آیه ۹۳ - سوره حجر

آیه عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ [93]

از آنچه عمل مى‌كردند!

۱
(حجر/ ۹۳)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عن ابی‌جعفر (علیه السلام): دَعَا رَسُولُ‌اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَلِیّاً (علیه السلام) یَوْماً فَخَلَا بِهِ یَوْمَ ذَلِکَ وَ لَیْلَتَه ... وَ کَانَ ذَلِکَ فِی یَوْمِ عَائِشَهًَْ بِنْتِ أَبِی‌بَکْرٍ فَقَالَتْ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لَقَدْ طَالَتِ اسْتِخْلَاؤُکَ بِعَلِیٍّ (علیه السلام) مُنْذُ الْیَوْمُ ... فَقَالَ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی أَخْبَرَنِی أَنَّ عُمُرِی قَدِ انْقَضَی وَ أَمَرَنِی أَنْ أَنْصِبَ عَلِیّاً (علیه السلام) لِلنَّاسِ عَلَماْ فَلَمْ تَلْبَثْ أَنْ أَخْبَرَتْ حَفْصَهًَْ وَ أَخْبَرَتْ کُلُّ وَاحِدَهًٍْ مِنْهُمَا أَبَاهَا فَاجْتَمَعَا وَ أَرْسَلَا إِلَی جَمَاعَهًِْ الطُّلَقَاءِ وَ الْمُنَافِقِینَ فَخَبَّرَاهُمْ بِالْأَمْرِ فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَی بَعْضٍ وَ قَالُوا إِنَّ مُحَمَّد (صلی الله علیه و آله) یُرِیدُ أَنْ یَجْعَلَ هَذَا الْأَمْرَ فِی أَهْلِ بَیْتِهِ کَسُنَّهًِْ کِسْرَی وَ قَیْصَرَ وَ دَارَ الْکَلَامُ فِیمَا بَیْنَهُمْ وَ أَعَادُوا الْخِطَابَ وَ أَجَالُوا الرَّأْیَ فَاتَّفَقُوا عَلَی أَنْ یَنْفِرُوا بِالنبی (صلی الله علیه و آله) نَاقَتَهُ علی (علیه السلام) قَبَهًِْ هَرْشَی وَ قَدْ کَانَ اجْتَمَعَ أَعْدَاءُ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مِنَ الطُّلَقَاءِ مِنْ قُرَیْشٍ وَ الْمُنَافِقِینَ مِنَ الْأَنْصَارِ وَ مَنْ کَانَ فِی قَلْبِهِ الِارْتِدَادُ مِنَ الْعَرَبِ فِی الْمَدِینَهًِْ وَ مَا حَوْلَهَا فَتَعَاقَدُوا وَ تَحَالَفُوا عَلَی أَنْ یَنْفِرُوا بِهِ نَاقَتَهُ وَ کَانُوا أَرْبَعَهًَْ عَشَرَ رَجُلًا وَ کَانَ مِنْ عَزْمِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَنْ یُقِیمَ عَلِیّاً (علیه السلام) وَ یَنْصِبَهُ لِلنَّاسِ بِالْمَدِینَهًِْ إِذَا قَدِمَ فَسَارَ رَسُولُ‌اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) یَوْمَیْنِ وَ لَیْلَتَیْنِ فَلَمَّا کَانَ فِی الْیَوْمِ الثَّالِثِ أَتَاهُ جبرئیل (علیه السلام) بِآخِرِ سُورَهًِْ الْحَجْرِ فَقَالَ اقْرَأْ فَوَ رَبِّکَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ* عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ* فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ* إِنَّا کَفَیْناکَ الْمُسْتَهْزِئِینَ قَالَ وَ رَحَلَ رَسُولُ‌اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ أَغَذَّ السَّیْرَ مُسْرِعاً عَلَی دُخُولِهِ الْمَدِینَهًَْ لِیَنْصِبَ عَلِیّاً (علیه السلام) عَلَماً لِلنَّاس.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) علی (علیه السلام) را نزد خود خواند و تمام آن روز و شبش را با وی خلوت نمود و علم و حکمتی را که به وی ارزانی شده بود را در اختیار علی (علیه السلام) نهاد و او را از سخن جبرئیل آگاه ساخت. آن روز، روزی بود که حضرت در خانه‌ی عایشه دختر ابوبکر حضور داشت. عایشه عرض کرد: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! خلوت شما با علی (علیه السلام) امروز به درازا کشید ... [پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود]: «خداوند متعال به من خبر داد که عمر من رو به پایان است و به من امر فرمود که علی (علیه السلام) را پیشوای مردم بنمایم و او را امام آنها قرار دهم». دیری نپایید که عایشه جریان را به حفصه گفت و بعد آن دو پدران خود را آگاه ساختند و آن دو نیز جلسهای تشکیل دادند و به‌دنبال طلقاء و منافقان فرستادند و جریان را به آنها گفتند. آنها نیز رو به یکدیگر کرده و گفتند که محمّد (صلی الله علیه و آله) میخواهد به شیوه‌ی کسری و قیصر، خلافت را تا پایان روزگار در خاندان خود نگه دارد. نه به خدا سوگند! اگر این امر به علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) برسد، شما هیچ بهرهای در زندگانی نخواهید داشت؛ چراکه محمّد (صلی الله علیه و آله) براساس ظاهر شما با شما تعامل میکند، ولی علی (علیه السلام) براساس آنچه که از شما میداند با شما تعامل میکند. خوب در اینباره به خود بیندیشید و نظرتان را بگویید. سخنانی میان خود رد و بدل کردند و چند بار آن را مطرح نموده و نظرشان را تغییر دادند و ابتدا با هم توافق کردند که شتر پیامبر (صلی الله علیه و آله) را در گردنه‌ی هَرشَی رَم دهند ... همه‌ی دشمنان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) اعم از آزادشدگان قریش و منافقان انصار و همه‌ی اعراب مدینه و اطراف آن که در دل ارتداد داشتند، همرأی و با یکدیگر پیمان بستند و همپیمان شدند که شتر پیامبر (صلی الله علیه و آله) را رم دهند، که تعدادشان چهارده نفر بود. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) تصمیم داشت که به محض اینکه مدینه برسد، علی (علیه السلام) را جانشین خود گرداند و بر مردم بگمارد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دو شبانه روز از راه [مکّه تا مدینه] را طی کردد، روز سوّم که رسید، جبرئیل آیات پایانی سوره‌ی حجر را بر ایشان نازل کرد: فَوَ رَبِّکَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ المُشْرِکِینَ إِنَّا کَفَیْناکَ الْمسْتَهْزِئِینَ. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برخاست و به سرعت رو به مدینه حرکت کرد تا علی (علیه السلام) را به‌عنوان پیشوای مردم منصوب کند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۵۷۲
بحارالأنوار، ج۲۸، ص۹۸/ إرشادالقلوب، ج۲، ص۳۳۰
۲
(حجر/ ۹۳)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- کَتَبَ أمیرالمؤمنین (علیه السلام) إِلَی أَهْلِ مِصْرَ وَ إِنِّی أُوصِیکُمْ بِتَقْوَی اللَّهِ فِیمَا أَنْتُمْ عَنْهُ مَسْئُولُونَ وَ عَمَّا أَنْتُمْ إِلَیْهِ صَائِرُونَ فَإِنَّ اللَّهَ قَالَ فِی کِتَابِهِ کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ رَهِینَةٌ وَ قَالَ وَ یُحَذِّرُکُمُ اللهُ نَفْسَهُ وَ إِلَی اللهِ الْمَصِیرُ وَ قَالَ فَوَ رَبِّکَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ فَعَلَیْکُمْ بِتَقْوَی اللَّهِ فَإِنَّهَا تَجْمَعُ مِنَ الْخَیْرِ مَا لَا یَجْمَعُ غَیْرُهَا وَ یُدْرَکُ بِهَا مِنَ الْخَیْرِ مَا لَا یُدْرَکُ بِغَیْرِهَا مِنْ خَیْرِ الدُّنْیَا وَ خَیْرِ الْآخِرَهًِْ.

