آیه ۲۵ - سوره احزاب

آیه وَ رَدَّ اللهُ الَّذينَ كَفَرُوا بِغَيْظِهِمْ لَمْ يَنالُوا خَيْراً وَ كَفَى اللهُ الْمُؤْمِنينَ الْقِتالَ وَ كانَ اللهُ قَوِيًّا عَزيزاً [25]

و خدا كافران را با دلى پر از خشم [از ميدان جنگ احزاب] باز گرداند بى آنكه نتيجه مطلوبى [از كار خود] گرفته باشند؛ و خداوند [در اين ميدان]، مؤمنان را از جنگ بى‌نياز ساخت [و پيروزى را نصيبشان كرد]؛ و خدا توانا و شكست ناپذير است.

خدا کافران را با دلی پر از خشم بازگرداند بی‌آنکه نتیجه‌ای از کار خود گرفته باشند

۱ -۱
(احزاب/ ۲۵)

الحسن ( عَنِ الشَّعْبِیِّ وَ أَبِی مِخْنَفٍ وَ یَزِیدَ‌بْنِ‌أَبِی حَبِیبٍ الْمِصْرِیِّ أَنَّهُمْ قَالُوا ... فَقَالَ الْحَسَنُ (... أَنْشُدُکُمْ بِاللَّهِ هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (لَعَنَ أَبَاسُفْیَانَ فِی سَبْعَهًِْ مَوَاطِنَ أَوَّلُهُنَّ حِینَ خَرَجَ مِنْ مَکَّهًَْ إِلَی الْمَدِینَهًِْ وَ أَبُوسُفْیَانَ جَاءَ مِنَ الشَّامِ فَوَقَعَ فِیهِ أَبُوسُفْیَانَ فَسَبَّهُ وَ أَوْعَدَهُ وَ هَمَّ أَنْ یَبْطِشَ بِهِ ثُمَّ صَرَفَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَنْهُ وَ الثَّانِی یَوْمَ الْعِیرِ حَیْثُ طَرَدَهَا أَبُوسُفْیَانَ لِیُحْرِزَهَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (وَ الثَّالِثُ یَوْمَ أُحُدٍ یَوْمَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (اللَّهُ مَوْلَانَا وَ لَا مَوْلَی لَکُمْ وَ قَالَ أَبُوسُفْیَانَ لَنَا الْعُزَّی وَ لَا لَکُمُ الْعُزَّی فَلَعَنَهُ اللَّهُ وَ مَلَائِکَتُهُ وَ رَسُولُهُ (وَ الْمُؤْمِنُونَ أَجْمَعُونَ وَ الرَّابِعُ یَوْمَ حُنَیْنٍ یَوْمَ جَاءَ أَبُوسُفْیَانَ بِجَمْعِ قُرَیْشٍ وَ هَوَازِنَ وَ جَاءَ عُیَیْنَهًُْ بِغَطْفَانَ وَ الْیَهُودِ فَرَدَّهُمُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِغَیْظِهِمْ لَمْ یَنالُوا خَیْراً هَذَا قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ لَهُ فِی سُورَتَیْنِ فِی کِلْتَیْهِمَا یُسَمِّی أَبَا سُفْیَانَ وَ أَصْحَابَهُ کُفَّاراً وَ أَنْتَ یَا مُعَاوِیَهًُْ یَوْمَئِذٍ مُشْرِکٌ عَلَی رَأْیِ أَبِیکَ بِمَکَّهًَْ وَ عَلِیٌّ یَوْمَئِذٍ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (وَ عَلَی رَأْیِهِ وَ دِینِه.

