آیه قالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرينَ [37]
فرمود: تو از مهلت يافتگانى!
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- فَأَعْطَاهُ اللَّهُ النَّظِرَهًَْ اسْتِحْقَاقاً لِلسُّخْطَهًِْ وَ اسْتِتْمَاماً لِلْبَلِیَّهًِْ وَ إِنْجَازاً لِلْعِدَهًِْ فَقَالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ* إِلی یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ.
امام علی (علیه السلام)- خداوند برای سزاواربودن شیطان به خشم الهی و برای کاملشدن آزمایش و تحقّق وعدهها به او مهلت داد و فرمود: فَإِنَّکَ مِنَ الْمنْظَرِینَ إِلی یَوْمِ الْوَقْتِ الْمعْلُومِ.
الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الْحَسَنِبْنِعَطِیَّهًَْ قَال: قُلْتُ لِأَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) حَدِّثْنِی کَیْفَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لِإِبْلِیسَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ* إِلی یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ قَالَ لِشَیْءٍ کَانَ تَقَدَّمَ شَکَرَهُ عَلَیْهِ قُلْتُ وَ مَا هُوَ قَالَ رَکْعَتَانِ رَکَعَهُمَا فِی السَّمَاءِ فِی أَلْفَیْ سَنَهًٍْ أَوْ فِی أَرْبَعَهًِْ آلَافِ سَنَهًٍْ.
امام صادق (علیه السلام)- از حسنبنعطیه نقل شده که گفت: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «بهمن خبر ده چگونه خداوند عزّوجلّ به ابلیس فرمود: فَإِنَّکَ مِنَ الْمنْظَرِینَ إِلی یَوْمِ الْوَقْتِ المَعْلُومِ»؟ حضرت فرمود: «در مقابل کاری که ابلیس در گذشته انجام داده بود خداوند از او سپاسگزاری نمود». عرض کردم: «چه کاری»؟ فرمود: «دو رکعت نماز که ابلیس در آسمان در مدّت دو یا چهارهزار سال به جای آورد».
الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ إِبْلِیسَ عَبَدَ اللَّهَ فِی السَّمَاءِ الرَّابِعَهًِْ فِی رَکْعَتَیْنِ سِتَّهًَْ آلَافِ سَنَهًٍْ وَ کَانَ إِنْظَارُ اللَّهِ إِیَّاهُ إِلَی یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ بِمَا سَبَقَ مِنْ تِلْکَ الْعِبَادَهًْ.
امام صادق (علیه السلام)- از حسنبنعطیّه نقل شده که گفت: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که میفرمود: «ابلیس خداوند را در آسمان چهارم با دو رکعت نماز در شش هزار سال عبادت کرد و مهلتی که خدا به او تا روزی معیّن داد در مقابل آن عبادت بوده است».
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- وَ مَنْ سَلَّمَ الْأُمُورَ لِمَالِکِهَا لَمْ یَسْتَکْبِرْ عَنْ أَمْرِهِ کَمَا اسْتَکْبَرَ إِبْلِیسُ عَنِ السُّجُودِ لِآدَمَ وَ اسْتَکْبَرَ أَکْثَرُ الْأُمَمِ عَنْ طَاعَهًِْ أَنْبِیَائِهِمْ فَلَمْ یَنْفَعْهُمُ التَّوْحِیدُ کَمَا لَمْ یَنْفَعْ إِبْلِیسَ ذَلِکَ السُّجُودُ الطَّوِیلُ فَإِنَّهُ سَجَدَ سَجْدَهًًْ وَاحِدَهًًْ أَرْبَعَهًَْ آلَافِ عَامٍ وَ لَمْ یُرِدْ بِهَا غَیْرَ زُخْرُفِ الدُّنْیَا وَ التَّمْکِینِ مِنَ النَّظِرَهًِْ فَلِذَلِکَ لَا تَنْفَعُ الصَّلَاهًُْ وَ الصَّدَقَهًُْ إِلَّا مَعَ الِاهْتِدَاءِ إِلَی سَبِیلِ النَّجَاهًِْ وَ طُرُقِ الْحَق وَ قَطَعَ اللَّهُ عُذْرَ عِبَادِهِ بِتَبْیِینِ آیَاتِهِ وَ إِرْسَالِ رُسُلِهِ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ لَمْ یَخْلُ أَرْضُهُ مِنْ عَالِمٍ بِمَا یَحْتَاجُ إِلَیْهِ الْخَلِیقَهًُْ وَ مُتَعَلِّمٍ عَلَی سَبِیلِ النَّجَاهًِْ أُولَئِکَ هُمُ الْأَقَلُّونَ عَدَدا.
امام علی (علیه السلام)- و هرکه کارها را به مالکاصلی آنها (خدا) بسپارد در مقابل فرمان او تکبّر نکند؛ آن چنانکه ابلیس در مقابل [فرمان] سجدهکردن برای آدم (علیه السلام) تکبّر کرد و بیشتر امّتها در مقابل فرمانبرداری از پیامبرانشان (علیهم السلام) تکبّر ورزیدند و بههمینخاطر، یگانهپرستی بهحالشان سودی نبخشید؛ چنانکه آن سجدهکردن طولانی برای ابلیس سودی نداشت، که او چهارهزار سال یک سجده به جای آورد و نیّتی از این کار جز [رسیدن به] زر و زیور دنیا و خودنمایی نداشت؛ بنابراین نماز و صدقه جز با پیداکردن راه آشکار نجات و راههای راستین سودی نمیبخشد؛ و خداوند با بیانکردن آیاتش و فرستادن رسولانش جای هیچ عذر و بهانهای برای بندگانش باقی نگذاشت، تا بعد از [آمدن] این پیامبران، حجّتی برای مردم در برابر خدا باقی نماند [و بر همه اتمام حجّت شود] (نساء/۱۶۵) و زمین را از عالِمی که آگاه به نیازمندیهای [گوناگونِ] خلایق باشد و فراگیر دانشی که در مسیر نجات باشد، خالی نگذاشته است [هرچند] چنینافرادی بسیار کم و اندکند.
