آیه قالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبيرُهُمْ هذا فَسْئَلُوهُمْ إِنْ كانُوا يَنْطِقُونَ [63]
گفت: «بلكه بزرگشان، چنين كرده باشد، از آنها بپرسيد اگر سخن مىگويند».
الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الْحَسَنِ الصَّیْقَلِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) إِنَّا قَدْ رُوِّینَا عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِ یُوسُفَ (علیه السلام) أَیَّتُهَا الْعِیرُ إِنَّکُمْ لَسارِقُونَ فَقَالَ وَ اللهِ مَا سَرَقُوا وَ مَا کَذَبَ وَ قَالَ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هذا فَسْئَلُوهُمْ إِنْ کانُوا یَنْطِقُونَ فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا فَعَلُوا وَ مَا کَذَبَ قَالَ فَقَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) مَا عِنْدَکُمْ فِیهَا یَا صَیْقَلُ قَالَ فَقُلْتُ مَا عِنْدَنَا فِیهَا إِلَّا التَّسْلِیمُ قَالَ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ أَحَبَّ اثْنَیْنِ وَ أَبْغَضَ اثْنَیْنِ أَحَبَّ الْخَطَرَ فِیمَا بَیْنَ الصَّفَّیْنِ وَ أَحَبَّ الْکَذِبَ فِی الْإِصْلَاحِ وَ أَبْغَضَ الْخَطَرَ فِی الطُّرُقَاتِ وَ أَبْغَضَ الْکَذِبَ فِی غَیْرِ الْإِصْلَاحِ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) إِنَّمَا قَالَ بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هذا إِرَادَهًَْ الْإِصْلَاحِ وَ دَلَالَهًًْ عَلَی أَنَّهُمْ لَا یَفْعَلُونَ وَ قَالَ یُوسُفُ (علیه السلام) إِرَادَهًَْ الْإِصْلَاحِ.
امام صادق ( حسن صیقل گوید: به امام صادق (گفتم: «ما از امام باقر (در مورد این سخن یوسف (: ای کاروانیان قطعاً شما دزد هستید. (یوسف/۷۰). روایت میکنیم که ایشان فرمود: «به خدا قسم، نه آنها سرقت کردند و نه یوسف (دروغ گفت. و در مورد این گفته ابراهیم (بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن کَانُوا یَنطِقُونَ، را نیز روایت میکنیم که ایشان فرمود: «به خدا قسم نه آنها (بتها) اینکار را کردند و نه ابراهیم (دروغ گفت». امام صادق (فرمود: «ای صیقل! نظرتان راجع به آن چیست»؟ جواب دادم: «ما نظری جز پذیرش آن نداریم». ایشان ادامه داد و فرمود: «همانا خداوند دو چیز را دوست دارد و از دو چیز بدش میآید؛ دو امر دوستداشتنی خداوند، خطر در بین دو صف جنگ، و دروغ به قصد اصلاح میباشد و از خطرکردن در راهها و دروغگفتن برای هدفی جز ایجاد اصلاح بدش میآید. همانا ابراهیم (وقتی گفت: بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ، این حرف را به منظور اصلاح و نشاندادن اینکه آنان (بتها) قادر به انجام چنین کاری نیستند، گفته است، و همچنین یوسف (نیز قصد اصلاح داشته است».
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ عَطَاءٍ عَنْ أَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) قَال: قَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) لَا کَذَبَ عَلَی مُصْلِحٍ ثُمَّ تَلَا أَیَّتُهَا الْعِیرُ إِنَّکُمْ لَسارِقُونَ ثُمَّ قَالَ وَ اللهِ مَا سَرَقُوا وَ مَا کَذَبَ ثُمَّ تَلَا بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هذا فَسْئَلُوهُمْ إِنْ کانُوا یَنْطِقُونَ ثُمَّ قَالَ وَ اللهِ مَا فَعَلُوهُ وَ مَا کَذَبَ.
پیامبر ( عطاء از امام صادق (روایت میکند که پیامبر (فرمود: «انسانی که به قصد اصلاح دروغ گفته، مرتکب آن نشده است. سپس این آیه را تلاوت کرد: بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن کَانُوا یَنطِقُونَ. به خدا قسم آنها (بتها) اینکار را انجام ندادند و ابراهیم (نیز دروغ نگفته است».
