آیه ۳۴ - سوره هود

آیه وَ لا يَنْفَعُكُمْ نُصْحي إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَكُمْ إِنْ كانَ اللهُ‌ يُريدُ أَنْ يُغْوِيَكُمْ هُوَ رَبُّكُمْ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ [34]

و هرگاه خدا بخواهد شما را [به خاطر گناهانتان] گمراه سازد و من بخواهم شما را اندرز دهم، اندرز من سودى به حالتان نخواهد داشت. او پروردگار شماست و به‌سوى او بازگشت داده مى‌شوید».

سبب نزول

۱
(هود/ ۳۴)

الباقر (علیه السلام)- جَاءَ رَجُلٌ إِلَی أَبِی‌عَلِیِّ‌بْنِ‌الْحُسَیْنِ (علیه السلام) فَقَالَ لَهُ إِنَّ ابْنَ‌عَبَّاسٍ (رحمة الله علیه) یَزْعُمُ أَنَّهُ یَعْلَمُ کُلَّ آیَهًٍْ نَزَلَتْ فِی الْقُرْآنِ فِی أَیِّ یَوْمٍ نَزَلَتْ وَ فِیمَنْ نَزَلَتْ فَقَالَ أَبِی (علیه السلام) سَلْهُ فِی مَنْ نَزَلَتْ وَ مَنْ کانَ فِی هذِهِ أَعْمی فَهُوَ فِی الْآخِرَةِ أَعْمی وَ أَضَلُّ سَبِیلًا وَ فِیمَنْ نَزَلَتْ وَ لا یَنْفَعُکُمْ نُصْحِی إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَکُمْ إِنْ کانَ اللهُ یُرِیدُ أَنْ یُغْوِیَکُمْ وَ فِیمَنْ نَزَلَتْ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا فَأَتَاهُ الرَّجُلُ فَسَأَلَهُ فَقَالَ وَدِدْتُ أَنَّ الَّذِی أَمَرَکَ بِهَذَا وَاجَهَنِی بِهِ فَأَسْأَلُهُ عَنِ الْعَرْشِ مِمَّ خَلَقَهُ اللَّهُ وَ مَتَی خَلَقَ وَ کَمْ هُوَ وَ کَیْفَ هُوَ فَانْصَرَفَ الرَّجُلُ إِلَی أَبِی (علیه السلام) فَقَالَ أَبِی (علیه السلام) فَهَلْ أَجَابَکَ بِالْآیَاتِ قَالَ لَا قَالَ أَبِی (علیه السلام) لَکِنْ أُجِیبُکَ فِیهَا بِعِلْمٍ وَ نُورٍ غَیْرِ الْمُدَّعَی وَ لَا الْمُنْتَحَلِ أَمَّا قَوْلُهُ وَ مَنْ کانَ فِی هذِهِ أَعْمی فَهُوَ فِی الْآخِرَةِ أَعْمی وَ أَضَلُّ سَبِیلًا فَفِیهِ نَزَلَ وَ فِی أَبِیهِ وَ أَمَّا قَوْلُهُ وَ لا یَنْفَعُکُمْ نُصْحِی إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَکُمْ فَفِی أَبِیهِ نَزَلَتْ وَ أَمَّا الْأُخْرَی فَفِی ابْنِهِ نَزَلَتْ وَ فِینَا وَ لَمْ یَکُنِ الرِّبَاطُ الَّذِی أُمِرْنَا بِهِ وَ سَیَکُونُ ذَلِکَ مِنْ نَسْلِنَا الْمُرَابِطُ وَ مِنْ نَسْلِهِ الْمُرَابِطُ.

