آیه قالَ لَوْ أَنَّ لي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوي إِلى رُكْنٍ شَديدٍ [80]
گفت: «[افسوس]! اى کاش در برابر شما قدرتى داشتم؛ یا پناهگاه نیرومندى در اختیار من بود. [آنگاه مىدانستم با شما زشت سیرتان چه کنم]».
الباقر (علیه السلام)- رَحِمَ اللَّهُ لُوطاً (علیه السلام) لَوْ یَدْرِی مَنْ مَعَهُ فِی الْحُجْرَهًِْ لَعَلِمَ أَنَّهُ مَنْصُورٌ حَیْثُ یَقُولُ لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلی رُکْنٍ شَدِیدٍ أَیُّ رُکْنٍ أَشَدُّ مِنْ جبرئیل (علیه السلام) مَعَهُ فِی الْحُجْرَهًْ.
امام باقر (علیه السلام)- خدا لوط (علیه السلام) را رحمت کند، اگر میدانست که در اتاق چه کسی همراه اوست بیگمان آگاه میشد که پیروزی از آن اوست، آنگاه که گفت: لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلی رُکْنٍ شَدِید، چه تکیهگاهی استوارتر از جبرئیل که همراه او در اتاق بود.
الصّادق (علیه السلام)- فَجَاءُوا (قوم لوط (علیه السلام)) إِلَی الْبَابِ لِیَدْخُلُوا بَیْتَه فَلَمَّا رَآهُمْ لُوطٌ (علیه السلام)قَامَ إِلَیْهِمْ فَقَالَ لَهُمْ یَا قَوْمِ فَاتَّقُوا اللهَ وَ لا تُخْزُونِ فِی ضَیْفِی أَ لَیْسَ مِنْکُمْ رَجُلٌ رَشِید وَ قَالَ لَهُمْ لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلی رُکْنٍ شَدِیدٍ فَقَالَ جبرئیل (علیه السلام) لَوْ یَعْلَمُ أَیُّ قُوَّهًٍْ لَهُ قَالَ فَکَاثَرُوهُ حَتَّی دَخَلُوا الْبَیْتَ فَصَاحَ بِهِ جبرئیل (علیه السلام) فَقَالَ یَا لُوطُ (علیه السلام) دَعْهُمْ یَدْخُلُوا فَلَمَّا دَخَلُوا أَهْوَی جبرئیل (علیه السلام) بِإِصْبَعِهِ نَحْوَهُمْ فَذَهَبَتْ أَعْیُنُهُمْ.
امام صادق (علیه السلام)- قوم لوط (علیه السلام) بهسوی در آمدند؛ تا وارد خانهی لوط (علیه السلام) شوند. وقتی لوط (علیه السلام) آنها را دید، بلند شد و بهسوی آنها رفت و به آنها فرمود: ای قوم من! فَاتَّقُوا اللهَ وَ لا تُخْزُونِ فِی ضَیْفِی أَ لَیْسَ مِنْکُمْ رَجُلٌ رَشِید و لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلی رُکْنٍ شَدِیدٍ. پس جبرئیل فرمود: «کاش میدانست چه نیرویی دارد»! بر در خانهی لوط (علیه السلام) جمع شدند تا وارد خانه شده و جبرئیل لوط را صدا زد و فرمود: «ای لوط (علیه السلام) بگذار وارد شوند»! و چون وارد خانه شدند، جبرئیل انگشت خود را بهسوی آنها فرود آورد و نابینا شدند».
