آیه ۱۰۶ - سوره مؤمنون

آیه قالُوا رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَيْنا شِقْوَتُنا وَ كُنَّا قَوْماً ضالِّينَ [106]

مىگويند: «پروردگارا! تيره‌بختى ما بر ما چيره شد و ما گروه گمراهى بوديم.

۱
(مؤمنون/ ۱۰۶)

الرّضا ( عَنْ یُونُسَ‌بْنِ‌عَبْدِ الرَّحْمَنِ، قَالَ: قَالَ لِی أَبُوالْحَسَنِ الرِّضَا (: یَا یُونُسُ لَا تَقُلْ بِقَوْلِ الْقَدَرِیَّهًِْ فَإِنَّ الْقَدَرِیَّهًَْ لَمْ یَقُولُوا بِقَوْلِ أَهْلِ الْجَنَّهًِْ وَ لَا بِقَوْلِ أَهْلِ النَّارِ وَ لَا بِقَوْلِ إِبْلِیسَ فَإِنَّ أَهْلَ الْجَنَّهًِْ قَالُوا الْحَمْدُ للهِ الَّذِی هَدانا لِهذا وَ ما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللهُ وَ قَالَ أَهْلُ النَّارِرَبَّنا غَلَبَتْ عَلَیْنا شِقْوَتُنا وَ کُنَّا قَوْماً ضالِّینَ وَ قَالَ إِبْلِیسُ رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنِی.

امام رضا ( یونس‌بن‌عبدالرّحمن گوید: امام رضا (به من فرمود: «ای یونس! سخن قدریّه را نگو، چون قدریّه نه کلام اهل بهشت را میگویند، نه سخن اهل آتش و نه سخن ابلیس را؛ چرا که اهل بهشت می‌گویند: گویند: ستایس مخصوص خداوندی است که ما را به این (همه نعمتها) رهنمون شد و اگر او ما را هدایت نکرده بود ما [به این‌ها] راه نمییافتیم. (اعراف/۴۳) و اهل آتش می‌گویند: رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَیْنا شِقْوَتُنا وَ کُنَّا قَوْماً ضالِّینَ. و ابلیس می‌گوید: پروردگارا! به سبب آنکه مرا گمراه ساختی. (حجر/۳۹).

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۰، ص۱۲۸
الکافی، ج۱، ص۱۵۷/ بحارالأنوار، ج۵، ص۱۱۶
۲
(مؤمنون/ ۱۰۶)

