آیه وَ قالَ فِرْعَوْنُ يا أَيُّهَا الْمَلَأُ ما عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرِي فَأَوْقِدْ لِي يا هامانُ عَلَى الطِّينِ فَاجْعَلْ لِي صَرْحاً لَعَلِّي أَطَّلِعُ إِلى إِلهِ مُوسى وَ إِنِّي لَأَظُنُّهُ مِنَ الْكاذِبِينَ [38]
فرعون گفت:«اى گروه اشراف! من خدايى جز خودم براى شما سراغ ندارم.[امّا براى تحقيق بيشتر،] اى هامان، برايم آتشى بر گل بيفروز[و آجرهاى محكم بساز]،و براى من برج بلندى ترتيب ده تا از خداى موسى خبر گيرم؛ هر چند من گمان مى كنم او از دروغگويان است.»
علی بن إبراهیم (رحمة الله علیه)- فِی قَوْلِهِ فَحَشَرَ فَنادی یَعْنِی فِرْعَوْنَ وَ النَّکَالُ الْعُقُوبَهًُْ وَ الْآخِرَةُ هُوَ قَوْلُهُ أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلی وَ الْأُولَی قَوْلُهُ ما عَلِمْتُ لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرِی فَأَهْلَکَهُ اللَّهُ بِهَذَیْنِ الْقَوْلَیْنِ.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- منظور از؛ و گروهی را فراهم آورد و ندا در داد (نازعات/۲۳)، فرعون است و نَکال در آیات: و گفت: پروردگار بزرگتر شما منم و خدا هم او را به کیفر دنیا و آخرت گرفتارکرد، (نازعات/۲۵۲۴) مجازات و عقوبت است. و منظور از الْآخِرَةِ؛ عبارت: أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلَی است [مجازات این حرفش را خواهد داد] و مقصود از الْأُولَی؛ سخن فرعون است که گفت: مَا عَلِمْتُ لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرِی است و خداوند او را به خاطر این حرفش هلاک کرد.
إبن عباس (رحمة الله علیه)- إِنَّ جَبْرَئِیلَ (علیه السلام) قَالَ لِرَسُولِ اللهِ (صلی الله علیه و آله) لَوْ رَأَیْتَنِی وَ فِرْعَوْنَ یَدْعُو بِکَلِمَهًِْ الْإِخْلَاصِ: آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائِیلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ وَ أَنَا دَفَنْتُهُ فِی الْمَاءِ وَ الطِّینِ لِشِدَّهًِْ غَضَبِی عَلَیْهِ مَخَافَهًَْ أَنْ یَتُوبَ فَیَتُوبَ اللَّهُ عَلَیْهِ. قَالَ لَهُ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله) وَ مَا کَانَ شِدَّهًُْ غَضَبِکَ عَلَیْهِ یَا جَبْرَائِیلَ (علیه السلام)؟ قَالَ: لِقَوْلِهِ أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلی وَ هِیَ الْکَلِمَهًُْ الْآخِرَهًُْ مِنْهُ وَ إِنَّمَا قَالَ حِینَ انْتَهَی إِلَی الْبَحْرِ وَ کَلِمَهًُْ ما عَلِمْتُ لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرِی فَکَانَ بَیْنَ الْأُولَی وَ الْآخِرَهًِْ أَرْبَعُونَ سَنَهًًْ، وَ إِنَّمَا قَالَ ذَلِکَ لِقَوْمِهِ أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلی حِینَ انْتَهَی إِلَی الْبَحْرِ فَرَآهُ قَدْ یَبِسَ فِیهِ الطَّرِیقُ، فَقَالَ لِقَوْمِهِ: تَرَوْنَ الْبَحْرَ قَدْ یَبِسَ مِنْ فَرْقِی. فَصَدَّقُوهُ لَمَّا رَأَوْا ذَلِکَ فَذَلِکَ قَوْلُهُ وَ أَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَ مَا هَدَی.