آیه ۴۷ - سوره انبیاء

آیه وَ نَضَعُ الْمَوازينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ إِنْ كانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنا بِها وَ كَفى بِنا حاسِبينَ [47]

ما ترازوهاى عدل را در روز قيامت برپا مى‌كنيم، پس به هيچ‌كس كمترين ستمى نمى‌شود و اگر به مقدار سنگينى دانه‌ی خردلى [كار نيك و بدى] باشد، ما آن را حاضر مى‌كنيم و كافیست كه ما حساب‌كننده باشيم.

ما ترازوهای عدل را در روز قیامت برپا می‌کنیم

۱ -۱
(انبیاء/ ۴۷)

الصّادق (علیه السلام)- وَ نَضَعُ الْمَوازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَةِ قَالَ الْأَنْبِیَاءُ (وَ الْأَوْصِیَاءُ.

امام صادق ( وَ نَضَعُ المَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا؛ منظور از آن انبیاء و اوصیاء (می‌باشند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۴۱۸
الکافی، ج۱، ص۴۱۹/ بحارا لأنوار، ج۷، ص۲۵۰/ بحارا لأنوار، ج۲۴، ص۱۸۸/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۳۲۲/ نورالثقلین/ البرهان
۱ -۲
(انبیاء/ ۴۷)

الصّادق (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ تَعَالَی وَ نَضَعُ الْمَوازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَةِ قَالَ الرُّسُلُ وَ الْأَئِمَّهًُْ مِنْ أَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله).

امام صادق ( و نَضَعُ المَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا؛ منظور از آن، پیامبران (و ائمّه اهل بیت پیامبر (هستند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۴۱۸
المناقب، ج۲، ص۱۵۱/ البرهان
۱ -۳
(انبیاء/ ۴۷)

الباقر (علیه السلام)- عَنْ سَعْدِ‌بْنِ‌طَرِیفٍ، عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: ... فقلت: یَا أَبَاجَعْفَرٍ (علیه السلام) وَ مَا الْمِیزَانُ؟ فَقَالَ: وَ نَحْنُ الْمِیزَانُ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فِی الْإِمَامِ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ.

امام باقر ( سعدبن‌طریف گوید: عرض کردم: «ای امام باقر (! «میزان» چیست»؟ فرمود: «میزان (ترازوی سنجش اعمال) ما هستیم و آن سخن خدای عزّوجلّ در مورد امام است [که می‌فرماید]: تا مردم قیام به عدالت کنند. (حدید/۲۵)».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۴۱۸
بحرالعرفان، ج۱۱، ص۱۴۳
۱ -۴
(انبیاء/ ۴۷)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- وَ أَمَّا قَوْلُهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ وَ نَضَعُ الْمَوازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً فَهُوَ مِیزَانُ الْعَدْلِ تُؤْخَذُ بِهِ الْخَلَائِقُ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ یُدِیلُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی الْخَلَائِقَ بَعْضَهُمْ مِنْ بَعْضٍ وَ یَجْزِیهِمْ بِأَعْمَالِهِمْ وَ یَقْتَصُّ لِلْمَظْلُومِ مِنَ الظَّالِم.

امام علی ( امّا آیه‌ی وَ نَضَعُ المَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا همان ترازوی عدل است که انسان‌ها در روز قیامت براساس آن حسابرسی می‌شوند و خداوند با آن، حق انسان‌ها را از یکدیگر میگیرد و پاداش کارهایشان را می‌دهد و انتقام ستم‌دیدگان را از ظالمان میگیرد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۴۱۸
بحارا لأنوار، ج۹۰، ص۱۰۳/ الاحتجاج، ج۱، ص۲۴۴ و التوحید، ص۲۶۷، فیه: «یدین» بدل «یدیل»/ نورالثقلین/ البرهان
۱ -۵
(انبیاء/ ۴۷)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ عَبْدِ‌اللَّهِ‌بْنِ‌سِنَانٍ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام):وَ مِنْ سُؤَالِ الزِّنْدِیقِ الَّذِی سَأَلَ أَبَاعَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) عَنْ مَسَائِلَ کَثِیرَهًْ ... أَ وَ لَیْسَ تُوزَنُ الْأَعْمَالُ؟ قَالَ (علیه السلام) لَا إِنَّ الْأَعْمَالَ لَیْسَتْ بِأَجْسَامٍ وَ إِنَّمَا هِیَ صِفَهًُْ مَا عَمِلُوا وَ إِنَّمَا یَحْتَاجُ إِلَی وَزْنِ الشَّیْءِ مَنْ جَهِلَ عَدَدَ الْأَشْیَاءِ وَ لَا یَعْرِفُ ثِقْلَهَا أَوْ خِفَّتَهَا وَ إِنَّ اللَّهَ لا یَخْفی عَلَیْهِ شَیْءٌ قَالَ فَمَا مَعْنَی الْمِیزَانِ؟ قَالَ (علیه السلام) الْعَدْلُ قَالَ فَمَا مَعْنَاهُ فِی کِتَابِهِ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ قَالَ (علیه السلام) فَمَنْ رَجَحَ عَمَلُه.

