آیه ۸۸ - سوره قصص

آیه وَلا تَدْعُ مَعَ اللهِ‌ إِلهاً آخَرَ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ هالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ [88]

معبود ديگرى را با خدا مخوان، كه هيچ معبودى جز او نيست؛ همه چيز جز ذات [پاك] او فانى مى‌شود؛ حاكميّت تنها از آنِ اوست؛ و همه به سوى او باز گردانده مى‌شويد.

همه چیز جز ذات [پاک] او فانی می‌شود

۱ -۱
(قصص/ ۸۸)

الباقر (علیه السلام)- عَنْ أَبِی حَمْزَهًْ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ قَالَ فَیَهْلِکُ کُلُّ شَیْءٍ وَ یَبْقَی الْوَجْهُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَعْظَمُ مِنْ أَنْ یُوصَفَ بِالْوَجْهِ وَ لَکِنَّ مَعْنَاهُ کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا دِینَهُ وَ الْوَجْهُ الَّذِی یُؤْتَی مِنْهُ.

امام باقر (علیه السلام)- ابوحمزه گوید: به امام باقر (علیه السلام) عرض کردم: «وجه، در فرموده‌ی خدای تعالی: کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ، چه معنایی دارد»؟ فرمود: «هر چیزی زوال‌پذیر است و تنها وجه آن باقی می‌ماند و خداوند بزرگتر از آن است که بگوییم وجه دارد ولی مقصود از آن این است که هر چیزی نابود می‌شود مگر دین خدا و وجه خدا، که همان راهی است که از آن طریق به سوی خدا می‌روند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۲۹۰
بحار الأنوار، ج۴، ص۵/ بصایرالدرجات، ص۶۶؛ «بالوجه» محذوف/ التوحید، ص۱۴۹
۱ -۲
(قصص/ ۸۸)

الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِیرَهًِْ النَّصْرِیِّ قَالَ: سئل أبوعبدالله (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ فَقَالَ مَا یَقُولُونَ فِیهِ قُلْتُ یَقُولُونَ یَهْلِکُ کُلُّ شَیْءٍ إِلَّا وَجْهَ اللَّهِ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ لَقَدْ قَالُوا قَوْلًا عَظِیماً إِنَّمَا عَنَی بِذَلِکَ وَجْهَ اللَّهِ الَّذِی یُؤْتَی مِنْهُ.

امام صادق (علیه السلام)- حارث‌بن‌مغیره گوید: از امام صادق (علیه السلام) درباره کلام خدای تبارک‎وتعالی کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ، پرسش شد. ایشان فرمود: «عوام در این باره چه می‌گویند»؟ عرض کردم: «می‌گویند همه چیز جز وجه خدا هلاک شود». فرمود: «منزّه است خدا! سخن درشتی گفتند، مقصود از وجه، راهی است که از آن طریق به سوی خدا می‌روند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۲۹۲
الکافی، ج۱، ص۱۴۳/ بحار الأنوار، ج۲۴، ص۲۰۰/ بصایرالدرجات، ص۶۴/ نورالثقلین/ البرهان
۱ -۳
(قصص/ ۸۸)

الباقر (علیه السلام)- فِی قَوْلِهِ کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ قَالَ فَیَفْنَی کُلُّ شَیْءٍ وَ یَبْقَی الْوَجْهُ اللَّهُ أَعْظَمُ مِنْ أَنْ یُوصَفَ لَا وَ لَکِنَّ مَعْنَاهُ کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا دِینَهُ.

امام باقر (علیه السلام)- کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ؛ همه چیز از بین می‌رود فقط وجه باقی می‌ماند؟! خدا منزّه است از این‌که به داشتن صورت توصیف شود. نه به خدا قسم معنای آن این نیست، معنای آن این است که همه چیز جز دین خدا نابود می‌شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۲۹۲
بحار الأنوار، ج۲۴، ص۱۹۳/ القمی، ج۲، ص۱۴۷/ بصایرالدرجات، ص۶۵/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۴۱۸
۱ -۴
(قصص/ ۸۸)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- یَا ابْنَ مَسْعُودٍ الدُّنْیَا مَلْعُونَهًٌْ مَلْعُونٌ مَنْ فِیهَا مَلْعُونٌ مَنْ طَلَبَهَا وَ أَحَبَّهَا وَ نَصَبَ لَهَا وَ تَصْدِیقُ ذَلِکَ فِی کِتَابِ اللَّهِ تَعَالَی کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ وَ یَبْقی وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ وَ قَوْلُهُ کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَه.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- ای پسر مسعود! دنیا لعنت‌شده و کسی که در طلب آن است لعنت‌شده و کسی که آن را دوست دارد و تمام تلاشش آن باشد ملعون است و تصدیق این حرف، گفته‌ی خدای تعالی است: همه کسانی که روی آن [زمین] هستند فانی می‌شوند، و تنها ذات ذو الجلال و گرامی پروردگارت باقی می‌ماند! (الرحمن/۲۷۲۶) و گفته‌ی خداست: کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۲۹۲
بحار الأنوار، ج۷۴، ص۱۰۵/ مستدرک الوسایل، ج۱۲، ص۳۸/ مکارم الأخلاق، ص۴۵۳
۱ -۵
(قصص/ ۸۸)

الباقر (علیه السلام)- عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَی أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) فَقَالَ لَهُ یَا أَبَا جَعْفَرٍ (علیه السلام) أَخْبِرْنِی عَنْ رَبِّکَ مَتَی کَانَ فَقَالَ وَیْلَکَ إِنَّمَا یُقَالُ لِشَیْءٍ لَمْ یَکُنْ فَکَانَ مَتَی کَانَ إِنَّ رَبِّی تَبَارَکَ وَ تَعَالَی کَانَ لَمْ یَزَلْ حَیّاً بِلَا کَیْفٍ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کَانَ وَ لَا کَانَ لِکَوْنِهِ کَیْفٌ وَ لَا کَانَ لَهُ أَیْنٌ وَ لَا کَانَ فِی شَیْءٍ وَ لَا کَانَ عَلَی شَیْءٍ وَ لَا ابْتَدَعَ لِکَانِهِ مَکَاناً وَ لَا قَوِیَ بَعْدَ مَا کَوَّنَ شَیْئاً وَ لَا کَانَ ضَعِیفاً قَبْلَ أَنْ یُکَوِّنَ شَیْئاً وَ لَا کَانَ مُسْتَوْحِشاً قَبْلَ أَنْ یُبْدِعَ شَیْئاً وَ لَا یُشْبِهُ شَیْئاً مُکَوَّناً وَ لَا کَانَ خِلْواً مِنَ الْقُدْرَهًِْ عَلَی الْمُلْکِ قَبْلَ إِنْشَائِهِ وَ{لَا} یَکُونُ مِنْهُ خِلْواً بَعْدَ ذَهَابِهِ لَمْ یَزَلْ حَیّاً بِلَا حَیَاهًٍْ وَ مَلِکاً قَادِراً قَبْلَ أَنْ یُنْشِئَ شَیْئاً وَ مَلِکاً جَبَّاراً بَعْدَ إِنْشَائِهِ لِلْکَوْنِ فَلَیْسَ لِکَوْنِهِ کَیْفٌ وَ لَا لَهُ أَیْنٌ وَ لَا لَهُ حَدٌّ وَ لَا یُعْرَفُ بِشَیْءٍ یُشْبِهُهُ وَ لَا یَهْرَمُ لِطُولِ الْبَقَاءِ وَ لَا یَصْعَقُ لِشَیْءٍ وَ لَا یُخَوِّفُهُ شَیْءٌ تَصْعَقُ الْأَشْیَاءُ کُلُّهَا مِنْ خِیفَتِهِ کَانَ حَیّاً بِلَا حَیَاهًٍْ حَادِثَهًٍْ وَ لَا کَوْنٍ مَوْصُوفٍ وَ لَا کَیْفٍ مَحْدُودٍ وَ لَا أَثَرٍ مَقْفُوٍّ وَ لَا مَکَانٍ جَاوَرَ شَیْئاً بَلْ حَیٌّ یُعْرَفُ وَ مَلِکٌ لَمْ یَزَلْ لَهُ الْقُدْرَهًُْ وَ الْمُلْکُ أَنْشَأَ مَا شَاءَ بِمَشِیئَتِهِ لَا یُحَدُّ وَ لَا یُبَعَّضُ وَ لَا یَفْنَی کَانَ أَوَّلًا بِلَا کَیْفٍ وَ یَکُونُ آخِراً بِلَا أَیْنٍ وَ کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَکَ اللهُ رَبُّ الْعالَمِینَ وَیْلَکَ أَیُّهَا السَّائِلُ إِنَّ رَبِّی لَا تَغْشَاهُ الْأَوْهَامُ وَ لَا تَنْزِلُ بِهِ الشُّبُهَاتُ وَ لَا یُجَارُ مِنْ شَیْءٍ وَ لَا یُجَاوِرُهُ شَیْءٌ وَ لَا تَنْزِلُ بِهِ الْأَحْدَاثُ وَ لَا یُسْأَلُ عَنْ شَیْءٍ یَفْعَلُهُ وَ لَا یَقَعُ عَلَی‌شَیْءٍ وَ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما وَ ما تَحْتَ الثَّری.

