آیه لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِكُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ [44]
هفت در دارد؛ و براى هر درى، بخشى از آنها تعيين و تقسيم شدهاند.
الکاظم (علیه السلام)- عَنِ ابْنِ أَبِینَصْرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاالحسن (علیه السلام) عَنْ رَجُلٍ أَوْصَی بِجُزْءٍ مِنْ مَالِهِ فَقَالَ وَاحِدٌ مِنْ سَبْعَهًٍْ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یَقُولُ لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ قُلْتُ فَرَجُلٌ أَوْصَی بِسَهْمٍ مِنْ مَالِهِ فَقَالَ السَّهْمُ وَاحِدٌ مِنْ ثَمَانِیَهًٍْ ثُمَّ قَرَأَ إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساکِینِ إِلَی آخِرِ الْآیَهًِْ.
امام کاظم (علیه السلام)- از احمدبنمحمّد بنابینصر نقل شده که گفت: «از امام کاظم (علیه السلام) دربارهی مردی پرسیدم که به جزئی از داراییاش وصیّت کرده [که در موردی مصرف شود؛ چه مقدار از داراییاش باید مصرف گردد]»؟ حضرت فرمود: «یکهفتم؛ چراکه خداوند متعال میفرماید: لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ». عرض کردم: «مردی که به سهمی از داراییاش وصّیت کرده [چهمقدار از داراییاش باید مصرف گردد]»؟ فرمود: «مراد از سهم، یکهشتم است»؛ آنگاه این آیه را قرائت فرمود: زکاتها مخصوص فقرا و مساکین و کارکنانی است که برای [جمع آوری] آن زحمت میکشند، و کسانی که برای جلب محبّتشان اقدام میشود، و برای [آزادی] بردگان، و [ادای دین] بدهکاران، و در راه [تقویت آیین] خدا، و واماندگان در راه این، یک فریضهی [مهّم] الهی است و خداوند دانا و حکیم است! (توبه/۶۰) [که در این آیه، هشت گروه بیان شده است].
علیبنإبراهیم (رحمة الله علیه)- یَدْخُلُ فِی کُلِّ بَابٍ أهْلُ مَذْهَبٍ وَ لِلْجَنَّهًِْ ثَمَانِیَهًَُْ أبْوَابٍ.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- از هر در دوزخ، اهل یک آیین وارد میشوند و بهشت، هشت در دارد.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- أَنَّ جَهَنَّمَ لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ أَطْبَاقٍ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ وَ وَضَعَ إِحْدَی یَدَیْهِ عَلَی الْأُخْرَی فَقَالَ هَکَذَا وَ أَنَّ اللَّهَ وَضَعَ الْجِنَانَ عَلَی الْعَرْضِ وَ وَضَعَ النِّیرَانَ بَعْضَهَا فَوْقَ بَعْضٍ فَأَسْفَلُهَا جَهَنَّمُ وَ فَوْقَهَا لَظَی وَ فَوْقَهَا الْحُطَمَهًُْ وَ فَوْقَهَا سَقَرُ وَ فَوْقَهَا الْجَحِیمُ وَ فَوْقَهَا السَّعِیرُ وَ فَوْقَهَا الْهَاوِیَهًُْ.
امام علی (علیه السلام)- جهنّم هفت در دارد که این درها بهصورت طبقهطبقه هستند و برخی بالای برخی دیگر است؛ و یکی از دستان خود را بر روی دیگری قرار داد و فرمود: «اینچنین است». و خداوند بهشت را در کنار هم [بدون طبقه] و دوزخها را بر روی یکدیگر قرار داده است؛ پایینترین طبقهی دوزخ جَهَنَّمُ است و بالای آن لَظَی، بالای آن الحُطَمَهْ، بالای آن سَقَرُ، بالای آن الجَحِیمُ، بالای آن السَّعِیرُ و بالای آن الهَاوِیَهْ قرار دارد.
