آیه قالُوا يا هُودُ ما جِئْتَنا بِبَيِّنَةٍ وَ ما نَحْنُ بِتارِكي آلِهَتِنا عَنْ قَوْلِكَ وَ ما نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنينَ [53]
گفتند: «اى هود! تو دلیل روشنى براى ما نیاوردهاى و ما خدایان خود را به خاطر گفتار تو، رها نخواهیم کرد! و ما هرگز به تو ایمان نمىآوریم».
علیّبنإبراهیم (رحمة الله علیه)- فَبَقِیَ هُودٌ (علیه السلام) فِی قَوْمِهِ یَدْعُوهُمْ إِلَی اللَّهِ وَ یَنْهَاهُمْ عَنْ عِبَادَهًِْ الْأَصْنَامِ حَتَّی تُخْصِبَ بِلَادُهُمْ وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْهِمُ الْمَطَرَ وَ هُوَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ وَ یا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً وَ یَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلی قُوَّتِکُمْ وَ لا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِینَ فَقَالُوا کَمَا حَکَی اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ یا هُودُ ما جِئْتَنا بِبَیِّنَةٍ وَ ما نَحْنُ بِتارِکِی آلِهَتِنا عَنْ قَوْلِکَ وَ ما نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنِینَ إِلَی آخِرِ الْآیَهًِْ فَلَمَّا لَمْ یُؤْمِنُوا أَرْسَلَ اللَّهُ عَلَیْهِمُ الرِّیحَ الصَّرْصَرَ یَعْنِی الْبَارِدَهًَْ وَ هُوَ قَوْلُهُ فِی سُورَهًِْ الْقَمَرِ کَذَّبَتْ عادٌ فَکَیْفَ کانَ عَذابِی وَ نُذُرِ إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحاً صَرْصَراً فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ وَ حَکَی فِی سُورَهًِْ الْحَاقَّهًِْ فَقَالَ وَ أَمَّا عادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عاتِیَةٍ سَخَّرَها عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیالٍ وَ ثَمانِیَةَ أَیَّامٍ حسوماً قَالَ کَانَ الْقَمَرُ مَنْحُوساً بِزُحَلَ سَبْعَ لَیالٍ وَ ثَمانِیَهًَْ أَیَّامٍ.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- هود (علیه السلام) [سالها] در میان قومش ماند و آنها را بهسوی خدا دعوت و از عبادت بتها نهی میکرد؛ تا دوباره سرزمینهایشان سبز و خرّم شد و خداوند باران را بر آنان نازل کرد و در همین رابطه است سخن خداوند عزّوجلّ که میفرماید: و ای قوم من، از پروردگارتان آمرزش بخواهید، آنگاه بر آستان او توبه کنید تا باران را پیدرپی بر شما فروریزد و بر نیرویتان بیفزاید. و چون گنهکاران رخ برمتابید. (هود/۵۲) امّا مردم قومش همانطور که خدای عزّوجلّ حکایت فرموده در جواب گفتند: ای هود، تو برای ما دلیل روشنی نیاوردهای و ما به گفتار تو خدایان خویش را ترک نمیکنیم و به تو ایمان نمیآوریم. (هود/۵۳) و زمانیکه ایمان نیاوردند، خداوند بادی به نام «صَرصَر» بهمعنای «شدید و سرد» بهسوی آنها فرستاد که در سورهی قمر بیان میکند: قوم عاد [هود را] دروغگو انگاشتند پس [بنگر که] عذاب و بیمدادن من چگونه بود؟ ما بر آنها باد سرد و سخت را در روزی پیوسته شوم فرستادیم. (قمر/۱۸) و در سورهی حاقّه حکایت کرده و فرموده است: و امّا عاد، به بادی سرد و سخت و از حد گذشته هلاک شدند که آن را هفت شب و هشت روز پیاپی بر آنان گماشت. (الحاقه/۷۶) امام (علیه السلام) فرمود: «ماه، هفت شب و هشت روز در برج زحل شوم بود».