آیه فَعَقَرُوها فَقالَ تَمَتَّعُوا في دارِكُمْ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ ذلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ [65]
سرانجام، ناقه را پى کردند و [صالح به آنها] گفت: «[مهلت شما تمام شد]! سه روز در خانههایتان بهرهمند گردید؛ [و بعد از آن، عذاب الهى فراخواهد رسید]؛ این وعدهاى است که دروغ نخواهد بود».
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- قَامَ إِلَیْهِ رَجُلٌ آخَرُ فَقَالَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) أَخْبِرْنِی عَنْ یَوْمِ الْأَرْبِعَاءِ وَ تَطَیُّرِنَا مِنْهُ وَ ثِقْلِهِ وَ أَیُّ أَرْبِعَاءَ هُوَ قَالَ آخِرُ أَرْبِعَاءَ فِی الشَّهْرِ وَ هُوَ الْمُحَاقُ وَ فِیهِ قَتَلَ قَابِیلُ هَابِیلَ (علیه السلام) أَخَاهُ ... وَ یَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ عُقِرَتِ النَّاقَهًُْ.
امام علی (علیه السلام)- گفته شد: «ای امیرالمؤمنین (علیه السلام)! ما را از آن روز چهارشنبهی خاص و نحسی و سنگینی آن روز مطّلع کن که کدام چهارشنبه است»؟ فرمود: «چهارشنبهی آخر ماه است که هلال ماه ناپیدا میشود و در آن چهارشنبه قابیل برادرش هابیل (علیه السلام) را کشت... و روز چهارشنبه شتر [صالح (علیه السلام)] را پیکردند».
الهادی (علیه السلام)- عن الحسینبنمحمد: لَمَّا حَبَسَ الْمُتَوَکِّلُ أَبَا الْحَسَنِ (علیه السلام) وَ دَفَعَهُ إِلَی عَلِیِّبْنِ کِرْکِرَ قَالَ أَبُوالْحَسَنِ (علیه السلام) أَنَا أَکْرَمُ عَلَی اللَّهِ مِنْ نَاقَهًِْ صَالِحٍ (علیه السلام) تَمَتَّعُوا فِی دارِکُمْ ثَلاثَةَ أَیَّامٍ ذلِکَ وَعْدٌ غَیْرُ مَکْذُوبٍ فَلَمَّا کَانَ مِنَ الْغَدِ أَطْلَقَهُ وَ اعْتَذَرَ إِلَیْهِ فَلَمَّا کَانَ فِی الْیَوْمِ الثَّالِثِ وَثَبَ عَلَیْهِ یاغز {بَاغِزٌ} وَ تامش وَ معطون فَقَتَلُوهُ وَ أَقْعَدُوا الْمُنْتَصِرَ وَلَدَهُ خَلِیفَهًًْ.
امام هادی (علیه السلام)- حسینبنمحمّد میگوید: وقتی متوکّل امام هادی (علیه السلام) را زندانی کرد و او را به علیّبنکِرکِر سپرد، امام هادی (علیه السلام) فرمود: «من پیش خدا با ارزشتر از شتر صالح (علیه السلام) هستم؛ تَمَتَّعُوا فِی دارِکُمْ ثَلاثَةَ أَیَّامٍ ذلِکَ وَعْدٌ غَیْرُ مَکْذُوبٍ». [بنابراین] وقتی فردا شد او را آزاد کرد و از او معذرتخواهی کرد و وقتی روز سوّم شد [سهنفر از ترکان به نامهای] «باغز» و «تامش» و «معطون» بر او شوریده، او را کشتند و پسرش منتصر را بهجای او نشاندند.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- سَأَلَ حِبْرٌ مِنَ الْیَهُودِ: أَخْبِرْنِی مَا الْوَاحِدُ وَ الِاثْنَانِ وَ مَا الثَّلَاثَهًُْ؟ ... قَالَ عَلِیٌّ (علیه السلام): وَ أَمَّا الْوَاحِدُ فَاللَّهُ وَاحِدٌ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ الِاثْنَانِ آدَمُ (علیه السلام) وَ حَوَّاءُ (سلام الله علیها). وَ الثَّلَاثَهًُْ فَالْأَیَّامُ الَّتِی وَعَدَ اللَّهُ زَکَرِیَّا أَلَّا تُکَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَیَّامٍ سَوِیّاً وَ إِنْ شِئْتَ فَالْأَیَّامُ الَّتِی وَعَدَ اللَّهُ قَوْمَ صَالِحٍ (علیه السلام) فَقالَ تَمَتَّعُوا فِی دارِکُمْ ثَلاثَةَ أَیَّام.