السّجّاد (علیه السلام)- عَنْ أَبَانٍ قَالَ قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) إِنَّ عَلِیَّبْنَالْحُسَیْنِ (علیه السلام) إِذَا أَتَی الْمُلْتَزَمَ قَالَ اللَّهُمَ إِنَ عِنْدِی أَفْوَاجاً مِنْ ذُنُوبٍ وَ أَفْوَاجاً مِنْ خَطَایَا وَ عِنْدَکَ أَفْوَاجٌ مِنْ رَحْمَهًٍْ وَ أَفْوَاجٌ مِنْ مَغْفِرَهًٍْ یَا مَنِ اسْتَجَابَ لِأَبْغَضِ خَلْقِهِ إِلَیْهِ إِذْ قَالَ أَنْظِرْنِی إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ اسْتَجِبْ لِی وَ افْعَلْ بِی کَذَا وَ کَذَا.
امام سجّاد (علیه السلام)- ابان گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمود: چون امام سجاد (علیه السلام) کنار مُلتزَم (دیوار مقابل در خانهی کعبه) رسید عرضه داشت: «خداوندا! من گناهان و خطاهای بسیار دارم و تو رحمت و مغفرت بسیار؛ ای کسی که خواستهی بدترین آفریدهاش را اجابت نمود، آنگاه که او عرض کرد: فَأَنْظِرْنِی إِلَی یَوْمِ یُبْعَثُونَ؛ خواستهی مرا اجابت کن و با من چنین و چنان نما».
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- کُنْتُ جَالِساً عِنْدَ الْکَعْبَهًِْ فَإِذَا شَیْخٌ مُحْدَوْدَبٌ قَدْ سَقَطَ حَاجِبَاهُ علی عیْنَیْهِ مِنْ شِدَّهًِْ الْکِبَرِ وَ فِی یَدِهِ عُکَّازَهًٌْ وَ عَلَی رَأْسِهِ بُرْنُسٌ أَحْمَرُ وَ عَلَیْهِ مِدْرَعَهًٌْ مِنَ الشَّعْرِ فَدَنَا إِلَی النبی (صلی الله علیه و آله) وَ النَّبِیُّ مُسْنِدٌ ظَهْرَهُ عَلَی الْکَعْبَهًِْ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) ادْعُ لِی بِالْمَغْفِرَهًِْ فَقَالَ النبی (صلی الله علیه و آله) خَابَ سَعْیُکَ یَا شَیْخُ وَ ضَلَّ عَمَلُکَ فَلَمَّا تَوَلَّی الشَّیْخُ قَالَ لِی یَا أَبَاالحسن (علیه السلام) أَ تَعْرِفُهُ قُلْتُ لَا قَالَ ذَلِکَ اللَّعِینُ إِبْلِیسُ قَالَ عَلِیٌّ (علیه السلام) فَعَدَوْتُ خَلْفَهُ حَتَّی لَحِقْتُهُ وَ صَرَعْتُهُ إِلَی الْأَرْضِ وَ جَلَسْتُ عَلَی صَدْرِهِ وَ وَضَعْتُ یَدِی فِی حَلْقِهِ لِأَخْنِقَهُ فَقَالَ لِی لَا تَفْعَلْ یَا أَبَاالحسن (علیه السلام) فَإِنِّی مِنَ الْمُنْظَرِینَ* إِلی یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ وَ اللَّهِ یَا عَلِیُّ (علیه السلام) إِنِّی لَأُحِبُّکَ جِدّاً وَ مَا أَبْغَضَکَ أَحَدٌ إِلَّا شَرِکْتُ أَبَاهُ فِی أُمِّهِ فَصَارَ وَلَدَ زِناً فَضَحِکْتُ وَ خَلَّیْتُ سَبِیلَهُ.
امام علی (علیه السلام)- من در کنار کعبه نشسته بودم که ناگهان پیر مردی پشت خمیده که از شدّت پیری ابروانش بر روی چشمانش ریخته و در دستش عصایی داشت و کلاه بلند سُرخی بر سر نهاده و لباسی پشمینه در برداشت وارد شد و به پیامبر (صلی الله علیه و آله) که پشتش را به کعبه تکیه داده بود نزدیک شده و عرض کرد: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! برای آمرزش من دعا کن»! پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «ای پیر مرد! تلاش تو بیثمر و عملت، گرفتار گمراهی شده است». چون آن پیر مرد رویگردان شد پیامبر (صلی الله علیه و آله) به من فرمود: «ای اباالحسن (علیه السلام)! آیا او را میشناسی»؟ عرض کردم: «نه»! فرمود: «او همان ابلیس ملعون بود». امام علی (علیه السلام) میفرماید: «بهدنبال او دویدم تا به وی رسیده و او را به زمین انداختم و روی سینهاش نشستم و دستم را روی حلقش گذاشتم تا خفهاش کنم. به من گفت: «ای ابالحسن (علیه السلام)! این کار را نکن! چراکه من [از مهلت یافتگان تا روز و وقت معیّن] هستم؛ ایعلی (علیه السلام)! به خدا سوگند من تو را بسیار دوست میدارم و هرکس که با تو دشمنی کند من با پدرش در [هنگام زناشویی] با مادرش، شریک شوم و فرزندیکه متولّد گردد زنازاده باشد». من [با شنیدن این سخن] خندیدم و رهایش کردم.