الرّضا ( عَنْ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌إِسْحَاقَ قَالَ: قَالَ أَبُوالْحَسَنِ (لِیُونُسَ مَوْلَی عَلِیِّ‌بْنِ‌یَقْطِینٍ یَا یُونُسُ لَا تَتَکَلَّمْ بِالْقَدَرِ قَالَ إِنِّی لَا أَتَکَلَّمُ بِالْقَدَرِ وَ لَکِنْ أَقُولُ لَا یَکُونُ إِلَّا مَا أَرَادَ اللَّهُ وَ شَاءَ وَ قَضَی وَ قَدَّرَ فَقَالَ لَیْسَ هَکَذَا أَقُولُ وَ لَکِنْ أَقُولُ لَا یَکُونُ إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ وَ أَرَادَ وَ قَدَّرَ وَ قَضَی ثُمَّ قَالَ أَ تَدْرِی مَا الْمَشِیَّهًُْ فَقَالَ لَا فَقَالَ هَمُّهُ بِالشَّیْءِ أَ وَ تَدْرِی مَا أَرَادَ قَالَ لَا قَالَ إِتْمَامُهُ عَلَی الْمَشِیَّهًِْ فَقَالَ أَ وَ تَدْرِی مَا قَدَّرَ قَالَ لَا قَالَ هُوَ الْهَنْدَسَهًُْ مِنَ الطُّولِ وَ الْعَرْضِ وَ الْبَقَاءِ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ إِذَا شَاءَ شَیْئاً أَرَادَهُ وَ إِذَا أَرَادَ قَدَّرَهُ وَ إِذَا قَدَّرَهُ قَضَاهُ وَ إِذَا قَضَاهُ أَمْضَاهُ یَا یُونُسُ إِنَّ الْقَدَرِیَّهًَْ لَمْ یَقُولُوا بِقَوْلِ اللَّهِ وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ یَشاءَ اللهُ وَ لَا قَالُوا بِقَوْلِ أَهْلِ الْجَنَّهًِْ الْحَمْدُ للهِ الَّذِی هَدانا لِهذا وَ ما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللهُ وَ لَا قَالُوا بِقَوْلِ أَهْلِ النَّارِ رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَیْنا شِقْوَتُنا وَ کُنَّا قَوْماً ضالِّینَ وَ لَا قَالُوا بِقَوْلِ إِبْلِیسَ رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنِ وَ لَا قَالُوا بِقَوْلِ نُوحٍ وَ لایَنْفَعُکُمْ نُصْحِی إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَکُمْ إِنْ کانَ اللهُ یُرِیدُ أَنْ یُغْوِیَکُمْ هُوَ رَبُّکُمْ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ثُمَّ قَالَ قَالَ اللَّهُ یَا ابْنَ آدَمَ (بِمَشِیَّتِی کُنْتَ أَنْتَ الَّذِی تَشَاءُ وَ بِقُوَّتِی أَدَّیْتَ إِلَیَّ فَرَائِضِی وَ بِنِعْمَتِی قَوِیتَ عَلَی مَعْصِیَتِی وَ جَعَلْتُکَ سَمِیعاً بَصِیراً قَوِیّاً فَمَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَهًٍْ فَمِنِّی وَ مَا أَصَابَکَ مِنْ سَیِّئَهًٍْ فَمِنْ نَفْسِکَ وَ ذَلِکَ أَنِّی لَا أُسْأَلُ عَمَّا أَفْعَلُ وَ هُمْ یُسْئَلُونَ ثُمَّ قَالَ قَدْ نَظَمْتُ لَکَ کُلَّ شَیْءٍ تُرِیدُهُ.