امام علی (علیه السلام)- شخصی یهودی از امام (علیه السلام) پرسید: خبر بده! «یک» چیست؟ «دو» چیست؟ «سه» چیست؟... علی (علیه السلام) فرمود: امّا «یک»، خدا یکی است و شریکی ندارد. «دو» آدم (علیه السلام) و حوّا (سلام الله علیها) است. «سه» روزهایی است که خدا به زکریّا (علیه السلام) وعده داده بود؛ نشان تو این است که سه شب و سه روز با مردم سخن نگویی بیهیچ آسیبی. (مریم/۱۰)؛ و اگر میخواهی، عدد سه را معادل «سه» روزی که خدا به قوم صالح (علیه السلام) وعده داده بود، بدانکه فرمود: فَقالَ تَمَتَّعُوا فِی دارِکُمْ ثَلاثَةَ أَیَّامٍ».
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- أَیُّهَا النَّاسُ لَا تَسْأَلُوا نَبِیَّکُمْ الْآیَاتِ هَؤُلَاءِ قَوْمُ صَالِحٍ (علیه السلام) سَأَلُوا نَبِیَّهُمْ أَنْ یَبْعَثَ لَهُمُ النَّاقَهًَْ فَکَانَتْ تَرِدُ مِنْ هَذَا الْفَجِّ فَتَشْرَبُ مَائَهُمْ یَوْمَ وُرُودِهَا وَ یَحْلُبُونَ مِنْ لَبَنِهَا مِثْلُ الَّذِی کَانُوا یَشْرَبُونَ مِنْ مَائِهَا یَوْمَ غِبِّهَا فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَقَالَ: تَمَتَّعُوا فِی دَارِکُمْ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ فَذَلِکَ وَعْدٌ مِنَ اللَّهِ غَیْرُ مَکْذُوبٍ ثُمَّ جَاءَتْهُمْ الصَّیْحَهًُْ فَأَهْلَکَ اللَّهُ مَنْ کَانَ فِی مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا مِنْهُمْ إِلَّا رَجُلًا کَانَ فِی حَرَمِ اللَّهِ فَمَنَعَهُ حَرَمُ اللَّهِ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ تَعَالَی یُقَالُ لَهُ أَبُو زَعَالٍ. قِیلَ: یَا رَسُولَ اللهِ (صلی الله علیه و آله) مَنْ أَبُو زَعَالٍ؟ قَالَ: أَبُو ثَقِیفٍ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- ای مردم! از پیامبرتان چنین معجزاتی نخواهید، آنان قوم صالح (علیه السلام) بودند که از پیامبرشان خواستند تا مادّه شتری برایشان [از کوه] برانگیزد. آن مادّه شتر از این راه وسیع میان دو کوه میگذشت و در روزی که نوبت آب خوردنش بود آبشان را میخورد و به همان اندازه، یک روز در میان که از آب چشمه میخوردند، شیرش را میدوشیدند. آنها از فرمان پروردگارشان سرباز زدند، فَقالَ تَمَتَّعُوا فِی دارِکُمْ ثَلاثَةَ أَیَّامٍ. پس این وعدهای از طرف خداست که دروغ نخواهد بود. سپس صیحه (بانگ) آسمانی آمد و خدا همهی آنها را در مشرق و مغرب زمین هلاک کرد؛ مگر مردی را که در حرم خدا بود و حرم خدا او را از عذاب خداوند متعال باز داشت که به او ابوزعال گفته میشد. گفته شد: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! ابوزعال کیست»؟ فرمود: «ابوثقیف است».
المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)- خَرَجَ تَوْقِیعٌ مِنَ النَّاحِیَهًِْ الْمُقَدَّسَهًِْ إِذَا أَرَدْتُمُ التَّوَجُّهَ بِنَا إِلَی اللَّهِ تَعَالَی وَ إِلَیْنَا فَقُولُوا کَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَی سَلَامٌ عَلَی آلِ یس ... السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ وَ الْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ وَ الْغَوْثُ وَ الرَّحْمَهًُْ الْوَاسِعَهًُْ وَعْدٌ غَیْرُ مَکْذُوبٍ.
امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)- نامهای به امضای امام (علیه السلام) از ناحیهی مقدّسه آمده است که؛ وقتی خواستید بهواسطهی ما به خداوند متعال و به ما توجّه پیدا کنید، همانطوری که خدای تعالی فرموده است بگویید: «سلام بر آل یاسین!... سلام بر تو باد! ای پرچم نصب شده! [برای هدایت] و دانشریزان، یاری و رحمت فراوان و این وعده ای است که دروغ نخواهد بود.