امام باقر (علیه السلام)- ابوبصیر گوید: مردی خدمت امام باقر (علیه السلام) رسید و گفت: «ای اباجعفر (علیه السلام)! به من بگو پروردگارت از کی و چه زمانی بود»؟ امام (علیه السلام) فرمود: «وای بر تو! به موجودی که نبوده و سپس به وجود آمده باشد می‌گویند که از کی و چه زمانی به وجود آمده؛ درحالی‌که پروردگار من همواره و بدون هیچ چون و چرایی از نوع چیستی او، زنده بوده است. فعل ایجادشدن در مورد او نیست و برای بودنش هم بحثی از چگونگی بودن مطرح نیست، مکانی ندارد و در چیزی قرار ندارد و بر روی چیزی واقع نشده و برای خود مکانی ایجاد نکرده و نه بعد از آنکه چیزی را آفرید قوی شد و نه پیش از آنکه چیزی را ایجاد کند ضعیف بود و نه پیش از ایجاد چیزها در وحشت بود. و شباهت به چیزی که ساخته شده ندارد و پیش از ایجاد مُلک از قدرت بر آن خالی نبود و بعد از رفتن آن از آن خالی نخواهد بود. درحالی‌که هیچ کس زنده نبوده او زنده بود، پادشاه صاحب قدرتی بوده پیش از آنکه چیزی را ایجاد کند و پادشاه بزرگوار عظیم‌الشأنی بوده بعد از آنکه بودن را ایجاد فرموده است؛ پس بودنش را چگونگی نیست و او را حد و اندازه و جا و مکان نیست و او را به چیزی که به او شباهت داشته باشد نمی‌توان شناخت، زیرا او را شبیهی نیست و به جهت طول بقاء و ماندن پیر نمی‌شود و از ترس چیزی بیهوش نمیگردد و چیزی او را نمی‌ترساند بلکه همه چیزها از ترس او بی‌هوش می‌شوند، زنده بوده، بدون آنکه در یک زمانی زنده شدن بر او اتّفاق افتاده باشد، بوده، اما نه چنان که به وصف درآید و چگونگی‌ای که محدود و معلوم باشد ندارد و اثر و ردّی که بتوان آن را پیگیری کند ندارد، مکانی که با چیزی مجاورت داشته باشد ندارد بلکه زنده‌ایست که شناخته می‌شود و پادشاهی است که همیشه قدرت و پادشاهی داشته و آنچه را که خواسته به هر وضع که خواسته، ایجاد فرموده و او را اندازه نمی‌توان کرد و تجزیه نمی‌شود و نیست و نابود نخواهد شد، اوّلی بود بی‌چگونگی و آخری می‌باشد بی‌آنکه مکانی داشته باشد [که از آن سؤال شود که در کجا است] کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ. آفرینش و تدبیر [جهان]، از آن او [و به فرمان او] ست! پر برکت [و زوال‌ناپذیر] است خداوندی که پروردگار جهانیان است! (اعراف/۵۴). وای بر تو ای سائل! پندارها پروردگار من را احاطه نمی‌کند و شبهه‌ها بر او فرود نمی‌آید و چیزی مجاور او نمیشود. حوادث بر او فرود نمی‌آید و او را به خاطر کاری که می‌کند بازخواست نمی‌کنند و بر روی چیزی قرار ندارد و هیچگاه خواب سبک و سنگینی او را فرانمی‌گیرد (بقره/۲۵۵). از آن اوست آنچه در آسمان‌ها، و آنچه در زمین، و آنچه میان آن دو، و آنچه در زیر خاک (پنهان) است! (طه/۶)».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۲۹۲
بحار الأنوار، ج۴، ص۲۹۹/ بحار الأنوار، ج۴، ص۲۹۸؛ «بتفاوت»
۱ -۶
(قصص/ ۸۸)

الصّادق (علیه السلام)- رَوَی خَالِدُ بْنُ نَجِیحٍ قَال دَخَلْنَا عَلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) فَقَالَ مَرْحَباً بِکُمْ وَ أَهْلًا وَ سَهْلًا وَ اللَّهِ إِنَّا لَنَسْتَأْنِسُ بِرُؤْیَتِکُمْ إِنَّکُمْ مَا أَحْبَبْتُمُونَا لِقَرَابَهًٍْ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمْ وَ لَکِنْ لِقَرَابَتِنَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَالْحُبُّ لِرَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَلَی غَیْرِ دُنْیَا أَصَبْتُمُوهَا مِنَّا وَ لَا مَالٍ أُعْطِیتُمْ عَلَیْهِ أَجَبْتُمُونَا فِی تَوْحِیدِ اللَّهِ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ إِنَّ اللَّهَ قَضَی عَلَی أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ أَهْلِ الْأَرْضِ فَقَالَ کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ وَ لَیْسَ یَبْقَی إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَه.

امام صادق (علیه السلام)- خالدبن‌نجیح روایت می‌کند: برامام صادق (علیه السلام) وارد شدیم. فرمود: «خوش آمدید شاد باشید و موفق! به خدا قسم ما به دیدار شما انس داریم شما ما را به واسطه‌ی خویشاوندی که بینمان باشد دوست نمی‌دارید. ولی برای خویشاوندی ما با پیامبر (صلی الله علیه و آله) است، این علاقه‌ی شما به واسطه‌ی پیامبر است نه برای بهره‌ای دنیوی که از ما ببرید. و نه مالی بر این محبّت به شما پرداخت شده شما دعوت ما را در راه یکتایی خدا که شریک ندارد پذیرفتید خداوند درباره‌ی ساکنین آسمان‌ها و زمین حکمی مقرر نموده فرموده: کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ؛ همه چیز از بین می‌رود جز وجه پروردگار چیزی باقی نمی‌ماند مگر خدای یکتا که شریک ندارد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۲۹۴
بحار الأنوار، ج۲۷، ص۱۲۶/ أعلام الدین، ص۴۵۸
۱ -۷
(قصص/ ۸۸)