علیبنإبراهیم (رحمة الله علیه)- وَ أَمَّا لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ فَبَلَغَنِی وَ اللَّهُ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ جَعَلَهَا سَبْعَ دَرَکَاتٍ أَعْلَاهَا الْجَحِیمُ یَقُومُ أَهْلُهَا عَلَی الصَّفَا مِنْهَا تَغْلِی آدم (علیه السلام) عغَتُهُمْ فِیهَا کَغَلْیِ الْقُدُورِ بِمَا فِیهَا وَ الثَّانِیَهًُْ لَظی* نَزَّاعَةً لِلشَّوی* تَدْعُوا مَنْ أَدْبَرَ وَ تَوَلَّی* وَ جَمَعَ فَأَوْعی وَ الثَّالِثَهًُْ سَقَرُ لا تُبْقِی وَ لا تَذَرُ* لَوَّاحَةٌ لِلْبَشَرِ* عَلَیْها تِسْعَةَ عَشَرَ وَ الرَّابِعَهًُْ الْحُطَمَهًُْ وَ مِنْهَا یَثُورُ شَرَرٌ کَالْقَصْرِ کَأَنَّهَا جِمَالَاتٌ صُفْرٌ تُدَقُّ کُلُّ مَنْ صَارَ إِلَیْهَا مِثْلَ الْکُحْلِ فَلَا یَمُوتُ الرُّوحُ کُلَّمَا صَارُوا مِثْلَ الْکُحْلِ عَادُوا وَ الْخَامِسَهًُْ الْهَاوِیَهًُْ فِیهَا مَلَأٌ یَدْعُونَ یَا مَالِکُ أَغِثْنَا فَإِذَا أَغَاثَهُمْ جَعَلَ لَهُمْ آنِیَهًًْ مِنْ صُفْرٍ مِنْ نَارٍ فِیهِ صَدِیدُ مَاءٍ یَسِیلُ مِنْ جُلُودِهِمْ کَأَنَّهُ مُهْلٌ فَإِذَا رَفَعُوهُ لِیَشْرَبُوا مِنْهُ تَسَاقَطَ لَحْمُ وُجُوهِهِمْ فِیهَا مِنْ شِدَّهًِْ حَرِّهَا وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَی وَ إِنْ یَسْتَغِیثُوا یُغاثُوا بِماءٍ کَالْمُهْلِ یَشْوِی الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرابُ وَ ساءَتْ مُرْتَفَقاً وَ مَنْ هَوَی فِیهَا هَوَی سَبْعِینَ عَاماً فِی النَّارِ کُلَّمَا احْتَرَقَ جِلْدُهُ بُدِّلَ جِلْداً غَیْرَهُ وَ السَّادِسَهًُْ هِیَ السَّعِیرُ فِیهَا ثَلَاثُ مِائَهًِْ سُرَادِقٍ مِنْ نَارٍ فِی کُلِّ سُرَادِقٍ ثَلَاثُ مِائَهًِْ قَصْرٍ مِنْ نَارٍ فِی کُلِّ قَصْرٍ ثَلَاثُ مِائَهًِْ بَیْتٍ مِنْ نَارٍ فِی کُلِّ بَیْتٍ ثَلَاثُ مِائَهًِْ لَوْنٍ مِنْ عَذَابِ النَّارِ فِیهَا حَیَّاتٌ مِنْ نَارٍ وَ عَقَارِبُ مِنْ نَارٍ وَ جَوَامِعُ مِنْ نَارٍ وَ سَلَاسِلُ مِنْ نَارٍ وَ أَغْلَالٌ مِنْ نَارٍ وَ هُوَ الَّذِی یَقُولُ اللَّهُ إِنَّا أَعْتَدْنا لِلْکافِرِینَ سَلاسِلَ وَ أَغْلالًا وَ سَعِیراً وَ السَّابِعَهًُْ جَهَنَّمُ وَ فِیهَا الْفَلَقُ وَ هُوَ جُبٌّ فِی جَهَنَّمَ إِذَا فُتِحَ أَسْعَرَ النَّارَ سِعْراً وَ هُوَ أَشَدُّ النَّارِ عَذَاباً وَ أَمَّا صَعُوداً فَجَبْلٌ مِنْ صُفْرٍ مِنْ نَارٍ وَسَطَ جَهَنَّمَ وَ أَمَّا أَثاماً فَهُوَ وَادٍ مِنْ صُفْرٍ مُذَابٍ یَجْرِی حَوْلَ الْجَبَلِ فَهُوَ أَشَدُّ النَّارِ عَذَاباً.