امام باقر (علیه السلام)- مردی خدمت پدرم امام سجاد (علیه السلام) آمده و گفت: «ابن‌عبّاس چنین خیال می‌کند که می‌داند، هر آیه‌ای در قرآن هست در چه روز نازل شده و درباره‌ی کیست». پدرم فرمود: «از او بپرس این آیه درباره‌ی چه کسی نازل شده: و هرکه در این دنیا نابینا باشد، در آخرت نیز نابینا و گمراه‌تر است. (اسراء/۷۲) و این آیه: وَ لا یَنْفَعُکُمْ نُصْحِی إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَکُمْ إِنْ کانَ اللهُ یُرِیدُ أَنْ یُغْوِیَکُمْ در مورد کیست؟ و این آیه: ای کسانی که ایمان آورده‌اید، شکیبا باشید و دیگران را به شکیبایی فراخوانید. (آل‌عمران/۲۰۰) درباره‌ی چه کسی است»؟. آن مرد پیش ابن‌عبّاس آمد و سؤال کرد. ابن‌عبّاس گفت: «دوست دارم کسی که به تو این مأموریت را داده با خودم روبرو شود، از او بپرسم عرش را خدا از چه آفریده؟ و کی‌آفریده؟ و چقدراست؟ و چگونه‌است»؟. آن مرد خدمت پدرم برگشت ایشان پرسید: «جواب آیات را داد»؟ عرض کرد: «نه»! فرمود: «ولی من به علم و بینش، بی‌آنکه ادّعایی بکنم جواب آن را می‌دهم؛ امّا آیه: و هرکه در این دنیا نابینا باشد، در آخرت نیز نابینا و گمراه‌تر است. (اسراء/۷۲)، [یکی از مصادیق آن این است که] درباره‌ی او و پدرش نازل‌شده امّا آیه: وَ لا یَنْفَعُکُمْ نُصْحِی إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَکُمْ درباره‌ی پدرش نازل شده و امّا آیه‌ی دیگر درباره‌ی فرزند او و ما نازل شده است. این آن رباط و مرزداری نیست که به آن مأمور هستیم، ولی در آینده گروهی از فرزندان ما و فرزندان آن‌ها انتظار بدست‌آوردن فرمانروایی [و سلب آن از بنی‌امیّه] هستند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۶۴۸
بحار الأنوار، ج۲۲، ص۲۸۹/ العیاشی، ج۲، ص۳۰۵/ القمی، ج۲، ص۲۳/ رجال الکشی، ص۵۳

و هرگاه خدا بخواهد شما را [به خاطر گناهانتان] گمراه سازد، و من بخواهم شما را اندرز دهم، اندرز من سودی به حالتان نخواهد داشت

۱ -۱
(هود/ ۳۴)