امام حسن ( شعبی و ابومخنّف و یزیدبن‌ابی حبیب مصری گویند: ... پس امام حسن (فرمود: «... شما را به خدا قسم می دهم! آیا می‌دانید که رسول خدا (ابوسفیان را هفت جا لعنت کرد: اوّلین بار هنگامی که آن حضرت از مکه خارج و متوجه مدینه شد و ابوسفیان از شام آمد. ابوسفیان به حضرت رسول (پرخاش کرد و ناسزا گفت و آن بزرگوار را تهدید به قتل نمود و قصد داشت که به پیامبر (حمله کند ولی خداوند شرّ او را از رسول خود دور کرد. بار دوّم آن روزی بود که ابوسفیان کاروان را طرد نمود که آن را از دست رسول خدا (درآورد. و بار سوّم در جنگ احد بود که پیامبر (فرمود: «خدا مولای ما است، و شما مولایی ندارید». و ابوسفیان گفت: «ما بت عزّی را داریم و شما بت عزّی ندارید». در این هنگام بود که خدا، فرشتگان، پیامبر (و جمیع مؤمنین ابوسفیان را لعنت کردند ... در جنگ حنین، آن روزی که ابوسفیان گروه قریش و هوازن را آورد و عیینه گروه غطفان و یهود را آورد. آنگاه خدای توانا ایشان را درحالی باز گردانید که خشمناک بودند و خیری ندیدند. یعنی کلام خداوند سبحان که در سوره‌ی (احزاب و فتح) ابوسفیان و یاران وی را کافر معرفی نموده همین است. ای معاویه! تو در آن روز بر رأی پدرت در مکّه مشرک بودی. ولی حضرت امیر (در آن روز بر رأی و دین پیغمبر خدا (بود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۱۲۶
بحار الأنوار، ج۴۴، ص۷۶/ نورالثقلین

و خداوند [در این میدان]، مؤمنان را از جنگ بی‌نیاز ساخت [و پیروزی را نصیبشان کرد] و خدا قویّ و شکست‌ناپذیر است

۲ -۱
(احزاب/ ۲۵)

علی‌بن‌إبراهیم ( وَ رَدَّ اللهُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِغَیْظِهِمْ لَمْ یَنالُوا خَیْراً وَ کَفَی اللهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ بعلی‌بن‌أبی‌طالب (.

علیّ‌بن‌ابراهیم ( وَ رَدَّ اللهُ الَّذینَ کَفَرُوا بِغَیْظِهِمْ لَمْ یَنالُوا خَیْراً وَ کَفَی اللهُ المُؤْمِنینَ الْقِتال یعنی به نیروی علیّ‌بن‌ابی‌طالب (!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۱۲۸
القمی، ج۲، ص۱۸۹/ البرهان/ بحار الأنوار، ج۲۰، ص۲۳۳/ بحار الأنوار، ج۴۱، ص۸۷/ المناقب، ج۳، ص۱۳۴/ نورالثقلین
۲ -۲
(احزاب/ ۲۵)

العسکری ( السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِین (... لَکَ الْمَوَاقِفُ الْمَشْهُودَهًُْ وَ الْمَقَامَاتُ الْمَشْهُورَهًُْ وَ الْأَیَّامُ الْمَذْکُورَهًُْ یَوْمُ بَدْرٍ وَ یَوْمُ الْأَحْزَاب ... فَقَتَلْتَ عَمْرَوهُمْ وَ هَزَمْتَ جَمْعَهُمْ وَ رَدَّ اللهُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِغَیْظِهِمْ لَمْ یَنالُوا خَیْراً وَ کَفَی اللهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ وَ کانَ اللهُ قَوِیًّا عَزِیزاً.