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- دربارهی آیهی لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّکُلِّ بَابٍ مِّنْهُمْ جُزْءٌ مَّقْسُومٌ؛ شنیدهام و خدا [از حقیقت] آگاه است که خداوند جهنّم را در هفتطبقه قرار داده و بالاترین طبقهاش «جحیم» است که اهل آن بر روی سنگی سخت از آن میایستند و مغزشان همچون جوشش آنچه در دیگ بجوشد، خواهد جوشید. دوّمین طبقه؛ لَظَی؛ شعلههای سوزان آتش است؛ دست و پا و پوست سر را میکند و میبرد؛ و کسانی را که به فرمان خدا پشت کردند صدا میزند و [همچنین آنها که] اموال را جمع و ذخیره کردند!. (معارج/۱۸۱۵). سوّمین طبقه؛ سقر؛ [آتشی است که] نه چیزی را باقی میگذارد و نه چیزی را رها میسازد! پوست تن را بکلّی دگرگون میکند! نوزده نفر [از فرشتگان عذاب] بر آن گمارده شدهاند. (مدثر/۳۰۲۷). چهارمین طبقه حُطَمه است؛ شرارههایی از خود پرتاب میکند مانند یک کاخ؛ گویی [در سرعت و کثرت] همچون شتران زرد رنگی هستند [که به هر سو پراکنده میشوند]! (مرسلات/۳۳۳۲)؛ هرکس در آن بیفتد همانند سُرمه کوبیده میشود، امّا روح نمیمیرد؛ و هربار که همچون سُرمه [کوبیده] شوند باز به حالت اوّل برمیگردند. پنجمین طبقه «هاویه» است که مالک (نگهبان دوزخ) در آنجاست و دوزخیان صدا زنند: «ای مالک! آبی به ما بده»! چون او [بخواهد] برای آنها آبی بیاورد ظرفهایی مِسی و آتشین برایشان میآورد که درونش آبیچرکین و متعفّن است و آن آبی استکه از پوستهایشان همچون فلز گداخته روان میگردد؛ هرگاه آن ظرف را بالا برند تا از آن بنوشند گوشت صورتهایشان از شدّت حرارت آن، درون ظرف فرو ریزد؛ چنانکه خداوند فرموده است: و اگر تقاضای آب کنند، آبی برای آنان میآورند که همچون فلز گداخته صورتها را بریان میکند! چه بد نوشیدنی، و چه بد محلّ اجتماعی است! (کهف/۲۹). و هرکس در آنطبقه بیفتد، هفتاد سال در آتش سقوط میکند و هرگاه پوستش بسوزد، پوست جدیدی برایش میروید. ششمین طبقه «سَعیر» است که در آن سیصد سراپردهی آتشین است و در هر سراپرده، سیصد قصر آتشین و در هر قصر، سیصد خانهی آتشین و در هر خانه، سیصد نوع از عذاب دوزخ وجود دارد؛ در آنجا مارها و عقربهای آتشین، طوقها و زنجیرها و غُلهایی آتشین وجود دارد؛ همانطور که خداوند میفرماید: ما برای کافران زنجیرها و غلّّّها و آتش افروخته آماده کردهایم. (انسان/۴). هفتمین طبقه «جهنّم» است که چاه فلق در آنجا قرار دارد و هرگاه گشوده شود آتش دوزخ را به شدّت شعلهور سازد و شدیدترین و سوزندهترین آتش است؛ و امّا کوه «صعود» کوهی است از مس آتشین که در میانهی جهنّم است؛ و امّا درّهی «أثام» درّهای است از مس گداخته که پیرامون کوه «صعود» روان میگردد و سختترین عذاب دوزخ است.