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَجِبْتُ مِنْ أَخِی لُوطٍ (علیه السلام) کَیْفَ قَالَ أَوْ آوِی إِلَی رُکْنٍ شَدِیدٍ وَ هُوَ یَأْوِی إِلَی اللَّهِ تَعَالَی.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- تعجّب میکنم از برادرم لوط (علیه السلام) که چگونه گفت: أَوْ آوِی إِلی رُکْنٍ شَدِیدٍ، درحالیکه پناهگاه او خدای تعالی بود.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- {روی} أَنَّ أَمِیرَالْمؤْمِنِینَ (علیه السلام) کَانَ جَالِساً فِی بَعْضِ مَجَالِسِهِ بَعْدَ رُجُوعِهِ عَنِ النَّهْرَوَانِ فَجَرَی الْکَلَامُ حَتَّی قِیلَ لِمَ لَا حَارَبْتَ أَبَا بَکْرٍ وَ عُمَرَ کَمَا حَارَبْتَ طَلْحَهًَْ وَ الزُّبَیْرَ وَ مُعَاوِیَهًَْ. فَقَالَ (علیه السلام) إِنِّی کُنْتُ لَمْ أَزَلْ مَظْلُوماً مُسْتَأْثِراً عَلَی حَقِّی، فَقَامَ إِلَیْهِ أَشْعَثُبْنُقَیْسٍ فَقَالَ یَا أَمِیرَالْمؤْمِنِینَ (علیه السلام) لِمَ لَمْ تَضْرِبْ بِسَیْفِکَ وَ تَطْلُبْ بِحَقِّکَ فَقَالَ یَا أَشْعَثُ قَدْ قُلْتَ قَوْلًا فَاسْمَعِ الْجَوَابَ وَ عِهْ وَ اسْتَشْعِرِ الْحُجَّهًَْ، إِنَّ لِی أُسْوَهًًْ بِسِتَّهًٍْ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ (... وَ ثَانِیهِمْ لُوطٌ (علیه السلام) حَیْثُ قَالَ لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلی رُکْنٍ شَدِیدٍ. فَإِنْ قَالَ قَائِلٌ إِنَّهُ قَالَ هَذَا لِغَیْرِ خَوْفٍ فَقَدْ کَفَرَ، وَ إِلَّا فَالْوَصِیُّ أَعْذَرُ.
امام علی (علیه السلام)- روایت شده است: امیرالمؤمنین (علیه السلام) بعد از رجوع از [جنگ] نهروان در مجلسی نشسته بود، سخن به اینجا کشیده شد که گفته شد: «چرا همانطوری که با طلحه و زبیر و معاویه جنگیدی، با ابوبکر و عمر نجنگیدی»؟ فرمود: «من همیشه مظلوم و حقّم مورد دستبرد دیگران بود». اشعثبنقیس برخاست و گفت: «ای امیرمؤمنان (علیه السلام)! چرا با شمشیرت نجنگیدی و حقّ خود را نگرفتی»؟! فرمود: «ای اشعث! سخنی گفتی؛ پس جوابش را بشنو و به خاطر بسپار و علّت را درک کن! من شش الگو از پیامبران (دارم. دومین آنها لوط (علیه السلام) است؛ جایی که فرمود: قَالَ لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلی رُکْنٍ شَدِیدٍ؛ [لوط (علیه السلام) قطعاً به خاطر ترس از ضرررساندن آنان به جان خود چنین کرد و] هرکس غیر از این بگوید، حق را انکار کرده، [با این حال که پیامبر خدا، از ترس جانش سکوت میکند] اوصیاء پیامبران به این کار مستحقتراند».
الباقر (علیه السلام)- فَمَا بَالُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) قَعَدَ عَنْ حَقِّهِ حَیْثُ لَمْ یَجِدْ نَاصِراً أَ وَ لَمْ تَسْمَعِ اللَّهَ تَعَالَی یَقُولُ فِی قِصَّهًِْ لُوطٍ (علیه السلام) قالَ لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلی رُکْنٍ شَدِیدٍ وَ یَقُولُ فِی حِکَایَهًٍْ عَنْ نُوحٍ (علیه السلام) فَدَعا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ وَ یَقُولُ فِی قِصَّهًِْ مُوسَی (علیه السلام) رَبِّ إِنِّی لا أَمْلِکُ إِلَّا نَفْسِی وَ أَخِی فَافْرُقْ بَیْنَنا وَ بَیْنَ الْقَوْمِ الْفاسِقِینَ فَإِذَا کَانَ النَّبِیُّ هَکَذَا فَالْوَصِیُّ أَعْذَرُ.
