آیه ۷۲ - سوره حجر

آیه لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ [72]

[اى پيامبر]! به جان تو سوگند، اين‌ها در مستى خود سرگردانند [و عقل و شعور خود را از دست داده‌اند]!

۱
(حجر/ ۷۲)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- لَعَمْرُکَ أَیْ وَ حَیَاتِکَ یَا مُحَمَّد (صلی الله علیه و آله) فَهَذِهِ فَضِیلَهًٌْ لِرَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَلَی الْأَنْبِیَاءِ (علیه السلام).

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- لَعَمرکَ؛ یعنی ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! به جان تو سوگند. این سوگند! خوردن به جان پیامبر (صلی الله علیه و آله) فضیلتی برای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نسبت به دیگر پیامبران (علیهم السلام) است [چون خداوند در میان پیامبران (علیهم السلام) فقط به جان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سوگند خورده است].

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۵۴۴
بحارالأنوار، ج۱۲، ص۱۶۰/ القمی، ج۱، ص۳۷۶
۲
(حجر/ ۷۲)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) قَالَ: بَیْنَمَا أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) جُلُوسٌ فِی مَسْجِدِهِ بَعْدَ وَفَاتِهِ (علیه السلام) یَتَذَاکَرُونَ فَضْلَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِذ} دَخَلَ عَلَیْنَا حِبْرٌ مِنْ أَحْبَارِ یَهُودِ أَهْلِ الشَّام ... فقَالَ یَا أُمَّهًَْ مُحَمَّد (صلی الله علیه و آله) مَا تَرَکْتُمْ لِنَبِیٍّ (علیه السلام) دَرَجَهًًْ وَ لَا لِمُرْسَلٍ فَضِیلَهًًْ إِلَّا وَ قَدْ تَحَمَّلْتُمُوهَا لِنَبِیِّکُمْ فَهَلْ عِنْدَکُمْ جَوَابٌ إِنْ أَنَا سَأَلْتُکُمْ فَقَالَ لَهُ أمیرالمؤمنین (علیه السلام) سَلْ یَا أَخَا الْیَهُودِ قَالَ الْیَهُودِیُّ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ أَلْقَی عَلَی موسی (علیه السلام) مَحَبَّهًًْ مِنْهُ فَقَالَ (علیه السلام) لَهُ لَقَدْ کَانَ کَذَلِکَ وَ مُحَمَّد (صلی الله علیه و آله) أَلْقَی عَلَیْهِ مَحَبَّهًًْ مِنْهُ فَسَمَّاهُ حَبِیباً وَ ذَلِکَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَی جَلَّ ثَنَاؤُهُ أَرَی إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) صُورَهًَْ مُحَمَّد (صلی الله علیه و آله) وَ أُمَّتِهِ فَقَالَ یَا رَبِّ مَا رَأَیْتُ مِنْ أُمَمِ الْأَنْبِیَاءِ (أَنْوَرَ وَ لَا أَزْهَرَ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّهًِْ فَمَنْ هَذَا فَنُودِیَ هَذَا مُحَمَّد (صلی الله علیه و آله) حَبِیبِی لَا حَبِیبَ لِی مِنْ خَلْقِی غَیْرُهُ أَجْرَیْتُ ذِکْرَهُ قَبْلَ أَنْ أَخْلُقَ سَمَائِی وَ أَرْضِی وَ سَمَّیْتُهُ نَبِیّاً وَ أَبُوکَ آدم (علیه السلام) یَوْمَئِذٍ مِنَ الطِّینِ مَا أَجْرَیْتُ فِیهِ رُوحَهُ وَ لَقَدْ أُلْقِیتَ أَنْتَ مَعَهُ فِی الذِّرْوَهًِْ الْأُولَی وَ أَقْسَمَ بِحَیَاتِهِ فِی کِتَابِهِ فَقَالَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ لَعَمْرُکَ إِنَّهُمْ لَفِی سَکْرَتِهِمْ یَعْمَهُونَ أَیْ وَ حَیَاتِکَ یَا مُحَمَّد (صلی الله علیه و آله) وَ کَفَی بِهَذَا رِفْعَهًًْ وَ شَرَفاً مِنَ اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ وَ رُتْبَهًًْ.

امام علی (علیه السلام)- امام حسین (علیه السلام) فرمود: بعد از وفات رسول خدا (صلی الله علیه و آله) [عدّه‌ای از] اصحاب ایشان در مسجد النبیّ (صلی الله علیه و آله) نشسته بودند و فضائل پیامبر (صلی الله علیه و آله) را به یاد یکدیگر می‌آوردند که دانشمندی از دانشمندان یهودی اهل شام بر ما وارد شد ... سپس گفت: «ای امّت محمّد! هیچ مقام و منزلتِ پیامبری را وانگذاشتید مگر اینکه آن را به پیامبرتان محمّد (صلی الله علیه و آله) نسبت دادید! اگر من [در این رابطه] از شما سؤال کنم آیا پاسخی دارید»؟ امیرالمؤمنین (علیه السلام) به او فرمود: «ای برادر یهودی! هرچه می‌خواهی بپرس»! یهودی گفت: «خداوند مُحبّتی از جانب خود بر موسی (علیه السلام) افکند». علی (علیه السلام) به او فرمود: «[آری] همین‌گونه بوده؛ و بر محمّد (صلی الله علیه و آله) نیز مُحبّتی از جانب خویش افکند و او را حبیب نامید؛ و آن موقعی بود که خداوند تبارک‌وتعالی صورت محمّد (صلی الله علیه و آله) و امّتش را به ابراهیم (علیه السلام) نشان داد. ابراهیم (علیه السلام) گفت: «پروردگارا! در میان امّت‌های پیامبران (علیهم السلام) نورانی‌تر از این امّت ندیدم! این‌کیست»؟ ندا آمد: «این حبیبم محمّد (صلی الله علیه و آله) است و از میان مخلوقاتم، غیر از او برای من حبیبی نیست؛ قبل از اینکه آسمان و زمینم را بیافرینم او را دوست می‌داشتم و او را پیامبر نامیدم در آن روز که هنوز پدرت آدم (علیه السلام) گِل بود و هنوز روحی در او ندمیده بودم؛ و تو در عالم‌ذرّ با او ملاقات کرده‌ای». همچنین خداوند در قرآن به جان محمّد (صلی الله علیه و آله) سوگند یاد کرده و فرموده است: لَعَمْرُکَ إِنَّهُمْ لَفی سَکْرَتِهِمْ یَعْمَهُونَ؛ یعنی قسم به جان تو ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! و همین برای بلندی قدر و منزلت و مقام پیامبر (صلی الله علیه و آله) از جانب خدای عزّوجلّ کافی است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۵۴۶
بحارالأنوار، ج۱۶، ص۳۴۷/ إرشادالقلوب، ج۲، ص۴۱۱
بیشتر