أمیرالمومنین (علیه السلام)- بِحَذْفِ الْإِسْنَادِ مَرْفُوعاً إِلَی سَلْمَانَ الْفَارِسِیِّ (رحمة الله علیه) قَال ... {قَالَ النَّصرَانِیّ} ... فَأَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ: وَ ما قَدَرُوا اللهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمِیعاً قَبْضَتُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمِینِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالی عَمَّا یُشْرِکُونَ فَإِذَا طُوِیَتِ السَّمَاوَاتُ وَ قُبِضَتِ الْأَرْضُ، فَأَیْنَ تَکُونُ الْجَنَّهًُْ وَ النَّارُ وَ هُمَا فِیهِمَا؟. قَالَ: فَدَعَا بِدَوَاهًٍْ وَ قِرْطَاسٍ ثُمَّ کَتَبَ فِیهِ: الْجَنَّهًَْ وَ النَّارَ، ثُمَّ دَرَجَ الْقِرْطَاسَ وَ دَفَعَهُ إِلَی النَّصْرَانِیِّ، وَ قَالَ لَهُ: أَ لَیْسَ قَدْ طَوَیْتُ هَذَا الْقِرْطَاسَ؟ قَالَ: نَعَمْ. قَالَ: فَافْتَحْهُ فَفَتَحْتُهُ قَالَ: هَلْ تَرَی آیَهًَْ النَّارِ وَ آیَهًَْ الْجَنَّهًِْ أَ مَحَاهُمَا الْقِرْطَاسُ قَالَ: لَا. قَالَ: فَهَکَذَا فِی قُدْرَهًِْ اللَّهِ تَعَالَی إِذَا طُوِیَتِ السَّمَاوَاتُ وَ قُبِضَتِ الْأَرْضُ لَمْ تَبْطُلِ الْجَنَّهًُْ وَ النَّارُ کَمَا لَمْ تُبْطِلْ طَیُّ هَذَا الْکِتَابِ آیَهًَْ الْجَنَّهًِْ وَ آیَهًَْ النَّار فَأَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَی کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ مَا هَذَا الْوَجْهُ، وَ کَیْفَ هُوَ، وَ أَیْنَ یُؤْتَی، وَ مَا دَلِیلُنَا عَلَیْهِ. قَالَ عَلِیٌّ (علیه السلام) یَا غُلَامُ عَلَیَّ بِحَطَبٍ وَ نَارٍ، فَأَتَی بِحَطَبٍ وَ نَارٍ وَ أَمَرَ أَنْ تُضْرَمَ، فَلَمَّا اسْتَوْقَدَتْ وَ اشْتَعَلَتْ، قَالَ لَهُ یَا نَصْرَانِیُّ هَلْ تَجِدُ لِهَذِهِ النَّارِ وَجْهاً دُونَ وَجْهٍ. قَالَ لَا، حَیْثُمَا أَتَیْتُهَا فَهُوَ وَجْهٌ. قَالَ (علیه السلام) فَإِذَا کَانَتْ هَذِهِ النَّارُ الْمَخْلُوقَهًُْ الْمُدَبَّرَهًُْ فِی ضَعْفِهَا وَ سُرْعَهًِْ زَوَالِهَا لَا تَجِدُ لَهَا وَجْهاً فَکَیْفَ مَنْ خَلَقَ هَذِهِ النَّارَ وَ جَمِیعُ مَا فِی مَلَکُوتِهِ مِنْ شَیْءٍ أَجَابَهُ کَیْفَ یُوصَفُ بِوَجْهٍ أَوْ یُحَدُّ بِحَدٍّ، أَوْ یُدْرَکُ بِبَصَرٍ، أَوْ یُحِیطُ بِهِ عَقْلٌ، أَوْ یَضْبِطُهُ وَهْمٌ، وَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیر.

امام علی (علیه السلام)- در حدیثی مرفوع از سلمان (رحمة الله علیه) نقل شده است: ... مرد نصرانی به امام علی (علیه السلام) عرض کرد: «مرا از این فرموده‌ی خداوند با خبر کن: آن‌ها خدا را آن گونه که شایسته است نشناختند، درحالی‌که تمام زمین در روز قیامت در قبضه اوست و آسمان‌ها پیچیده در دست او خداوند منزّه و بلندمقام است از شریک‌هایی که برای او می‌پندارند. (زمر/۶۷) [جاثلیق پرسید:] هنگامی که آسمان‌ها بپیچد و زمین قبض شود، بهشت و جهنّم که داخل آسمان و زمین است کجا قرار می‌گیرد»؟ سلمان (رحمة الله علیه) گوید: «امام (علیه السلام) قلم و کاغذی خواست و در کاغذ نوشت: بهشت و جهنّم، پس از آن، کاغذ را پیچید و آن را به مسیحی داد و فرمود: «آیا این کاغذ را نپیچیدم»؟ جاثلیق گفت: «آری»، امام (علیه السلام) فرمود: «کاغذ را باز کن». جاثلیق کاغذ را باز کرد. امام (علیه السلام) فرمود: «آیا بهشت و جهنّم را می‌بینی؟ و آیا پیچاندن آن کاغذ، آن‌ها را از بین برده است»؟ جاثلیق گفت: «نه». امام فرمود: «قدرت خداوند هم، این‌گونه است. هنگامی که آسمان‌ها بپیچند و زمین گرفته شود، همانطور که پیچیدن این کاغذ بهشت و جهنّم را از بین نبرد، بهشت و جهنّم هم محو نمی‌شوند». جاثلیق گفت: «منظور از وجه در این سخن خداوند چیست: کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ؛ چگونه است؟ کجا نزد او میتوان رفت؟ و دلیل ما بر او چیست»؟ حضرت علی (علیه السلام) فرمود: «ای غلام، برای من هیزم و آتش بیاور». و دستو داد هیزم‌ها را روشن کنند، هنگامی که آتش شعلهور شد، امام (علیه السلام) به جاثلیق فرمود: «ای نصرانی، آیا می‌توانی وجهی خاص را برای این آتش پیدا کنی که با وجوه دیگر آن متفاوت باشد»؟ جاثلیق گفت: «نه، از هر طرف نگاه می‌کنم، تنها یک وجه است». امام فرمود: «اگر برای این آتش کوچک که شعله‌ور گردیده و به سرعت از بین می‌رود، وجهی نمی‌یابی، پس چگونه می‌باشد کسی که این آتش و همه موجودات را خلق کرده، با یک وجه توصیف شود و یا با یک حدّ و اندازه مشخص شود؟ یا با چشم دیده شود و یا با عقل درک شده و یا با هم تصوّر شود؟! خداوند بلند مرتبه می‌فرماید: هیچ چیز همانند او نیست و او شنوا و بیناست!. (شوری/۱۱

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۲۹۴
بحار الأنوار، ج۳۰، ص۷۲/ إرشادالقلوب، ج۲، ص۳۱۰؛ «حیث ما لقیتها» بدل «حیثما أتیتها»

چهره خدا؛ ولیّ

۱
(قصص/ ۸۸)

الصّادق (علیه السلام)- فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ قَالَ نَحْنُ.

