آیه ۱۵ - سوره انبیاء

آیه فَما زالَتْ تِلْكَ دَعْواهُمْ حَتَّى جَعَلْناهُمْ حَصيداً خامِدينَ [15]

و هم‌چنان اين سخن را تكرار مى‌كردند، تا آن‌ها‌‌ را درو كرده و خاموش ساختيم.

۱
(انبیاء/ ۱۵)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- عَنِ الْأَصْبَغِ‌بْنِ‌نُبَاتَهًَْ قَالَ سَمِعْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) یَقُولُ لِلنَّاسِ سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی ... و یَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ نَجْرَانَ یَسْتَجِیبُ لِلْإِمَامِ فَیَکُونُ أَوَّلَ النَّصَارَی إِجَابَهًًْ فَیَهْدِمُ بِیعَتَهُ وَ یَدُقُّ صَلِیبَهُ فَیَخْرُجُ بِالْمَوَالِی وَ ضُعَفَاءِ النَّاسِ فَیَسِیرُونَ إِلَی النُّخَیْلَهًِْ بِأَعْلَامِ هُدًی فَیَکُونُ مَجْمَعُ النَّاسِ جَمِیعاً فِی الْأَرْضِ کُلِّهَا بِالْفَارُوقِ فَیُقْتَلُ یَوْمَئِذٍ مَا بَیْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ ثَلَاثَهًُْ آلَافِ أَلْفٍ یَقْتُلُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً فَیَوْمَئِذٍ تَأْوِیلُ هَذِهِ الْآیَهًِْ فَما زالَتْ تِلْکَ دَعْواهُمْ حَتَّی جَعَلْناهُمْ حَصِیداً خامِدِینَ بِالسَّیْف وَ تَحْتَ ظِلِ السَّیْفِ وَ یَخْلُفُ مِنْ بَنِی أَشْهَبَ الزَّاجِرُ اللَّحْظِ فِی أُنَاسٍ مِنْ غَیْرِ أَبِیهِ هُرَّاباً حَتَّی یَأْتُونَ سِبَطْرَی عُوَّذاً بِالشَّجَرِ فَیَوْمَئِذٍ تَأْوِیلُ هَذِهِ الْآیَهًِْ فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنا إِذا هُمْ مِنْها یَرْکُضُونَ لا تَرْکُضُوا وَ ارْجِعُوا إِلی ما أُتْرِفْتُمْ فِیهِ وَ مَساکِنِکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْئَلُونَ وَ مَسَاکِنُهُمُ الْکُنُوزُ الَّتِی غَنِمُوا مِنْ أَمْوَالِ الْمُسْلِمِینَ وَ یَأْتِیهِمْ یَوْمَئِذٍ الْخَسْفُ وَ الْقَذْفُ وَ الْمَسْخُ فَیَوْمَئِذٍ تَأْوِیلُ هَذِهِ الْآیَهًِْ وَ ما هِیَ مِنَ الظَّالِمِینَ بِبَعِید.

امام علی ( اصبغ‌بن‌نباته گوید: از امام علی (شنیدم که به مردم می‌فرمود: از من بپرسید قبل از اینکه مرا از دست بدهید. ... و مرد راهبی از اهل نجران خروج می کند و امام را اجابت می‌کند. و او اوّل نصرانی است که اجابت نموده و صومعه خود را ویران می‌کند، صلیبش را می‌شکند، غلامان و مردم ضعیف و اسبانی را خارج می‌کند و همگی همراه علم‌های هدایت، به نخیله می‌روند. و نخیله محل اجتماع تمام مردم زمین در منطقه فاروق است و آن راه امیرالمؤمنین (است که بین برس و فرات واقع شده است. در آن روز بین شرق و غرب عالم سه هزار یهودی و نصرانی را می‌کشد و مردم یکدیگر را می‌کشند، و آن تأویل این آیه است که: فَما زالَتْ تِلْکَ دَعْواهُمْ حَتَّی جَعَلْناهُمْ حَصیداً خامِدینَ؛ بی جان با شمشیر و زیر سایه شمشیرها. و از طایفه بنی اشهب مردی بدنگاه و بدچشم باقی می‌ماند، با جمعی از مردم که از پدر او نیستند (با او خویشاوندی ندارند) و با ایشان می‌گریزد، تا اینکه به «سبطری» که نام دهی در دمشق است می‌آیند، در حالتی که به درختی پناه می‌برند، و آن روز تأویل این آیه است که: فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنا إِذا هُمْ مِنْها یَرْکُضُونَ لا تَرْکُضُوا وَ ارْجِعُوا إِلی ما أُتْرِفْتُمْ فیهِ وَ مَساکِنِکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْئَلُونَ و مراد از مساکنشان، گنج‌هایی است که از اموال مسلمین به غنیمت گرفته‌اند، و در آن روز فرورفتن در زمین و پرتاب و مسخ شدن آنان را فرا می گیرد و در آن روز تأویل این آیه به وقوع می پیوندد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۳۴۸
بحارا لأنوار، ج۵۳، ص۸۴
بیشتر