آیه أَلَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيها خالِدُونَ [11]
[وارثانى] كه بهشت برين را ارث مىبرند، و جاودانه در آن خواهند ماند!
الرّسول ( عَنْ عَبْدِاللَّهِبْنِعَلِیٍّ قَالَ: حَمَلْتُ مَتَاعاً مِنَ الْبَصْرَهًِْ إِلَی مِصْرَ فَقَدِمْتُهَا ... فَقُلْتُ مَنْ هَذَا فَقَالُوا هَذَا بِلَالٌ مُؤَذِّن ... قُلْتُ رَحِمَکَ اللَّهُ حَدِّثْنِی بِمَا سَمِعْتَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (قَال سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (یَقُولُ إِنَّ سُورَ الْجَنَّهًِْ لَبِنَهًٌْ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَبِنَهًٌْ مِنْ فِضَّهًٍْ وَ لَبِنَهًٌْ مِنْ یَاقُوتٍ ... قُلْتُ فَهَلْ فِیهَا غَیْرُهَا قَالَ نَعَمْ جَنَّهًُْ الْفِرْدَوْسِ قُلْتُ وَ کَیْفَ سُورُهَا قَالَ سُورُهَا نُورٌ فَقُلْتُ وَ الْغُرَفُ الَّتِی هِیَ فِیهَا قَالَ هِیَ مِنْ نُورِ رَبِّ الْعَالَمِین.
پیامبر ( عبدالله بن علی روایت کرد: کالایی از بصره به سوی مصر بردم و به مصر رسیدم، درحالیکه در راهی بودم به پیرمردی بلند قامت با پوستی خشن، طاس، و با ریش و موی سفید برخورد کردم که دو جامه کهنه بر تن داشت یکی سفید و دیگری سیاه؛ سؤال کردم: «این کیست»؟ گفتند: «او بلال مؤذن رسول خدا (است» ... گفتم: «خداوند تورا مورد رحمت خویش قرار دهد درباره آنچه که از رسول خدا (شنیدی برایم بگو» ... گفت: «شنیدم که رسول خدا (میفرمود: دیوارهای بهشت یک آجرش از طلا، یک آجرش از نقره، یک آجرش از یاقوت است ...» گفتم: «آیا غیر از جنت عدن جنت دیگری در آن است»؟ پاسخ گفت: «بله، جنت فردوس» گفتم: «دیوارهایش چگونه است»؟ ... گفت: «دیوار آن نور است»، گفتم: «و اتاق هایی که در آن است چطور»؟ گفت: «آن نیز از نور رب العالمین است».