امام علی (علیه السلام)- امیرالمؤمنین (علیه السلام) نامه‌ای به مصریان نوشت ... من شما را به تقوای الهی سفارش می‌کنم در آنچه که نسبت به آن مشغولید و در گرو آن هستید و به‌سوی آن باز می‌گردید که خدای متعال فرموده: هرکس در گرو کاری است که کرده است. (مدثر/۳۸) و نیز فرمود: خداوند شما را از [نافرمانی] خود، برحذر می‌دارد و بازگشت [شما] به‌سوی خداست. (آل عمران/۲۸) و فرمود: فَوَ رَبِّکَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ. بر شما بادا به تقوا که آن جامع خیراتی است که غیر آن چنین نیکی‌ها در بر ندارد و خیراتی از خیرات دنیا و آخرت با آن به دست می‌آید که با غیر آن به دست نیاید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۵۷۴
بحارالأنوار، ج۳۳، ص۵۸۵/ الأمالی للطوسی، ص۲۴/ الأمالی للمفید، ص۲۶۰/ بشارهًْ المصطفی، ص۴۳/ تحف العقول، ص۱۷۶/ شرح نهج البلاغهًْ، ج۶، ص۶۷/ الغارات، ج۱، ص۱۴۶/ مجموعهًْ ورام، ج۲، ص۱۷۸
بیشتر