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ الرِّزْقِیِّ عَنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ (علیه السلام) قَالَ لِلنَّارِ سَبْعَهًُْ أَبْوَابٍ بَابٌ یَدْخُلُ مِنْهُ فِرْعَوْنُ وَ هَامَانُ وَ قَارُونُ وَ بَابٌ یَدْخُلُ مِنْهُ الْمُشْرِکُونَ وَ الْکُفَّارُ مِمَّنْ لَمْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ طَرْفَهًَْ عَیْنٍ وَ بَابٌ یَدْخُلُ مِنْهُ بَنُو أُمَیَّهًَْ هُوَ لَهُمْ خَاصَّهًًْ لَا یُزَاحِمُهُمْ فِیهِ أَحَدٌ وَ هُوَ بَابُ لَظَی وَ هُوَ بَابُ سَقَرَ وَ هُوَ بَابُ الْهَاوِیَهًِْ تَهْوِی بِهِمْ سَبْعِینَ خَرِیفاً وَ کُلَّمَا هَوَی بِهِمْ سَبْعِینَ خَرِیفاً فَارَ بِهِمْ فَوْرَهًًْ قَذَفَ بِهِمْ فِی أَعْلَاهَا سَبْعِینَ خَرِیفاً ثُمَّ تَهْوِی بِهِمْ کَذَلِکَ سَبْعِینَ خَرِیفاً فَلَا یَزَالُونَ هَکَذَا أَبَداً خَالِدِینَ مُخَلَّدِینَ وَ بَابٌ یَدْخُلُ مِنْهُ مُبْغِضُونَا وَ مُحَارِبُونَا وَ خَاذِلُونَا وَ إِنَّهُ لَأَعْظَمُ الْأَبْوَابِ وَ أَشَدُّهَا حَرّاً قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ الْفُضَیْلِ الرِّزْقِیُّ فَقُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) الْبَابُ الَّذِی ذَکَرْتَ عَنْ أَبِیکَ عَنْ جَدِّکَ (علیه السلام) أَنَّهُ یَدْخُلُ مِنْهُ بَنُو أُمَیَّهًَْ یَدْخُلُهُ مَنْ مَاتَ مِنْهُمْ عَلَی الشِّرْکِ أَوْ مَنْ أَدْرَکَ مِنْهُمُ الْإِسْلَامَ فَقَالَ لَا أُمَّ لَکَ أَ لَمْ تَسْمَعْهُ یَقُولُ وَ بَابٌ یَدْخُلُ مِنْهُ الْمُشْرِکُونَ وَ الْکُفَّارُ فَهَذَا الْبَابُ یَدْخُلُ فِیهِ کُلُّ مُشْرِکٍ وَ کُلُّ کَافِرٍ لا یُؤْمِنُ بِیَوْمِ الْحِسابِ وَ هَذَا الْبَابُ الْآخَرُ یَدْخُلُ مِنْهُ بَنُو أُمَیَّهًَْ لِأَنَّهُ هُوَ لِأَبِی سُفْیَانَ وَ مُعَاوِیَهًَْ وَ آلِ مَرْوَانَ خَاصَّهًًْ یَدْخُلُونَ مِنْ ذَلِکَ الْبَابِ فَتَحْطِمُهُمْ النَّارُ حَطْماً لَا تَسْمَعُ لَهُمْ فِیهَا وَاعِیَهًًْ وَ لَا یَحْیَوْنَ فِیهَا وَ لَا یَمُوتُونَ.