امام صادق ( عبدالله‌بن‌سنان نقل می‌کند: فردی از امام صادق (می‌پرسد و می‌گوید: «آیا اعمال ما وزن می‌شود»؟ فرمود: «نه، اعمال ما جسم نیست و منظور از وزن، ویژگی اعمال انسان‌هاست. بی‌گمان، کسی نیاز دارد که اشیاء را وزن کند که عدد آن را نداند و نسبت به سنگینی و سبکی آن ناآگاه باشد، حال آنکه هیچ‌چیز از خداوند تبارک‌وتعالی پنهان نیست». او پرسید: «پس معنای ترازو (میزان) چیست»؟ فرمود: «عدالت». گفت: «پس معنای آن در عبارت فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ؛ (مؤمنون/۱۰۲) چیست؟ آن حضرت (گفتند: «هرکسی که عمل او برتر باشد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۴۱۸
الاحتجاج، ج۲، ص۳۵۱
۱ -۶
(انبیاء/ ۴۷)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ (رحمة الله علیه) یَجْمَعُ اللَّهُ الْخَلَائِقَ فِی صَعِیدٍ وَاحِدٍ وَ تُمَدُّ الْأَرْضُ وَ یَزْدَادُ فِی سَعَتِهَا بِمِقْدَارِهَا فَبَیْنَمَا الْخَلَائِقُ وُقُوفٌ إِذْ سَمِعُوا فَوْقَ رُؤُوسِهِمْ وَجْبَهًًْ عَظِیمَهًًْ فَیَرْفَعُونَ رُؤُوسَهُمْ وَ إِذَا بِالسَّمَاءِ انْشَقَّتْ وَ نَزَلَتِ الْمَلَائِکَهًُْ فَیَقُولُونَ: أَ فِیکُمْ رَبُّنَا؟ وَ هُمْ أَکْثَرُ عَدَداً مِنْ أَهْلِ الْأَرْضِ فَیَقُولُونَ: هُوَ آتٍ. ثُمَّ تَنْشَقُّ السَّمَاءُ الثَّانِیَهًُْ فَتَنْزِلُ الْمَلَائِکَهًُْ أَکْثَرَ مِمَّا ذَکَرْنَا فَیَقُولُونَ: أَ فِیکُمْ رَبُّنَا؟ فَیَقُولُونَ: أَجَلْ هُوَ آتٍ. وَ لَمْ یَزَلْ إِلَی السَّمَاءِ السَّابِعَهًِْ وَ هُمْ أَکْثَرُ عَدَداً مِمَّا ذَکَرْنَا فَیَأْتِیهِمُ الْخَلَائِقُ وَ یَقُولُونَ: أَ فِیکُمْ رَبُّنَا؟ فَیَقُولُونَ: هُوَ آتٍ جَلَّ وَ عَلَا وَ سَاقَ الْحَدِیثَ إِلَی أَنْ قَالَ فِیهِ: فَعِنْدَهَا یُکْشَفُ عَنْ ساقٍ وَ تَشْخَصُ الْأَبْصَارُ وَ یُنَادِی مُنَادِی الْمَلِکِ الْخَلَّاقِ: یَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ سَتَعْلَمُونَ الْیَوْمَ مَنْ أَصْحَابُ الْکَرَمِ. أَیْنَ الْحامِدُونَ لِلَّهِ عَلَی کُلِّ حَالٍ؟ فَتَقُومُ أُنَاسٌ قَلِیلُونَ إِلَی الْجَنَّهًِْ بِغَیْرِ حِسَابٍ. ثُمَّ یُنَادِی مُنَادٍ ثَانٍ: أَیْنَ الَّذِینَ لَا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لَا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللهِ؟ فَتَقُومُ أُنَاسٌ قَلِیلُونَ فَیَنْطَلِقُونَ إِلَی الْجَنَّهًِْ بِغَیْرِ حِسَابٍ. ثُمَّ یُنَادِی مُنَادٍ ثَالِثٍ: أَیْنَ الَّذِینَ تَتَجَافَی جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ؟ فَیَقُومُ أُنَاسٌ قَلِیلُونَ فَیَنْطَلِقُونَ إِلَی الْجَنَّهًِْ بِغَیْرِ حِسَابٍ. ثُمَّ یَخْرُجُ مِنِ النَّارِ عُنُقٌ أَسْوَدُ لَهُ عَیْنَانِ یَنْظُرُ بِهِمَا وَ لِسَانٌ یَتَکَلَّمُ بِهِ یَعْلُو الْخَلَائِقَ فَیُنَادِی بِصَوْتٍ یَسْمَعُهُ الْقَرِیبُ وَ الْبَعِیدُ: یَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ إِنِّی وَکَّلْتُ الْیَوْمَ عَلَی مَنْ زَعَمَ أَنَّ مَعَ اللهِ إِلهاً آخَرَ فَیَلْتَقِطُهُمْ مِنَ الصُّفُوفِ کَمَا یَلْتَقِطُ الطَّیْرُ الْحَبَّ الْمَنْثُورَ فَیُلْقِیهِمْ فِی النَّارِ. ثُمَّ یَخْرُجُ فَیُنَادِی: أَنِّی وَکَّلْتُ بِالْمُصَوِّرِینَ فَیَلْتَقِطُهُمْ وَ یَرْمِیهِمْ إِلَی النَّارِ. ثُمَّ یَخْرُجُ فَیَقُولُ: إِنِّی وَکَّلْتُ عَلَی مَنْ قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ صَاحِبَهًًْ وَ وَلَداً فَیَرْمِیهِمْ إِلَی النَّارِ فَإِذَا حَصَلَ هَؤُلَاءِ إِلَی الْجَنَّهًِْ وَ هَؤُلَاءِ إِلَی النَّارِ عُلِّقَتِ الْمَوَازِینُ وَ نُصِبَتْ وَ نُشِرَتِ الدَّوَاوِینُ وَ تَجَلَّی رَبُّ الْعَالَمِینَ لِلْفَصْلِ بَیْنَ الْعَالَمِینَ.