امام باقر (علیه السلام)- امیرالمؤمنین (علیه السلام) وقتی یاوری نیافت چه باید میکرد جز آنکه، از حق خود صرفنظر کرد؟! آیا [کلام] خدا را نشنیدهای که در جریان لوط (علیه السلام) میفرماید: قالَ لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلی رُکْنٍ شَدِیدٍ و در حکایتی از نوح (علیه السلام) میفرماید: او بهدرگاه پروردگار عرضه داشت: من مغلوب [این قوم طغیانگر] شدهام، انتقام مرا از آنها بگیر! (قمر/۱۰) و در قصّهی موسی (علیه السلام) میفرماید: پروردگارا! من تنها اختیار خودم و برادرم را دارم، میان ما و این جمعیّت گنهکار، جدایی بیفکن! (مائده/۲۵) بنابراین وقتی پیامبر اینچنین باشد، وصّی معذورتر است.
الصّادق (علیه السلام)- مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِیّاً بَعْدَ لُوطٍ (علیه السلام) إِلَّا فِی عِزٍّ مِنْ قَوْمِه.
امام صادق (علیه السلام)- خداوند بعد از لوط (علیه السلام) هر پیامبری را که مبعوث گردانید، او را در میان قومش عزیز و ارجمند کرد.
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ صَالح عَنْ أبیعَبدالله (علیه السلام): فِی قَوْلِهِ لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً قَالَ الْقُوَّهًُْ الْقَائِمُ (علیه السلام) وَ الرُّکْنُ الشَّدِیدُ ثَلَاثُمِائَهًٍْ وَ ثَلَاثَهًَْ عَشَرَ.
امام صادق (علیه السلام)- صالح از امام صادق (علیه السلام) نقل میکند: «دربارهی لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً؛ در این سوره و این آیه از قرآن فرمود: «منظور از قُوَّةً، حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است و منظور از، رُکْن شَدِید؛ سیصدوسیزده تن یاران او میباشند».
الصّادق (علیه السلام)- مَا کَانَ یَقُولُ لُوطٌ (علیه السلام) لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلی رُکْنٍ شَدِیدٍ إِلَّا تَمَنِیّاً لِقُوَّهًِْ الْقَائِمِ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) وَ لَا ذَکَرَ إِلَّا شِدَّهًَْ أَصْحَابِهِ فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ یُعْطَی قُوَّهًَْ أَرْبَعِینَ رَجُلًا وَ إِنَّ قَلْبَهُ لَأَشَدُّ مِنْ زُبَرِ الْحَدِیدِ وَ لَوْ مَرُّوا بِجِبَالِ الْحَدِیدِ لَقَطَعُوهَا لَا یَکُفُّونَ سُیُوفَهُمْ حَتَّی یَرْضَی اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ.
امام صادق (علیه السلام)- لوط (علیه السلام) جمله لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلَی رُکْنٍ شَدِیدٍ را تنها به این سبب گفتهاست که در آرزوی داشتن توانایی حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بوده و منظورش از رُکْنٍ شَدِیدٍ هم این بوده که آرزوی قدرت و توانایی یاران حضرت را داشته است؛ زیرا هریک از اصحاب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بهاندازهی چهل مرد قوی، قدرت دارند و قلب هرکدام از آنها از آهن محکمتراست و اگر بر کوهها گذر کنند، کوهها منهدم شده و از هم میپاشند [ولی آنان پایدار میمانند] و تا وقتی رضای خدای متعال را به دست نیاورند، دست از جهاد بر نمیدارند و شمشیرهایشان را در نیام، نمیگذارند.