امام صادق (علیه السلام)- محمّدبنفضیل رزقی از امام صادق (علیه السلام) و ایشان به نقل از پدرشان از جدّشان نقل کردهاند که امام سجاد (علیه السلام) فرمود: «برای دوزخ هفت در است، از یک در فرعون، هامان و قارون؛ از یک در مشرکان و کافرانیکه یک چشمبرهمزدن نیز بهخدا ایمان نیاوردهاند و از دریدیگر بنیامیّه وارد میشوند و آن در مخصوص بنیامیّه است و کسی با آنها از آن وارد نخواهد شد و آن، درِ شعلهی سوزان آتش، در دوزخ آزار دهنده و در فرو برنده است که هفتاد خریف (هر خریف، هشتاد سال است) آنان را فرو میبرد و هرگاه آنان را هفتاد خریف فرو برد، جهنّم آنان را هفتاد خریف به بالا پرتاب میکند و دوباره هفتاد خریف به پایین فرو برد و همواره این کار تکرار میگردد و آنان در جهنّم برای همیشه و جاویدان خواهند بود؛ و دری دیگر که دشمنان ما و کسانی که با ما جنگیدند و ما را خوار کردند از آن وارد میشوند و این در بزرگترین و پرحرارتترین درهاست». عرض کردم: «آن دری که به نقل از پدرت (علیه السلام) از جدّت (علیه السلام) نقل فرمودی که بنیامیّه از آن داخل میشوند آیا مخصوص افرادی از بنیامیّه است که درحال شرک از دنیا رفتهاند یا کسانی هم که [در ظاهر] اسلام آوردهاند از آن داخل خواهند شد»؟ حضرت فرمود: «بی مادر! (اینتعبیر در زبان عربی زیاد استعمال میشود و همیشه برای مذمّت نیست) آیا نشنیدیکه امام سجاد (علیه السلام) فرمود: «مشرکان و کافران از دریدیگر وارد میشوند که مخصوص مشرکان و کافرانی است که به روز حساب ایمان نمیآورد. (غافر/۲۷) و این دریدیگر است که بنیامیّه از آن داخل میشوند و مخصوص ابوسفیان، معاویه و آلمروان است و چون از آن در وارد شوند آتش آنان را بهشدّت درهم میکوبد و نه فریادشان در آن شنیده میشود و نه در آن زنده میمانند و نه میمیرند».
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ فَمَنْ مَاتَ عَلَی کُفْرِهِ وَ فُسُوقِهِ وَ شِرْکِهِ وَ نِفَاقِهِ وَ ظُلْمِهِ فَ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ.
امام علی (علیه السلام)- لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ هرکس در هنگام مرگ با حالت کفر، نافرمانی خدا، شرک، نفاق یا ستم بمیرد پس لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ.
الصّادق (علیه السلام)- کِتَابُ الْإِسْتِدْرَاکِ، بِإِسْنَادِهِ إِلَی الْأَعْمَشِ أَنَّ الْمَنْصُورَ حَیْثُ طَلَبَهُ فَتَطَهَّرَ وَ تَکَفَّنَ وَ تَحَنَّطَ قَالَ لَهُ حَدِّثْنِی بِحَدِیثٍ سَمِعْتُهُ أَنَا وَ أَنْتَ مِنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ فِی بَنِی حِمَّانَ قَالَ قُلْتُ لَهُ أَیَّ الْأَحَادِیثِ قَالَ حَدِیثَ أَرْکَانِ جَهَنَّمَ قَالَ قُلْتُ أَ وَ تُعْفِینِی قَالَ لَیْسَ إِلَی ذَلِکَ سَبِیلٌ قَالَ قُلْتُ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ (علیه السلام) أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَالَ لِجَهَنَّمَ سَبْعَهًُْ أَبْوَابٍ وَ هِیَ الْأَرْکَانُ لِسَبْعَهًِْ فَرَاعِنَهًٍْ ثُمَّ ذَکَرَ الْأَعْمَشُ نُمْرُودَ بْنَ کَنْعَانَ فِرْعَوْنَ الْخَلِیلِ وَ مُصْعَبَ بْنَ الْوَلِیدِ فِرْعَوْنَ مُوسَی وَ أَبَا جَهْلِ بْنَ هِشَامٍ وَ الْأَوَّلَ وَ الثَّانِیَ وَ السَّادِسَ یَزِیدَ قَاتِلَ وَلَدِی ثُمَّ سَکَتُّ فَقَالَ لِی الْفِرْعَوْنُ السَّابِعُ قُلْتُ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِ الْعَبَّاسِ یَلِی الْخِلَافَهًَْ یُلَقَّبُ بِالدَّوَانِیقِیِّ اسْمُهُ الْمَنْصُورُ قَالَ فَقَالَ لِی صَدَقْتَ هَکَذَا حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّد (علیه السلام).