ابن‌عبّاس ( خداوند تمامی انسان‌ها را در یک سطح یکسان جمع می‌کند و زمین را می‌گستراند و به‌اندازه‌ی مقدار کنونی آن به وسعتش می‌افزاید و درحالی‌که انسان‌ها ایستاده‌اند، ناگهان از بالای سر خود صدای سقوط یک‌چیز را احساس می‌کنند. سپس سرشان را بالا می‌گیرند و می‌بینند که آسمان شکافته شده است و فرشتگان پایین آمده‌اند و می‌گویند: «آیا پروردگار ما در میان شماست»؟ و تعداد آنان از تعداد افراد زمین بیشتر است. سپس می‌گویند: «او خواهد آمد». سپس آسمان برای بار دوّم شکافته می‌شود و فرشتگان بیشتری از آنچه ذکر کردیم فرود می‌آیند. سپس انسان‌ها به‌سمت آنان می‌آیند و می‌گویند: «آیا پرودگار ما در میان شماست»؟ آن‌ها پاسخ می‌دهند: «خداوند بزرگوار و بلند مرتبه خواهد آمد». و حدیث را ادامه می‌دهد تا به این قسمت می‌رسد: درآن‌هنگام ساق را کنار می‌زنند و قلب‌ها به تپش می‌افتند و چشم‌ها خیره می‌گردد و منادی خداوند آفریننده و بخشاینده جاودانگی ندا می‌دهد: ای انسان‌ها! امروز خواهید دانست که چه کسانی بخشنده هستند. کجایند کسانی‌که در هر حالتی خدا را حمد می‌گفتند؟ گروهی اندک به پا می‌خیزند و بدون حساب و کتاب وارد بهشت می‌شوند. سپس منادی دوّمی ندا می‌دهد: «کجایند کسانی که هیچ تجارت و فروشی آنان را از یاد خدا غافل نمی‌نمود؟. (نور/۳۷)». سپس گروه اندکی به پا می‌خیزند و بدون حساب و کتاب وارد بهشت می‌شوند. سپس منادی سوّمی به پا می‌خیزد و می‌گوید: «کجایند کسانی که پهلوهایشان از بسترها کنده می‌شد و از سر ترس و طمع پروردگار خویش را می‌خواندند و از آنچه به آنان عطا می‌کردیم، می‌بخشیدند؟. (سجده/۱۶)». عدّه‌ای اندک به پا می‌خیزند و بدون حساب و کتاب وارد بهشت می‌شوند. سپس گردنی سیاه از آتش بیرون می‌آید که دو چشم دارد که با آن‌دو می‌نگرد و یک زبان دارد که با آن حرف می‌زند. او بر بالای سر مردم می‌آید و با صدایی صحبت می‌کند که همه صدای او را می‌شنوند. او می‌گوید: «ای انسان‌ها! من امروز مسئول رسیدگی به انسان‌هایی هستم که گمان می‌کردند که به همراه خداوند، اله دیگری نیز هست. سپس آنان را از میان صف‌ها بر می‌چیند و به درون جهنّم می‌اندازد، همان‌طور که پرندگان دانه‌های پراکنده بر روی زمین را بر می‌چینند. سپس خارج می‌شود و ندا می‌دهد: «من امروزه مسئول رسیدگی به صورت‌گران (تمثالگران و نقّاشان) هستم». سپس آنان را برمی‌دارد و داخل در آتش می‌اندازد و بعد از آن خارج می‌شود و می‌گوید: «من امروز مسئول افرادی شده‌ام که می‌گفتند: خداوند زن و فرزند دارد». سپس آنان را داخل در آتش می‌اندازد. بعد از اینکه بهشتیان به بهشت و جهنّمیان به جهنّم رفتند، میزان‌ها آویزان می‌گردد و نصب می‌شود و نامه‌ها پراکنده می‌گردد و پروردگار جهانیان برای فیصله‌دادن (حکم) بین انسان‌ها تجلّی می‌یابد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۴۱۸
البرهان

و کافیست که ما حساب‌کننده باشیم

۲ -۱
(انبیاء/ ۴۷)

الکاظم (علیه السلام)- الْفَضْلُ‌بْنُ‌الرَّبِیعِ وَ رَجُلٌ آخَرُ قَالا ... قال (علیه السلام): أَنَّ الدِّینِ کُلَّهُ حِسَابٌ وَ لَوْ لَمْ یَکُنِ الدِّینُ حِسَاباً لَمَا اتَّخَذَ اللَّهُ لِلْخَلَائِقِ حِسَاباً ثُمَّ قَرَأَ وَ إِنْ کانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنا بِها وَ کَفی بِنا حاسِبِینَ.

امام کاظم ( فضل‌بن‌ربیع و شخص دیگری گویند: ... امام کاظم (فرمود: «تمام دین حساب است، اگر در دین حساب نبود خداوند برای مردم حساب را قرار نمی‌داد این آیه را خواند؛ وَ إِنْ کانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنا بِها وَ کَفی بِنا حاسِبِینَ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۴۲۰
بحارا لأنوار، ج۴۸، ص۱۴۱/ المناقب، ج۴، ص۳۱۲
۲ -۲
(انبیاء/ ۴۷)

الصّادق (علیه السلام)- لَوْ لَمْ یَکُنْ لِلْحِسَابِ مَهُولَهًٌْ إِلَّا حَیَاءُ الْعَرْضِ عَلَی اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ وَ فَضِیحَهًُْ هَتْکِ السِّتْرِ عَلَی الْمَخْفِیَّاتِ لَحَقَّ لِلْمَرْءِ أَلَّا یَهْبِطَ مِنْ رُءُوسِ الْجِبَالِ وَ لَا یَأْوِیَ إِلَی عُمْرَانٍ وَ لَا یَأْکُلَ وَ لَا یَشْرَبَ وَ لَا یَنَامَ إِلَّا عَنِ اضْطِرَارٍ مُتَّصِلٍ بِالتَّلَفِ وَ مِثْلَ ذَلِکَ یَفْعَلُ مَنْ یَرَی الْقِیَامَهًَْ بِأَهْوَالِهَا وَ شَدَائِدُهَا قَائِمَهًٌْ فِی کُلِّ نَفْسٍ وَ یُعَایِنُ بِالْقَلْبِ الْوُقُوفَ بَیْنَ یَدَیِ الْجَبَّارِ حِینَئِذٍ یَأْخُذُ نَفْسَهُ بِالْمُحَاسَبَهًِْ کَأَنَّهُ إِلَی عَرَصَاتِهَا مَدْعُوٌّ وَ فِی غَمَرَاتِهَا مَسْئُولٌ قَالَ اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ وَ إِنْ کانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنا بِها وَ کَفی بِنا حاسِبِینَ.

امام صادق ( اگر برای آدمیان ترس از محضر خداوند و عرض حساب نبود و رسواشدن و فاش گردیدن اسرار وجود نداشت شایسته بود که آدم از بالای قلّه‌های کوه به پایین نمی‌آمد و در آبادی‌ها مسکن نمی‌کرد و از خوردن و آشامیدن خودداری می‌نمود و جز در موارد اضطرار و خوف از تلف به خواب نمی‌رفت. همین‌گونه است کسی که وحشت‌های روز قیامت را می‌نگرد و سختی‌های آن را مشاهده می‌کند و وقوف در محضر خداوند را می‌بیند، او دراین‌هنگام نفس خود را به حساب می‌کشد و خود را در قیامت مشاهده می‌نماید، خداوند می‌فرماید: وَ إِنْ کانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنا بِها وَ کَفی بِنا حاسِبِینَ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۴۲۰