الباقر (علیه السلام)- عَنْ أَبِیبَصِیرٍ قَالَ: قِیلَ لِأَبِیجَعْفَرٍ (علیه السلام) وَ أَنَا عِنْدَهُ إِنَّ سَالِمَبْنَأَبِیحَفْصَهًَْ وَ أَصْحَابَهُ یَرْوُونَ عَنْکَ أَنَّکَ تَکَلَّمُ عَلَی سَبْعِینَ وَجْهاً لَکَ مِنْهَا الْمَخْرَجُ فَقَالَ مَا یُرِیدُ سَالِمٌ مِنِّی أَ یُرِیدُ أَنْ أَجِیءَ بِالملائکهًْ وَ اللَّهِ مَا جَاءَتْ بِهَذَا النَّبِیُّونَ وَ لَقَدْ قَالَ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) إِنِّی سَقِیمٌ وَ مَا کَانَ سَقِیماً وَ مَا کَذَبَ وَ لَقَدْ قَالَ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هذا وَ مَا فَعَلَهُ وَ مَا کَذَبَ وَ لَقَدْ قَالَ یُوسُفُ (علیه السلام) أَیَّتُهَا الْعِیرُ إِنَّکُمْ لَسارِقُونَ وَ اللَّهِ مَا کَانُوا سَارِقِینَ وَ مَا کَذَب.
امام باقر ( ابوبصیر گوید: من نزد امام باقر (بودم که به ایشان عرض شد: «سالمبنابیحفصه و یارانش (از غُلات مخالف امام (بودند) از تو گزارش میدهند که تو سخنی میگویی که هفتاد توجیه دارد و از هر راهی میتوانی خود را از مسئولیّت رها سازی». امام (فرمود: «سالم از من چه توقّعی دارد؟ میخواهد فرشتهها را در برابر او رژه دهم؟ به خدا که پیغمبران (نیز چنین چیزی را نیاوردهاند». ابراهیم (فرمود: «من بیمارم [و با شما به مراسم جشن نمیآیم]!. (صافات/۸۹)». درحالیکه بیمار نبود و دروغ هم نگفت، و همچنین ابراهیم (میفرماید: بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هذا، درحالیکه بزرگشان اینکار را نکرده بود و او هم دروغ نگفته، و یوسف (نیز فرمود: «ای کاروانیان قطعاً شما دزد هستید. (یوسف/۷۰)». و به خدا سوگند نه ایشان سارق بودند و نه او دروغ گفته بود».
الصّادق (علیه السلام)- قَالَ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هذا فَسْئَلُوهُمْ إِنْ کانُوا یَنْطِقُونَ فَقَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام) وَ اللَّهِ مَا فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ وَ مَا کَذَبَ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) فَقِیلَ فَکَیْفَ ذَلِکَ فَقَالَ إِنَّمَا قَالَ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هَذَا إِنْ نَطَقَ وَ إِنْ لَمْ یَنْطِقْ فَلَمْ یَفْعَلْ کَبِیرُهُمْ هَذَا شَیْئاً.
امام صادق ( فَاسْأَلُوهُمْ إِن کَانُوا یَنطِقُونَ امام صادق (دراینمورد فرمود: «به خدا قسم، نه اینکار را بت بزرگ انجام داده بود و نه ابراهیم (دروغ گفته بود». سؤال شد: «چطور ممکن است»؟ ایشان فرمود: «ابراهیم (فرمود که اینکار را بت بزرگ انجام داده است؛ اگر حرف بزند و اگر حرف نزند، او هیچ کاری را انجام نداده است».
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- إِنَّ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) مَا کَذَبَ مُتَعَمِّداً قَطُّ إِلَّا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ کُلُّهُنَّ یُجادِلُ بِهِنَّ عَنْ دِینِهِ قَوْلَهُ إِنِّی سَقِیمٌ وَ إِنَّمَا تَمَارَضَ عَلَیْهِمْ لِأَنَّ الْقَوْمَ خَرَجُوا مِنْ قَرْیَتَهُمْ لِعِیدِهِمْ وَ تَخَلَّفَ هُوَ لِیَفْعَلَ بِآلِهَتِهِمْ مَا فَعَلَ وَ قَوْلُهُ بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ وَ قَوْلُهُ لِسَارَهًَْ إِنَّهَا أُخْتِی لِجَبَّارٍ مِنَ الْجَبَابِرَهًِْ لَمَّا أَرَادَ أَخْذَهَا.
پیامبر ( ابراهیم (هرگز عمداً دروغ نگفت مگر سهبار که با همهی آن سهبار از دین خود حمایت میکرد؛ [یکی در این] سخنش: «من بیمارم [و با شما به مراسم جشن نمیآیم]!. (صافات/۸۹)». تظاهر به بیماری کرد؛ چون مردم به خاطر عیدشان از شهر بیرون رفتند و او ماند تا با خدایانشان انجام بدهد آنچه انجام داد و آنها را قطعهقطعه کرد و دوّمی در این سخنش: بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ و سوّمی در این سخنش در مورد ساره که گفت: او خواهر من است و این سخن را به ستمگری از ستمگران گفت که میخواست او را [از ابراهیم (] بگیرد.
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ أَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: الْکَلَامُ ثَلَاثَهًٌْ صِدْقٌ وَ کَذِبٌ وَ إِصْلَاحٌ بَیْنَ النَّاس.
امام صادق ( سخن بر سهگونه است؛ راست، دروغ و یا اصلاح بین مردم.