امام صادق (علیه السلام)- چون منصور دوانیقی، سلیمانبنمهران اعمش (از اصحابخاصّ امامصادق (علیه السلام)) را [به دربار خویش] خواست اعمش غسل کرد، کفن پوشید و به خود کافور مالید. [هنگامیکه نزد منصور رسید] منصور به او گفت: «آن حدیثی که دو نفری از جعفر صادق (علیه السلام) در محلّهی بنیحمان شنیدیم را برایم نقل کن». اعمشگوید: به او گفتم: «کدام حدیث»؟ گفت: «حدیث ارکان جهنّم». گفتم: «مرا معاف دار». گفت: «چارهای نیست، باید نقل کنی». گفتم: «جعفربنمحمّد (علیها السلام) از پدرانش (علیهم السلام) نقل کرد که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرموده: «جهنّم دارای هفت در میباشد و همان درها پایه و ارکان جهنّم است که متعلّق به هفت ستمگر است». سپس اعمش نام این افراد را بیان کرد: «نمرود بنکنعان، ستمگر دوران ابراهیم خلیل (علیه السلام)؛ مصعببنولید، ستمگر دوران موسی (علیه السلام)؛ ابوجهلبنهشام؛.. و ششم؛ یزید قاتل فرزندم (امامحسین (علیه السلام))». [اعمشگوید:] در اینجا من سکوت کردم. منصور گفت: «و ستمگر هفتم»؟ گفتم: «مردی از بنیعبّاس که عهدهدار خلافت میشود و لقبش دوانیقی و اسمش منصور است». گفت: «راست گفتی! جعفربنمحمّد (علیها السلام)همینگونه برایمان نقل کرد».
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّمَاءِ قَالَ لِی جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) قَدْ أَمَرْتُ الْجَنَّهًَْ وَ النَّارَ أَنْ تُعْرَضَ عَلَیْکَ قَالَ فَرَأَیْتُ الْجَنَّهًَْ وَ مَا فِیهَا مِنَ النَّعِیمِ وَ رَأَیْتُ النَّارَ وَ مَا فِیهَا مِنَ الْعَذَابِ وَ الْجَنَّهًُْ فِیهَا ثَمَانِیَهًُْ أَبْوَابٍ و رَأَیْتُ عَلَی أَبْوَابِ النَّارِ مَکْتُوباً عَلَی الْبَابِ الْأَوَّلِ ثَلَاثَ کَلِمَاتٍ مَنْ رَجَا اللَّهَ سَعِدَ وَ مَنْ خَافَ اللَّهَ أَمِنَ وَ الْهَالِکُ الْمَغْرُورُ مَنْ رَجَا غَیْرَ اللَّهِ وَ خَافَ سِوَاهُ وَ عَلَی الْبَابِ الثَّانِی مَنْ أَرَادَ أَنْ لَا یَکُونَ عُرْیَاناً یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ فَلْیَکْسُ الْجُلُودَ الْعَارِیَهًَْ فِی الدُّنْیَا مَنْ أَرَادَ أَنْ لَا یَکُونَ عَطْشَاناً یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ فَلْیَسْقِ الْعِطَاشَ فِی الدُّنْیَا مَنْ أَرَادَ أَنْ لَا یَکُونَ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ جَائِعاً فَلْیُطْعِمِ الْبُطُونَ الْجَائِعَهًَْ فِی الدُّنْیَا وَ عَلَی الْبَابِ الثَّالِثِ مَکْتُوبٌ لَعَنَ اللَّهُ الْکَاذِبِینَ لَعَنَ اللَّهُ الْبَاخِلِینَ لَعَنَ اللَّهُ الظَّالِمِینَ وَ عَلَی الْبَابِ الرَّابِعِ مَکْتُوبٌ ثَلَاثُ کَلِمَاتٍ أَذَلَّ اللَّهُ مَنْ أَهَانَ الْإِسْلَامَ أَذَلَّ اللَّهُ مَنْ أَهَانَ أَهْلَ الْبَیْتِ أَذَلَّ اللَّهُ مَنْ أَعَانَ الظَّالِمِینَ عَلَی ظُلْمِهِمْ لِلْمَخْلُوقِینَ وَ عَلَی الْبَابِ الْخَامِسِ مَکْتُوبٌ ثَلَاثُ کَلِمَاتٍ لَا تَتَّبِعُوا الْهَوَی فَالْهَوَی یُخَالِفُ الْإِیمَانَ وَ لَا تُکْثِرْ مَنْطِقَکَ فِیمَا لَا یَعْنِیکَ فَتَسْقُطَ مِنْ رَحْمَهًِْ اللَّهِ وَ لَا تَکُنْ عَوْناً لِلظَّالِمِینَ وَ عَلَی الْبَابِ السَّادِسِ مَکْتُوبٌ أَنَا حَرَامٌ عَلَی الْمُجْتَهِدِینَ أَنَا حَرَامٌ عَلَی الْمُتَصَدِّقِینَ أَنَا حَرَامٌ عَلَی الصَّائِمِینَ وَ عَلَی الْبَابِ السَّابِعِ مَکْتُوبٌ ثَلَاثُ کَلِمَاتٍ حَاسِبُوا نُفُوسَکُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا وَ وَبِّخُوا نُفُوسَکُمْ قَبْلَ أَنْ تُوَبَّخُوا وَ ادْعُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَبْلَ أَنْ تَرِدُوا عَلَیْهِ وَ لَا تَقْدِرُوا عَلَی ذَلِکَ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- چون مرا شبانهی به آسمان (معراج) بردند جبرئیل به من گفت: «بهشت و دوزخ مأمور شدهاند که خود را بر تو عرضه کنند». پس بهشت و نعمتهایش و دوزخ و عذابهایش را مشاهده کردم و بهشت، هشت در داشت ... و بر روی درهای دوزخ، نوشتههایی دیدم؛ بر روی در اوّل سه جمله بود: «کسی که امیدش به خدا باشد سعادتمند شود؛ و کسی که از خدا بترسد در امان باشد؛ و هلاکشونده و فریبخورده کسی است که امیدش به غیر خدا باشد و از غیر او بترسد». روی در دوّم [نوشته بود]: «هرکس بخواهد در روز قیامت، برهنه نباشد باید در دنیا برهنگان را بپوشاند؛ هرکس بخواهد در روز قیامت، تشنه نباشد باید در دنیا تشنگان را سیراب کند؛ هرکس بخواهد که در قیامت گرسنه نباشد باید در دنیا شکمهای گرسنه را سیر کند». و بر در سوّم نوشته بود: «خداوند دروغگویان، بخیلان و ستمگران را از رحمت خویش دور ساخته است». و بر در چهارم سه جمله نوشته بود: «خداوند ذلیل کند آنکه اسلام را خوار کند؛ خداوند ذلیل کند آنکه اهلبیت (علیهم السلام) را خوار کند؛ خداوند ذلیل کند آنکه ستمگران را بر ظلمکردن به مخلوقات یاری رساند». و بر در پنجم سه جمله نوشته بود: «از هوای نفس پیروی نکنید که هوای نفس مخالف ایمان است؛ و در مورد مطلبیکه به تو ربطی ندارد زیاد سخن مگو که باعث میشود از رحمت خداوند محروم شوی؛ و یاور ستمگران مباش». و بر در ششم نوشته بود: «من (دوزخ) بر تلاشگران [در راه خدا]، صدقهدهندگان و روزهداران حرام هستم». و بر در هفتم سه جمله نوشته بود: «از خود حساب بکِشید قبل از اینکه [روز قیامت] از شما حساب بکشند؛ خود را سرزنش کنید قبل از اینکه [روز قیامت] شما را سرزنش کنند؛ خدای عزّوجلّ را بخوانید پیش از آنکه [روز قیامت] بر او وارد شوید و دیگر توانایی بر خواندن او را نداشته باشید».
