آیه وَ حَفِظْناها مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ رَجيمٍ [17]
و آن را از هر شيطان راندهشدهاى حفظ كرديم.
الصّادق (علیه السلام)- لَمْ تَزَلِ الشَّیَاطِینُ تَصْعَدُ إِلَی السَّمَاءِ وَ تَتَجَسَّسُ حَتَّی وُلِدَ النَّبِیُّ.
امام صادق (علیه السلام)- شیاطین پیوسته بهسوی آسمان بالا رفته و جاسوسی میکردند تا اینکه پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) بهدنیا آمد.
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ: کَانَ إِبْلِیسُ لَعَنَهُ اللَّهُ یَخْتَرِقُ السَّمَاوَاتِ السَّبْعَ فَلَمَّا وُلِدَ عِیسَی (علیه السلام) حُجِبَ عَنْ ثَلَاثِ سَمَاوَاتٍ وَ کَانَ یَخْتَرِقُ أَرْبَعَ سَمَاوَاتٍ فَلَمَّا وُلِدَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) حُجِبَ عَنِ السَّبْعِ کُلِّهَا وَ رُمِیَتِ الشَّیَاطِینُ بِالنُّجُومِ وَ قَالَتْ قُرَیْشٌ هَذَا قِیَامُ السَّاعَهًِْ الَّذِی کُنَّا نَسْمَعُ أَهْلَ الْکُتُبِ یَذْکُرُونَهُ وَ قَالَ عَمْرُو بْنُ أُمَیَّهًَْ وَ کَانَ مِنْ أَزْجَرِ أَهْلِ الْجَاهِلِیَّهًِْ انْظُرُوا هَذِهِ النُّجُومَ الَّتِی یُهْتَدَی بِهَا وَ یُعْرَفُ بِهَا أَزْمَانُ الشِّتَاءِ وَ الصَّیْفِ فَإِنْ کَانَ رُمِیَ بِهَا فَهُوَ هَلَاکُ کُلِّ شَیْءٍ وَ إِنْ کَانَتْ ثَبَتَتْ وَ رُمِیَ بِغَیْرِهَا فَهُوَ أَمْرٌ حَدَثٌ وَ أَصْبَحَتِ الْأَصْنَامُ کُلُّهَا صَبِیحَهًَْ وُلِدَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) لَیْسَ مِنْهَا صَنَمٌ إِلَّا وَ هُوَ مُنْکَبٌّ عَلَی وَجْهِهِ وَ ارْتَجَسَ فِی تِلْکَ اللَّیْلَهًِْ إِیوَانُ کِسْرَی وَ سَقَطَتْ مِنْهُ أَرْبَعَ عَشْرَهًَْ شُرْفَهًًْ وَ غَاضَتْ بُحَیْرَهًُْ سَاوَهًَْ وَ فَاضَ وَادِی السَّمَاوَهًْ وَ خَمَدَتْ نِیرَانُ فَارِسَ وَ لَمْ تَخْمُدْ قَبْلَ ذَلِکَ بِأَلْفِ عَامٍ وَ رَأَی الْمُؤْبَذَانُ فِی تِلْکَ اللَّیْلَهًِْ فِی الْمَنَامِ إِبِلًا صِعَاباً تَقُودُ خَیْلًا عِرَاباً قَدْ قَطَعَتْ دِجْلَهًَْ وَ انْسَرَبَتْ فِی بِلَادِهِمْ وَ انْقَصَمَ طَاقُ الْمَلِکِ کِسْرَی مِنْ وَسَطِهِ وَ انْخَرَقَتْ عَلَیْهِ دِجْلَهًُْ الْعَوْرَاءُ وَ انْتَشَرَ فِی تِلْکَ اللَّیْلَهًِْ نُورٌ مِنْ قِبَلِ الْحِجَازِ ثُمَّ اسْتَطَارَ حَتَّی بَلَغَ الْمَشْرِقَ وَ لَمْ یَبْقَ سَرِیرٌ لِمَلِکٍ مِنْ مُلُوکِ الدُّنْیَا إِلَّا أَصْبَحَ مَنْکُوساً وَ الْمَلِکُ مُخْرِساً لَا یَتَکَلَّمُ یَوْمَهُ ذَلِکَ وَ انْتُزِعَ عِلْمُ الْکَهَنَهًِْ وَ بَطَلَ سِحْرُ السَّحَرَهًِْ وَ لَمْ تَبْقَ کَاهِنَهًٌْ فِی الْعَرَبِ إِلَّا حُجِبَتْ عَنْ صَاحِبِهَا وَ عَظُمَتْ قُرَیْشٌ فِی الْعَرَبِ وَ سُمُّوا آلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقُ (علیه السلام) إِنَّمَا سُمُّوا آلَ اللَّهِ لِأَنَّهُمْ فِی بَیْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ وَ قَالَتْ آمِنَهًُْ إِنَّ ابْنِی وَ اللَّهِ سَقَطَ فَاتَّقَی الْأَرْضَ بِیَدِهِ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَی السَّمَاءِ فَنَظَرَ إِلَیْهَا ثُمَّ خَرَجَ مِنِّی نُورٌ أَضَاءَ لَهُ کُلُّ شَیْءٍ وَ سَمِعْتُ فِی الضَّوْءِ قَائِلًا یَقُولُ إِنَّکِ قَدْ وَلَدْتِ سَیِّدَ النَّاسِ فَسَمِّیهِ مُحَمَّداً وَ أُتِیَ بِهِ عَبْدُ الْمُطَّلِبِ لِیَنْظُرَ إِلَیْهِ وَ قَدْ بَلَغَهُ مَا قَالَتْ أُمُّهُ فَأَخَذَهُ فَوَضَعَهُ فِی حَجْرِهِ ثُمَّ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَعْطَانِی هَذَا الْغُلَامَ الطَّیِّبَ الْأَرْدَانِ قَدْ سَادَ فِی الْمَهْدِ عَلَی الْغِلْمَانِ ثُمَّ عَوَّذَهُ بِأَرْکَانِ الْکَعْبَهًِْ وَ قَالَ فِیهِ أَشْعَاراً قَالَ وَ صَاحَ إِبْلِیسُ لَعَنَهُ اللَّهُ فِی أَبَالِسَتِهِ فَاجْتَمَعُوا إِلَیهِ فَقَالُوا مَا الَّذِی أَفْزَعَکَ یَا سَیِّدَنَا فَقَالَ لَهُمْ وَیْلَکُمْ لَقَدْ أَنْکَرْتُ السَّمَاءَ وَ الْأَرْضَ مُنْذُ اللَّیْلَهًِْ لَقَدْ حَدَثَ فِی الْأَرْضِ حَدَثٌ عَظِیمٌ مَا حَدَثَ مِثْلُهُ مُنْذُ رُفِعَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ (علیه السلام) فَاخْرُجُوا وَ انْظُرُوا مَا هَذَا الْحَدَثُ الَّذِی قَدْ حَدَثَ فَافْتَرَقُوا ثُمَّ اجْتَمَعُوا إِلَیْهِ فَقَالُوا مَا وَجَدْنَا شَیْئاً فَقَالَ إِبْلِیسُ لَعَنَهُ اللَّهُ أَنَا لِهَذَا الْأَمْرِ ثُمَّ انْغَمَسَ فِی الدُّنْیَا فَجَالَهَا حَتَّی انْتَهَی إِلَی الْحَرَمِ فَوَجَدَ الْحَرَمَ مَحْفُوظاً بِالْمَلَائِکَهًِْ فَذَهَبَ لِیَدْخُلَ فَصَاحُوا بِهِ فَرَجَعَ ثُمَّ صَارَ مِثْلَ الصِّرِّ وَ هُوَ الْعُصْفُورُ فَدَخَلَ مِنْ قِبَلِ حَرَی فَقَالَ لَهُ جَبْرَئِیلُ وَرَاکَ لَعَنَکَ اللَّهُ فَقَالَ لَهُ حَرْفٌ أَسْأَلُکَ عَنْهُ یَا جَبْرَئِیلُ مَا هَذَا الْحَدَثُ الَّذِی حَدَثَ مُنْذُ اللَّیْلَهًِْ فِی الْأَرْض فَقَالَ لَهُ وُلِدَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ لَهُ هَلْ لِی فِیهِ نَصِیبٌ قَالَ لَا قَالَ فَفِی أُمَّتِهِ قَالَ نَعَمْ قَالَ رَضِیت.