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- جبرئیل به رسولخدا (صلی الله علیه و آله) عرض کرد: «کاش مرا میدیدی در آن حال که فرعون کلمه اخلاص را میگفت و دعا میکرد: گفت: «ایمان آوردم که هیچ معبودی، جز کسی که بنی اسرائیل به او ایمان آوردهاند، وجود ندارد و من از مسلمین هستم!» (یونس/۹۰) و من به خاطر اینکه از او بسیار خشمگین بودم او را در آب و گل دفن کردم چون ترسیدم که توبه کند و خداوند توبهاش را بپذیرد». رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به او فرمود: «چرا از او بسیار خشمگین بودی ای جبرئیل»؟! گفت: «به خاطر این سخنش که میگفت: من خداوند بلند مرتبه شما هستم (نازعات/۲۴) و این (کلمه اخلاص) آخرین کلمهی او بود، این حرف را وقتی گفت که به انتهای دریا رسیدهبود و جملهی ما عَلِمْتُ لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرِی؛ کلام اول او بود. که بین کلام اول و آخر او چهل سال فاصلهبود و جمله أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلَی؛ را زمانی گفت که به دریا رسید و دید که یک مسیر در دریا خشک شدهاست و به قومش گفت: «دریا را میبینید که به خاطر من خشک شده است و آنها نیز وقتی اینگونه دیدند او را تصدیق کردند» و این همان معنای کلام خداوند است: و فرعون قوم خود را گمراهساخت و هرگز هدایت نکرد (طه/۷۹).
الباقر (علیه السلام)- أَمْلَی اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لِفِرْعَوْنَ مَا بَیْنَ الْکَلِمَتَیْنِ قَوْلَهُ أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلی وَ قَوْلَهُ ما عَلِمْتُ لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرِی أَرْبَعِینَ سَنَهًًْ ثُمَّ أَخَذَهُ اللهُ نَکالَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولی وَ کَانَ بَیْنَ أَنْ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لِمُوسَی (علیه السلام) وَ هَارُونَ (علیه السلام) قَدْ أُجِیبَتْ دَعْوَتُکُما وَ بَیْنَ أَنْ عَرَفَهُ اللَّهُ تَعَالَی الْإِجَابَهًَْ أَرْبَعِینَ سَنَهًًْ ثُمَّ قَالَ قَالَ جَبْرَئِیلُ نَازَلْتُ رَبِّی فِی فِرْعَوْنَ مُنَازَلَهًًْ شَدِیدَهًًْ فَقُلْتُ یَا رَبِّ تَدَعُهُ وَ قَدْ قَالَ أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلی فَقَالَ إِنَّمَا یَقُولُ مِثْلَ هَذَا عَبْدٌ مِثْلُک.
امام باقر (علیه السلام)- خدای عزّوجل به فرعون در میان دو جملهاش یکی اینکه گفت: «من پروردگار بلند مرتبه شما هستم (النازعات/۲۴) و دیگر اینکه گفت: «من به جز خودم خدایی برای شما نمیدانم (القصص/۳۸) چهل سال مهلت داد و سپس او را به شکنجه آن حرف اولش و حرف آخرش گرفتار ساخت و از آنگاه که خدای عزّوجل به موسی (علیه السلام) و هارون (علیه السلام) فرمود: «دعای شما دو نفر مستجاب گردید (یونس/۸۹)» تا روزی که خداوند اثر استجابت دعا را به موسی (علیه السلام) نشان داد چهل سال فاصله بود». جبرئیل گفت: «من با پروردگار خود درباره فرعون سخت درافتادم و عرض کردم: «پروردگارا! با اینکه فرعون داد أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلی میدهد تو او را به حال خودش رها کردهای [و عذاب نمیکنی]»؟ فرمود: «چنین سخنی را بندهای چون تو میگوید [که عجول است]».