الکاظم (علیه السلام)- محمدبن‌اسحاق قال: قال ابوالحسن (علیه السلام) لیونس یَا یُونُسُ لَا تَتَکَلَّمْ بِالْقَدَرِ قَالَ إِنِّی لَا أَتَکَلَّمُ بِالْقَدَرِ وَ لَکِنْ أَقُولُ لَا یَکُونُ إِلَّا مَا أَرَادَ اللَّهُ وَ شَاءَ وَ قَضَی وَ قَدَّرَ فَقَالَ لَیْسَ هَکَذَا أَقُولُ وَ لَکِنْ أَقُولُ لَا یَکُونُ إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ وَ أَرَادَ وَ قَدَّرَ وَ قَضَی ثُمَّ قَالَ أَ تَدْرِی مَا الْمَشِیَّهًُْ فَقَالَ لَا فَقَالَ هَمُّهُ بِالشَّیْءِ أَ وَ تَدْرِی مَا أَرَادَ قَالَ لَا قَالَ إِتْمَامُهُ عَلَی الْمَشِیَّهًِْ فَقَالَ أَ وَ تَدْرِی مَا قَدَّرَ قَالَ لَا قَالَ هُوَ الْهَنْدَسَهًُْ مِنَ الطُّولِ وَ الْعَرْضِ وَ الْبَقَاءِ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ إِذَا شَاءَ شَیْئاً أَرَادَهُ وَ إِذَا أَرَادَ قَدَّرَهُ وَ إِذَا قَدَّرَهُ قَضَاهُ وَ إِذَا قَضَاهُ أَمْضَاهُ یَا یُونُسُ إِنَّ الْقَدَرِیَّهًَْ لَمْ یَقُولُوا بِقَوْلِ اللَّهِ وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ یَشاءَ اللهُ وَ لَا قَالُوا بِقَوْلِ أَهْلِ الْجَنَّهًِْ الْحَمْدُ لِلهِ الَّذِی هَدانا لِهذا وَ ما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللهُ وَ لَا قَالُوا بِقَوْلِ أَهْلِ النَّارِ رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَیْنا شِقْوَتُنا وَ کُنَّا قَوْماً ضالِّینَ وَ لَا قَالُوا بِقَوْلِ إِبْلِیسَ رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنِی وَ لَا قَالُوا بِقَوْلِ نُوحٍ (علیه السلام) وَ لا یَنْفَعُکُمْ نُصْحِی إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَکُمْ إِنْ کانَ اللهُ یُرِیدُ أَنْ یُغْوِیَکُمْ هُوَ رَبُّکُمْ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ثُمَّ قَالَ قَالَ اللَّهُ یَا ابْنَ آدم (علیه السلام) بِمَشِیَّتِی کُنْتَ أَنْتَ الَّذِی تَشَاءُ وَ بِقُوَّتِی أَدَّیْتَ إِلَیَّ فَرَائِضِی وَ بِنِعْمَتِی قَوِیتَ عَلَی مَعْصِیَتِی وَ جَعَلْتُکَ سَمِیعاً بَصِیراً قَوِیّاً فَمَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنِّی وَ مَا أَصَابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ وَ ذَلِکَ أَنِّی لَا أُسْأَلُ عَمَّا أَفْعَلُ وَ هُمْ یُسْئَلُونَ ثُمَّ قَالَ قَدْ نَظَمْتُ لَکَ کُلَّ شَیْءٍ تُرِیدُهُ.

امام کاظم (علیه السلام)- محمّدبن‌اسحاق گفت: امام کاظم (علیه السلام) به یونس فرمود: ای یونس! [مانند جبریّون] در مورد [قضا و] قدر صحبت نکن. گفت: «من قائل به قدر نیستم. من می‌گویم چیزی به وجود نمی‌آید مگر آنکه خداوند اوّل اراده‌ی آن را کرده باشد سپس خواست خدا بر آن محقّق شود و سپس قضاوقدر بر آن واقع شود». امام (علیه السلام) فرمود: «ولی ما این چنین نمی‌گویم»! می‌گوییم چیزی به وجود نمی‌آید مگر آنکه اوّل خواست خدا بر آن محقّق شود پس خداوند اراده‌ی آن را بکند پس قدروقضا بر آن واقع شود؛ آیا تو می‌دانی مشیّت [و خواست] چیست»؟ گفت: «نه»! فرمود: «یعنی همّت و اهتمام خدا بر چیزی». «آیا می‌دانی اراده چیست»؟ گفت: «نه»! فرمود: «پایان گرفتن مشیّت است (یعنی به نتیجه رسیدن آن اهتمام)». «آیا می‌دانی قدر چیست»؟ گفت: «نه»! فرمود: «طراحی دقیق [و بر روی اصول] طول و عرض اشیاء در مدّت بقای آنان است. وقتی خواست خداوند بر چیزی محقّق شود آن را اراده می‌کند و چون اراده کرد آن را تقدیر می‌کند و چون قدر بر آن واقع شد، قضا بر آن محقّق می‌شود و وقتی قضا بر آن محقّق شود به وجود می‌آید. ای یونس! اهل مکتب قدریّه [و جبریّون] نه قائل به این گفتار خدا هستند که می‌فرماید: آن‌ها چیزی جز خواست خدا نمی‌خواهند. (انسان/۳۰) و نه قائل به گفتار اهل بهشت هستند که می‌گویند: حمد و سپاس مخصوص خداست که ما را به این راه هدایت کرد که اگر هدایت الهی نبود، قطعا، هدایت نمی‌شدیم. (اعراف/۴۳) و نه حتّی قائل به گفتار اهل جهنّم هستند که می‌گویند: پروردگارا! شقاوت و پلیدی ما بر ما غلبه پیدا کرد و [به این سبب] ما از گروه گمراهانیم. (مؤمنون/۱۰۶) حتّی قائل به کلام شیطان نیز نیستند که می‌گوید: ای پروردگار من، چون مرا نومید کردی، در روی زمین بدی‌ها را در نظرشان بیارایم و همگان را گمراه کنم. (حجر/۳۹) و به بیان نوح (علیه السلام) نیز قائل نیستند که فرمود: وَ لا یَنْفَعُکُمْ نُصْحی إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَکُمْ إِنْ کانَ اللهُ یُریدُ أَنْ یُغْوِیَکُمْ هُوَ رَبُّکُمْ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ خداوند فرموده است: ای پسر آدم! به خواست من است که خواسته‌های تو محقّق می‌شود و با قدرت من [که به تو داده‌ام] واجبات من را انجام می‌دهید و به‌سبب نعمت من بر شما است که بر انجام معاصی نیرو و قوّت پیدا می‌کنید و من هستم که شما را شنوا و بینا و قوی قرار داده‌ام. بدان‌که هر خیری که به تو می‌رسد منشأ آن من هستم. هر شری که به تو رسد از جانب خود تو است. (نساء/۷۹) و به این سبب است که من در قبال کاری که می‌کنم بازخواست نمی‌شوم امّا آنان (بندگان) سؤال خواهند شد. پس امام (علیه السلام) به یونس فرمود: [با این توضیحات] جواب هر سؤالی که داشتی را برایت [در ذهنت] منظّم کردم [و پاسخ دادم].

