آیه قُلْنا لاتَخَفْ إِنَّكَ أَنْتَ الْأَعْلى [68]
گفتيم: «نترس! به يقين تو [پيروز و] برترى».
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- لَمْ یُوجِسْ مُوسَی (علیه السلام) خِیفَهًًْ عَلَی نَفْسِهِ، أَشْفَقَ مِنْ غَلَبَهًِْ الْجُهَّالِ وَ دُوَلِ الضَّلَال.
امام علی ( پس موسی (احساس ترس کرد و از اینکه جاهلان و گمراهان بر او غلبه یابند نگران بود.
الصّادق (علیه السلام)- إِسْمَاعِیلُبْنُالْفَضْلِ الْهَاشِمِیُّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ الصَّادِقَ (علیه السلام) عَنْ مُوسَیبْنِعِمْرَانَ (علیه السلام) لَمَّا رَأَی حِبَالَهُمْ وَ عِصِیَّهُمْ کَیْفَ أَوْجَسَ فِی نَفْسِهِ خِیفَةً وَ لَمْ یُوجِسْهَا إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) حِینَ وُضِعَ فِی الْمَنْجَنِیقِ وَ قُذِفَ بِهِ فِی النَّارِ فَقَالَ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) حِینَ وُضِعَ فِی الْمَنْجَنِیقِ کَانَ مُسْتَنِداً إِلَی مَا فِی صُلْبِهِ مِنْ أَنْوَارِ حُجَجِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ لَمْ یَکُنْ مُوسَی (علیه السلام) کَذَلِکَ فَلِهَذَا أَوْجَسَ فِی نَفْسِهِ خِیفَةً وَ لَمْ یُوجِسْهَا إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام).
امام صادق ( اسماعیلبنفضل هاشمی گوید: از امام صادق (دربارهی موسی (سؤال کردم: «چگونه در آن زمان که ریسمانها و چوبهای ساحران را دید، در خود ترس و واهمه احساس کرد و حال آنکه ابراهیم (درحالیکه او را در منجنیق گذاردند تا او را به آتش بیفکنند، ترسی به خویش راه نداد»؟ امام (فرمود: «ابراهیم (زمانیکه او را در منجنیق گذاشتند، به انوار حُجج الهی که در صُلب او بود، اتّکا نمود و حال آنکه موسی (این چنین نبود. بههمینسبب موسی (ترس خفیفی در دل احساس کرد و ابراهیم (این چنین نبود».
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ مَعْمَرِبْنِرَاشِدٍ قَال: سَمِعْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ الصَّادِقَ (علیه السلام) یَقُولُ أَتَی یَهُودِیٌّ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) فَقَامَ بَیْنَ یَدَیْهِ یَحُدُّ النَّظَرَ إِلَیْهِ فَقَالَ یَا یَهُودِیُّ مَا حَاجَتُکَ قَالَ أَنْتَ أَفْضَلُ أَمْ مُوسَیبْنُعِمْرَانَ (علیه السلام)؟ النَّبِیُّ الَّذِی کَلَّمَهُ اللَّهُ وَ أَنْزَلَ عَلَیْهِ التَّوْرَاهًَْ وَ الْعَصَا وَ فَلَقَ لَهُ الْبَحْرَ وَ أَظَلَّهُ بِالْغَمَامِ فَقَالَ لَهُ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله): إِنَّهُ یُکْرَهُ لِلْعَبْدِ أَنْ یُزَکِّیَ نَفْسَهُ وَ لَکِنِّی أَقُولُ إِنَّ آدم (علیه السلام) لَمَّا أَصَابَ الْخَطِیئَهًَْ کَانَتْ تَوْبَتَهُ أَنْ قَالَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِ مُحَمَّدٍ (لَمَّا غَفَرْتَ لِی فَغَفَرَهَا اللَّهُ لَهُ وَ إِنَّ مُوسَی (علیه السلام) لَمَّا أَلْقَی عَصَاهُ وَ أَوْجَسَ فِی نَفْسِهِ خِیفَةً قَالَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِ مُحَمَّدٍ (لَمَّا آمَنْتَنِی فَقَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ لا تَخَفْ إِنَّکَ أَنْتَ الْأَعْلی.
امام صادق ( معمربنراشد گوید: از امام صادق (شنیدم: «فردی یهودی نزد پیامبر (آمد؛ درحالیکه در مقابل ایشان ایستاده بود با چشمانی تیز به پیامبر (مینگریست. پیامبر (فرمود: «ای یهودی حاجتت چیست»؟! پاسخ داد: «تو برتری یا موسیبنعمران (که خداوند با او گفتگو کرد و بر او تورات نازل کرد و دریا را برای او شکافت و با ابر بر او سایه گستراند»؟ پیامبر اکرم (به یهودی فرمود: «برای بندهی خدا پسندیده نیست که خویش را بستاید، ولی به تو میگویم: «در آنهنگام که از آدم (خطایی سر زد و چون خواست توبه کند»، گفت: «پروردگارا! از تو میخواهم تا به حقّ محمّد و آل محمّد (مرا ببخشایی». پس خداوند او را بخشود... موسی (وقتی عصایش را افکند، ترس خفیفی در دل احساس کرد و گفت: «خداوندا! از تو میخواهم تا به حقّ محمّد و آل محمّد (مرا ایمن بداری؛ پس خدای متعال به او فرمود: نترس! تو مسلّماً [پیروز و] برتری».