آیه وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْجِبالِ فَقُلْ يَنْسِفُها رَبِّي نَسْفاً [105]
و از تو دربارهی کوهها سؤال مىکنند؛ بگو: «[در پایان جهان] پروردگارم آنها را به کلّى [متلاشىکرده] بر باد مىدهد».
الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ رَجُلًا مِنْ ثَقِیفٍ سَأَلَ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) کَیْفَ تَکُونُ الْجِبَالُ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ مَعَ عِظَمِهَا فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ یَسُوقُهَا بِأَنْ یَجْعَلَهَا کَالرِّمَالِ ثم یرسل علیها الریاح فتفرقها.
امام صادق ( مردی از قبیلهی ثقیف از رسول خدا (پرسید: «کوهها با آن همه عظمتی که دارند در روز قیامت چگونهاند»؟ حضرت (فرمود: «خدای متعال آنها را حرکت میدهد؛ به اینصورت که آنها را به ریگ تبدیل میکند و باد را بر آنها میفرستد و آنها را پراکنده میکند».
الصّادق (علیه السلام)- رَوَی أَبَانُبْنُتَغْلِبَ عَنْ أَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) قَال فَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی وَضَعْتَهُ عَلَی الْجِبَالِ فَنُسِفَتْ وَ وَضَعْتَهُ عَلَی السَّمَاءِ فَانْشَقَّت.
امام صادق ( ابانبنتغلب نقل میکند: امام صادق (فرمود: ...پس از تو خواهش و درخواست میکنم به نام مقدّست که چون بر کوهها بنهی از هم گسسته و فرو میپاشند.
الرّضا (علیه السلام)- عَنْ عَلِیِّبْنِنُعْمَانَ عَنْ أَبِیالْحَسَنِ عَلِیِّبْنِمُوسَی الرِّضَا (علیه السلام) قَالَ: قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّ بِی ثَآلِیلَ کَثِیرَهًًْ قَدِ اغْتَمَمْتُ بِأَمْرِهَا فَأَسْأَلُکَ أَنْ تُعَلِّمَنِی شَیْئاً أَنْتَفِعُ بِهِ فَقَالَ (علیه السلام) خُذْ لِکُلِّ ثُؤْلُولٍ سَبْعَ شَعِیرَاتٍ وَ اقْرَأْ عَلَی کُلِ شَعِیرَهًٍْ سَبْعَ مَرَّاتٍ إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ إِلَی قَوْلِهِ فَکانَتْ هَباءً مُنْبَثًّا وَ قَوْلَهُ عَزَّ وَ جَلَ وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْجِبالِ فَقُلْ یَنْسِفُها رَبِّی نَسْفاً فَیَذَرُها قاعاً صَفْصَفاً لا تَری فِیها عِوَجاً وَ لا أَمْتاً تَأْخُذُ الشَّعِیرَ شَعِیرَهًًْ شَعِیرَهًًْ فَامْسَحْ بِهَا عَلَی کُلِّ ثُؤْلُولٍ ثُمَّ صَیِّرْهَا فِی خِرْقَهًٍْ جَدِیدَهًٍْ فَارْبِطْ عَلَی الْخِرْقَهًٍْ حَجَراً وَ أَلْقِهَا فِی کَنِیفٍ قَالَ فَفَعَلْتُ فَنَظَرْتُ إِلَیْهَا یَوْمَ السَّابِعِ فَإِذَا هِیَ مِثْلُ رَاحَتِی وَ یَنْبَغِی أَنْ یُفْعَلَ ذَلِکَ فِی مُحَاقِ الشَّهْرِ.
امام رضا ( علیبننعمان گوید: به امام رضا (عرض کردم: «فدایت شوم! من زگیل بسیاری در بدن دارم که اسباب ناراحتی من شده از شما میخواهم چارهای برای رفع آن بمن یاد دهی که مفید باشد، فرمود: برای هر کدام از آنها هفت دانه جو برگیر و بر هر یک هفت بار از اوّل إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ تا کلام حق تعالی: فَکانَتْ هَباءً مُنْبَثًّا و کلام حق تعالی: وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْجِبالِ فَقُلْ یَنْسِفُها رَبِّی نَسْفاً فَیَذَرُها قاعاً صَفْصَفاً لا تَری فِیها عِوَجاً وَ لا أَمْتاً قرائت کن و بدان بدم، آنگاه دانه دانه برگیر و هر یک را بر زگیلی بسای، سپس همه را در پارچه نشستهای بریز و آن را با سنگی ببند و در جای تاریکی بیاویز». من این دستور را عمل کردم و روز هفتم نگاه کردم دیدم چیزی باقی نمانده و مثل کف دستم صاف شده بود، و سزاوار است این کار را در آخر ماه که محاقّ است (ماه در هیچ جای زمین پیدا نیست) انجام شود.