امام صادق (علیه السلام)- کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ؛ ما وجه خداییم.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۲۹۶
بحار الأنوار، ج۴، ص۵/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۴۱۷/ التوحید، ص۱۵۰/ کمال الدین، ج۱، ص۲۳۱
۲
(قصص/ ۸۸)

الباقر (علیه السلام)- عَنْ أَبِی‌حَمْزَهًْ قَالَ قَالَ أبوجَعفَر (علیه السلام) نَحْنُ الْوَجْهُ الَّذِی یُؤْتَی اللَّهُ مِنْهُ لَمْ نَزَلْ فِی عِبَادِهِ مَا دَامَ اللَّهُ لَهُ فِیهِمْ رَوِیَّهًٌْ فَإِذَا لَمْ یَکُنْ لَهُ فِیهِمْ رَوِیَّهًٌْ رَفَعَنَا إِلَیْهِ فَفَعَلَ بِنَا مَا أَحَبَّ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ مَا الرَّوِیَّهًُْ قَالَ الْحَاجَهًُْ.

امام باقر (علیه السلام)- ابوحمزه گوید: امام باقر (علیه السلام) فرمود: ما وجه خداییم که خدا از طریق ما به بندگان خود رزق می‌دهد، ما همواره در میان بندگان خواهیم بود و هرگاه «رویّه» و صلاحی در بودنشان ندید ما را به جانب خود می‌برد و آنچه مایل باشد درباره ما انجام خواهد داد». گفتم: «فدایت شوم «رویّه» چیست»؟ فرمود: «حاجت و نیاز [یعنی تا خدا صلاح در بقای مردم بداند]».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۲۹۶
بحار الأنوار، ج۲۴، ص۱۹۳/ القمی، ج۲، ص۱۴۷؛ «روته» بدل «رویهًْ»/ بصایرالدرجات، ص۶۵؛ «بتفاوت یسیر»
۳
(قصص/ ۸۸)

الصّادق (علیه السلام)- مَنْ أَتَی اللَّهَ بِمَا أُمِرَ بِهِ مِنْ طَاعَهًِْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) فَهُوَ الْوَجْهُ الَّذِی لَا یَهْلِک.

امام صادق (علیه السلام)- هرکه از راه اطاعت محمّد (صلی الله علیه و آله) که توسّط خدا به آن مأمور شده است به سوی خدا رود، همان وجهی است که نابود نمی‌گردد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۲۹۶
الکافی، ج۱، ص۱۴۳/ بحار الأنوار، ج۴، ص۵/ التوحید، ص۱۴۹/ المحاسن، ج۱، ص۲۱۹
۴
(قصص/ ۸۸)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ خثیمهًْ قَال سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ قَالَ دِینَهُ وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) دِینَ اللَّهِ وَ وَجْهَهُ وَ عَیْنَهُ فِی عِبَادِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِی یَنْطِقُ بِهِ وَ یَدَهُ عَلَی خَلْقِهِ وَ نَحْنُ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِی یُؤْتَی مِنْهُ لَنْ نَزَالَ فِی عِبَادِهِ مَا دَامَتْ لِلَّهِ فِیهِمْ رَوِیَّهًٌْ قُلْتُ وَ مَا الرَّوِیَّهًُْ قَالَ الْحَاجَهًُْ فَإِذَا لَمْ یَکُنْ لِلَّهِ فِیهِمْ حَاجَهًٌْ رَفَعَنَا إِلَیْهِ فَصَنَعَ مَا أَحَبَّ.

امام صادق (علیه السلام)- خثیمه گوید: از امام صادق (علیه السلام) در مورد آیه: کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ پرسیدم. فرمود: «یعنی دینش [نابود نمی‌شود]. پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) دین خدا و وجه او و چشم خدا در میان مردم بودند و زبانی که با آن سخن می‌گوید و دست خدا در میان مردم بودند؛ ما وجه‌اللهِ هستیم که باید از جانب ما به خدا نزدیک شد. ما پیوسته در میان بندگان او هستیم تا زمانی که خداوند را به‌وجود مردم نظری است و صلاحی در وجود آن‌ها می‌بینند ولی وقتی چشم از وجود آن‌ها برداشت ما را به جانب خود می‌برد و آنچه بخواهد انجام می‌دهد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۲۹۶
بحار الأنوار، ج۴، ص۷/ بحار الأنوار، ج۲۴، ص۱۹۷/ التوحید، ص۱۵۱
۵
(قصص/ ۸۸)

الباقر (علیه السلام)- عَنْ سَلَّامِ بْنِ الْمُسْتَنِیرِ قَال سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ قَالَ نَحْنُ وَ اللَّهِ وَجْهُهُ الَّذِی قَالَ وَ لَنْ نَهْلِکَ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ مِنْ طَاعَتِنَا وَ مُوَالَاتِنَا فَذَلِکَ وَ اللَّهِ الْوَجْهُ الَّذِی هُوَ قَالَ کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ وَ لَیْسَ مِنَّا مَیِّتٌ یَمُوتُ إِلَّا وَ خَلَفُهُ عَاقِبَهًٌْ مِنْهُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ.

