آیه يَحْسَبُونَ الْأَحْزابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَ إِنْ يَأْتِ الْأَحْزابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بادُونَ فِي الْأَعْرابِ يَسْئَلُونَ عَنْ أَنْبائِكُمْ وَ لَوْ كانُوا فِيكُمْ ما قاتَلُوا إِلّا قَلِيلاً [20]
آنها گمان مىكنند هنوز لشكر احزاب نرفتهاند؛ و اگر برگردند [آنان از ترس] دوست مىدارند مىتوانستند در ميان اعراب باديهنشين پراكنده [و پنهان] شوند و از اخبار شما جويا گردند؛ و اگر در ميان شما بودند جز اندكى پيكار نمىكردند.
أمیرالمؤمنین ( عَن سُلیم قال: سَمِعْتُ عَلِیَّبْنَأَبِیطَالِبٍ (یَقُولُ قَبْلَ وَقْعَهًِْ صِفِّین ... وَ اللَّهِ لَقَدْ رَأَیْتُنَا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (نَقْتُلُ آبَاءَنَا وَ أَبْنَاءَنَا وَ أَخْوَالَنَا وَ أَعْمَامَنَا وَ أَهْلَ بُیُوتِنَا ثُمَّ لَا یَزِیدُنَا ذَلِکَ إِلَّا إِیمَاناً وَ تَسْلِیماً وَ جِدّاً فِی طَاعَهًِْ اللَّهِ، وَ اسْتِقْلَالًا بِمُبَارَزَهًِْ الْأَقْرَانِ، وَ إِنْ کَانَ الرَّجُلُ مِنَّا وَ الرَّجُلُ مِنْ عَدُوِّنَا لَیَتَصَاوَلَانِ تَصَاوُلَ الْفَحْلَیْنِ یَتَخَالَسَانِ أَنْفُسَهُمَا أَیُّهُمَا یَسْقِی صَاحِبَهُ کَأْسَ الْمَوْتِ، فَمَرَّهًًْ لَنَا مِنْ عَدُوِّنَا، وَ مَرَّهًًْ لِعَدُوِّنَا مِنَّا، فَلَمَّا رَأَی اللَّهُ مِنَّا صِدْقاً وَ صَبْراً أَنْزَلَ الْکِتَابَ بِحُسْنِ الثَّنَاءِ عَلَیْنَا وَ الرِّضَا عَنَّا، وَ أَنْزَلَ عَلَیْنَا النَّصْرَ، وَ لَسْتُ أَقُولُ إِنَّ کُلَّ مَنْ کَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (کَذَلِکَ، وَ لَقَدْ کَانَتْ مَعَنَا بِطَانَهًٌْ لَا یَأْلُونَا خَبَالًا، قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ وَ لَقَدْ کَانَ مِنْهُمْ بَعْضُ مَنْ تُفَضِّلُهُ أَنْتَ وَ أَصْحَابُکَ یَا ابْنَ قَیْسٍ، فَارِّینَ، فَلَا رَمَی بِسَهْمٍ، وَ لَا ضَرَبَ بِسَیْفٍ، وَ لَا طَعَنَ بِرُمْحٍ، إِذَا کَانَ الْمَوْتُ وَ النِّزَالُ تَوَارَی وَ اعْتَلَّ وَ لَاذَ کَمَا تَلُوذُ النَّعْجَهًُْ الْعَوْرَاءُ لَا یَدْفَعُ یَدَ لَامِسٍ، وَ إِذَا أَلْقَی الْعَدُوَّ فَرَّ وَ مَنَحَ الْعَدُوَّ دُبُرَهُ جُبْناً وَ لُؤْماً، وَ إِذَا کَانَ عِنْدَ الرَّخَاءِ وَ الْغَنِیمَهًِْ تَکَلَّمَ کَمَا قَالَ اللَّهُ سَلَقُوکُمْ بِأَلْسِنَةٍ حِدادٍ أَشِحَّةً عَلَی الْخَیْرِ فَلَا یَزَالُ قَدِ اسْتَأْذَنَ رَسُولَ اللَّهِ (فِی ضَرْبِ عُنُقِ الرَّجُلِ الَّذِی لَیْسَ یُرِیدُ رَسُولُ اللَّهِ (قَتْلَهُ، فَأَبَی عَلَیْه.
امام علی ( سلیم گوید: از علیّبنابیطالب (شنیدم که قبل از واقعهی صفین میفرمود: ... به خدا قسم ما را همراه پیامبر (میدیدی که پدران و پسران و داییها و عموها و فامیلهای خود را میکشتیم، و این مطلب ایمان و تسلیم و جدّیت ما را در اطاعت خدا و قدرت بیشتر برای مبارزه با همتاهای خود افزون میکرد. مردی از ما و مردی از دشمنمان مانند دو فحل (نر) با یکدیگر در میآویختند و هریک در فکر رهایی خود بود و اینکه کدام به رفیقش کاسهی مرگ را بچشاند. گاهی از طرف دشمن به نفع ما میشد و گاهی از طرف ما به نفع دشمن میگشت. وقتی خداوند ما را صادق و صابر دید، آیهای از قرآن را در ذکر خیر ما و رضایت از ما فرستاد و پیروزی را بر ما نازل کرد. من نمیگویم، هرکس با پیامبر (بود چنین بود، درعینحال همراه ما گروهی بودند که از فساد در کارها دریغی نداشتند. خداوند عزّوجلّ میفرماید: [نشانههای] دشمنی از دهان [و کلام] شان آشکار شده و آنچه در دلهایشان پنهان میدارند، از آن مهمتر است. (آل عمران/۱۱۸) از جملهی اینها بعضی از کسانی است که تو و اصحابت ای اشعثبنقیس او را فضیلت میدهید. او فرار میکرد، نه تیری میانداخت و نه شمشیری و نه نیزهای میزد. وقتی نوبت مرگ و درگیری میشد به گوشهای پناه میبرد و پنهان میشد و عذر میآورد و مانند گوسفند یک چشم خود را پنهان میکرد و در مقابل دست هیچ لمسکنندهای از خود دفاع نمیکرد. هرگاه با دشمن روبرو میشد فرار میکرد و از ترس و پستی پشت به دشمن مینمود، و آنگاه که وقت آسایش و تقسیم غنیمت بود سخن میراند همانطور که خداوند میفرماید: سَلَقُوکُمْ بِأَلْسِنَةٍ حِدادٍ أَشِحَّةً عَلَی الخَیْرِ. او همیشه از پیامبر (برای گردنزدن مردی که آن حضرت قصد کشتن او را نداشت اجازه میخواست و آن حضرت به او اجازه نمیداد».