امام صادق (علیه السلام)- ابانبنعثمان از امام صادق (علیه السلام) نقلکرده که فرمود: «ابلیس که خدا لعنتش کند آسمانهای هفتگانه را میشکافت [و بالا میرفت]؛ زمانیکه عیسی (علیه السلام) متولّد شد از سه آسمان محروم شد و [فقط] چهار آسمان را میشکافت. چون رسول خدا (صلی الله علیه و آله) متولّد شد از تمامی هفت آسمان محروم شد و شیاطین با ستارگان [از آسمان] رانده میشدند؛ و قریش گفتند: «این همان قیامتی است که میشنیدیم، اهل کتاب از آن سخن میگفتند». عَمروبنامیّه که از مهمترین پیشگویان زمان جاهلیّت بود، گفت: «به ستارگانیکه بهوسیلهی آنها راهها پیدا میشود و اوقات زمستان و تابستان بهکمک آنها تشخیص داده میشود توجّه کنید؛ اگر این ستارگان پرتاب شدند نشانهی نابودی هرچیز [و زمان قیامت] است و اگر ثابت بودند و دیگر ستارگان پرتاب شدند نشانهی یک اتفّاق جدید [و بزرگ] است». تمامی بتها در صبح ولادت پیامبر (صلی الله علیه و آله) با صورت روی زمین افتادند و در آنشب ایوانکسری به لرزه درآمد و چهارده کنگرهی آن فروریخت و آب دریاچهی ساوه به زمین فرو رفت و آتشکدهی فارس که هزار سال پیش از آن خاموش نشده بود، خاموش گشت و موبدان (دانشمند بزرگ زرتشت) آن شب در خواب، شتران سرکشی را دید که سواران عرب را بهدنبال خود میکشانند و از دجله گذشته و در شهرهای زرتشتیان پراکنده شدند و سقف [کاخ] کسرای پادشاه از وسط شکست و رود دجله بر آن جاری شد؛ و در آن شب نوری از سمت حجاز پراکنده شد و کمی بعد گسترش یافت تا اینکه به مشرق زمین رسید؛ و تخت همهی پادشاهان جهان واژگون گشت و هر پادشاهی در آن روز لال شد و نتوانست سخن بگوید و دانش پیشگویان گرفته شد و جادوی جادوگران باطل گشت و هر پیشگوی عربی از یار و همراه خویش [از جنّیان] منع گردید و قریش در بین عرب بزرگی یافته و آلالله (خاندان خدا) نام گرفتند. امام صادق (علیه السلام) فرمود: «چونکه قریش در جوار بیتاللهالحرام (کعبه) زندگی میکردند مردم آنان را آلالله نامیدند». و آمنه ((مادر پیامبر (صلی الله علیه و آله)) گفت: «به خدا قسم! وقتی پسرم به دنیا آمد و دستش را بر زمین نهاد و سرش را بهسوی آسمان بالا گرفت و به آسمان نگاه کرد؛ آنگاه نوری از من خارج شد که هرچیزی را روشن کرد و در میان آن نور شنیدم که گویندهای میگفت: «تو سرور و آقای همهی مردم را به دنیا آوردهای، نام او را محمّد (صلی الله علیه و آله) بگذار». او را نزد عبدالمطلّب (علیه السلام) آوردند تا وی را ببیند و این درحالی بود که گفتههای مادرش به گوش عبدالمطلّب (علیه السلام) رسیده بود؛ عبدالمطلّب (علیه السلام) او را گرفته و در دامن خویش نشاند و گفت: «ستایش مخصوص خداوندی است که این فرزند پاکیزه را به ما عطا کرد که در گهواره بر دیگر کودکان سروری دارد». سپس او را [برای متبرّکشدن و حفظ از خطرات] به ارکان کعبه مالید و اشعاری دربارهاش سرود. ابلیس فریادی زد و همهی شیاطین را فرا خواند. همگی نزد او آمده و گفتند: «ای سرور ما! چه چیزی باعث فریاد و بیتابی تو شده است»؟ گفت: «وای بر شما! از شبگذشته احوال آسمان و زمین برایم باورنکردنی شده است؛ بهیقین بر روی زمین واقعهی بزرگی رخ داده که از زمان بالارفتن عیسیبنمریم (علیه السلام) [به آسمان] مانند آن رخ نداده است! بیرون روید و بنگرید که آن واقعه چیست»؟ آنها پراکنده شدند و پس از مدّتی [دوباره] همگی نزد ابلیس گرد هم آمدند و گفتند: «چیزی نیافتیم»؟ ابلیس گفت: «خودم باید اینکار را انجام دهم»؛ آنگاه در دنیا غوطهور گردید و چرخی در آن زد تا اینکه به مسجدالحرام رسید و آنجا را در محاصرهی فرشتگان دید؛ جلو رفت تا داخل شود که فرشتگان بر سر او فریاد زدند [که بازگرد] و او بازگشت. سپس مانند گنجشکی شد و از سمت کوه حراء وارد حرم شد. جبرئیل به او گفت: «خدا تو را لعنت کند! بیرونشو»! ابلیس به او گفت: «ای جبرئیل! فقط یک کلمه از تو میپرسم، از شب گذشته در زمین چه اتّفاقی رخ داده است»؟ جبرئیل به او گفت: «محمّد (صلی الله علیه و آله) بهدنیا آمده است». ابلیس گفت: «آیا من میتوانم او را فریب بدهم»؟ گفت: «نه». ابلیس گفت: «آیا میتوانم امّتش را فریب دهم»؟ گفت: «آری». ابلیس گفت: «خشنود شدم».