امام رضا ( محمّدبن‌اسحاق گوید: امام رضا (به یونس که از غلامان علی‌بن‌یقطین بود فرمود: «ای یونس! به قدَریّه تکلّم نکن سخن قدریّه را نگو». [گفت: «من سخنان آن‌ها را نمی‌گویم بلکه می‌گویم: هیچ اتّفاقی نمیافتد، مگر آنچه خدا اراده نموده، [سپس] خواسته، [سپس] حکم کرده و [سپس] مقدّر کرده باشد». فرمود: «ای یونس! اینگونه نیست که میگویی؛ امّا من میگویم: هیچ اتّفاقی نمیافتد، مگر آنچه خدا بخواهد، [سپس] اراده کند، [سپس] مقدّر کرده و [سپس] حکم کرده باشد؛ [مشیّت قبل از اراده است نه بعد از آن]». آنگاه فرمود: «ای یونس! آیا میدانی مشّیت چیست»؟ عرض کردم: «نه». فرمود: «تصمیم بر انجام هرچه می‌خواهد، آیا میدانی اراده چیست»؟ عرض کردم: «نه». فرمود: «تمامکردن آن [چیز] برطبق مشیّت است. آیا میدانی قدَر چیست»؟ عرض کردم: «نه». فرمود: «[قدر] هندسه و مشخّص‌کردن حدود طول و عرض و تعیین مرزهای بقا و فناست. خداوند هنگامی‌که چیزی را بخواهد [مشیّت] آن را اراده میکند، هنگامی‌که اراده کند، تقدیر میکند (اندازهاش را معیّن –می‌کند)، چون تقدیر کرد، حکم میکند [قضا] و هنگامی‌که حکم کرد، آن را به اتمام می‌رساند. ای یونس! قدریّه نه سخن خدا را میگویند که فرمود: و شما چیزی را نمی‌خواهید مگر اینکه خدا بخواهد. (انسان/۳۰) نه کلام اهل بهشت را میگویند که فرمود: ستایش مخصوص خداوندی است که ما را به این [همه نعمت‌ها] رهنمون شد و اگر خدا ما را هدایت نکرده بود، ما [به این‌ها] راه نمی‌یافتیم. (اعراف/۴۳) نه سخن اهل آتش را میگویند که فرمود: پروردگارا! شقاوت ما بر ما چیره شده و ما قوم گمراهی بودیم. (مؤمنون/۱۰۶) نه سخن ابلیس: پروردگارا! به سبب آنکه مرا گمراه ساختی. (حجر/۳۹) را و نه سخن نوح (را میگویند که می‌گفت: [امّا چه سود که] هرگاه خدا بخواهد شما را [به خاطر گناهانتان] گمراه سازد، و من بخواهم شما را اندرز دهم، اندرز من سودی به حالتان نخواهد داشت! او پروردگار شماست و به‌سوی او بازگشت داده می‌شوید. (هود/۳۴) آنگاه امام رضا (ادامه داد: «خدا میفرماید: ای فرزند آدم! آنچه تو میخواهی به خواست من است؛ با نیروی من واجبات مرا بهجا آوردی و با نعمت من بر نافرمانیام نیرو یافتی و تو را شنوا، بینا و نیرومند قرار دادم. هر نیکویی که به تو رسد از جانب من و هر بدی به تو رسد از جانب خودت است و این به خاطر این است که من از آنچه انجام دهم بازخواست نمیشوم و آن‌ها مورد بازخواست قرار می‌گیرند. (انبیاء/۲۳) و این من هستم که هر چه خواستی را برایت مرتب ساختم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۰، ص۱۳۰
بحارالأنوار، ج۵، ص۱۲۲/ المحاسن، ج۱، ص۲۴۴؛ «قالوا بقول ابلیس ... شیء تریده» محذوف
۳
(مؤمنون/ ۱۰۶)

الصّادق ( بِأَعْمَالِهِمْ شَقُوا.

امام صادق ( اعمالشان، مایه‌ی بدبختی آن‌ها شد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۰، ص۱۳۰
بحارالأنوار، ج۵، ص۱۵۷/ التوحید، ص۳۵۶/ البرهان/ نورالثقلین
۴
(مؤمنون/ ۱۰۶)

علی¬بن¬ابراهیم ( فَإِنَّهُمْ عَلِمُوا حِینَ عَایَنُوا أَمْرَ الْآخِرَهًِْ أَنَّ الشَّقَا کُتِبَ عَلَیْهِمُ عَلِمُوا حِینَ لَمْ یَنْفَعْهُمُ الْعِلْمُ قَالُوا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْها فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ قَالَ اخْسَؤُا فِیهَا وَ لَا تُکَلِّمُونِ فَبَلَغَنِی وَ اللَّهُ أَعْلَمُ أَنَّهُمْ تَدَارَکُوا بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ سَبْعِینَ عَاماً حَتَّی انْتَهَوْا إِلَی قَعْرِ جَهَنَّمَ.

علیّبنابراهیم ( هنگامیکه آخرت را دیدند، متوجّه شدند که شقاوت برای آن‌ها نوشته شده است، امّا زمانی دانستند که به حال آنان هیچ سودی نداشت. در این هنگام گفتند: رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْها فَإِنْ عُدْنا فَإِنَّا ظالِمُونَ. و خداوند در پاسخ آنان فرمود: اخْسَؤُا فِیها وَ لا تُکَلِّمُونِ؛ به من این‌گونه خبر رسیده که آن‌ها هفتاد سال درپی یکدیگر میروند تا به قعر جهنّم میرسند و خداوند دراین‌مورد داناتر است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۰، ص۱۳۰
القمی، ج۲، ص۹۴/ البرهان/ نورالثقلین؛ «اما قوله غلبت ... العلم قالوا» محذوف
بیشتر