امام باقر (علیه السلام)- سلّام‌بن‌مستنیر گوید: از امام باقر (علیه السلام) در مورد این آیه: کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ پرسیدم. فرمود: «به خدا قسم ما وجه‌اللهِ هستیم که تا روز قیامت پایدار است. امری که خداوند در مورد ولایت و فرمانبرداری از ما نموده است معنی وجه‌اللّهی است که فرمود: کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ؛ هرکدام از ما ائمّه بمیرد تا روز قیامت یک نفر از فرزندان او جانشینش می‌شود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۲۹۶
بحار الأنوار، ج۲۴، ص۱۹۳/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۴۱۷؛ «یهلک» بدل «نهلک»
۶
(قصص/ ۸۸)

الرّضا (علیه السلام)- أَبَا الصَّلْتِ قَالَ قُلْتُ لِعَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا (علیه السلام) ... یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ (علیه السلام) فَمَا مَعْنَی الْخَبَرِ الَّذِی رَوَوْهُ أَنَّ ثَوَابَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ النَّظَرُ إِلَی وَجْهِ اللَّهِ فَقَالَ (علیه السلام) یَا أَبَا الصَّلْتِ مَنْ وَصَفَ اللَّهَ بِوَجْهٍ کَالْوُجُوهِ فَقَدْ کَفَرَ وَ لَکِنَّ وَجْهَ اللَّهِ أَنْبِیَاؤُهُ وَ رُسُلُهُ وَ حُجَجُهُ (علیهم السلام) هُمُ الَّذِینَ بِهِمْ یُتَوَجَّهُ إِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ إِلَی دِینِهِ وَ مَعْرِفَتِهِ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ وَ یَبْقی وَجْهُ رَبِّکَ وَ قَالَ عَزَّوَجَلَّ کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ فَالنَّظَرُ إِلَی أَنْبِیَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ حُجَجِهِ (علیهم السلام) فِی دَرَجَاتِهِمْ ثَوَابٌ عَظِیمٌ لِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ وَ قَدْ قَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) مَنْ أَبْغَضَ أَهْلَ بَیْتِی وَ عِتْرَتِی لَمْ یَرَنِی وَ لَمْ أَرَهُ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ وَ قَالَ (صلی الله علیه و آله) إِنَّ فِیکُمْ مَنْ لَا یَرَانِی بَعْدَ أَنْ یُفَارِقَنِی یَا أَبَا الصَّلْتِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَا یُوصَفُ بِمَکَانٍ وَ لَا یُدْرَکُ بِالْأَبْصَارِ وَ الْأَوْهَام.

امام رضا (علیه السلام)- اباصلت گوید: به امام رضا (علیه السلام) عرض کردم: «ای پسر رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) معنی خبری که نقل می‌کنند: ثواب لا إِلهَ إِلَّا اللهُ؛ نگاه‌کردن به وجه خداست چیست»؟ فرمود: «اباصلت! هرکه خدا را به یکی از صورت‌ها تشبیه کند کافر است؛ وجه خدا، انبیا و پیامبران و حجّتهای خدایند، کسانی که به وسیله‌ی آن‌ها متوجّه به جانب خدا و دین و معرفت او می‌شوند خداوند در این آیه می‌فرماید: همه کسانی که روی آن [زمین] هستند فانی می‌شوند، و تنها ذات ذو الجلال و گرامی پروردگارت باقی می‌ماند! (الرحمن/۲۷۲۶)؛ و خداوند فرمود: کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ. نگاه‌کردن به انبیا و پیامبران و حجج الهی در درجاتی که دارند [و با فهم و درک مقام آنان]، برای مؤمنین در روز قیامت ثواب بزرگی دارد. پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) فرموده است: «هرکه با اهل‌بیت (علیهم السلام) و عترت من به دشمنی برخیزد نه مرا خواهد دید و نه در روز قیامت من او را می‌بینم [تا شفاعتش کنم]». و فرمود: «در میان شما کسانی هستند که پس از جدایی من [و مرگ من] دیگر مرا [در آن دنیا] نمی‌بینند. ای اباصلت! خدای تبارک‌وتعالی در هیچ مکانی وصف نمی‌شود و به دیده و وهم درک نمی‌شود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۲۹۶
بحار الأنوار، ج۴، ص۳/ الاحتجاج، ج۲، ص۴۰۸؛ «یوم القیامهًْ «محذوف/ الأمالی للصدوق، ص۴۶۰/ التوحید، ص۱۱۷
۷
(قصص/ ۸۸)

الصّادق (علیه السلام)- فِی قَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ قَالَ کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا مَا أُرِیدَ بِهِ وَجْهُ اللَّهِ وَ وَجْهُ اللَّهِ عَلِیٌّ (علیه السلام).

امام صادق (علیه السلام)- کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ؛ هر چیزی نابود می‌شود مگر آنچه که از آن وجه‌الله قصد شده باشد و وجه‌الله همان علی (علیه السلام) است (ولایت علی (علیه السلام) شرط جاودانگی است).

