَهًِْ فَجَمَعَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ وَ الرُّسُلَ وَ الْمَلَائِکَهًَْ وَ أَمَرَ جَبْرَئِیلَ فَأَذَّنَ وَ أَقَامَ وَ تَقَدَّمَ بِهِمْ فَصَلَّی فَلَمَّا فَرَغَ الْتَفَتَ إِلَیْهِ فَقَالَ فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکَ إِلَی قَوْلِهِ مِنَ الممترین.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- عبدالصّمدبن‌بشیری از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است: زمانی‌که پیامبر (صلی الله علیه و آله) به معراج برده شد و از مناجات با پروردگارش فارغ گردید به «بیت‌المعمور» که در آسمان چهارم و به موازات کعبه است برده شد. در آنجا خداوند همه‌ی انبیاء و رسولان و فرشتگان (را جمع نمود سپس خداوند به جبرئیل امر فرمود و او اذان و اقامه گفت و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) جلو ایستاد و نماز گزارد. پس از نماز، خدای تعالی به پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکَ لَقَدْ جَاءَکَ الحَقُّ مِن رَّبِّکَ فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ المُمْترَِین.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۴۴
بحار الأنوار، ج۱۷، ص۸۹/ العیاشی، ج۲، ص۱۲۸؛ «من المهترین» بدلٌ «من المهتدین»/ نور الثقلین؛ فیه: «من المهترین» بدلٌ «من المهتدینا»
۱ -۱۲
(یونس/ ۹۴)

الباقر (علیه السلام)- سُئِلَ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَی فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکَ مَنْ هَؤُلَاءِ فَقَالَ قَالَ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّمَاءِ الرَّابِعَهًِْ أَذَّنَ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) وَ أَقَامَ وَ جَمَعَ النَّبِیِّینَ (وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَدَاءَ وَ الْمَلَائِکَهًَْ وَ تَقَدَّمْتُ وَ صَلَّیْتُ بِهِمْ فَلَمَّا انْصَرَفْتُ قَالَ جَبْرَئِیلُ قُلْ لَهُمْ بِمَ یَشْهَدُونَ قَالُوا نَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّکَ رسول‌الله وَ أَنَّ عَلِیّاً (علیه السلام) أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ.

امام باقر (علیه السلام)- [درمورد سخن خداوند]: فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکَ [از امام باقر (علیه السلام) سؤال شد که] «این‌ها چه کسانی هستند»؟ فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «زمانی‌که [در شب معراج] مرا به آسمان چهارم بردند، جبرئیل اذان و اقامه گفت و انبیاء، صدّیقان، شهیدان و فرشتگان (را جمع نمود و من پیش رفتم و با آن‌ها نماز گزاردم. پس از نماز، جبرئیل فرمود: «به آن‌ها بگو به چه چیزی گواهی می‌دهند»؟ آن‌ها [در جواب] گفتند: «گواهی می‌دهیم خدایی جز خدای یکتا نیست و تو رسول خدایی و علی (علیه السلام) امیرمؤمنان است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۴۶
بحار الأنوار، ج۳۷، ص۳۳۷/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۱۸۸
۱ -۱۳
(یونس/ ۹۴)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عن ابن‌مسعود لَمَّا عُرِجَ بِی إِلَی السَّمَاءِ انْتَهَی بِیَ الْمَسِیرُ مَعَ جَبْرَئِیلَ (علیه السلام) إِلَی السَّمَاءِ الرَّابِعَهًِْ فَرَأَیْتُ بَیْتاً مِنْ یَاقُوتٍ أَحْمَرَ فَقَالَ لِی جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) هَذَا هُوَ الْبَیْتُ الْمَعْمُورُ خَلَقَهُ اللَّهُ تَعَالَی قَبْلَ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ بِخَمْسِینَ أَلْفَ عَامٍ قُمْ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) فَصِلْ إِلَیْهِ قَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) وَ جَمَعَ اللَّهُ إِلَی النَّبِیِّینَ فَصَفَّهُمْ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) وَرَائِی صَفّاً فَصَلَّیْتُ بِهِمْ فَلَمَّا سَلَّمْتُ أَتَانِی آتٍ مِنْ عِنْدِ رَبِّی فَقَالَ لِی یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) رَبُّکَ یُقْرِئُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ سَلِ الرُّسُلَ عَلَی مَا ذَا أَرْسَلْتُهُمْ مِنْ قَبْلِکَ فَقُلْتُ مَعَاشِرَ الرُّسُلِ عَلَی مَا ذَا بَعَثَکُمْ رَبِّی قَبْلِی فَقَالَ الرُّسُلُ عَلَی وَلَایَتِکَ وَ وَلَایَهًِْ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) وَ هُوَ قَوْلُهُ تَعَالَی وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنا.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- ابن‌مسعود از پیامبر (صلی الله علیه و آله) نقل کرده است: وقتی مرا به معراج بردند، با جبرئیل به آسمان چهارم رسیدم. پس خانه‌ای از یاقوت قرمز دیدم. جبرئیل فرمود: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله) این بیت‌المعمور است که خداوند آن را پنجاه‌هزار سال قبل از آفرینش آسمان‌ها و زمین‌ها آفرید. اینک بایست و به‌سوی آن نماز بخوان». پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «خداوند انبیاء (را جمع نمود. جبرئیل همه را پشت سر من به صف قرار داد و من با آن‌ها نماز خواندم. پس از پایان نماز، فرستاده‌ای از جانب خدای تعالی آمده و گفت: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! خدایت سلام می‌رساند و می‌گوید از پیامبران (بپرس با چه خصوصیّتی آن‌ها را قبل از تو، به رسالت مبعوث نموده‌ام»؟ به آن‌ها گفتم: «ای پیامبران (! خداوند شما را با چه خصوصیّتی ارسال نموده است»؟ همگی جواب دادند: «با شرط ولایت تو و ولایت علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام)». این سخن خدا اشاره به آن مطلب است: از رسولانی که پیش از تو فرستادیم بپرس. (زخرف/۴۵)

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۴۶
بحار الأنوار، ج۲۶، ص۳۰۷
بیشتر