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ فَرْدٌ یُحِبُّ الْوَتْرَ وَ فَرْدٌ اصْطَفَی الْوَتْرَ فَأَجْرَی جَمِیعَ الْأَشْیَاءِ عَلَی سَبْعَهًٍْ فَقَالَ عَزَّوَجَلَّ خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ وَ قَالَ خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً وَ قَالَ فِی جَهَنَّمَ لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ وَ قَالَ سَبْعَ سُنْبُلاتٍ خُضْرٍ وَ أُخَرَ یابِساتٍ وَ قَالَ سَبْعَ بَقَراتٍ سِمانٍ یَأْکُلُهُنَّ سَبْعٌ عجافٌ وَ قَالَ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ وَ قَالَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی وَ الْقُرْآنَ الْعَظِیم.
امام علی (علیه السلام)- خداوند بیهمتایی است که یکتایی را دوست دارد و بیهمتایی است که یکتایی را [برای خویش] برگزید؛ و همهی اشیاء را بر عدد هفت جاری کرد؛ خدای عزّوجلّ فرموده: هفت آسمان را آفرید و از زمین نیز همانند آن را. (طلاق/۱۲) و فرموده: و هفت آسمان را بر روی یکدیگر آفرید. (ملک/۳)؛ و دربارهی جهنّم فرموده: لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ؛ و فرموده: هفت خوشهی سبز و هفت خوشهی خشکیده. (یوسف/۴۳) و فرمودهی: س هفت گاو چاق که هفت گاو لاغر آنها را میخورند. (یوسف/۴۳)؛ و فرموده: بذری که هفت خوشه برویاند. (بقره/۲۶۱) و فرموده: [سورهی] حمد و قرآن عظیم دادیم. (حجر/۸۷).
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- عَنْ سِمَاکِبْنِحَرْبٍ عَنْ عِکْرِمَهًَْ عَنِ ابْنِعَبَّاسٍ قَالَ: قَدِمَ یَهُودِیَّانِ فَسَأَلَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) فَقَالا أَیْنَ تَکُونُ الْجَنَّهًُْ وَ أَیْنَ تَکُونُ النَّارُ قَالَ أَمَّا الْجَنَّهًُْ فَفِی السَّمَاءِ وَ أَمَّا النَّارُ فَفِی الْأَرْضِ قَالا فَمَا السَّبْعَهًُْ قَالَ سَبْعَهًُْ أَبْوَابِ النَّارِ مُتَطَابِقَاتٍ.
امام علی (علیه السلام)- ابنعبّاس (رحمة الله علیه) گوید: دو نفر یهودی [به مدینه] آمدند و سؤالاتی از امام علی (علیه السلام) پرسیدند؛ [از جمله] سؤال کردند: «بهشت و دوزخ کجا هستند»؟ حضرت فرمود: «بهشت در آسمان و دوزخ در زمین است». سؤال کردند: «عدد هفت بیانگر چیست»؟ فرمود: «هفت درِ دوزخ که بر فراز یکدیگر [و طبقهطبقه] هستند».