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۲۹۸
بحار الأنوار، ج۳۶، ص۱۵۱/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۴۱۷
۸
(قصص/ ۸۸)

الباقر (علیه السلام)- قَالَ: نَحْنُ الْمَثَانِی الَّذِی أَعْطَاهُ اللَّهُ نَبِیَّنَا مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) وَ نَحْنُ وَجْهُ اللَّهِ نَتَقَلَّبُ فِی الْأَرْضِ بَیْنَ أَظْهُرِکُمْ وَ نَحْنُ عَیْنُ اللَّهِ فِی خَلْقِهِ وَ یَدُهُ الْمَبْسُوطَهًُْ بِالرَّحْمَهًِْ عَلَی عِبَادِهِ عَرَفَنَا مَنْ عَرَفَنَا وَ جَهِلَنَا مَنْ جَهِلَنَا وَ إِمَامَهًَْ الْمُتَّقِینَ.

امام باقر (علیه السلام)- وجه اللّهی که در جلو دیدگان شما روی زمین حرکت می‌کند ما (اهل بیت) هستیم، چشمان خداوند در میان مخلوقاتش هستیم، ما دستان گشاده خداوند برای بذل محبت بین بندگانش هستیم، هرکس ما را بشناسد، [حقیقت] ما را خواهد شناخت و هرکس [حقیقت] ما را نشناسد، ما را نشناخته و امامت از آن متّقین است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۲۹۸
الکافی، ج۱، ص۱۴۳/ البرهان
۹
(قصص/ ۸۸)

الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ خَلَقَنَا فَأَحْسَنَ خَلْقَنَا وَ صَوَّرَنَا فَأَحْسَنَ صُوَرَنَا وَ جَعَلَنَا عَیْنَهُ فِی عِبَادِهِ وَ لِسَانَهُ النَّاطِقَ فِی خَلْقِهِ وَ یَدَهُ الْمَبْسُوطَهًَْ عَلَی عِبَادِهِ بِالرَّأْفَهًِْ وَ الرَّحْمَهًِْ وَ وَجْهَهُ الَّذِی یُؤْتَی مِنْهُ وَ بَابَهُ الَّذِی یَدُلُّ عَلَیْهِ وَ خُزَّانَهُ فِی سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ بِنَا أَثْمَرَتِ الْأَشْجَارُ وَ أَیْنَعَتِ الثِّمَارُ وَ جَرَتِ الْأَنْهَارُ وَ بِنَا یَنْزِلُ غَیْثُ السَّمَاءِ وَ یَنْبُتُ عُشْبُ الْأَرْضِ وَ بِعِبَادَتِنَا عُبِدَ اللَّهُ وَ لَوْ لَا نَحْنُ مَا عُبِدَ اللَّه.

امام صادق (علیه السلام)- خداوند ما را به بهترین وجه آفرید و بهترین صورت را بخشید، ما را چشمان خود میان مردم و زبان‌گویا میان خلق و دست‌گشاده به رأفت و رحمت و وجهی که از آن جانب به خدا نزدیک شوند و دربی که به سوی خدا است و گنجینه‌ها در آسمان و زمین قرار داد؛ به برکت ما درخت میوه می‌دهد و میوه‌ها قابل استفاده می‌شود و جویها جاری می‌گردد و به برکت ما باران از آسمان می‌بارد و روئیدنیها می‌روید؛ به وسیله‌ی اطاعت از ما، مردم خداپرست شدند که اگر ما نبودیم مردم خداپرست نمی‌شدند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۲۹۸
الکافی، ج۱، ص۱۴۴/ البرهان
۱۰
(قصص/ ۸۸)

الصّادق (علیه السلام)- نَحْنُ حُجَّهًُْ اللَّهِ وَ نَحْنُ بَابُ اللَّهِ وَ نَحْنُ لِسَانُ اللَّهِ وَ نَحْنُ وَجْهُ اللَّهِ وَ نَحْنُ عَیْنُ اللَّهِ فِی خَلْقِهِ وَ نَحْنُ وُلَاهًُْ أَمْرِ اللَّهِ فِی عِبَادِه.

امام صادق (علیه السلام)- حجّت خدا در رسیدن به خدا و زبان خداوند و وجه خدا و چشم خدا در میان خلق او ما هستیم و ما عهده‌دار ولایت امر او در میان بندگانش هستیم.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۲۹۸
البرهان
۱۱
(قصص/ ۸۸)

المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فِی زیارهًْ القائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف): السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَجْهَ اللَّهِ الَّذِی لَا یَهْلِکُ وَ لَا یَبْلَی إِلَی یَوْمِ الدِّین.

امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)- در زیارت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آمده: سلام بر تو ای وجه خدا! که نابود نمی‌شود و تا روز قیامت از بین نمی‌رود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۲۹۸
البرهان
۱۲
(قصص/ ۸۸)

الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِیرَهًِْ النَّضْرِیِّ قَال سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ فَقَالَ کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا مَنْ أَخَذَ الطَّرِیقَ الَّذِی أَنْتُمْ عَلَیْهِ.