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۶۴۸
بحار الأنوار، ج۵، ص۱۲۲/ المحاسن، ج۱، ص۲۴۴
۱ -۲
(هود/ ۳۴)

الرّضا (علیه السلام)- عَنْ بَزَنْطِی: سَمِعْتُهُ یَقُولُ فِی قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی إِنَّ اللهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ إِذا أَرادَ اللهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ فَقَالَ إِنَّ الْقَدَرِیَّهًَْ یَحْتَجُّونَ بِأَوَّلِهَا وَ لَیْسَ کَمَا یَقُولُونَ أَ لَا تَرَی أَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی یَقُولُ وَ إِذا أَرادَ اللهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ وَ قَالَ نُوحٌ (علیه السلام) وَ لا یَنْفَعُکُمْ نُصْحِی إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَکُمْ إِنْ کانَ اللهُ یُرِیدُ أَنْ یُغْوِیَکُمْ قَالَ الْأَمْرُ إِلَی اللَّهِ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ.

امام رضا (علیه السلام)- بزنطی گوید: «از امام رضا (علیه السلام) شنیدم که در توضیح آیه: خدا چیزی را که از آن مردمی است دگرگون نکند تا آن مردم خود دگرگون شوند. چون خدا برای مردمی بدی خواهد، هیچ‌چیز مانع او نتواند شد. (رعد/۱۱) فرمود: «قَدَریّه به بخش اوّل آیه استدلال می‌کنند؛ امّا آنچه آنان می‌گویند صحیح نیست؛ مگر نمی‌بینی که خداوند می‌فرماید: إِذَا أَرَادَ اللهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلاَ مَرَدَّ لَهُ و نوح (علیه السلام) و نیز فرموده است: وَلاَ یَنفَعُکُمْ نُصْحِی إِنْ أَرَدتُّ أَنْ أَنصَحَ لَکُمْ إِن کَانَ اللهُ یُرِیدُ أَن یُغْوِیَکُمْ و فرمود: «امور در دست خداوند متعال است و هرکه را بخواهد، هدایت می‌کند»».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۶۵۰
بحار الأنوار، ج۵، ص۵/ العیاشی، ج۲، ص۱۴۳/ قرب الإسناد، ص۱۵۷/ نور الثقلین/ البرهان
بیشتر