امام عسکری ( سلام بر تو ای امیرمؤمنان (! برای تو جایگاهی مشهود و مقاماتی مشهور و ایّامی مشخص شده است و آن‌ها روز بدر و روز احزاب می‌باشد که در آن عمرو را به قتل رسانده و لشکر دشمن را متفرّق ساختی و خدا کافران را با دمی پر از خشم [از میان جنگ احزاب] بازگرداند؛ بی آنکه نتیجه‌ی مطلوبی [از کار خود] گرفته باشند؛ و خداوند [در این میدان]، مؤمنون را از جنگ بی‌نیاز ساخت [و پیروزی را نصیبشان کرد]؛ و خدا توانا و شکست ناپذیر است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۱۲۸
بحار الأنوار، ج۹۷، ص۳۶۴
۲ -۳
(احزاب/ ۲۵)

الصّادق ( أَنَّ جَعْفَرَ‌بْنَ‌مُحَمَّدٍالصَّادِقَ (زَارَ أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ (فِی هَذَا الْیَوْمِ بِهَذِهِ الزِّیَارَهًِْ ... السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ کَفَی اللهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ بِهِ یَوْمَ الْأَحْزَابِ.

امام صادق ( امام صادق (در چنین روزی (غدیر) امام علی (را اینگونه زیارت کرد ... سلام برتو ای کسی که در روز احزاب خداوند با او مؤمنان را از جنگ حافظت نمود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۱۲۸
بحار الأنوار، ج۹۷، ص۳۷۳
۲ -۴
(احزاب/ ۲۵)

الرّسول ( عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ: لَمَّا قَتَلَ عَلِیٌّ (عَمْراً وَ دَخَلَ عَلَی رَسُولِ اللهِ (وَ سَیْفُهُ یَقْطُرُ دَماً. فَلَمَّا رَآهُ کَبَّرَ وَ کَبَّرَ الْمُسْلِمُونَ وَ قَالَ النَّبِیُّ (اللَّهُمَّ أَعْطِ عَلِیّاً فَضِیلَهًًْ لَمْ یُعْطَهَا أَحَدٌ قَبْلَهُ وَ لَمْ یُعْطَهَا أَحَدٌ بَعْدَهُ. قَالَ: فَهَبَطَ جَبْرَائِیلُ (وَ مَعَهُ مِنَ الْجَنَّهًِْ أُتْرُجَّهًٌْ. فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللهِ (إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقْرَأُ عَلَیْکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ: حَیِّ بِهَذِهِ عَلِیَّ‌بْنَ‌أَبِی‌طَالِبٍ (قَالَ: فَدَفَعَهَا إِلَی عَلِیٍّ (فَانْفَلَقَتْ فِی یَدِهِ فِلْقَتَیْنِ فَإِذَا فِیهَا حَرِیرَهًٌْ خَضْرَاءُ فِیهَا مَکْتُوبٌ سَطْرَانِ بِخُضْرَهًٍْ: تُحْفَهًٌْ مِنَ الطَّالِبِ الْغَالِبِ إِلَی عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِب (.

پیامبر ( ابن‌عبّاس (گوید: چون علی (عمرو را به قتل رساند، درحالی‌که از شمشیرش خون می‌چکید، نزد رسول خدا (آمد و چون نگاه رسول خدا (به علی (افتاد، تکبیر گفت و مسلمانان نیز تکبیر گفتند و رسول خدا ([به درگاه خداوند متعال] عرض کرد: «خدایا! به علی (فضیلتی ارزانی دار که به هیچ‌کس پیش و پس از او نداده‌ای». دراین‌هنگام جبرئیل که تُرنجی (میوه‌ای شبیه به لیمو) از بهشت، به همراه داشت، بر پیامبر (نازل شد و گفت: «ای رسول خدا (! خداوند عزّوجلّ به تو درود می‌فرستد و می‌فرماید: «با این میوه به علیّ‌بن‌ابی‌طالب، زندگی ببخش». رسول خدا (آن میوه را به علی (داد و آن میوه در دست علی (از وسط شکافته شد و در آن حریر سبز رنگی بود که بر روی آن دو سطر با رنگ سبز نوشته بود: «تحفه‌ای از طرف خداوند خواهنده و فاتح به علیّ‌بن‌ابی‌طالب (»!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۱۲۸
البرهان
بیشتر