بحارا لأنوار، ج۶۸، ص۲۶۵/ مصباح الشریعهًْ، ص۸۵
۲ -۳
(انبیاء/ ۴۷)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- یَا ابْنَ مَسْعُودٍ احْذَرِ یَوْماً تُنْشَرُ فِیهِ الْصَّحَائِفُ وَ تَظْهَرُ فِیهِ الْفَضَائِحُ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یَقُولُ وَ نَضَعُ الْمَوازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً وَ إِنْ کانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنا بِها وَ کَفی بِنا حاسِبِینَ.

پیامبر ( «ای پسر مسعود! بترس از روزی که نامه‌های اعمال باز شود و رسوایی‌ها آشکار گردد زیرا که خدای تعالی می‌فرماید: وَ نَضَعُ المَوازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً وَ إِنْ کانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنا بِها وَ کَفی بِنا حاسِبِین».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۴۲۰
بحارا لأنوار، ج۷۴، ص۱۱۱/ مکارم الأخلاق، ص۴۵۷
۲ -۴
(انبیاء/ ۴۷)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- وَ أَمَّا مَالَفْظُهُ مَاضٍ وَ مَعْنَاهُ مُسْتَقْبَلٌ وَ مِثْلُهُ قَوْلُهُ سُبْحَانَهُ وَ نَضَعُ الْمَوازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً.

امام علی ( این آیات هرچند لفظش ماضی است ولی در معنی مستقبل است: وَ نَضَعُ الْمَوازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۴۲۲
بحارا لأنوار، ج۹۰، ص۲۵
۲ -۵
(انبیاء/ ۴۷)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- وَ نَضَعُ الْمَوازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَةِ قَالَ الْمُجَازَاهًُْ وَ إِنْ کانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنا بِها أَیْ جَازَیْنَا بِهَا وَ هِیَ مَمْدُودَهًٌْ آتَیْنَا بِهَا.

علیّ‌بن‌ابراهیم ( وَ نَضَعُ المَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیَامَةِ؛ منظور از آن مجازات افراد است و آیه: وَإِن کَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنَا بِهَا وَکَفَی بِنَا حَاسِبِینَ؛ بیانگر این است که ما جزای آن مقدار کم را خواهیم داد و فعل أَتَیْنَا ممدود و به‌صورت آتَیْنَا خوانده می‌شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۴۲۲
بحارا لأنوار، ج۷، ص۲۴۹/ القمی، ج۲، ص۷۱/ البرهان
بیشتر