امام صادق (علیه السلام)- حارث‌بن‌مغیره نصری گوید: از امام صادق (علیه السلام) در مورد: کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ سؤال‌کردم. فرمود: «همه هلاک می‌شوند مگر کسانی که راه حق را انتخاب کنند که شما بر آن هستید».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۲۹۸
بحار الأنوار، ج۶۵، ص۹۵/ المحاسن، ج۱، ص۱۹۹/ البرهان

تعویذ

۱
(قصص/ ۸۸)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- رَوَی الْبَیْهَقِیُّ فِی دَلَائِلِ النُّبُوَّهًِْ عَنْ أَبِی دُجَانَهًَْ وَ اسْمُهُ سِمَاکُ بْنُ خَرَشَهًَْ قَالَ شَکَوْتُ إِلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) أَنِّی نِمْتُ فِی فِرَاشِی فَسَمِعْتُ صَرِیراً کَصَرِیرِ الرَّحَی وَ دَوِیّاً کَدَوِیِّ النَّحْلِ وَ لَمَعَاناً کَلَمْعِ الْبَرْقِ فَرَفَعْتُ رَأْسِی فَإِذَا أَنَا بِظِلٍّ أَسْوَدَ یَعْلُو وَ یَطُولُ بِصَحْنِ دَارِی فَمَسِسْتُ جِلْدَهُ فَإِذَا هُوَ کَجِلْدِ الْقُنْفُذِ فَرَمَی فِی وَجْهِی مِثْلَ شَرَرِ النَّارِ فَقَالَ (صلی الله علیه و آله)عَامِرْ دَارَکَ یَا أَبَا دُجَانَهًَْ ثُمَّ طَلَبَ دَوَاهًًْ وَ قِرْطَاساً وَ أَمَرَ عَلِیّاً (علیه السلام) أَنْ یَکْتُبَ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ هَذَا کِتَابٌ مِنْ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِینَ (صلی الله علیه و آله) إِلَی مَنْ طَرَقَ الدَّارَ مِنَ الْعُمَّارِ وَ الزُّوَّارِ إِلَّا طَارِقاً یَطْرُقُ بِخَیْرٍ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ لَنَا وَ لَکُمْ فِی الْحَقِّ سَعَهًًْ فَإِنْ یَکُنْ عَاشِقاً مُولَعاً أَوْ فَاجِراً مُقْتَحِماً فَهَذَا کِتَابُ اللَّهِ یَنْطِقُ عَلَیْنَا وَ عَلَیْکُمْ بِالْحَقِّ إِنَّا کُنَّا نَسْتَنْسِخُ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّ رُسُلَنا یَکْتُبُونَ ما تَمْکُرُونَ اتْرُکُوا صَاحِبَ کِتَابِی هَذَا وَ انْطَلِقُوا إِلَی عَبَدَهًِْ الْأَصْنَامِ وَ إِلَی مَنْ یَزْعُمُ أَنَّ مَعَ اللهِ إِلهاً آخَرَ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُکْمُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ. حم لَا یُبْصِرُونَ حم عسق تَفَرَّقَ أَعْدَاءُ اللَّهِ وَ بَلَغَتْ حُجَّهًُْ اللَّهِ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ. فَسَیَکْفِیکَهُمُ اللهُ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- بیهقی در «دلائل‌النّبوهًْ» از ابودجانه که نامش سماک‌بن‌خرشه است روایت می‌کند که گفت: «من به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شکایت کردم از این‌که وقتی در بستر می‌خوابم، سوتی مانند سوت آسیاب و صدایی مانند صدای زنبور عسل می‌شنوم و درخشش نوری مانند نور رعد و برق می‌بینم [و از هول آن] از خواب بلند می‌شوم و یک چیز سیاه که بلند و دراز می‌شود و تمام محوطه خانه‌ام را می‌گیرد، می‌بینم، وقتی دست به پوستش می‌کشم گویا دست به پوست‌خارپشت می‌کشم و او چیزی مثل شعله‌های آتش به صورتم پرت می‌کند. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: ای ابادجانه! خانه‌ات را تعمیر و بازسازی کن»؛ پس پیامبر (صلی الله علیه و آله) دستور داد تا قلم و کاغذ بیاورند و به علی (علیه السلام) فرمود که بنویسد: «به نام خداوند بخشنده مهربان؛ این نامه‌ای است از فرستاده پروردگار جهانیان به کسانی که وارد این خانه شده و آسایش آن را از سازندگان آن می‌گیرند و نه آن کسانی که برای امر خیری وارد آن خانه می‌شوند. پس از حمد خداوند؛ ما و شما در انتخاب حق، دستمان باز است [و اختیار داریم] حتّی اگر آن شخص عاشقی شیفته یا ستمگری مهاجم باشد، این کتاب خدا است که به حق با ما و شما سخن می‌گوید [و اعمال شما را بازگو می‌کند] ما آنچه را انجام می‌دادید می‌نوشتیم! (جاثیه/۲۹). رسولان [فرشتگان] ما، آنچه نیرنگ می‌کنید [و نقشه می‌کشید]، می‌نویسند!» (یونس/۲۱) صاحب این نامه‌ام را رها کنید و به دنبال بت‌پرستان و آنان که می‌پندارند با خدا معبود دیگری است بروید؛ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ کُلُّ شَیْءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُکْمُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ به حق آیه حم* عسق (شوری/۲۱) پراکنده شوید ای دشمنان خدا! من حجّت خدا را به شما رساندم و لا حول و لا قوهًْ الا باللَّه العلی العظیم. خداوند، شر آن‌ها را از تو دفع می‌کند و او شنونده و داناست. (بقره/۱۳۷)».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۲۹۸
بحار الأنوار، ج۶۰، ص۱۲۵
بیشتر